اعلامیه “کارزار زنان” به منا سبت هشت مارس، روز جهانی زن ، به جای متحد نمودن زنان در مبارزه برای نیل به اهداف برابری خواهانه شان در جهت معکوس عمل میکند.
از سال ١٩٨٣ که زنان ایرانی مقیم آلمان تشکل زنان را بنا نهادند، فراز و نشیب ها ی بسیاری را از سر گذراند یم . سالها تجربه و کشمکش لازم بود تا بسیاری از ما بر این باور شویم که مسئله زنان را می بایست از ایده ئولوژیها و استراتژیهای حزبی و گروهی جدا کنیم تا بتوانیم با همکاری یکد یگر و تنها با وجه مشترک زن بودنمان پیش برویم. این اعلا میه ما را دوباره به عقب انداخته از یک دیگر جدا میکند. افسوس از اینکه تصورمن مبنی بر پشت سر گذاشتن این پروسه از رشد اجتماعی هنوز دور از واقعیت میباشد.
بدیهی است که جنبش زنان ایرانی از فعالانی با عقاید و گرایشات گونه گون تشکیل میشود و به همین دلیل است که همکاری در آن تنها در صورتی امکان پذیر است که با حفظ استقلال نظراتمان برای هدف مشترک رسیدن به برابری حقوقی زن و مرد در همه امور اجتماعی، اقتصادی، سیاسی و غیرو کوشش کنیم. اعلامیه کارزار زنان نه تنها این مهم را رعایت نکرده، بلکه از جهت اصولی و منطقی نیز دچارکاستی می باشد. این اعلامیه حکومتهای ایران و آمریکا را در زن ستیزی هم ردیف یک دیگر قرار داده است.
دلایل زن ستیزی حکومت امپریا لیستی آمریکا از نظر نویسند گان اعلامیه کارزار زنان از قرار زیر می باشند:
١- ” دعا ” دختر کورد زیر سایه دولت کورد تحت الحمایه آمریکا توسط طایفه اش تحت عنوان حفظ ناموس با سنگ و لگد جان با خت.
٢- زنان زندا نی افغا نی در زندان پل چرخی کا بل بارها و بارها مورد تجاوز پلیس های تعلیم یافته نیروهای پاسدار صلح قرار گرفتند.
٣- سا ل گذشته در آمریکا در هر چهار دقیقه به یک زن تجاوز شد.
۴ – اصولا “غرب” قهرمان خشونت بر زنان است، زیرا که مثلا سا ل گذشته در فرانسه هر سه روز یک زن بر اثر خشونت خا نوا د گی کشته شده اند.
من مخالفتی با مبارزه ضد امپریا لیستی و یا افشا گری سیا ستها ی آمریکا ندارم ولی آیا واقعا علت تمام بدبختیها ، بی حقی ها و قوا نین زن ستیز ما آمریکا ست؟
آیا اگر آمریکا به عراق حمله نکرده و کردستان عراق بقول شما تحت الحمایه آمریکا نبود ” دُعا” به دست افراد خانواده اش به قتل نمی رسید؟ و یا زنان افغانی مورد تجاوز پلیسهای غیر تعلیم یافته نیروهای پاسدار صلح نمی شدند؟
خمینی زمانی گفت” هر چه فریاد دارید سر آمریکا بکشید” آیا شما نیز پیرو چنین ساده انگاریها میباشید؟
بگذارید به عقب ماند ه گی اجتماعی و فرهنگی خودمان بپردازیم. مسائل زنان منطقه ما ناشی از مشکلات فرهنگی و مذهبی خودمان است. مسئولیت زن ستیز بود ن قوانین ما متوجه اجتماعات خود ما است.اجرای قوانین مذهبی به صورت آنچه هزاروچهارصد سال قبل متداول بوده است از کوتاهی های روحانیون خود ما می باشد. اگر ریشه های ناهنجاریها را درنیابیم ، توان بر طرف کردن آنها را هم نخواهیم داشت. وقت آن نرسیده است که با خود صادق باشیم و از شعار دادن به پرهیزیم؟
از طرف دیگر چگونه میتوان جرایم جنائی که در کشورهای غربی بر زنا ن روا می گردد و مسلما طبق قوانین خودشان قا بل تعقیب می باشد را با سرکوب و آزار سیستماتیک زنان ایرا نی که با حمایت و پشتوانه قوانین جمهوری اسلا می صورت می پذیرد هم وزن دانست ویکسان جلوه داد؟ شگفت این که از جرایم جنا ئی و خشونت خانگی بر زنان کشور های ” غیرغربی ” سخنی نیست و گویا این زنان در بهشت برین به سر برده و جرم قا بل ذکری هم بر آنها روا نمی رود.
این گونه استدلال کردن نه تنها اعتبار نویسند گان این اعلامیه را خدشه دار میکند، بلکه باعث کم رنگ کردن و بی آزار نشا ن دادن دامنه زن ستیزی و قوا نین ارتجاعی حکومت مذهبی ایران نیز می گردد.
برای افکار و عقاید سیاسی تان هر آنچه را که میخواهید در احزاب و گروههای مربوطه تان انجام دهید ولی بگذارید دست در دست یک دیگر با هر اندیشه و مرامی که داریم، به عنوان زن، برای دست یافتن به حقوق حقه مان بکوشیم.
بگذارید همانطور که در آخر بیانیه تان آمده است، در راه لغو کلیه قوانین نابرابر، لغو سنگسار، لغو حجاب اجباری، لغو آپارتایدجنسی، کسب حق طلاق، حق سرپرستی و ولایت کودکان پس از جدائی، حق زن بر بدن خود ، حق انتخاب هم جنس خواهی یا دگر جنس خواهی و کوتاه شدن دست مذهب از کلیه حیطه های زندگی زنان با یک دیگر همکاری کنیم.
این ها مسائل زنان غربی و یا در دستور سیاست امپریا لیستی آمریکا در منطقه نیستند بلکه ناشی از فرهنگ و مذهب عقب مانده خود مان میباشند.
مهشید پگاهی