مصاحبه با خانم سیمین بهبهانی

سئوال: نسل گذشته شما را بیشتر شاعره ای بتمامی زن میشناسد ولی مدتی است که چهره ای دیگر از شما هم شکل گرفته، زنی که در گرد همایی هشت مارس به حرمت مادری، گزمه را به رعایت ادب فرا میخواند. چه شد که در سن وسالی که شاید نیاز به آرامش بیشتر باشد، به میدان آمدید؟

جواب- من همیشه به کمال زن بودنم بالیده ام و از عواطف زنانه و عاشقانه و مادرانه و نوع دوستانه ی خود سپاسگزار بوده ام. اما هیچ توجه کرده اید که حتی حیوانات هم خواه وحشی و خواه اهلی، به هنگام دفاع از فرزند و جفت و کنام خویش، چنانچه مادینه باشند، از نرینه ها جسورترند؟
اگر در پاره ای از جوامع، زن ها محافظه کار و بی دست و پا و اسیر دست مردانند، علت را در پرورش آنان جست و جو کنید. اگر شیر را هم در قفس یا تنگنای خانه زندانی کنید خوی شیری را فراموش خواهد کرد و بدل به گربه ای بزرگ و بینوا خواهد شد. زنان ما و بسیاری از زنان شرقی قرن ما اسیر پرده و حصار و دست آموز سلطه ی مردان بوده اند. با این همه در فرصت های گاه به گاه، زنان نام آور نیز داشته ایم. و هم اکنون زمانه فرصتی داده است که فطرت لایق و ارزشمند خود را آشکار کنیم.
اما در پاسخ شما درباره ی تحولی که در من می پندارید، باید بگویم که من در همه ی ادوار عمرم از توجه به اوضاع جامعه و کاستی های آن و تلاش برای بهبود حال درماندگان و نیازمندان لحظه ای باز نایستاده ام.
شعر من در دهه ی سی و پس از آن و تا به امروز گزارشگر زمانه ی من بوده است. یک نگاه به کتاب “جای پا”( منتشر در سال ٣۵) و “چلچراغ” ( منتشر در سال ٣۶) مرا شاعری دارای دو جنبه ی عشق و مبارزه معرفی می کند و مگر مبارزه بی پشتوانه ی عشق میسر است؟

سوال: خبرهایی که از ایران میرسد حکایت از بازداشت و حکمهای سنگین فعالین جنبش زنان دارد. به نظر شما چرا با این خواست های طبیعی چنین برخوردی میشود؟

ج- با تاسف باید بگویم که همین طور است. در طول بیست و هشت سال و نه ماه که از انقلاب می گذرد، ما دچار همین چالش ها و فشارهای طاقت فرسا بوده ایم: حبس، اعدام، شهادت، کمبود لوازم یک زندگی نسبتاً راحت، فشارهای روحی و همه ی عواملی که زادگاه انسان را به دوزخ بدل می کند، بر دوش ملت ما گرانی کرده است. اما این ملت صبور ایستادگی کرده و می کند. به امید آن که دست به کاری زند که غصه سرآید.

سوال: آیا طرح مبارزه با « بدحجابی » را هم در چهارچوب سرکوب جنبش زنان میدانید؟ چرا؟

ج- بد حجابی کدام است! اصلاً “خوش حجابی” فقط به منظور بستن دست و پای زن و جلوگیری از دانش و آگاهی اوست.یعنی چه؟! مرد و زن آزادند پوششی مطابق سلیقه ی خود داشته باشند. این که می گویند ” حجاب تو وقار توست” یا ” عفت توست” بی معنی ترین کلام است. به گمان من زنان – اعم از مسلمان یا نامسلمان – به چادر و پیچه و روبنده و چاقچور نیاز ندارند. زن دریک حجاب « خوب » خیلی بهتر میتواند عامل فساد شود . چرا زنان طوری تربیت نشوند که به فکر « بی عفتی » نیفتند ؟ وچرا مردان آن قدر عزت نفس و خویشتن داری نداشته باشند که به چشم بد به زن ها نگاه نکنند ؟ حجاب یعنی توهین مستقیم به زنان و مردان . همین !

سوال: چه راههائی را برای حمایت از جنبش زنان موثر میدانید؟

ج- آگاه ساختن زنان از حقوق مسلمشان، تشویق آنان به کسب دانش، تشویق زنان به اتحاد و پشتیبانی از یکدیگر. توصیه ی آن ها به حفظ حرمت انسان و الزام به رعایت موازین مبتنی بر حقوق برابر و احتراز از کینه توزی و انتقام جویی و پایداری در برابر ناملایمات تا وصول به حقوق کامل انسانی.

سئوال: دست آورد کمپین یک میلیون امضاء را چگونه ارزیابی میکنید؟ آیا بر این نظر هستید که با جمع آوری یک میلیون امضاء دولت (مجلس) مجبور به پذیرش خواسته های زنان بشود؟

عالی! امیدوارم به زودی به حد نصاب برسد. ضمناً باید بگویم نفس این عمل، که موجب تحرک و تشویق زنان است، مهم است. در واقع دعوتیست به سوی خوشبختی و امیدواری. نمی گویم معجزه می کند، دست کم چراغ آگاهی را روشن می کند.

سوال: نقش رسانهها و سایتهای خبری فارسی زبان خارج از ایران در انعکاس اخبار مبارزات زنان و حمایت از جنبش آنان را چگونه ارزیابی میکنید؟

ج- همان نقشی را دارند که هوا در رساندن صدا به اطراف دارد. شما اگر زنگوله ای را در یک ظرف خالی از هوا تکان بدهید هیچ صدایی برنخواهد خواست. کارگزاران رسانه ها باید در کمال احساس مسئولیت و با – صداقت به همان گونه که هست منعکس کنند.

سوال: با اینکه جنبش زنان در کشورمان گامهای بلندی به پیش برداشته است و هم اکنون رشد فزاینده ای یافته است، ولی تا رسیدن به جنبشی عمومی فاصله زیادی دارد، در اینمورد چه موانعی را میتوان برشمرد؟

ج- موانع بسیار است و اشاره به آن ها به طور کامل میسر نیست. امروز دنیای متمدن بیشتر موانع را از میان برداشته است و می بینید که میان زن و مرد در هیچ موردی تمایز موجود نیست و زنان می توانند در عا لی ترین سطوح جامعه به اداره ی امور بپردازند. در کشور ما هم زنان لیاقت خود را نشان داده اند و قیام آن ها برای رسیدن به حقوق انسانی گاه از موجی از کشورهای غربی هم زودتر آغاز شده است.
اما در کشورهای شرقی دیگر شاید موانع بیش از کشور ما باشد. و شاید زنان آن کشورها هنوز خود را ملزم به رعایت حقوق نا برابر می دانند. اما زنان ایرانی به هیچ وجه تمایز میان زن و مرد را نپذیرفته اند. و اطاعت آنان اجباری و برپایه ی الزام خشونت است، نه از سر رضا و رغبت.

سوال: آیا همبستگی میان جنبش زنان ایران و زنان منطقه، افغان، ترک، کرد و عرب موجود است؟

ج- مشکلاتی که در کشور ما وجود دارد اجازه نمی دهد که حتی زنان کشور خودمان به آسانی با یکدیگر مرتبط باشند و از نعمت همفکری و همکاری و ایجاد تشکل برخوردار بشوند تا چه رسد به همبستگی با زنان سایر کشورها. من از روزگار کودکی خود به یاد دارم که در مجمعی که مادرم از بنیان گذاران آن بود بانوانی از مصر و سوریه و عراق حضور یافته بودند. حتی اسم دو نفر از آنان نیز در خاطرم مانده است: حنینه خوری و نورالحماده. مناسبتش را هم درست در یاد ندارم چه بوده است. بی شک به منظور همبستگی و همفکری زنان شرقی گرد هم آمده بودند. در سال های اخیر من از چنین ارتباط هایی بی خبرم.

سئوال: به نظر شما چه نقاط اشتراک و افتراقی بین جنبش زنان ایران و جنبش فمینیستی در غرب وجود دارد؟

ج- آنان خیلی پیش تر از ما به فکر نهضت افتادند. در فرانسه ی بعد از انقلاب، با فاصله کمی، نهضت فمینیسم به وجود آمد. نویسندگان مرد در پشتیبانی از این نهضت کتاب هایی نوشتند. و بعد در انگلستان و سایر کشورها نیز فمینیسم پا گرفت. در ایران در سال ۱۳۰۴ خورشیدی انجمن نسوان وطنخواه نهاده شد:
بانوان مستوره افشار، هایده افشار، فخرعظمی ارغون (مادر خانم بهبهانی ) ، ملوک اسکندری، نورالهدی منگنه، فخرآفاق پارسا ( مادر خانم فرخ رو پارسا) و بسیاری دیگر از زنان فرهیخته ی آن زمان در این انجمن فعالیت کردند.
سوادآموزی و یادآوری کمبودهای قانونی زنان و سخنرانی های مداوم ایشان و حضور دانشمندانی از قبیل ملک الشعرای بهار و سعید نفیسی و رشید یاسمی و امیر جاهد و احمد مقبل در جلسات این مجمع و پشتیبانی آنان از جنبش فمینیستی زنان حرکتی روشن فکرانه و تحسین آمیز بود. این مجمع تا سال ۱۳۱۲ برقرار بود و پس از آن در کانون بانوان ایران ادغام شد که البته استقلال و خود ساختگی نخستین را به اندازه ی انجمن نسوان وطنخواه نداشت، اما اعضای آن بیشتر و شعبات آن گسترده تر شد.

با سپاس و تشکر فراوان از شما خانم بهبهانی عزیز که همواره یارو یاور جنبش زنان ایران بوده اید .

مطالب مرتبط

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *