[مدرسه فمینیستی->http://feministschool.org/spip.php?]: در راستای طرح مطالبه محوری گروه هایی از فعالین جنبش زنان با تشکیل ائتلافی («همگرایی جنبش زنان برای طرح مطالبات زنان در انتخابات) سعی در مطرح کردن مطالبات زنان را دارند. این ائتلاف که از گروهها و طیف های مختلف زنان است از زنان اصلاح طلب و ملی مذهبی تا زنان فعال در حوزه هنر و سینمارا در بر میگیرد .در این ائتلاف همچنین گروه هایی از فعالین کمپین یک میلیون امضا نیز حضور دارند.
این بهانه ای شد تا نقدی داشته باشیم بر فعالیت این دسته از زنان و به خصوص فعالین کمپین یک میلیون امضا که در این ائتلاف حضور دارند. کمپین یک میلیون امضا با دوسال فعالیت سعی در بیان مطالبات زنان را دارد. مطالباتی که با تغییر ده قانون از قوانین مدنی آغاز شد و فعالین تلاش کردند تا این ده مورد اعتراضی را به گفتمان عمومی جامعه تبدیل کنند. شاهد موفقیت کمپین ٬ موضع گیری کاندیداهای دوره دهم ریاست جمهوری حول مسائل زنان است . موضع گیریهایی که پیش از تشکیل ائتلاف زنان برای انتخابات وجود داشت.
اما متاسفانه در آستانه انتخابات با تشکیل این ائتلاف مطالبات زنان به پیوستن به کنوانسیون رفع تبعیض علیه زنان واصلاح موارد ۱۹-۲۰-۲۱و ۱۱۵ قانون اساسی تغییر پیدا کرد٬که این خود یکی از موارد اعتراض به این ائتلاف است.
به علاوه کمپین یک میلیون امضا به دلیل ماهیت اعتراضی اش و اینکه با یک حرکت عظیم جامعه از طبقات مختلف را به اعتراض وا می دارد(که این اعتراض می تواند صرفا امضا بیانیه ای باشد) شهرت و مقبولیت زیادی یافت. گسترش فرهنگ اعتراض و طرح مطالبات زنان اینبار نه صرفا گفتگوی بین قشر روشنفکر و مسئولین این فرصت را به مردم جامعه داد تا با نگاهی دیگر به مطالبات خود بنگرند.
در تایید این روش کمپین می توان به قسمتی از مواد ۴ و ۵ از سند دوم کمپین اشاره کرد:
ماده ۴: اساس این کمپین اعتقاد به رشد آگاهی ایجاد گفتگو میان شهروندان و آموختن فعالیت های جمعی و دموکراتیک یعنی اصلاحات از پایین از درون جامعه مدنی و نه از بالاست.
ماده ۵: این مبارزه راهی دشوار و طولانی است و مسیر اصلی آن نه از مجاری و معادلات قدرت مردان و زنان قدرتمند و .. بلکه خیلی ساده از طریق آگاهی و حساسیت تک تک زنان و شهروندان عدی نسبت به خودشان و درک موقعیت و جایگاه شان در جامعه می گذرد.
اما حضور عده ای از فعالین کمپین در ائتلافی که نگاهی از بالا به مطالبات زنان دارد و خطاب خود را نه مردم بلکه کاندیداها قرار داده است در واقع نقض روش گذشته کمپین می باشد و یا اعتراف به عدم پاسخگویی روش های پیشین .
گفتگو با کاندیداهای ریاست جمهوری که رقبای انتخاباتی هستند که درصد کوچکی از استانداردهای یک انتخابات آزاد را نیز ندارد نیز از انتقادهای وارد به برابری طلبانی است که خواهان جامعه ای ازاد و بدون تبعیض هستند . زیرا امروز خود از حامیان انتخاباتی هستند که مصداق تبعیض در جامعه است.
کاندیداهای این انتخابات برخی اظهار نظرها مبنی بر رفع تبعیض ها و انتخاب وزیر زن در کابینه خود داشته اند. اما صحبت این است که آیا انتخاب یک یا حتی چند وزیر زن در کابینه می تواند تحولی هر چند کوچک در وضعیت زنان ایجاد کند. وزرایی که در چهارچوب فیلترها پذیرفته شوند آیا فراتر از نمایندگان زن مجلس شورای اسلامی هستند که خود از مدافعین ماده ۲۳ و ۲۵ لایحه حمایت از خانواده بودند. آیا صرف حضور یک وزیر با جنسیت زن می تواند تاثیری بر جنبش زنان داشته باشد و یا اگر رئیس جمهور آینده زنی فراتر از استانداردهای پذیرفته شده را به سمت وزیر انتخاب کند آیا در مجلس شورای اسلامی رای اعتماد خواهد گرفت؟
بیان مطالبات در زمان انتخابات اگر در قالب این ائتلاف صورت نمی گرفت و خطاب خود را کاندیداها قرار نمی داد ٬ آیا نمی توانست در قالب کمپین یک میلیون امضا به حرکت خود ادامه دهد.
کاندیداهایی که مطالبات زنان را بپذیرند آیا احتمال دارد که بتواند به قولهای خود جامه عمل بپوشاند. . خواستن مطالبات از کاندیداهایی که برای تصاحب کرسی مبارزه می کنند که هیچگونه اختیاری برای تغییر قوانین ندارد چه چیز را به دنبال و همراه دارد. در بیانیه نیز آمده است هدف این ائتلاف ترغیب کاندیدایی است که پس از انتخاب شدن مسئولیت اجرایی دارد به پاسخگویی به زنان هموطن خود.
در شرایطی که احضار و بازداشت های فعالین کمپین زیاد شده نیاز به اتحاد بیشتر اعضا بیش از حضور در ائتلاف هایی این چنین احساس می شود. اتحاد و مقاومت جنبش های اجتماعی می تواند موثرتر از مذاکره با اصلاح طلبان کنونی باشد .