بیست و چهارمین کنفرانس بنیاد پژوهشهای زنان ایران
رادیو زمانه: ببیست و چهارمین کنفرانس بنیاد پژوهشهای زنان ایران با تم محوری «زن، تن و اختیار» روز گذشته ۲۶ ژوئیه در شهر کلن آغاز شد.
در نخستین روز این کنفرانس دو جایزه ویژه اهدا شد. نخست جایزه حامد شهیدیان و سپس جایزه زن برگزیده سال.
نسیم اعلایی از کانادا درباره جایزه حامد شهیدیان (۱۳۸۴-۱۳۳۸)، پژوهشگر و جامعهشناس که در حوزه فمینیسم تحقیقات مختلفی را تدوین کرده است، برای حاضران در جلسه سخن گفت و سپس پژوهش برگزیده را اعلام کرد.
کمیته بررسى مقالات و پژوهشهاى بنیاد زنان مقاله پژوهشى «تعامل و تبادل فمینیسم و ناسیونالیسم در ایران» از ساغر غیاثی، مدافع حقوق زنان و فعال حقوق بشر را به عنوان برنده این جایزه معرفی کرد. ساغر غیاثی در حال حاضر در دوبلین ایرلند، در سازمان حقوق بشری «فرانت لاین دیفندرز»، فعالیت میکند.
او در بخشی از سخنان خود گفت: «افتخار میکنم به عنوان فمینیسم سکولار این فرصت را داشتهام که در هر دو جنبش زنان ایران و ایرلند ایفای نقش کنم. هر دوی این جنبشها یک تاریخ مبارزه برای آزادی، برابری، استقلال و برابری جنسیتی زنان را با خود به همراه دارند. دستاوردهای متعددی تاکنون با اراده و رشادتهای زنان و مردان به دست آمده است، اگرچه با گذشت بیش از یک قرن، زنان هنوز به عنوان افراد مستقل به رسمیت شناخته نشدهاند و همچنان در نظام مردسالار با محدودیتهای فرهنگی- اجتماعی در ساختار خانواده، سنتها، قوانین ضد زن و مذاهب در جایگاه فرودست قرار دارند.»
او در ادامه، مسائلی چون نابرابری اقتصادی، نابرابری قدرت، جنگ و تروریسم، خشونتهای جنسی و خانگی و بهرهکشیهای جنسی را از جمله مواردی دانست که در مبارزههای فمینیستی برای رفع آنان باید تلاش شود.
این فعال حقوق زنان در پایان با وجود همه مشکلات و فشارها، بر ضرورت ادامه تلاش برای رفع هرگونه تبعیض جنسیتی و قومیتی و ایجاد تغییر در جامعه تأکید کرد.
جایزه حامد شهیدیان توسط بنیاد پژوهشهای زنان ایران، در سال ۲۰۰۶ در شهر مونترال طراحی شده است و هر سال به بهترین پژوهش در زمینه «فمینیسم انتقادی» تعلق میگیرد. این جایزه، معادل ۵۰۰ دلار آمریکاست.
نیمه دیگر
طبق سنت هر ساله، مراسم بزرگداشت زنان برگزیده سال نیز برگزار شد و این بار به جای قدردانی از یک شخصیت، نشریه «نیمه دیگر»، به عنوان منتخب بیستوچهارمین کنفرانس بنیاد پژوهشهای زنان ایران سال معرفی شد.
فصلنامه «نیمه دیگر» از سال ۱۳۶۳ در برون مرز شروع به کار کرد و بیش از یک دهه با کیفیتی خوب و در مقیاسی وسیع منتشر شد. این نشریه در جنبش ۲۰ ساله اخیر زنان ایران جایگاهی ویژه دارد.
در این بخش فیلمی نیز به نمایش درآمد که در آن با چهار زن از موسسان این نشریه که در خارج از ایران هستند گفتوگو شده بود. این چهار زن در این فیلم از شرایط و مشکلاتی گفتند که در طول سالهای انتشار این مجله با آن مواجه بودند. آنان در سالهای پس از انقلاب با درک و مشاهده حملاتی که به موقعیت زنان در ایران میشود، نیاز پرداختن به مسائل مربوط به زنان را حس میکنند و نشریه نیمه دیگر را راهاندازی میکنند.
نقاط تاریک تبعیض
در روز نخست شش سخنران ایدهها و نظرات خود را با جمع در میان گذاشتند.
سوزانه بئر، قاضی سنای اول دیوان عالی نظارت بر قانون اساسی آلمان، برای حاضران در کنفرانس سخنرانی کرد.
او در سخنان خود با تاکید بر ضرورت رعایت حقوق بشر در جوامع مدنی، به دشواری و حساسیت تفسیر مفاهیم آزادی، برابری و کرامت انسانی برای رسیدن به جهانی بهتر و برابر برای همه انسانها، در سطح ملی و بینالمللی اشاره کرد و این سه مفهوم را سه ضلع یک مثلث خواند.
سوزانه بئر با تأکید بر اینکه این تفسیر، تنها مختص حوزه فلسفی، حقوقی یا اجرایی نیست و تعیین این مفاهیم باید با مشارکت همه حوزهها و در تعادل صورت گیرد، نقش جامعه مدنی را برای روشن کردن نقاط تاریک تبعیضهای جاری در متن جامعه، حیاتی دانست.
او در بخش دیگری از سخنان خود به موضوع جنسیت و ملیت در قانون اساسی آلمان پرداخت و گفت: «با اینکه تبعیض جنسیتی و قومیتی و دینی در آلمان ممنوع است، قانون اساسی این کشور نسبت به جنسیت و ملیت بی طرف نیست. بعد از سال ۱۹۹۴ و وحدت آلمان، جملهای در قانون اضافه شده مبنی بر این که حقوق زن و مرد برابر است و دولت و حکومت موظف به اجرای این برابری است. هرچند اجرای برابری دینی، در کشوری که بر اساس یک تمدن مسیحی ساخته شده است، دشوارتر به نظر میرسد. برای مثال مسئلهای مانند برقع به عنوان یک پوشش مذهبی همچنان حل نشده است.»
تجاوزهای سازماندهی شده
در بعد از ظهر روز نخست کنفرانس، امل رمسیس، فیلمساز و حقوقدان مصری از راه اسکایپ در کنفرانس حضور یافت. ترجمه متن سخنرانی او توسط هایده دراگاهی برای جمع به زبان فارسی خوانده شد. او درباره عدم حضور در این کنفرانس توضیح داد که در این روزهای حساس و بحرانی کشور مصر ترجیح میدهد در کنار مردم کشورش باشد.
امل رمسیس در سخنان خود به نقش زنان در بهار عربی و همچنین اعتراضهای فعلی در مصر پرداخت. او تأکید داشت که فشار اخوانالمسلمین و خشونت و تجاوزهای «سازماندهی شده» آنان علیه زنان نتوانسته است حضور زنان را کمرنگ کند، بلکه برعکس، زنان با قدرت بیشتری در اعتراضهای حضور دارند.
او گفت: «پاسخ میلیونها زن که بدون آنها انقلابی صورت نمیگرفت به اخوانالمسلمین و اسلامیستها این بود که با حضور خود به قدرت نظامی شما پایان میدهیم».
این فیلمساز همچنین در ادامه به آگاهی زنان از حقوق و مطالبات خود پرداخت که از نظر او روز به روز در حال رشد است. رامسیس «نان، آزادی و عدالت اجتماعی» را شعار مردم مصر اعلام کرد.
این فیلمساز مصری در ادامه از رسانههای غربی انتقاد کرد. از نظر او این رسانهها، حوادث مصر را بیطرفانه دنبال نکردهاند و علت مسائلی چون «تجاوزهای سازمانیافته» علیه زنان را پیگیری نکردهاند.
او همچنین در بخش دیگری از سخنان خود اعتراضهای کنونی در مصر را بیسابقه خواند و گفت: «برای اولینبار در تاریخ است که اعتراض علیه اخوانالمسلمین در روستاها نیز جریان دارد و محدود به شهرهای بزرگ و قاهره نشده است.»
پوشش، پدیده تجربی
در ادامه برنامههای روز نخست کنفرانس، میزگرد «پیکر زن و حجاب در جوامع اسلامی» برگزار شد. در این میزگرد سیران آتش از برلین، شهلا شفیق از فرانسه و صدیقه وسمقی از سوئد شرکت داشتند و چیلر فرتینا گردانندگی آن را برعهده داشت.
صدیقه وسمقی، پژوهشگر فقه و مبانی حقوق اسلامی و عضو سابق هیئت علمی دانشگاه تهران در این میزگرد گفت: «موضوع حجاب همواره موضوع جوامع اسلامی بوده است، در حالیکه مسئله پوشش و حجاب اسلامی مسئلهای بسیار ساده است. ما در تاریخ مسئله حجاب اسلامی را نمیبینیم و در کشور ایران به دلیل به قدرت رسیدن جمهوری اسلامی ایران، هر موضوعی در مورد پوشش یا حجاب، مسئلهای سیاسی تلقی میشود. تاریخ نشان میدهد که لباس پدیدهای تجربی است، یعنی انسان به نحوی پدیده لباس را کشف کرده و کامل کرده یا تغییرش داده است تا جایی که به یک نمادی از تمدن تبدیل شده است.»
به گفته وی، وقتی اسلام ظهور کرد دو رویکرد مشخص وجود داشت: «یکی بادیه نشینها که با تمدن مازجمله لباس آشنایی نداشتند و لباس برای آنها کم اهمیت بود. در سوی دیگر هم مردمانی که با مضامین تمدن آشنا بودند و اتفاقاً به همان شکلی که امروز لباس احرام مردان است لباس میپوشیدند.»
این پژوهشگر با اشاره به اینکه اسلام از پدیده لباس، همچون سایر رفتارهای خوب مثل بهداشت یا آداب اجتماعی استقبال کرد، ادامه داد: «پوشش یکی از مضامین تشخص بود. زنان در صدر اسلام بهواسطه حجاب و پوشش تحت فشار نبودهاند و اسلام هم پوشش سر را برای زنان اجباری نکرده بوده و نکرده است. در منابع تاریخی اجباری شدن پوششی به اسم پوشش اسلامی توسط مسلمانان در کشورهایی که به آنها وارد می شدند وجود ندارد.
امروز زنان باید با هر پدیده تحمیلی و نامعقول من جمله تفسیر افراطی حجاب و پوشش مبارزه کنند، اما نقض پوشش افراطی حجاب، به معنای تأئید برهنگی نیست، چرا که برهنگی در تمام فرهنگها مذموم است، در حالیکه پوشش، پسندیده است. من به عنوان یک فرد میتوانم تصمیم بگیرم و بگویم من هر کاری بخواهم با بدنم میکنم و مشکلی هم نیست، اما وقتی به عنوان یک جریانساز میخواهم حرف بزنم و فکر کنم و مخاطبم را قانع کنم، اینجا باید حرف قانعکنندهای برای دیگران داشته باشم.»
انقلاب جنسی در اسلام
سیران آتش، حقوقدان و مدافع ترکتبار حقوق زنان نیز با تاکید بر اینکه تن من متعلق به من است و هر کاری بخواهم با آن میکنم گفت: «من با خشونت این حرف را نمیزنم. جنبش زنان در سطح جهانی همواره این را به کار برده است. کرامت و عزت انسانی خاص هر انسانی است و میتواند آزاد زندگی کند، اما این آزادی و حدود را فرد دیگری تعیین میکند. برای مثال در ترکیه زنی که حامله شده است، باید خود را پنهان کند و بپوشاند، گویی حامله بودن مایه شرم است. یعنی از بدن این زن برای این که انسانی تولید شود استفاده میشود ولی این بدن حامل انسانی دیگر خود مایه شرم است. وقتی ما تن خود را حجاب میگیریم، این نشانه اختیار زن نیست، بلکه نشانه یک تفکر مردسالارانه برای اجبار به پوشش است.
ما با ساختارهای پدرسالاری روبهرو هستیم که در ظرف مذهب هم ساختار میگیرد. هیچ کس نباید مجبور باشد حجاب بپوشد یا برهنه شود. وقتی حجاب را روبهروی برهنگی میگذاریم یعنی هرکسی که حجاب ندارد برهنه است.»
به عقیده این حقوقدان، «استفاده ابزاری از زن در تبلیغات کالاها، همان کارکردی دارد که حجاب انجام میدهد، آن هم یعنی ابزارسازی از زنان. حجاب، نماد یک نهاد مذهبی است که زنان باحجاب و بیحجاب را ارزشگذاری میکند و ساختار آپارتاید جنسیتی را برپا میکند. وقتی به اراده و اختیار آزاد در مورد حجاب بر میگردیم، میتوانیم بگوییم این تکه پارچه بر سر که دردی ندارد، اما مسئله اینجا فراتر از یک تکه پارچه است. برای مثال وقتی در مورد ختنه زنان حرف میزنیم میگوییم درد دارد، اما در مورد حجاب حرفی از درد نمیزنیم. ریشه هردوی اینها یکی است و آن مسئله بنیادین تبعیض است. من فکر می کنم ما باید به یک انقلاب جنسی در اسلام برسیم. کسانی که در مورد اختیار زنان در انتخاب حجاب صحبت میکنند باید بیشتر به عمق انتخاب توجه کنند و در سطح نمانند.»
اسلام سیاسی و مسئله زنان
شهلا شفیق، جامعهشناس، پژوهشگر و فعال حقوق زنان، در سخنرانی خود به دو نوع مشاهده، یکی در مورد اسلام سیاسی و مسئله زنان و تجربه ایران و دومی در مورد بازگشت حجاب در فرانسه پرداخت.
او با اشاره به اینکه حجاب مختص اسلام نیست و در بسیاری از مذاهب وجود داشته است گفت: «حجاب در طول تاریخ همواره همواره مختص زنان بوده و اسلام هم آن را نیاورده است. حجاب ادامه نظم جنسیتی است که مهردار کردن زنان را ضروری می شمارد. آن هم برای این که سلسله مراتب را به رسمیت بشناسد و زن را در جایگاه دوم نگهدارد. حتی اگر در صدر اسلام حجاب اجباری نبوده است، امروز هر جا که اسلام به قدرت میرسد، حجاب برای زنان اجباری می شود. در چنین شرایطی تنها پاسخ به این سئوال که چرا حجاب مختص زنان است، میتواند ما را کمک کند؟ ما امروز باید در مورد پدیده «حجاب انتخابی» که از جانب زنان تحصیلکرده و نیز برخی از پژوهشگران مطرح شده و آنرا به عنوان نمادی از فمینیسم اسلامی و فمینیستهای مسلمان میشناسند، صحبت کنیم.
آیا انتخاب به این معنی است که حجاب آن معنای قبلی را ندارد؟ برخی جامعهشناسان در فرانسه گفتند این آن حجاب قبلی نیست و ما حق نداریم آن را مورد انتقاد قرار دهیم و برخی دیگر هم مثل خانم سیران آتش گفتند ما خواهان یک انقلاب جنسی هستیم.
وقتی به سیمون دوبوار میگفتند چرا شما در مورد زنان توده حرف میزنید و مثلاً حرم را نقد می کنید، بووآر بحثی را مطرح میکند که امروز هم در فلسفه مطرح میشود و آن در مورد دو پدیده انتخاب و پذیرش است. پاسخی که دوبوآر میدهد این است که انتخاب و پذیرش یک پدیده ذهنی است چراکه میتواند تغییر کند و بر این اساس نمیتوانیم بنای قانونی و فکری برپا کنیم. سئوال اینجاست که این رضایت و انتخاب در چه شرایطی رخ داده است. ما تا وقتی نتوانیم در مورد تقدیس انتخاب در شرایط نئولیبرالیسم صحبت کنیم نمیتوانیم به نتیجه برسیم. چالش دیگر جنبش فمینیستی این است که در بین خود فمینیستها هم این بحثها انجام شود.»
مرز بین برهنگی و پوشش
چیلر فرتینا، روزنامهنگار آلمانی ترکتبار در مورد مرز بین برهنگی و پوشش سخن گفت و پرسید چه کسی حق دارد نظام پوششی را برای زنان تعیین کند؟
صدیقه وسمقی در پاسخ گفت: «همانطور که انسان به این نتیجه رسید که پوشش چیز خوبی است و آن را بهوجود آورد، مسئله برهنگی هم گرایش انسان است و اصلاً نتیجه عرف و جامعه است و نه شرعی و دینی.»
شهلا شفیق نیز گفت: «وقتی به حلال و حرام توجه کنید میبینید آنچه حرام است، مربوط به نظم است و نظم را قدرت برقرار میکند. جنبش زنان نمیتواند در کنار قدرت بایستد. بحث برهنگی و لباس را باید جور دیگری ببینیم. برهنگی، پورنوگرافیک و اروتیک با هم متفاوت هستند. در اروتیسم زنها سوژه هستند و برخلاف بدن در پورنوگرافی ابزار نیستند. بحث حجاب هم همین ابزار کردن بدن زن است و ما باید قدرت و ابزار و جنسیت را تعمیق کنیم، ارزش بگذاریم و نقد کنیم.»
سیران آتش نیز گفت: «ما وقتی به حق رای زنها برمیگردیم، میبینیم گروههای زنانی بودند که علیه حق رای زنان بودند و این حق انتخاب همواره موضوع مورد بحث جنبشهای فمینیستی بوده است. همواره زنانی بودهاند که خود را موظف میدانستند که زنان را، به رهایی برسانند. سئوال این نیست که پوشش درست یا غلط است، سئوال این است که چه کسی تصمیم میگیرد من هر جایی چگونه لباس بپوشم. مسئله حجاب بدیهی نیست و انتخاب تنها از درون من نیست و تحت شرایط قدرت است. حجاب زن برای خدا نیست، برای خدمت به مردان است که بتوانند امور شرعی خود را به خوبی انجام دهند. ما زنان گاهی ممکن است علیه هم و به عنوان ابزار سیستم مردسالار هم عمل کنیم.»
در دور پایانی بحثها در این میزگرد، مسئله جدال فمینیستها به عنوان جنبشی که تلاش میکند نظم جنسیتی حاکم را برهم بریزد بررسی شد و همه سخنرانان موافق جدایی دین از سیاست بودند.
شهلا شفیق در این مورد گفت: «چالش مهمی که پیش روی ماست مقابله با گسترش دین سیاسی است و نه لزوماً تنها اسلام. ما باید گفتمان فمینیسم سکولار را گسترش دهیم و به بهانه طرز تفکر مردم محافظهکار نمانیم و پیام جدیدی به مردمی بدهیم که شاید امروز لزوماً مثل ما فکر نمی کنند.»
در طول دوران برگزاری کنفرانس نمایشگاه آثار هنری زنان ایرانی برپا خواهد بود. در همه این ۲۴ دوره کنفرانس پژوهشهای زنان، برنامههای هنری جایگاه خاص و ویژهای داشته است. زنان فیلمساز، کارگردان تئاتر، عکاس، نقاش، خواننده و رقصنده به برنامههای بنیاد دعوت میشوند و امسال هم کریکلا به تکنوازی گیتار، راشا به رقص عربی، سیما خالقی از کلن و مریم ارونقی از ایران به هنرنمایی در زمینه موسیقی آذربایجانی پرداختند.