جمعه ۱ ژانویه ۲۰۱۶
None
سی و سه سال پیش
در میان شما بودم
زنها ومردها، بچه ها، پیرها وجوانها
بر اسبها، قایق ها، پس وپشت کامیون ها
سوارو پیاده، بی بنه، کم قوت و توشه
در مارپیچ راه ها، صعب جاده ها
/
همسان سایه ها
درپی سایه ها
به شب می سپردیم راه
قیرگون میخواستیم
شب هایمان را
بی ستاره بی ماه
که هر پاره نور
چراغ گزمه ها
/
سی و سه سال گذشته
زیر آسمانهای ظلمانی
شماررانده شدگان
هر روز
انبوه تر گشته
/
در باغهای ممنوع
تنها دیوارها می رویند
و گزمه ها
و ترس
و کابوس
/
ای ستاره ها ای ماه
کی می رسد آن گاه
که رخ نمائید به مهر
در شب تبعیدی ها
/
دی ۱۳۹۴ دسامبر ۲۰۱۵