روابط “شبکه ای” و همکاری با آن / منیره کاظمی

از اوان بنیاد نهادن ” شبکه بین المللی همبستگی با مبارزات زنان ایران” در ژوئیه ٢٠٠٧ بارها با این سوال روبرو شده ایم که این ” شبکه” حزب است؟ سازمان است؟ گروه است و…؟ در مقابل جواب منفی افراد تشکیل دهنده ” شبکه “به این سوالات شنیده ایم که، خوب پس چیست؟ در اینجا من سعی دارم تنها از دید خود مختصراً به شفاف شدن نقاط ناروشن یاری رسانم. به امید آنکه دوستان دیگر هم در این زمینه دست به قلم برده و نظرات خود را با دیگران در میان بگذارند.

در دورانی که سرکوب مداوم جنبشهای اجتماعی در داخل ایران و به خصوص جنبش زنان به دست حکومت اسلامی، امواج یاس و ناامیدی را بر سر راه هر دلنگران آینده قرار داده است و هر روز بیش از پیش دلهره بر نبض افکار چیره میشود، در مقابل شاهد رشد انگیزه ای در دلهای فعالین خارج از کشور میباشیم. اینکه نباید خاموش ماند و تنها نظاره گر بود. انگیزه آنکه تنها در حرکت و همبستگی است که میتوان ناممکن ها را ممکن ساخت. اینکه با قدمهایی هر چند کوچک و میلیمتری میتوان بذر امید را در دلهای مضطرب کاشت و با گرمای همبستگی به مبارزه با یاس و در نهایت سرکوب رفت.

یکی از راهکارهای جوامع امروزی در امر همبستگی و جنبشهای متفاوت اجتماعی در راستای مقاومت در برابر سرکوب، تشکیل شبکه های انسانی است ( درک من از شبکه همان اصطلاح Networking است، که خود دارای بار و تعریف مشخصی است). از آنجائیکه اکثر فعالین خارج از کشور تجارب دیگری (سنتی؟) از فعالیتهای اجتماعی دارند، پرداختن به همکاری و همیاری “شبکه ای” شاید بتواند به شکاف در سدهای ناامیدی و عدم اعتماد یاری رساند.

یک شبکه تشکیل شده است از گره ها و تارهای ارتباطی که بنا به کاربرد شبکه قابل تعریف بوده و نقش شان معین میشود. در شبکه اجتماعی ( Social Network) افراد ( Individuals) گره ها را نمایندگی میکنند و ابزار ارتباطی تارهایی هستند که افراد را به هم مرتبط میسازند. افراد مرتبط شده در یک شبکه هویت فردی، استقلال فکری و یا سیاسی خود را حفظ خواهند کرد. البته مابین هر دو یا چند گره میتواند تارهای مختلفی وجود داشته باشد.
مشخصه اصلی و مهم شبکه همبستگی بر پایه هویت مشترک است.
فرد در یک شبکه د ر حین اینکه کاری انجام میدهد و انتظاری هم برای بدست آوردن چیزی ندارد، تنها برای هدفی مشخص با افرادی که از پیش در رابطه بوده و یا در دایره آشنایان دیگر او بوده اند ( که لزوماً هم از قبل شناخته شده نبوده اند) ارتباط سازماندهی شده، ولی غیر رسمی برقرار میکند.

پس،
شبکه کلوپ دوستان و آشنایان نیست،

شبکه یک سازمان فرهنگی و یا سیاسی نیست،

شبکه حزب نیست،
شبکه اتحاد نیروهای سیاسی نیست،

شبکه ائتلاف نیروهای ایدئولوژیک و سیاسی هم نیست.

از این منظر ” شبکه بین المللی همبستگی با مبارزات زنان ایران”، شبکه ای است از ارتباطات غیر رسمی مابین ما (زنان خارج از کشور) بر مبنای همبستگی با مبارزات زنان داخل ایران.

حال در اینجا میتوان پرسید که ساختار شبکه و تقسیم کارها و وظایف چگونه خواهد بود؟
من شخصاً از همان تعریف بالا حرکت میکنم و معتقدم از آنجائیکه نقش و جایگاه ما در شبکه سیال است، فرایند نقش داشتن افراد هم به عمل پذیری آنها بستگی خواهد داشت، یعنی به جای نقش های ساختاری ِ از قبل تعیین شده، برنامه های پروژه ای و مقطعی طرح ریزی شده و به پیش رانده خواهد شد. به عنوان مثال یک فرد از شبکه فرداً پروژه ای را به عهده گرفته و به پیش میبرد و یا گروهی از افراد شبکه ( مثلاً انجمن زنان شهر X ) طرحی را ریخته و آنرا به درجه عمل میرسانند. حال اینکه چه کسی چه میتواند و یا مایل است انجام دهد، چه مقدار وقت، توان و انرژی برای آن پروژه در اختیار دارد به عهده خود شخص و یا اشخاصی است که آن طرح را ارائه میدهند.

سوال بعدی شاید این باشد پس چرا شبکه؟ در جواب به این سوال من معتقدم وجود شبکه

١- از هدر رفتن نیروها جلوگیری میکند

٢- بهترین راه انتقال تجربه است

٣- نیروی همبستگی را در میان جنبش افزایش خواهد داد

۴- اخبار و اطلاعات سریعتر پخش خواهند شد

۵- تبادل نظر و افکار صورت میگیرد و در نتیجه اولاً به ایده ها و نظرات عمق بخشیده و درثانی ضریب ابتکار عمل را بالا میبرد.

۶- سرعت عمل در مواقع اضطراری را افزایش خواهد داد

بعدا از روشن شدن نکات بالا حال باید بدانیم که برای به راه افتادن یک شبکه چه باید کرد؟ من آنرا اینچنین برمیشمرم

١- هدف مشخص شود

٢- انواع راه ها و و ابزارها برای دستیابی به هدف مورد تجزیه و تحلیل قرار بگیرند

٣- مهارتهای افراد مورد ارزیابی قرار بگیرند

۴- به رشد و ترویج شبکه پرداخته شود

البته لازم به توضیح است که خیلی از فعالیتهایی که ما زنان ایرانی (لااقل در آلمان ) تا بحال در این چند ساله انجام داده ایم از همین نوع بوده و گفتن این نکات از واضح هات است. ولی به منظور هرچه توانمند کردن خودمان (جنبش ) بهتر است که اولاً به بازبینی عملکردهای تاکنونی مان بپردازیم و دوماً منسجم تر افکار، ایده ها و طرحایمان را فرموله کنیم، و در ادامه قدمهایی با پشتوانه تجارب تا کنونی و روشن بودن اهداف به پیش برداریم. باید که اتمسفری ایجاد شود تا بتوان از دلنگرانیهایمان بگوییم و مهمتر از همه به رشد روحیه همبستگی و انتشار انرژیهای مثبت در میان خود یاری رسانیم.

وب سایت “[ شبکه بین المللی همبستگی با مبارزات زنان ایران->http://www.iran-women-solidarity.net/] ” در این میان میتواند نقش مهمی را ایفا کند. وب سایت میتواند از یک سو به عنوان ابزاری اطلاعاتی ( اخبار از فعالیت هایمان، آگاه کردن دیگران از فعالیتهای شبکه، تبادل تجربه، برخورد نظرات و عقاید در ارتباط با عمکردهایمان و…) مورد استفاده قرار گیرد و از سوی دیگر توجه نیروهای فعال ایرانی و غیر ایرانی را به اتفاقات داخل ایران جلب و حساس سازد. و البته که متعاقب آن وب سایت پتانسیل یک وسیله ارتباطی هم دارا خواهد بود اگر چه شاید کمرنگتر، چرا که ارتباطات ” شبکه” بیشتر از طریق ایمیل و یا پیوندهای موجود دوستی، آشنائی و گروهی که در بین ما موجود می باشد و یا بوجود خواهد آمد، صورت خواهد گرفت.

مطالب مرتبط

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *