ما احتیاج به اشکال پایه ای و پایدار برای مبارزه دانشجویی داریم/ ناهید نصرت

به مناسبت شانزده آذر

الف- جایگاه”۱۶ آذر” در جنبش دانشجوئی ایران

شانزده آذر در جنبش دانشجویی جایگاه ویژه ای داشت.نمادی از مقاومت و دادخواهی، زمانی برای تجدید آرمان آزادیخواهانه بود. در حوالی شانزده آذر در اغلب دانشگاهها به یاد دانشجویانی که در شانزده آذر سال سی و دو جان باخته بودند، اعتراضاتی تند شکل می گرفت. سمت و سوی اعتراضات در آنروز بیشتر برای آزادی، بر علیه دیکتاتوری شاه و فراتر از خواست های صنفی دانشجویی بود. معمولا چند روز پیش از شانزده آذر فعالین دانشجویی مورد کنترل شدید قرار می گرفتند و یا بازداشت می شدند تا در این روز امکان اجتماعی گسترده را پیدا نکنند. شانزده آذر در بستر اعتراضات دانشجویی اوجی در موجها بود. آذرخشی که چندان نمی پایید و عموما سرکوبی خشن بدنبال داشت.

ب- نقش”۱۶ آذر” در رابطه با وضعیت امروز جنبش دانشجوئی؟

در مورد جنبش کنونی دانشجویی نمی توانم نظری بدهم. ولی فکر می کنم دوره آتشفشانهای بی انجام به پایان رسیده و نیاز به ساختارهایی پایدارتر برای پیشبردخواستهای واقعی دانشجویی است.

ج- به نظر شما کدام شکل و شیوه مبارزه و چه خواست هائی می بایست در جنبش دانشجوئی برجسته شوند.

بنظر من ما احتیاج به اشکال پایه ای و پایدار برای مبارزه دانشجویی داریم. دانشجویان نیاز به تشکلی دارند که مانند یک سندیکا همه دانشجویان را در خود سهیم و به خواست‌هایشان رسیدگی کند. تشکلی که علائق و نیاز های عمومی دانشجویان را نمایندگی و از حقوق آنان یکپارچه دفاع کند. این تشکل نباید بلندگوی هیچیک از جریانات سیاسی موجود و یا قدرت حاکم باشد. لازمه چنین تشکلی اینست که از درون دانشجویان و برای پیشبرد خواست های آنان شکل گیرد، تا بتواند حمایت توده عظیم دانشجو را پشت خود داشته باشد. این خواست ها می توانند شامل امکانات رفاهی باشند، مانند تأمین وام‌های دانشجویی برای کمک به رفع مشکلات مالی دانشجویان، رسیدگی به خوابگاه دانشجویی، کمک به امکان غذاخوری عمومی، تا ایجاد امکانات کارآموزی برای دانشجویان، ایجاد کتابفروشی و شرکت تعاونی مصرف برای در اختیار قرار دادن کتاب‌ و وسایل آموزشی ارزان. تشکلی که بتواند در جهت بالا بردن سطح علمی دانشگاه، کیفیت آزمایشگاهها و … تلاش کند و فعالیت‌های فرهنگی و ورزشی دانشجویان را گسترش دهد. تشکل دانشجویی که با توجه به عمومی ترین نیازهای دانشجویان و پوشش دادن به آنها بتواند نقش تاثیر گذاری در دانشگاه پیدا کند. هر دانشجویی می تواند گرایش سیاسی خود را داشته باشد ولی تشکل دانشجویی که مدعی نمایندگی طیف وسیع دانشجویان است، نباید در صف بندی به نفع گروه های گوناگون سیاسی و ارد شود. نه تنها به این دلیل که اعتماد عمومی توده دانشجو را از دست می دهد، بلکه به این دلیل که از پرنسیب یک تشکل صنفی بدور است. تشکل دانشجویی می تواند بطور عام از آزادی قلم و بیان، حقوق شهروندی، برابر حقوقی دانشجویان دختر و پسر و آزادی تشکل دفاع کند. در شرایط فعلی که رفتار و پوشش دانشجویان دختر هم مورد کنترل دولت است، دفاع از حقوق شهروندی دانشجویان دختر می تواند در چهارچوب حقوق شهروندی مورد حمایت همه دانشجویان باشد. تشکل دانشجویی و قدرت ناشی از آن در پیشبرد خواست های جمعی، تجربه با ارزشی در مبارزات دانشجویی است. تامین برابری حقوقی در این تجربه می تواند در زندگی اجتماعی آتی دانشجویان تاثیر مثبتی داشته باشد. جنبش دانشجویی از نیروی جوانی و بالندگی بیشتری نسبت به جنبش های دیگر برخوردار است، خوب است که با مبارزات صنفی دیگر مانند زنان، معلمان، کارگران،… همبستگی داشته باشد ولی حیف است که شاخه های جوانش در زیر بار مسئولیت هایی که وظیفه او نیست آسیب ببینند. دانشجویان به این توجه کنند که جامعه از برآیند حرکت های مختلف است که به پیش می رود. می شود همبسته بود و حمایت کرد ولی هیچ قشری نمی تواند برای اهداف قشر دیگری مبارزه کند.

مطالب مرتبط

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *