یادداشت ارسالی خدیجه مقدم فعال حقوق زنان به بی بی سی در واکنش به حرکت نه به حجاب اجباری
در این یادداشت آمده است: “نظر من در مورد فعالیت های اخیر بخشی از زنان ایران که پرچم حق خواهی را با شال های خود به نمایش در آورده اند، مثبت و بسیار امیدوار کننده است. چرا که دچار همان اشتباهی که من و امثال من مرتکب شدیم ، نشده اند. ما که از انقلاب مردمی و ضد امپریالیستی حمایت می کردیم به آزادیهای دموکراتیک کم بها میدادیم. با این استدلال که وقتی برای عدالت اجتماعی مبارزه میکنیم، حقوق خودمان هم در آن مستتر است و چون مخالفان انقلاب، تنها آزادیهای به زعم ما لیبرالی را چماق کرده بودند ما نمیخواستیم به قول خودمان آب به امپریالیسم بریزیم.
ولی در عمل دیدیم که نه تنها عدالتی برقرار نشد بلکه آزادی های اندک خود را هم از دست دادیم. خوشحالم که نسل جوان این هوشیاری را دارد که ضمن تلاش برای رسیدن به عدالت اجتماعی، صف مستقل خود را حفظ کند و در روزهایی که نان و مسکن و آزادی دوباره در ایران فریاد زده می شود. استقلال رای و عقیده خود را به شکل های مختلف نمایش دهد و امیدوارم این حرکت ادامه داشته باشد و با کمترین هزینه به خواسته هایمان برسیم .
من پرچم رنگارنگ این زنان را طوماری از خواستههای به حقمان میدانم که سالهاست بخاطر آنها هزینههای زیادی پرداخت شده است و نباید دست کم گرفته شود و می دانم پرچمهای رنگینکمان هم روزی در ایران توسط جوانان به اهتزاز در خواهد آمد.
به یاد دارم در یکی از روزهای مرداد ماه سال ۱۳۸۵ تعدادی از دگرباشان که پسر من هم جزو آنان بود با پوشیدن روپوش و روسری و آرایش به خیابان ایران زمین -شهرک غرب رفتند، پلیس آنها را دستگیر و به بازداشتگاه منتقل کرد و به طور وحشیانه ای شکنجه کرد در حالی ک ماده قانونی برای بازداشت آنها هم وجود نداشت ولی همه شان به شلاق و جریمه نقدی محکوم شدند. من که مثلن یک فعال مدنی بودم ،ضمن حمایت از فرزندم با آن نگاه آرمان خواهام ،در خلوت به او اعتراض کردم که :”این همه مردم گرسنهاند و مشکلات دارند ، این لوس بازیها چیست؟” حتی حاضر نشدم از دوستان وکیل ام خواهش کنم وکالت آنها را به عهده بگیرند . می خواهم عقب ماندگی خودم و رنگارنگی جامعه را هم نشان بدهم که برخی برای اینکه هویت شان به رسمت شناخته شود ، روپوش و روسری می پوشند و چه قدر هزینه می پردازند و هنوز هم کسی از آنها حمایت نمی کند . الان که به آن روزها فکر می کنم از خودم خجالت می کشم و به آنها حق می دهم و خوشحالم که جامعه تا حدودی جلو رفته و ما نسل انقلاب هم تغییر کرده ایم . البته کمپین های مختلف مانند آزادی های یواشکی یا چهارشنبه های سفید هم ترس از عمومی کردن برداشتن حجاب را کمی از بین برد، عوامل زیادی موجب این حرکت زیبا و مسالمت آمیز شده است که متاسفانه از طرف نیروهای امنیتی به بازداشت و خشونت کشیده می شود. زنان و دگرباشان در ایران هزینه های زیادی برای برابری داده اند و هنوز هم ادامه دارد. زنانی که صد سال پیش برای آموزش دختران هزینه دادند تا اعضای کمپین یک میلیون امضا که تبعیضها را در سطح جامعه عمومی کردند ، همه و همه قابل تحسین هستند.”