الهه امانی استاد دانشگاه ایالتی کالیفرنیا و فعال حقوق بشر است. وی که در سال ۱۹۷۴ برای تحصیلات تکمیلی به آمریکا آمده، صاحب کرسی استادی در زمینههای جنش جهانی زنان و همین طور زنان در چشماندازی چند فرهنگی در رشته مطالعات زنان است. خانم امانی در حال حاضر ریس مرکز بینالمللی شبکه چندفرهنگی زنان است که یک سازمان بینالمللی با نگاهی ویژه به اوگاندا، ژاپن و افغانستان است.
وی در سال ۱۹۹۵ سخنرانی تحت عنوان حقوق بشر و اسلام را در کنفرانس بینالملی زنان در پکن ارایه داد و بعد از آن نیز به طور مرتب کارگاههای آموزشی و سخنرانیهای بسیاری را در نقاط مختلف دنیا برگزار کرده است.
الهه امانی که همراه با دیگر کنشگران ایرانی در راستای رفع نابرابریهای زنان ایران فعالیت میکند با رادیو زمانه در مورد لایحه خانواده که قرار است به زودی – شاید چهارشنبه آینده – در صحن مجلس مطرح شود، صحبت کرده است.
لازم به ذکر است که امکان تهیه این گزارش بدون همکاری دوست عزیزمان در لوسآنجلس خانم پریسا قایمی وجود نداشت.
خانم امانی، همان طور که میدانید لایحه خانواده ظاهرا قرار است در هفته بعد در صحن علنی مجلس مطرح شود. به نظر شما چقدر امکان تصویب این لایحه به همین صورتی که الان تنظیم شده وجود دارد؟
من فکر میکنم اگر مطرح بشود با ترکیب کنونی مجلس خطر زیادی وجود دارد که این لایحه تصویب بشود و به نظر میرسد از هشت زنی که در مجلس حضور دارند- که یکی از پایینترین میزان مشارکت سیاسی در دنیاست.
(یعنی) از کل مجلس ایران، زنان ایران یعنی نیمی از جامعه فقط هشت نماینده دارند و این (عدم) توازن جنسیتی یکی از معضلات جامعه ما است از نظر مسایل سیاسی- ولی به هر حال نیمی از این هشت زن هم، با توجه به مطالبی که من در مطبوعات ایران و سایتهای زنان خواندم، به نظر میرسد موافق این لایحهاند و در واقع خلاف مصالح زنان گام برمیدارند.
نکته دیگری که در اینجا من دوست دارم اشاره کنم این است که در مسلهای که به بخشی از جامعه مربوط میشود، در جوامع دموکراتیک، این مسله را در پروسهای در سطوح مختلف به مشورت و تبادل نظر آن افرادی میگذارند که توسط آن قانون زندگیشان متأثر میشود.
مثلا اگر در کشوری میخواهد قانونی تنظیم شود که شرایط معلمین را تحت تاثیر قرار بدهد بدون شک در جلسات متعدد در گروههای کاری و آموزشی مختلف نظر معلمان نسبت به این مسله پرسیده میشود. نکته جالب این است که در واقع آن طرحی که دولت به مجلس ارائه داده – و بسیار از آن طرحی که پارسال درفتش (پیشنویس) داده شده بود هم نارساییهای بیشتری دارد و میتوانم بگویم که بسیار این قوانین مردانه در آن و نگاه مردانه و مردسالارانه در آن حتی بیشتر حاکم است و حتی گامی به عقب هم هست ولی حتی از زنان ایران نظرخواهی نشده است.
ما یک بدنه فعال و صاحبنظر در ایران داریم که در مورد مسایل زنان میتوانند نظر بدهند. در این بدنه هم زنان هستند و هم مردانی که از دیدگاه حقوق انسانی به مصالح زنان میاندیشند. از دیدگاه اینکه حرمت انسانی زنان در نظر گرفته بشود.
ولی اصلاً در این پروسه هیچ نظرخواهی از زنان نشده است. نه به بحث و مشورت گذاشته شده؛ نه حتی این قانون به نفع مردان جامعه ما است. چون تنها تمکن مالی را به عنوان یک اصل برجسته مطرح میکند. در واقع یک جورهایی حتی خواستهها و آمال مردان دیگر هم زیر پا گذاشته میشود. این از نظر به نظر من یک طیف وسیعی از مردم جامعه امروز به درستی دارد عمل میکند.
شما تأثیر تصویب این لایحه را در جامعه ایرانی چه طور میبینید؟
من فکر میکنم که ماده ۲۳ این لایحه که در واقع آن حق کمرنگی که در قانون حمایت از خانواده (وجود) داشت که بعد از انقلاب به تصویب رسید و بر اساس شرع اسلام هست و اون به مسأله اجازه زن اول را به ازدواجهای مجدد را مطرح میکند، زدودن این اجازه ممکن است کسی بگوید که این بار سنگینی نداشت.
چون خیلی وقتها وقتی مناسبات قدرت بین زن و مرد در یک رابطه خانواده یک مناسبات قدرت نابرابر است. زمانی که زن نیاز اقتصادی دارد زمانی که زن از نظر اجتماعی محدود است و وابستگی دارد به مردی که حالا میتواند پدرش باشد یا برادرش باشد یا شوهرش؛ در قالب قانون حمایت از خانواده در واقع این اجازه یک پوشش خیلی کمرنگی بود. ولی از بین بردن همین پوشش هم به نظر من راهگشا و تشویق چندهمسری است.
ما میدانیم که در تمام مذاهبی که در آن چند همسری میتواند وجود داشته باشد این کرامت انسانی زن، حقوق بشر زنان را در واقع زیر پا میگذارد، موارد خشونت علیه زنان را، و اصولا خشونت را، افزایش میدهد.
چون وقتی خشونت در یک خانواده باشد، مرد به زن خشونت دارد میکند و زن آن خشونت را ممکن است به کودکان منتقل کند و در واقع این چرخه خشونت همین طور میگردد و در برخی مواقع هم در موقعیت استیصال است که ما میبینیم آن زن به جنایاتی از جمله کشتن همسر ( دست میزند) یا خودش را از بین میبرد و ما هر دوی این الگوها را در جامعه ایران میبینیم که به شدت در حال رشد است.
ماده ۲۳ این لایحه این دری را که زیاد قفل و چفت و بست هم نداشت، باز میکند. طبیعی است که مسله مهمی است.
ولی موارد دیگری هم (هست) مثل مالیات. همان طور که بسیاری از کنشگران زنان در ایران اشاره کردند، مالیات در دنیای امروز به یک داد و ستد مالی تعلق میگیرد. شما جنسی میخرید و جنسی میفروشید و به آن مالیات تعلق میگیرد.
مهریه یک زن یک داد و ستد نیست در هنگام عقد. ولی این مالیات بر مهریه سبب میشود که بازهم موقعیت زنان را، این امنیتی که زنان داشتند را، به مخاطره میاندازد و این هم به نظر من چیز قابل توجهی است.
من چون در آمریکا زندگی میکنم بیشتر نسبت به ان حساس هستم و در این لایحه است که در حال حاضر زنان ایرانی که شوهران خارجی میکنند این زنان بسیار بسیار مورد تضیعق قرار میگیرند و حقوق شهروندی آنان پایمال میشود. من در سال ۲۰۰۳ که افغانستان بودم در واقع با تعدادی از این زنان ایرانی که شوهرهای افغانی کرده بودند و بعد مجبور به ترک ایران شده بودند و در افغانستان بودند صحبت میکردم. بسیار بسیار قوانینی هستند که نقض حقوق شهروندی زنان در آن نهفته است. اینها مشکل داشتند برای گرفتن شناسنامه برای فرزندانشان؛ برای گرفتن اقامت و کارهای قانونی دیگر.
این لایحه درک من این است که حتی یک گام فراتر رفته و مجازات حتی زندان را برای این زنان که از دولت اجازه نمیگیرند و این یک فرایندهایی دارد که میتواند روی موقعیت زنان ایرانی که در خارج از ایران در مهاجرت و تبعید زندگی میکنند، تأثیر بگذارد.
من در فعالیتهایی که در جامعههای ایرانی و زنهای مهاجر میکنم به نمونههایی برخورد کردهام که البته نمیگویم رایج است، نادر است، اما اتفاق میافتد. یعنی با بهرهبرداری از اعتماد زن به همسرش، حتی ازدواجهایی بوده که بعد از ۲۰ سال همسر بدون رعایت اعتمادی که باید در مناسبات خانوادگی باشد، به زن گفته که از لحاظ مالیاتی و غیره یک ورقهای را امضا کند که مثلاً فقط روی کاغذ باشد که ما از هم جدا هستیم و زن هم روی اعتماد به ۲۰ سال ازدواج این کار را کرده و سپس همسر رفته ایران و با یک دختر ۱۹ ساله وارد خانه در لوسآنجلس شده و گفته که این همسر من است؛ تو هم میتوانی در این خانه باشی ولی این زندگی دیگر متعلق به هر دوی شماست و شما حس کنید برای زنی که در مناسبات خانوادگی سال در یک رابطه بوده و جوانیاش را گذاشته این چقدر میتواند ایجاد احساس بدی کند.
به عنوان یک فعال امور زنان و همین طور کسی که در زمینه صلح و حقوق بشر در تمام دنیا فعالیت میکند، این اعتراضاتی که شده بر علیه این لایحه را آیا مؤثر میبینید؟
من خیلی نگاه مثبتی دارم به این موج وسیع اعتراضاتی که نسبت به لایحه در ایران به وجود آمده است. با مروری بر مطبوعاتی که در ایران هستند و سایتها و مصاحبههای رادیویی و تلوزیونی ما به راحتی میتوانیم این برداشت را داشته باشیم که این موج، موجی فراگیرنده و موجی است که در آن تنوع نظری وجود دارد.
موجی است که زنان اقشار و گروههای اجتماعی مختلف را درگیر خودش کرده است. موجی است که مردان را هم درگیر کرده و در کانون مدافعین حقوق بشر در ایران در جلسهای که بودم، که بسیاری از مردان صاحبنظر مخالفت خودشان را با این لایحه اعلام کردند.
به نظر من ما داریم در جامعهآی صحبت میکنیم که حتی جوانهای ما و مردان ما آن شرایط اولیه تشکیل خانواده را ندارند. بیکاری وجود دارد، گرانی وجود دارد، تورم وجود دارد. در شرایطی صحبت میکنیم که زنان ایران لیاقت و شایستگی خود را در تمام سطوح نشان داند.
۶۰ درصد دانشگاههای ایران را زنان تشکیل میدهند. در چنین زمینه اجتماعی ، اقتصادی، و سیاسی که هست، این قانون یک گام به عقب نیست؛ بلکه چند گام به عقب است و جامعه ایران این را نمیپذیرد.
در تمام دنیا ما در بسیاری از موارد، مثلاً در همین کالیفرنیا، قوانین بسیار جلوتر از مردم است و مفاهیم قانونی بسیار بسیار مفاهیم دقیقتری است از شعور اجتماعی و درک عمومی. در ایران ما میبینیم یک قانون حمایت از خانواده است که در واقع تاریخ مصرف آن سپری شده و متعلق به ایران در آستانه قرن ۲۱ نیست. از این نظر تاریخ مصرفش سپری شده است. حالا ما میآییم آن قانون را یک گام به عقبتر میبریم با تشویق چندهمسری، با از بین بردن موانعی، موانع کمرنگی که میتواند سر راه ازدواجهای متعدد برای مردان باشد.
از این نظر در پاسخ به سوال شما، من خیلی خوشبین هستم. من معتقدم که طیف مخالفین این لایحه هر روز گسترده میشود و ممکن است مجلس آن را به تصویب برساند؛ اما جامعه این لباس ضد زن و لباسی را که شایسته جامعه ایران نیست، به تن نخواهد کرد.