,شهرزادنیوز:از برنامه‌های دومین روز “سمینار سراسری سالانه‌ی تشکل‌های زنان و زنان دگر ـ و هم‌جنس‌گرای ایرانی در آلمان” در روز نوزده ژانویه، سخنرانی شورا مکارمی و منیره برادران با موضوع “زبان و خشونت” بود که بیش از هرچیز کاربرد زبان را به عنوان ابزار خشونت در سرکوب‌ها و کشتارهای دهه‌ی شصت مورد بررسی قرار دادند.


شورا مکارمی

“دفتر پدربزرگ”

شورا مکارمی متولد ۱۹۸۰ در شیراز است که از شش سالگی در فرانسه زندگی می‌کند. وی در رشته‌ی انسان‌شناسی تحصیل کرده و دوره‌ی دکترای خود را در دانشگاه مونترآل به پایان رسانده است. دو سال پیش از وی کتاب “دفتر عزیز” به زبان فرانسوی به چاپ رسیده که فارسی این کتاب نیز به زودی منتشر می‌شود. “دفتر عزیز” یادداشت‌های پدربزرگ شورا می‌باشد که برای نوه‌هایش نگاشته و در آن به دستگیری و اعدام دو دخترش پرداخته است. مادر شورا پس از هفت سال و نیم شکنجه در زندان اعدام می‌شود و خاله‌ی شورا هنگامی اعدام می‌شود که هشت‌ماهه باردار بوده است.

شورا می‌گوید: “یادداشت‌ پدربزرگم شهادتی در مورد زندگی روزمره‌ی خانواده‌های زندانیان است. یکی از نکاتی که این یادداشت‌ها بیان می‌دارند، اهمیت زبان و کلام به عنوان خشونت دولتی است و نشان می‌دهد که یک زبان جدید که زبان زندان و جمهوری اسلامی است به خانواده منتقل می‌شود. هم‌چنین اهمیت زبان است به عنوان مبارزه علیه خشونت.”

زخم، با فریاد یا سکوت

در میان سخنرانی شورا، تکه‌هایی از این یادداشت‌ها خوانده می‌شود. وی در تحقیق خود در رابطه با “زبان و خشونت” بیش از هرچیز از متون جامعه‌شناسان اروپایی استفاده کرده تا تجربه‌ی سی‌ساله‌ی اخیر در ایران را بهتر درک کند. بر اساس نگاه این جامعه‌شناسان، خشونت شکل‌های متفاوتی دارد و فقط جسمی نیست، بلکه روحی یا نمادین نیز هست.

در بازخوانی یادداشت‌های پدربزرگ، به ملاقات پدر با دخترش فتانه در زندان گچ‌ساران اشاره می‌شود. “… بالاخره پس از مدتی دوندگی به ما اجازه‌ی ملاقات داده شد… این زن بیچاره را با شکم پر در یک انبار پیلیتی در گرمای ۵۲ درجه محبوس کرده بودند… می‌پرسم برای چه تو را اینجا آورده‌اند؟ جواب می‌دهد: نمی‌دانم. هرچه زودتر یک فلاسک یا یک کلمن آب برای من تهیه کنید که از تشنگی دارم هلاک می‌شوم…”

شورا صحنه‌ی توهین، اجازه گرفتن برای نوشیدن آب و یا حتی سکوت نگهبانان را استفاده از ابزار زبان برای شکنجه‌ی روحی ارزیابی می‌کند.

مفهوم خشونت نمادین

معنی خشونت نمادین را شورا در تئوری جامعه‌شناس فرانسوی بوردیو به عنوان یک تأویل کلی و ساختاری خشونت در جامعه می‌بیند که از طریق زبان اعمال می‌شود. “رابطه‌ی سلطه که رابطه‌ای طبقاتی یا استوار بر قدرت است به ساختار جامعه و دولت ربط دارند. مانند سلطه‌ی جنسی یا ملیتی.”

شورا تأکید می‌کند که روابط اجتماعی از طریق زبان شکل می‌گیرند. نوع سخن گفتن، استفاده از واژگان، تعارف، اعتماد به نفس، نگاه کردن، طرز راه رفتن، لباس پوشیدن و… “بوردیو می‌گوید که این عادت‌ها فقط فرهنگی نیستند؛ این عادت‌ها و سلیقه‌ها سیاسی هم هستند، چراکه از طریق آن روابط سلطه و نابرابری ادامه پیدا می‌کند.”

برای درک موفقیت سیاسی جمهوری اسلامی در سال‌های اول انقلاب شورا به زبان رهبران جمهوری اسلامی اشاره می‌کند که چگونه حرف می‌زدند؛ با چه عادت‌ها و کلامی.

مکانیسم قدرت

شورا چند نتیجه‌ی سریع از بحثش می‌گیرد: ۱ـ مکانیسمی بر اساس نابرابری ساختاری، طبقاتی، جنسی یا ملیتی که از طریق رابطه‌ی فردی و به طور روزمره ادامه می‌یابد. ۲ـ تغییر خشونت نمادین ساختاری در سی‌سال گذشته. زبان و عادت فرهنگی حزب‌الهی که از طبقات پایین می‌آمد، زبان و عادت قدرت شد. یکی از نکات مهم این خشونت ساختاری نابرابری جنسی است. ۳ـ تمسخر زبان و عادت سلطه‌گران در جامعه. جدایی بخشی از مردم از سیاست دولت، ولی نزدیکی با فرهنگ دولتی.


منیره برادران

قدرت و زیردستان هم‌دست

منیره برادران که نه سال را در دهه‌ی شصت در زندان‌های جمهوری اسلامی گذرانده است، در ادامه‌ی بحث شورا مکارمی به زبان به عنوان ابزار شکنجه‌ و سرکوب دگراندیشان می‌پردازد. از نظر منیره، زبان در خدمت کشتار جمعی، حذف و منزوی کردن انسان‌ها و سلب حقوق از آنان ابعاد بزرگی یافته است. حکومت دینی با تهییج احساسات دینی ذهن‌ها را برای کشتار دگراندیشان آماده می‌کند که بدون دستگاه تبلیغاتی امکان‌پذیر نیست. “دستگاهی که تکیه‌اش بر قدرت است و هم‌چنین بر هم‌دستی زیردستان. نمونه‌ی آن هم امر به معروف و نهی از منکر است.”

از نظر منیره زبان سرکوب با رنگ دینی از واژگانی استفاده می‌کند که با زبان حقوقی سنخیتی ندارد و از کتاب‌های کهنه‌ی فقهی سربرآورده‌اند، مثل “منافق، کافر، نجس” و یا “تعزیر، مفسد فی‌الارض، محاربه با خدا”.

کاربرد متجاوزانه‌ زبان

منیره بر کاربرد متجاوزانه‌ی زبان به شکلی خشن‌تر و آشکارتر در زندان اشاره می‌کند. “زبان ابزاری بود برای هجوم و نفوذ در ذهن و اعتقادات زندانی؛ همراه با خشونت جسمی و روانی. زندانی به طور مداوم وادار به شرکت در آئین‌های مذهبی و مراسم عبادی بود که در آن دعا با شعارهای سیاسی در هم می‌آمیخت.” و این گونه زبان ابزاری می‌شود نه تنها در توجیح خشونت، بلکه در تقدس بخشیدن به آن.

جنبه‌ی تخریبی بر زبان زندانی بخش پایانی سخن منیره است. “درحالی که قدرت خشونت‌گر ابزار زبان را به تمامی برای شکستن مخالف خود در دست دارد، قربانی او محکوم به سکوت است و امکانی برای توضیح یا دفاع از خود ندارد.”

منیره به زبان مقاومت در برابر خشونت نیز اشاره می‌کند که گاهی سکوت خودخواسته، به ویژه زیر شکنجه برای ندادن اطلاعات، زبان مقاومت می‌شود.

مطالب مرتبط

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *