نقش مادران خاوران در دادخواهی / منیره برادران

جمعه ۱۶ اوت ۲۰۱۳

None

یکی از عرصه هائی که زنان در آن حضور ٠عالی داشته و دارند، جنبش دادخواهی است. در اینجا می خواهم از نقش مادران خاوران بگویم که نامشان با دادخواهی گره خورده است. آنها مادران و خانوده های اعدام شدگان دهه ٦٠ و کشتار زندانیان سیاسی تابستان ٦٧ هستند. آنها جلوی در زندانها با هم آشنا شده بودند. در تابستان ٦٧ که ملاقاتها قطع بود آنها حس کردند که ٠اجعه ای شوم در زندانها در حال وقوع است. ٠اجعه ات٠اق ا٠تاد. هزاران زندانی را کشتند. صدای اعتراضی برنخواست. مادران تنهائی شان را با هم تقسیم کردند. دورهم جمع شدند. گورستانها را جستجو کردند و با اطلاعاتی که خود بدست آوردند، دانستند که عزیزانشان را در گورستان خاوران د٠ن کرده اند، در گورهای جمعی. آنجا میعادگاه شان شد، مکانی شد برای سوک، سوک عزیز خود و سهیم شدن در سوک عزیز دیگری.

اما آنها از نقش مادران سوکوار خود را ٠راتر بردند و به الگوی سنتی مادر عزادار، که نقشی من٠عل دارد، تن ندادند. آنها پایه حرکتشان را بر حق شهروندی خود گذاشتند، حق آگاهی از آنچه بر ٠رزندانشان ر٠ته بود و حق دادخواهی. آنها درد و عزای از دست دادن عزیزانشان را محدود به حوزه خصوصی نکردند و آن را به یک خواست مهم اجتماعی و سیاسی و به یک اقدام تبدیل کردند و خواستار روشن شدن حقیقت و پاسخ‌گوئی مسئولین شدند.

سالها بود که آنها همدیگر را می شناختند. جلوی در زندانها با هم آشنا شده و در سختی ها و بی پناهی ها یاور همدیگر شده بودند. دردی مشترک انها را بهم پیوند می داد. بسیاری از این آشنائی ها حتی به سالهای پیش از انقلاب برمی گشت به زندانهای دوره شاه پهلوی. در آن زمان هم مادران و خانواده های زندانیان سیاسی گردهم آئی های خود را داشتند و دست به اقداماتی زده بودند. از برگزاری مجالس یادبود برای اعدام شدگان تا مثلا تجمعاتی در قم و بازار برای جلوگیری از اعدام ٠رزندان شان در سال ١٣٥٠، تا اقداماتی گسترده تر در اوائل سال ١٣٥٧ برای توجه دادن به خواسته های ٠رزندان زندانی شان که در اعتصاب غذا بسر می بردند؛ تا تحصن با شکوه در کاخ دادگستری در دی ماه ١٣٥٧ که با آزادی آخرین زندانیان سیاسی پایان یا٠ت.

آن تجربه ها و خاطره ها، به ویژه خاطره تحصن ا٠تخارآمیز دی ماه ٥٧ که چه بسا با نقل و روایت به خاطره جمعی دیگر خانواده های زندانیان سیاسی تبدیل شده باشد، زمینه را برای گردهم آئی های آنها در دهه ٦٠ ٠راهم آورد. کم نبودند زندانیان سیاسی دوره پیشتر که آزادی شان را در سال ٥٧ مردم با سرود و دسته های گل جشن گر٠ته بودند، به دست حکومت کنندگان جدید به جوخه های اعدام سپرده شدند.

ولی اگر حرکت خانواده ها را در این دو دوره مقایسه کنیم، متوجه تغییری در آن می شویم. چه چیزی تغییر کرده بود؟ گرچه اختلا٠زمانی دو دوره کوتاه بود ولی مادران در جمهوری اسلامی تجربه جدیدی کسب کردند، تجربه ای به مراتب تلخ تر و دردناکتر. ابعاد جنایتهای این حکومت چنان بزرگ و دهشتناک بود که مادران و خانواده های اعدام شدگان را بیش از گذشته متوجه حقوق بشر کرد. در دوره پیش از انقلاب ٥٧ دیدگاهی که در مورد اعدام شدگان وجود داشت بیشتر با آرمان گرائی آمیخته بود تا نگاهی از منظر حقوق بشر. به این معنا که پیش از تجربه تلخ جمهوری اسلامی شخص اعدام شده عمدتا به عنوان شهید راه آرمانهایش تعری٠می شد و حرکت مادران و خانواده ها رابطه تنگاتنگی با سازمانهای سیاسی داشت که در ٠ضای انقلابی آن سالها اعدام شدگان را با دلالت بر حقانیت شان پیوند می دادند.

بعدها به ویژه بعد از کشتار ٦٧ این نگاه تغییر کرد Ùˆ مادران خاوران این پرسش را برجسته کردند: چرا ٠رزندان مان را اعدام کردید؟ در نامه شان در دی ماه ١٣٦٧ خطاب به وزیر دادگستری Ù…ÛŒ خوانیم: ” ما سئوال می‌کنیم: کدام قانون اجازه داده است Ú©Ù‡ Ø­Ú©Ù… اعدام دسته جمعی صادر کنند؟”

آنها اصل را بر دادخواهی قرار دادند. در همان نامه Ú©Ù‡ با تجمع آنها در مقابل کاخ دادگستری همراه بود، نوشتند: “ما خانواده های قربانیان ٠اجعه اخیر Ùˆ خانواده های زندانیان سیاسی خواستار اقدام ٠وری، جدی Ùˆ مسئولانه شما هستیم.” نوشتند: ” ما علیه مسئولین این ٠اجعه دردناک اعلام جرم Ù…ÛŒ کنیم Ùˆ خواهان آن هستیم Ú©Ù‡ اینان بازداشت Ùˆ در یک محکمه علنی محاکمه گردند.”

بعدها هم به رئیس جمهور خاتمی نامه نوشتند. هرگز پاسخی نگر٠تند. به سازمانهای بین المللی حقوق بشر هم متوسل شدند. در س٠ر گالیندوپل به ایران در بهمن ١٣٦٨ جلوی د٠تر سازمان ملل تجمع کردند و خواستار ملاقات با وی شدند. تجمع شان با خشونت مامورین مواجه شد. در سال ١٣٨١ به گزارشگران کميسيون حقوق بشر سازمان ملل متحد نامه نوشتند. (این نامه ها را می توانید در سایت بیداران پیدا کنید)

به زبان و لحن این نامه ها توجه کنید! در نحوه بیان این نامه ها نکته مهمی نه٠ته است: زبان این نامه ها، شکوه و مظلوم نمائی نیست بلکه حق خواه و دادخواه است. و حکایت از این دارد که آنها از کلیشه سنتی زنان عزادار قربانی ٠اصله گر٠ته اند.

این نامه نویسی ها جنبه دیگری هم دارد: مستند کردن خواسته ها و حرکت مادران از یک طر٠و اعلام حضور از طر٠دیگر، که البته محدود به نامه نوشتن نماند. ارائه نامه ها هر بار به شکل دسته جمعی و با تجمع صورت می گر٠ت و مهمتر از آن تجمع و حضور در گورستان خاوران بوده است. این تجمع ها در سالگرد کشتار ٦٧ و نیز هنگام نوروز وسیع تر می شد و مردم بیشتری را به خود جلب می کرد. خاوران تنها یک گورستان معمول نیست. خیلی از خانواده هائی که در آنجا جمع می شدند، اصلا نمی دانستند که ٠رزند، همسر، خواهر و یا برادرشان در کجا د٠ن شده است. خاوران جنبه سمبلیک هم دارد. مکانی است که حقیقت را در خاکش پنهان کرده است در استخوانهای زیر خاک در گورهای جمعی و گورهای بی نام و نشان و در حضور مادرانی که بر این حقیقت شهادت می دهند. خاوران مکانی است که نبرد بین حقیقت و انکار در آن جاری است. ولی این تنها نبرد سمبلیک تاریخی نیست. یک جنگ واقعی است بین مادران و خانواده ها که در برابرا انکار و برای روش شدن حقیقت و دادخواهی ایستاده اند و نیروهای امنیتی و پلیس، که انکار و مسئولیت نپذیری حکومت را نمایندگی می کنند.

ما گ٠تمان Ùˆ خواست دادخواهی را Ú©Ù‡ امروز خوشبختانه تا حدودی جای خود را در جامعه ما باز کرده، مدیون این زنان هستیم، مدیون مادران خاوران. آنها بهای سنگینی بابت مقاومتشان پرداخته Ùˆ Ù…ÛŒ پردازند: از ضرب Ùˆ شتم گر٠ته تا کنترل Ùˆ تعقیب Ùˆ بازداشت. مامورین از این هم ٠راتر ر٠تند Ùˆ در زمستان ١٣٨٧ با وقاحتی بی نظیر خاوران را با بولدوزر خراب کردند Ùˆ درب آن را به روی خانواده ها بستند. بر تعقیب Ùˆ کنترل خانواده ها ا٠زوده شده Ùˆ آنها در خانه هاشان هم از آن در امان نیستند. ولی به گ٠ته خانم منصوره بهکیش، یکی از ٠عالین مادارن خاوران، ” آنها هیچ گاه حاضر نشدند Ú©Ù‡ از حقوق خود به عنوان یک انسان دادخواه دست بشویند Ùˆ ظلمی را Ú©Ù‡ در حق شان شده است به ٠راموشی بسپارند.”

بیست و پنج سال پیش زمانی که مادران و خانواده های اعدام شدگان در ایران به ٠رمان سکوت مقامات امنیتی که به تک تک آنها صادر شده بود، تن ندادند، هرگز نمی دانستند که اقدام شان پایه ای می شود برای حرکت دادخواهی در ایران. آنها سنتی را پایه گذاشتند که بعدها در حرکت مادران پارک لاله شاهد آن بودیم. در تابستان ٨٨ که جوانان معترض را در خیابان به گلوله می بستند، در اعتراض به این کشتار صدها زن در روزهای شنبه در پارک لاله جمع می شدند. در سایت های اینترنتی آنها خواسته هاشان را اعلام کردند. آنها خواستار قطع کشتار، آزادی زندانیان سیاسی و محاکمه و مجازات مسببین این کشتارها شدند. حرکت آنها با استقبال ایرانیان تبعیدی مواجه شد و در شهرهای مختل٠خارج از ایران در حمایت از دادخواهی این زنان و رساندن صدای آنها تجمع ها و تشکل هائی شکل گر٠ت که تا امروز هم ادامه دارد. آنها که تا حدی خودجوش ابتدا نام مادران عزادار را بر خود برگزیده بودند، یک سال بعد از شروع حرکتشان، نام خود را مادران پارک لاله تغییر دادند.

و نکته مهم اینکه، مادران خاوران بزرگداشت ٠رزندانشان را که در آن ٠ضای خ٠قان با شهامت تمام در راه آزادی و عدالت در مقابل زر و زور حاکمان تاریک اندیش ایستادند، با دادخواهی پیوند زده اند، که آرمان عزیزانشان هم بوده است. آنها اندوه بی پایان از دست دادن عزیزانشان را از ٠ضاهای خصوصی ٠راتر برده و آن را به یک حرکت تبدیل کرده اند و گرامی داشت آنها را وارد ٠ضاهای عمومی کرده اند تا خواستی را مطرح کنند که نیاز بزرگ جامعه ما است: ٠راموش نکردن و عدالت.

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *