هم‌اندیشی و کُنش‌مندی فمینیستی

قدرت و مقاومت

الهه در بحث خود به ویژگی‌های خاص قرن بیست و یکم می‌پردازد. ویژگی‌هایی که بازبینی دوباره‌ای از هم‌اندیشی و کنش‌مندی جنسیتی می‌طلبد و به تدقیق مفاهیم مستتر در این گفتمان نیاز دارد.

“ما در دنیائی بسر می‌بریم که درهم تنیدگی لایه‌های مختلف قدرت و مقاومت آنرا تعریف می‌کند؛ دنیایی که در شکاف‌ها و صف‌بندی‌ها بیشتر از هر زمان در تاریخ بشری دچار تحرک و جابجایی می‌باشد و علیرغم آنکه شعور جمعی زنان و مردان جهان نسبت به حقوق انسانی، عدالت و برابری ارتقاء یافته، اما همچنان قومیت، ملیت و مذهب به جنسیت، نژاد، سکسوالیته، طبقات اقتصادی، بدنه جامعه را ترک زده و مجروح ساخته. جنبش اشغال وال استریت از قلب آمریکا می‌جوشد؛ در کوانتانامو برای هر زندانی آمریکا در سال ۸۰۰ هزار دلار هزینه می‌کند اما از هر شش آمریکائی یک نفر زیر خط فقر بسر می‌برند. پارادوکس‌های جهان امروز به واقع اعجاب‌آور می‌باشند. جمهوری اسلامی ایران و غرب بر طبل جنگ می‌کوبند و فضای جنگی را به مردم و به ویژه زنان تحمیل نموده‌اند. زنان جهان و ایران به طور مداوم از سوی نبردهای بنیادگرایان و افراطیون مذهبی، سرمایه‌داری جهانی، نئولیبرالیسم و نظامی‌گری مورد چالش قرار می‌گیرند.”

تبدیل فشار بیرون به استحکام درون

الهه در بحث خود پرسش‌های گرهی بسیاری طرح می‌کند و وظائف کنشگران جنبش زنان را به چالش می‌گیرد.

“چه وظائفی در برابر جنبش آوانگارد جنبش زنان یعنی جنبش فمینیستی می‌باشد؟ آیا به صرف اشتراک در زمینه زدودن نابرابری جنسیتی می‌توان از همبستگی فمینیستی صحبت کرد؟ رابطه تعاریف و برداشت‌های متنوع از “فمینیسم” چیست؟ و یا می‌توان خود را فمینیسم با هر پسوندی خواند و از روح کلی حقوق انسان‌ها به دفاع برنخواست؟ چگونه می‌توان همبستگی فمینیستی را در سطوح محلی، ملی و منطقه‌ای شکل بخشید؟ آیا هویت‌های چندگانه‌ی زنان چالشی در برابر همبستگی فمینیستی نیست؟ موضوع زنان جوان و همبستگی فمینیستی نیز یکی از موارد دیگری بود که در بحث بدان اشاره کردم. آیا همبستگی فمینیستی زنان نسل‌های گوناگون در گرو بازبینی مناسبات قدرت بین آنها نمی‌باشد؟ همچنین یکی دیگر از پدیده‌هایی که گرچه در جامعه جهانی حضوری چند دهه دارد اما برای ما ایرانیان نسبتا جدید می‌باشد، مسئله پروژه‌های زنان و جنبش زنان است. شفافیت در زمینه‌ی نقشی که پروژه‌ها و سازمان‌های غیردولتی زنان که توسط بنیادهای مالی تغذیه می‌شوند. همچنین بحث اینکه چگونه می‌توان بر شکاف‌های جنبش فائق آمد؟ زمانی جنبش می‌تواند به اهداف خود نائل گردد که بتواند فشار بیرون را به استحکام درونی تبدیل کند. سازمان‌ها، نهادها و شبکه‌های زنان باید خود را به ابزارهای کار گروهی مجهز کنند تا بتوانند بر اختلافات از محور تفاهم و درک عمیق برخورد کرده، تصمیم‌گیری کنند و صفوف خود را گسترش دهند. آسیب‌شناسی این گُسست‌ها راهگشای آینده می‌باشد.

گفتمان زنان ساکن ایران و خارج

از نظر الهه سمینارها و کنفرانس‌ها می‌توانند نقش باارزشی در شکل‌گیری جنبش‌ها ایفا کنند.

“حتی در دنیای قرن بیستم که تکنولوژی اطلاعاتی سبب گردیده تا ارتباطات و تبادل نظرها با کیفیتی بی‌سابقه در فضای مجازی صورت گیرند، اجتماع افرادی که هم‌فکر هستند و یا در جهت و مسیر خاصی علیرغم تنوع نظری گام برمی‌دارند با ارزش است و بدون شک در توان‌بخشی و قوام بحث‌ها و گفتمان‌ها مؤثر است. کنفرانس سالانه بنیاد پژوهش‌های زنان و سمینار سراسری سالانه تشکل‌های زنان و زنان دگر و همجنسگرای ایرانی در آلمان در خلال متجاوز از دو دهه‌ی گذشته نقش چشمگیری در بسط و عمق بخشیدن به گفتمان‌های فمینیستی و مسائل و موضوعات مطرح در جنبش زنان داشته‌اند. اما هریک از این گردهمائی‌های سالانه از فرهنگ درونی و ویژگی‌های خاص خود برخوردارند. کنفرانس بنیاد پژوهش‌ها زمینه‌های همکاری و تعامل بین زنان ایران و زنان ایرانی مقیم خارج را فراهم آورده و همچنین سعی در ارائه دیدگاه‌ها و چشم‌اندازهای زنان کنشگر و زنان و مردانی که پژوهشگر و محقق در زمینه مطالعات زنان رشته‌های وابسته می‌باشند فراهم آورده. حضور زنان نسل جوان اگرچه همواره مورد استقبال و تشویق قرار گرفته و حتی زمان خاصی به میزگرد جوانان اختصاص داده شده، تا یکی دو سال اخیر به ویژه بعد از انتخابات که موج نوینی از مهاجرت‌های داوطلبانه و یا تبعیدیان به خارج از ایران راه پیده کرده چشمگیر نبوده. سمینار سراسری زنان در آلمان اما از فرهنگ و ویژگی‌های خاصی برخوردار است که حضور در آن جذابیت و ارزش ویژه‌ای برای من دارد. این سمینار بطور عمده از هم‌اندیشی و کنشگری زنانی شکل می‌گیرد و برگزار می‌گردد که تجربه مبارزه در دوران پهلوی را داشته و از قلب مبارزات مردم و مبارزات سیاسی ایران بیرون آمده، به جنبش مستقل زنان در کلیت خود باور دارد و از جرأت و شهامت بیشتری در نواندیشی فمینیستی برخوردار است. تغییر نام این سمینارها گرچه مبحثی است که هنوز جای بحث و گفتگو دارد (در سمینارها راجع به آن صحبت می‌شود) اما تبلوری از این امر می‌باشد که از پذیرفتن ایده‌های جدید در کلیت خود هراس کمتری بدل راه می‌دهد. من امیدوار هستم تا شاهد این امر باشیم که هم از طرف برگزارکنندگان سمینارهای آلمان و هم از طرف جامعه زنان ایرانی که کوشندگان برابری و عدالت جنسیتی هستند، سعی بر این شود تا تشکل‌های متعدد زنان در آلمان هرچه بیشتر در این سمینار شرکت کنند.

دیالوگ نسل‌ها

الهه کاستی مشترک سمینارهای زنان ایرانی را در اروپا و آمریکا حضور کمرنگ جوانان می‌داند.

“علیرغم فضای منجسم‌تر و رادیکال‌تر موجود در سمینارهای آلمان، یکی از کاستی‌هایی که همانند کنفرانس سالانه بنیاد پژوهش‌ها و به همان اعتبار کنفرانس‌ها و سمینارهای زنان در اروپا و آمریکا در آن مشترک هستند حضور فعال زنان و مردان جوانتر با ایده‌ها و اندیشه‌های نو و آینده‌نگر می‌باشد. در کنفرانس قبلی بنیاد پژوهش‌ها و سمینار زنان در برلین بنظر می‌رسد که این کاستی با حضور زنان و مردان جوان (البته در کنفرانس آلمان مردان حضور ندارند که مورد بحث هرساله هم قرار می‌گیرند) که در موج اخیر مهاجرین و تبعیدی‌ها می‌باشند تعدیل گردیده شده. جای بسیار خوشوقتی من بود که شاهد آن باشم که در کنفرانس برلین نه‌تنها زنان جوان و خوش‌فکر در کمیته برگزاری کنفرانس حضور فعال داشتند، بلکه در اداره کنفرانس و شکل‌بخشیدن به بحث‌ها نیز تأثیرگذار بودند. همانطور که در صحبت خود در کنفرانس اشاره کردم حضور نسل‌های جوانتر به مفهوم «دادن مشعل مبارزه» نبوده، بلکه در این امر می‌باشد که نسل‌های مختلف با تشکل‌های خود و به اصطلاع با “مشعل‌های خود” در کنار یکدیگر در جنبش زنان به تعامل و هم‌اندیشی پرداخته و هریک ارزش‌های خود را به جنبش زنان ایران ارائه بدهند. آنچه که در روزهای پس از کنفرانس‌ها و سمینارها تداوم می‌باید بستگی به ساختار این مجامع دارد. و باید این اصل را بپذیریم که تغییرات در شکل بخشیدن به جنبش‌های اجتماعی بسیار آهسته‌تر از آنچه که در ذهن کنشگران است صورت می‌گیرد. تشکیل گروه‌های کاری و مطالعاتی که یکی از فرآیندهای کنفرانس‌ها و سمینارها می‌باشد و تداوم کار آنها از مسیر پرچالشی می‌گذرد. سایت اینترنتی «همسبتگی زنان ایران» و یا لیست اینترنتی «ایران فمینیسم» و شبکه‌ای از افرادی که به کار زنان معتقد می‌باشند، دستاورد و فرآیند تجمع‌های زنان در آلمان می‌باشد. از این رو من به سهم کوچک و ناچیز خود از دست اندرکاران و برگزارکنندگان سمینارهای زنان در آلمان و همچنین کنفرانس بنیاد پژوهش‌های زنان و کمیته‌های محلی و همت گلناز امین سپاس دارم.”

فضای مجازی

الهه در فضای امروز و امکانات ویژه‌ زمانه‌ به شیوه‌های دیگری به جز سمینارها و تشکل‌ها برای مبارزه زنان اشاره می‌کند.

“در فضای قرن بیست و یکم که بنظر من ما با انقلابی در زمینه ارتباطات و رسانه‌های اجتماعی مواجه هستیم، فاکتور زمان و مکان در زمینه تبادل نظر و هم‌اندیشی از ویژگی و وزن کمتری برخوردار است. وسائل و تکنولوژی مدرن امکان برگذاری جلسات و کنفرانس‌ها را در فضای مجازی به قدری فراهم ساخته که می‌توان و بایست از تجمع گروهی در فضای مجازی برای بحث و تبادل نظر بهره جست.

برای مثال من در ۵ سال گذشته در کنفرانسی که تمرکز روی تکنولوژی آموزشی دارد و از طرف دانشگاه هاوائی برگزار می‌شود از دفتر کارم شرکت می‌کنم و هم بحث ارائه داده و هم به غایت از بحث‌ها استفاده کرده‌ام. جامعه ایرانی با این ابزارها آشنا می‌باشند و زنان ایرانی چه در ایران و چه در خارج از ایران با مهارت از این امکانات بهره می‌جویند. ۲ سال پیش برای World Social Forum تعدادی از دوستانی که هیچگاه حضوری همدیگر را ملاقات نکرده بودیم، بحثی به این فروم در زمینه زنان ارائه دادیم. هر کدام از ما در جائی از این دنیا سکونت داشتیم، اما بیشتر پیگیری و ابتکار در دست دوستانمان در هند بود.

البته امکانات فضای مجازی هنوز در برخی از زمینه‌ها از غنا و عمق حضور در کنفرانس‌ها و مجامع برخوردار نمی‌باشد. از این رو من همیشه مشتاق هستم تا در کنفرانس زنان ایرانی در آلمان و بنیاد پژوهش‌ها در حد امکاناتم شرکت کنم.”

مطالب مرتبط

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *