بدن، وسیله‌ای برای ارسال پیام / فهیمه فرسایی

نگاهی به مستند آلمانی «پیکر حقیقت» با حضور شیرین نشاط

None

شیرین نشاط، می‌کوشد در «مجموعه‌ مالالا» با برجسته‌کردن تفاوت‌های ظریف چهره و حالت دست این کنشگر جوان شکنندگی بدن زن را القا کند- Mark RALSTON / AFP


امروز اگر قرار باشد فهرستی از نام هنرمندان «عکاس‌ ـ پرفورمنس» جهان تهیه شود، بی‌شک نام چهار زن بر پیشانی آن می‌درخشد: مارینا آبراموویچ، زیگالیت لاندآو، شیرین نشاط و کاترینا زیوردینگ.

ولی افوفلین شفلز، مستندساز پرکار آلمانی، تنها به دلیل معرفی مطرح‌ترین هنرمندان هم‌جنس خود از طریق دوربین، به سراغ آن‌ها نرفته است. او در فیلم تازه‌ خود با عنوان «پیکر حقیقت»، به وجه مشترک دیگری میان این هنرمندان نیز بها داده است؛ این که هر یک از آنان بدن خود را به مثابه بوم در نقاشی، به سطح بازتاباندن حس و پیام ارتقاء داده است و از این راه می‌کوشد پیچیدگی‌های روان خود و روح زمانه را درک کند.

مارینا آبراموویچ، دلیل نمایش تجربه زنده دردهای جسمانی در پرفورمنس‌های خود را در خشونت‌های اعمال‌شده از سوی پدر و مادرش جست‌وجو می‌کند که به عنوان پارتیزانف کمونیست در سال‌های جنگ جهانی دوم، همراه تیتو، رهبر جنبش مقاومت یوگسلاوی سابق، در نبرد علیه نیروهای آلمان هیتلری جنگیدند. کاترینا زیوردینگ، هنرمندی که خود را تجسم ایده‌‌های آرمانی جنبش دانشجویی دهه ۶۸ آلمان معرفی می‌کند، «اعضای بدن خود را، اعضای جامعه» می‌داند و از این‌رو با ترکیب تکنیکی اجزای چهره خود و اجزای صورت کلاوس گراف فن‌ اشتآوفون‌برگ، اعتراضات جنبش دانشجویی را از جنس مقاومت قاطعانه علیه دیکتاتوری می‌خواند. کلاوس گراف فن‌ اشتآوفون‌برگ، یکی از افسران ارشد آدولف هیتلر، رهبر حزب ناسیونال سوسیالیست آن کشور، بود که به اتهام «توطئه نافرجام علیه رهبر از طریق بمب‌گذاری» در سال ۱۹۴۴ اعدام شد. شیرین نشاط که با شروع جنگ ایران و عراق، مستقیم از قزوین به نیویورک فرستاده شد، در رابطه با تن و تاریخ می‌گوید: «بدنم، وسیله‌ای برای فهم خودم و جامعه انقلاب و جنگ‌زده ایران بوده است.» برای زیگالیت لاندآو که مادر و خاله‌ها و عمه‌هایش همگی قربانی هالوکاست شده‌اند، زندگی روی تپه‌ای که در سوی دیگر آن، خانواده‌های بی‌بضاعت فلسطینی اسکان داده شده بودند، محملی است که او را به کشف معنای برهنگی بدن و بی‌دفاعی انسان راهبر می‌شود.

انقلاب و جنگ در ایران، نبردهای پارتیزانی در یوگسلاوی سابق، سرکوب خشونت‌بار تظاهرات اعتراضی دانشجویان در آلمان یا رویارویی مستقیم با بی‌عدالتی‌های ناشی از تبعیض نژادی در اورشلیم: مستند «پیکر حقیقت» نشان می‌دهد که چگونه این رویدادهای تعیین‌کننده تاریخی، سرنوشت‌های هنرمندانی که داستان زندگی خود را با تماشاگران فیلم در میان می‌گذارند، به گونه‌ای برگشت‌ناپذیر شکل داده‌اند.

تصاویری از حقیقت جسمانی

افوفلین شفلز برای ثبت تصویری این «حقیقت‌های فردی»، خط روایتی ساده‌ و بی‌دست‌اندازی برگزیده است. او با تقسیم دوره‌های زندگی هر یک از این هنرمندان به گذشته و حال، تجربه‌های کودکی، خاطرات دوران جوانی، و سپس بخشی از فعالیت‌های هنری پیشین آنان را که «اپیزود‌»گونه از زبان هر یک بازگو می‌شود، برجسته می‌کند. نقل اپیزودها، با نمایش هم‌زمان سکانس‌هایی از فیلم‌های مستند تاریخی درباره رویدادهای سیاسی وقت، همراه است. از این طریق، پرتره‌‌های شخصی و وقایع سیاسی ـ اجتماعی زادگاه‌های این هنرمندان، در پیوندی تنگاتنگ با یکدیگر قرار می‌گیرند.

به عنوان نمونه، هنگامی که مارینا آبراموویچ در یک پرفورمنس، ستاره سرخف نظام کمونیستی را با تیغ روی بدن خود حک می‌کند و خون از زخم‌ها جاری می‌شود، مستندی از وقایع خونین جنگ در یوگسلاوی سابق که در آن ستاره سرخ پرچم حزب کمونیسم هم دیده می‌شود، به نمایش درمی‌آید. هم‌زمان، صدای هنرمند که در حال بازگویی خاطرات خود از خشونت‌های خانوادگی در دوران کودکی است، هم پخش می‌شود. فیلم‌های آرشیوی، تنها به منظور ثبت تصویری رویدادها در متن جریان‌ها گنجانده‌ نشده‌اند، بلکه خود کاربفردی تکمیلی نیز دارند. مصاحبه‌کننده، در هیچ یک از صحنه‌های فیلم حاضر نیست و پرسش‌ها اغلب در ابتدای پاسخ‌ها مطرح می‌شوند.

شیوه متفاوت کار

از آن‌جا که برگزاری نمایشگاه و اجرای پرفورمنس از لحظه شکل‌گیری ایده تا پیاده‌کردن تام و تمام آن، ثمره کاری جمعی است، اعضای گروه فنی این زنان هنرمند نیز گاه در صحنه‌ها حاضر می‌شوند، ولی نه برای ابراز عقیده و تبادل نظر، بلکه برای اجرای تصاویر و طرح‌هایی که در ذهن و تخیل هنرمند زنده‌اند. افوفلین شفلز، با استفاده از این شیوه به خوبی توانسته است روند تحقق‌یافتن طرح‌های هنرمندان را نشان دهد؛ خواه چگونگی پیاده‌کردن ایده «دریای مرده ـ ۲۰۰۵» از زیگالیت لاندآو باشد، یا مجموعه‌ عکس‌هایی که شیرین نشاط از چهره ملاله یوسف‌زای، نوجوان کنشگر پاکستانی، برداشته است. اولی، بی‌دفاعی انسان را در قالب بدن برهنه خود به نمایش می‌گذارد که در محاصره صدها هندوانه شناور در دریای مرده (نمادی برای سرهای انسانی؟) دایره‌وار او را احاطه‌ کرده‌اند. برخی از این سرها ـ هندوانه‌ها، بفرش خورده‌اند و سرخی زخم‌ مغزی آسیب‌دیده را تداعی می‌کنند. شیرین نشاط، هم‌چنین می‌کوشد در «مجموعه‌ مالالا»، با برجسته‌کردن تفاوت‌های ظریف چهره و حالت دست این کنشگر جوان، شکنندگی بدن زن را القا کند. او می‌گوید: «شکنندگی بدن زن، برای من همیشه بار مثبت داشته است.»

فیلم «پیکر حقیقت»، مستندی است که تفسیرهای تجریدی چهار زن هنرمند را از جهان و سیاست بازمی‌تاباند؛ تفسیرهایی که با شیوه‌هایی بسیار متفاوت از یکدیگر، بر بدن آن‌ها نقش گرفته‌اند، ولی همگی یک نظر مشترک را مطرح می‌کنند. کاترینا زیوردینگ، این نظر را چنین بیان می‌کند: «به بدنم بیشتر از روحم اعتماد دارم.»

نمایش این مستند سینمایی ۹۶ دقیقه‌ای که قرار بود در اوایل آوریل در اروپا آغاز شود، به دلیل تعطیلی سینماها به تاخیر افتاده است. علاقه‌مندان ولی می‌توانند نسخه دی‌وی‌دی آن را از مرکز پخش «فیلم ولت» خریداری کنند.

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *