رادیو زمانه » سایه اسکای یک دختر همجنسگرا و خوانندهی رپ ایرانی است. این هنرمند بیست ساله که معتقد است در حق زنان و همجنسگرایان در جامعهی ایران احجاف شده است، بهتازگی پس از خواندن چند ترانه در زمینههای مختلف یک ترانه به سبک رپ در حمایت از حقوق لزبینها خوانده است.
در همین رابطه با او گفتوگویی انجام دادهام ودر ابتدا از او پرسیدم، انگیزهاش برای انتخاب موسیقی برای بیان حرفهایش و اعتقاداتش چه بوده؟
من وقتی میبینم که هنر حال و هوای دیگری دارد، یعنی چیز خشکی نیست، وارد روح آدم میشود، با روح آدم بازی میکند و آدم را به فکر وادار میکند، خب به نظر من بهترین راه است برای انتشار عقایدم.
و چون میدانستم که با موسیقی را خیلی راحت میتوانید حرفت را انتقال بدهی و راحت کارت را میشنوند، به خاطر همین موسیقی رپ را انتخاب کردم. چون در موسیقی رپ خیلی رک صحبت میشود، انتقادی است و این که میتوان هرچیز را که میخواهی بگویی.
ولی حالا درست است که من دختر بودم و موضوعی را که انتخاب کرده بودم، موضوع خیلی خاصی بود. شاید چون تا حالا کسی این موضوع را انتخاب نکرده بود و اشارهای به آن نکرده بود، مشکلات زیادی داشت.
ولی من آن مشکلات را به جان خریدم تا بتوانم آن رسالتی را که دارم برسانم. واقعاً فکر میکنم خیلی در حق لزبینها، گیها، ترانسها اجحاف شده و بالاخره یکی باید استارت این کار را میزد.
من فکر کردم میتوانم این کار را بکنم و فکر کردم که صدایش را هم دارم، تکستهایم را هم که خودم مینویسم، پس فقط یک آهنگ میخواهم و این که بتوانم این آهنگها را پخش کنم. خب موسیقی رپ به نظر من بهترین راه بود برای این که بتوانم با مخاطبم ارتباط برقرار کنم.
برای پیداکردن آهنگساز مشکلی نداشتی یا از قبل این امکانات را داشتی و رفتی سراغش، یا این که باید برای هر کار جدید دنبال یک آهنگساز باشی؟
راستش چرا. خیلی مشکل وجود داشت. روز اولی که به استودیو رفته و تست صدا دادم. گفتند که ما میخواهیم از یک دختر برای کارمان، بهعنوان یک تکخوان یا زیرصدا استفاده کنیم. من هم جواب مثبت دادم. ولی همان موقع هم فکرم چیز دیگری بود.
آن موقع چارهای نداشتم، جز این که قبول کنم و دو سه تا کار از دیگران بخوانم، که خیلی کارهای چیپی هم بوده و با متنهای خواندهشده توافقی نداشتم.
این روال بود تا این که جا بیفتم و رابطهها را بشناسم. و وقتی که جای خود را پیدا کردم. با دوتا از دیجیها و آهنگسازها صحبت کردم که قبول نکردند.
تا این که بالاخره یک نفر را پیدا کردم که او هم خیلی اصرار داشت بر این که اسم من هیچ جایی فاش نشود. من هم موافق بودم. با این شرایط کار شروع شد.
دلیل این که قبول نمیکردند چه بود؟ به تو چه میگفتند؟
دلیل این که قبول نمیکردند اینها بود: اول اینکه، تو میخواهی تک بخوانی و پسری توی کارت نیست.
دو، این که کل کار را میخواهی خودت بخوانی. سومین و مهمترین مسأله موضوعی است که تو انتخاب کردی.
یعنی من به هر استودیویی که میرفتم، با هرکسی که در رابطه با این کار صحبت میکردم، به من میگفتند تو نمیتوانی این کار را بخوانی، اگر بخوانی برایت مشکل بهوجود میآید، کسی کار تو را گوش نمیدهد، این مسخرهبازیها جایی ندارد، پسری برای تو فیت نمیکند. من هم میگفتم که من نیازی ندارم که پسری بیاید با من فیت کند.
من عقیدهای دارم و این که باید راهی را که دنبال کردم، تا آخرش بروم. حالا چه کسانی بخواهند به من کمک بکنند، چه دست تنها بخواهم بروم.
ولی خیلی سخت بود. آنها میگفتند نه، اگر پسر نباشد، ما کار برایت درست نمیکنیم. یا اگر موضوعت را عوض نکنی، یا حتی اگر کلمهی لزبین را از توی تکستات برنداری، ما این آهنگ را برایت نمیسازیم.
راجع به زن میخواهی بخوانی بخوان، اشکالی ندارد. ولی راجع به حقوق زنان این طوری صحبت نکن. چرا؟ به خاطر این که همهی آهنگسازها آن طوری که من میشناسم، همهشان پسر هستند. خب پسرها هم که همه طرف هم را میگیرند و اصلاً نگاه بدی دارند به قضیه لزبینها و گیها و ترانسها.
برای این که جدی نمیگیرند این مسأله و این خیلی من را اذیت میکند. به خاطر همین موضوعهاست که برایم خیلی سخت بود.
تو از موسیقی رپ داری استفاده میکنی که در واقع یک تابو را بشکنی. پیامی داری و میخواهی آن پیامت را برسانی. فکر میکنی که این ابزاری که تو در دست داری و این موسیقی و این نوع بیانی که داری، به تو کمک میکند برای رساندن آن پیام و شکستن تابوی همجنسگرایی در میان ایرانیها؟
من فکر میکنم که استارت کار را زدم. خیلی هم سخت بود. ولی مردم باید بشنوند، باید به گوششان آشنا شود. مردم باید بدانند همجنسباز، با همجنسگرا فرق میکند. مردم باید بدانند لزبین، فاحشه نیست. این اصلاً ربطی به آن موضوع ندارد.
مردم باید این چیزها را بفهمند. و خود جامعهی لزبینها و گیها و ترانسها باید به خودشان بیایند، باید خودشان را باور کنند. باید خودشان را در عرصههای مهم نشان دهند. مثلاً وقتی یک دکتر خیلی معروف جرأت پیدا کند و بگوید من لزبین هستم، مردم نمیگویند: اوه، اگه این لزبین است ما دیگر سراغش نریم. نه، چون کارش خوب است، ما سراغش میرویم و به مسائل دیگر کاری نداریم.
من میخواهم با موسیقی رپ و تکستهایی که مینویسم، این طرز فکر مردم را عوض کنم. میدانم طول میکشد، میدانم شاید خیلیها بخواهند پشت سر من حرفهای زیادی بزنند. ولی من همهی این سختیها را به جان میخرم. به خاطر این که یک نفر باید این کار را بکند تا بقیه هم شروع کنند، بقیه هم پشت سر من بیایند.
شاید الان ما لزبینها و گیهای زیادی در ردههای مهم داشته باشیم، ولی ندانیم که آن ها همجنسگرا هستند. پس اگر آنها خودشان را نشان بدهند، مردم ببینند، گوششان آشنا بشود که اینها هم حق دارند زندگی کنند.
هیچ کسی نمیتواند حق کسی را پایمال کند، به صرف تمایزش. به خاطر این که کسی مثلاً سیاهپوست یا سفیدپوست یا لزبین است یا نیست، آیا درست است به خاطر این چیزها حق کسی پایمال شود؟ من این اعتقاد را ندارم.
فکر میکنم موسیقی به خاطر این که سریع پخش میشود و مخاطبش را خیلی سریع جذب میکند، میتواند پوئن مثبتی باشد که من بتوانم زودتر به بقیه بگویم که نترسید، بیایید جلو. به مردم بگویم که آگاه باشند که چه کار میکنند و به این قضیه به دید بدی نگاه نکنند.
در این شعرت چیزی که بیشتر به چشم میخورد، یکجور اعتقاد به حذف مردها بود که پررنگ شده بود. تو اگر خودت را مدافع حقوق زنان یا فمینیست بدانی، یا مدافع همجنسگراها، این لزوماً به معنی حذف جنسیت دیگر نیست. فکر میکنی که این نوع بیان تو از طرف مردهایی که به نوعی بخواهند مخاطب تو باشند یا بخواهند شعرهای تو را گوش کنند واکنش منفی ایجاد نمیکند؟
درست است. این آهنگ اول من بود و به خاطر این که بخواهم نشان بدهم که قضیه از چه قرار است و چه فجایعی دارد توی این ایران ما اتفاق میافتد و خانمها هم هیچ صدایی ازشان درنمیآید، من مجبور بودم این را این گونه بیان کنم، که باید خانمها به خودشان بیایند و ببینند آقایان چقدر اذیتشان کردند، چقدر حقشان را خوردند…
در حالی که تمام مردها این طوری نیستند!
درست است، تمام مردها این طوری نیستند. ولی قریب به اتفاقشان همیناند. و من میخواستم این آهنگ اول یک تکان، یک شوک باشد واسه دخترها و خانمهای ایران که کمی آگاه شوند.
حالا دارم روی آهنگ دیگری کار میکنم که شما اولین نفری هستید که در مورد آن میشنود. این آهنگ راجع به ترانسها هست و در آن هم راجع به گیها صحبت کردم و کلاً من هیچ مخالفتی با آقایان ندارم. ولی با آقایانی که بخواهند حقوق خانمها را پایمال کنند، نه! من واقعاً با آنها مخالفم و جلوشان میایستم.
اطرافیانت خبر دارند که تو با این نوع موسیقی کار میکنی، میخوانی و آهنگ بیرون دادهای؟ موزیکت را گوش دادند؟
اطرافیان و دوستانم، بله.
ولی خانوادهات نه!
نه، نه. خانواده نه.
نظر کسانی که موزیکت را گوش دادهاند، بهویژه از زاویه طرز بیانت چه هست؟
راستش نظرات خیلی متفاوت بود. یکی میگوید خیلی خوشم آمد، تا حالا نشنیده بودم که چنین موضوعی را این قدر با صراحت بگویند. یکی میگوید نه، اصلاً خوب نبود. دیگری میگوید خوب است، ولی بهتر است کارت را ادامه بدی. نظرات متفاوت است.
ولی اکثر قریب به اتفاق دوستانم، که البته دوستان متفاوتی هم دارم، خوششان آمده و میگویند خوب است. چون واقعاً کسی راجع به حقوق زنان و همجنسگراها تا کنون این گونه صحبت نکرده است.
چهطور تا حالا فقط یک کار رپ در مورد همجنسگراها داشتی؟
من به خاطر این کار خیلی اذیت شدم. من این تکست را خیلی وقت پیش نوشته بودم. منتهی قبولم نمیکردند. هیچ روزنهای نداشتم که کارم منتشر شود.
هرجا که میرفتم، به در بسته میخوردم. اینجا دسترسی به استودیو چندان آسان نیست. استودیوها زیرزمینی هستند، هرجایی نمیتوان پیگیرشان شد، باید آشنا داشته باشی. مخصوصاً اگر دختر باشی، باید مثلاً با یک پسر دیگر بروی توی استودیو تا قبولت کنند.
اینها برای من مشکلات زیادی بوجود میآورد. و بالاخره بعد از مدتها توانستم کسی را پیدا کنم که آهنگش را برای من بسازد.
اما امیدوارم کار جدیدم تا یکماه یا یکماه و نیم دیگر منتشر شود.
تو در این مسیری که میروی، آیا هنرمندان دیگری را شناختهای که به نوعی همفکر تو باشند و با استفاده از هنرشان بخواهند این نوع تابوها را در جامعه بشکنند؟
بهواقع جایی زندگی زندگی میکنم که دسترسی به همه چیز خیلی سخت است. یعنی تمام سایتها فیلتر است، اینترنت سرعتش که پایین بود، پایینتر هم آمد.
از این جهات تنها تماسی که دارم از طریق دوستی در خارج در خارج کشور است که فیس بوک و کلاً همه کارهای من را مدیریت میکند. دوست دارم بیشتر و با مواردی تازه آشنا شوم، ولی به شکلی که مستقیم با یک هنرمند ارتباط داشته باشم، نه، نبوده.
در این راهی که داری میروی چه انتظاری از بقیه داری؟
راستش بار سنگینی بر دوش من است. دوستانام هم این را به من میگویند. در شرایطی که، میدانی تلفنها کنترل میشود و مشکلات زیادی وجود دارد. به همین دلایل همه به من میگویند، اگر نه امروز، فردایی هست که سرت را به باد خواهی داد. میدانیم که تو را دستگیر میکنند و…
در حالت عادی هم اینجا با یک خوانندهی معمولی دختر رفتار خیلی بدی میشود، چه برسد به این که بخواهی چنین چیزی هم بخوانی. برایشان خیلی گران تمام میشود. باری که بر دوش من افتاده، خیلی سنگین است. به همین دلیل خیلی دست تنها هستم.
من میخواهم به گوش کسانی که میشنوند برسانم. اگر میتوانند به من کمک کنند، اگر کسی آهنگساز است، اگر کسی تکست مینویسد، کسی اگر لزبین، گی یا ترانس است و مشکلی دارد، با من ارتباط برقرار کند.
تکستهایی که من مینویسم، از بقیه الهام میگیرم. راجع به همین تکستی که میخواهم بنویسم، با چند ترانس صحبت کردم تا ببینم مشکلاتشان چیست و چه گونه است.
میخواهم ببینم اگر کسی میتواند واقعاً کمکام کند، دریغ نکند. این راه، راه سختی است. اگر ما دست به دست هم ندهیم، هیچ کسی به داد ما نمیرسد. ولی من امیدوارم راه نسل بعدی هموارتر شود.
اگر ما، این نسل، بخواهیم خیلی زحمت بکشیم. حداقل به آیندههامان فکر کنیم. بچهها نباید بترسند، نباید منزوی باشند. باید آن چیزی را که توی وجودشان هست را ابراز کنند. نباید مدام فرار کرده یا سرکوبش کنند. امیدوارم بچهها بتوانند این را درک کنند که یک روز ترس را کنار گذاشته و بروند دنبال آزادی.
اگر مایل هستید با سایه تماس بگیرید، میتوانید به او ایمیل بزنید.