من با حجاب مشکل بنیادی دارم / گلشیفته فراهانی

مردمک : گلشیفته فراهانی به النهار گفته انتظار نداشته است که مسئولان جمهوری اسلامی فعالیت‌های او را بر روی اینترنت رصد کنند. وقتی که تصمیم گرفت در تبلیغ جایزه سزار با تن برهنه شرکت کند، هیچ تصورش را نمی‌کرده است که ماموران امنیتی جمهوری اسلامی با پدرش تماس بگیرند و بگویند به خاطر کاری که گلشیفته کرده پستانش را می‌برند و در سینی برایش می‌آورند.

گلشیفته فراهانی پس از آن که در فهرست «کشف سال» جشنواره سزار قرار گرفت، در پروژه عکاسی این مجموعه شرکت کرد که در آن، عکس‌هایی از نیم‌تنه برهنه هنرپیشه‌ها در مجله فیگارو منتشر شد.

پس از جنجال در مورد برهنه شدن گلشیفته فراهانی، این نشریه، عکس گلشیفته را از مجموعه خود حذف کرد.

او اکنون جایزه بهترین بازیگر زن جشنواره ابوظبی را به خاطر بازی در فیلم سنگ صبور به کارگردانی عتیق رحیمی برده است با درد و رنج آشنا‌تر شده است و حس آزادی را بیشتر می‌فهمد. حس آزادی که درباره آن با زبان فرانسوی‌ای حرف می‌زند، زبانی که در خیابان‌های پاریس یاد گرفته‌؛ جایی که احتمالا برای مدتی طولانی به آن تبعید شده است.

با وجود همه سختی‌هایی که پس از بازی در فیلم «مجموعه دروغ‌ها» ریدلی اسکات متحمل شد، گلشیفته فراهانی مصصم است که تهدید‌ها را نادیده بگیرد و تابوهای را بشکند.

این اولین بار بود که یک بازیگر ایرانی بعد از انقلاب در یک فیلم هالیوودی بازی می‌کرد. اکنون سینما برای او مثل هوایی است که نفس می‌کشد.

گلشیفته فراهانی از وقتی چهارده ساله بود در فیلم درخت گلابی داریوش مهرجویی بازی کرد و حرفه اولش یعنی موسیقی را‌‌ رها کرد.

النهار می‌نویسد که «گلشیفته فراهانی با زیبایی شرقی و چشمان کودکانه‌اش می‌تواند قلب کارگردان‌ها و تماشاگران را تسخیر کند. او با کارگردان‌هایی مثل بهمن قبادی، اصغر فرهادی، ریدلی اسکات، عباس کیارستمی، رشید بوشارپ و مرجان ساتراپی کار کرده است. بعضی‌ها او را با الیزابت تیلور قابل مقایسه می‌دانند و بعضی او را ترکیبی از گرتا گاربو و جان مورو دانسته‌اند اما او ترکیب دلنشینی از همه اینهاست.»

النهار می‌نویسد: «باید اعتراف کنم که در مقابل ما یک استعداد درخشان نشسته است که از سرزمین‌اش دور است و مقامات هم تمایلی به بازگشت او ندارند. برای او که حجاب از سر برداشته و از جنبش سبز حمایت کرده است، در کشورش فرش قرمز پهن نکرده‌اند.»

او در پاسخ به این سوال النهار که آمدنش از یک خانواده هنرمند چه تاثیری بر فکر و اخلاق او داشته می‌گوید: «تاثیرش بسیار زیاد بوده. خانواده‌ام مرا به سمت هنر کشانده است. در خانواده ما این باور هست که هنر یک کار پیامبرگونه است. بر خلاف خانواده‌هایی که به خاطر پول و قدرت وارد عرصه بازی بازیگری می‌شوند. هنر برای خانواده ما یک مفهوم مقدس است هر چند این کلمه مقدس را نمی‌پسندم. من از پدرم یاد گرفته‌ام که هنرمند مثل خدمتگزار مردم است و باید در خدمت آن‌ها باشد. پدرم به هنر مثل یک کار واجب نگاه می‌کند.»

گلشیفته فراهانی می‌‌گوید: «حدود دو سال است که در پاریس هستم. قبلا انگلیسی‌ام بهتر بود. مشکل اینجا است که نمی‌توانم دائم در پاریس بمانم و به خاطر کار فیلمبرداری باید مدام از جایی به جای دیگر بروم. بعد از اینکه ایران را ترک کردم دیگر در هیچ کجا ریشه نداشته‌ام. باد‌ها مرا به جاهای ناشناخته‌ای می‌برند که چیزی از آن‌ها نمی‌دانم. انگار به چیزی می‌رسم بدون آنکه جستجویش کرده باشم. من فرانسه را در خیابان‌های پاریس یاد گرفتم. کلاس خصوصی نرفتم. به خاطر آموزش موسیقی در کودکی گوش‌های حساسی دارم.»

او در مورد ورودش به عالم سینما می‌گوید که «من در کودکی پیانو می‌زدم و پدرم ابتدا موافق کار سینمایی من نبود. وقتی چهارده ساله بودم داریوش مهرجویی مرا برای بازی در فیلم درخت گلابی انتخاب کرد. دو ماه پدرم از این موضوع بی خبر بود. من به والدینم چیزی نگفتم. بعد کار پیانو را‌‌ رها کردم به هارد راک و متال علاقه‌مند شدم. جایی از دوره آموزش موسیقی کلاسیکم فهمیدم که با این موسیقی نمی‌توانم در قلب مردم بخصوص جوان‌ها رخنه کنم.»

گلشیفته فراهانی در مورد خروجش از ایران می‌گوید که «من برای بازی در فیلم مجموعه دروغ‌های ریدلی اسکات در مقابل لئوناردو دی کاپریو از ایران خارج شدم. به محض اینکه در یک فیلم آمریکایی ظاهر شدم حمله‌ها به طرفم شروع شد. این در حالی بود که هنوز فیلم پخش نشده بود و هیچ کدام از مسئولان دولتی آن را ندیده بودند.»

«در موقعیت بدی گرفتار شده بودم. در ایران در لیست سیاه حکومت بودم و در آمریکا به خاطر پاسپورت ایرانی‌ام مشکل داشتم. وقتی فیلم تمام شد و به ایران برگشتم بازداشت شدم و هفت ماه از طرف ماموران وزارت اطلاعات دادگاه انقلاب مورد بازجویی قرار گرفتم تا اعتراف کنم که مامور امپریالیست هستم و امنیت ملی را به خطر انداخته‌ام.»

او در مورد شرایط کار سینمایی در ایران می‌گوید: «در ایران ما مشکل اجباری بودن حجاب را داریم. حتی در فیلم‌ها هم باید با حجاب ظاهر شویم. خیلی زود فهمیدم من نمی‌توانم با این وضع فیلم بازی کنم. من با حجاب مشکل بنیادی دارم. از حجاب متنفرم. در اسلام حجاب را برای جلوگیری از شهوت مردان مقرر کرده‌اند اما من دوست ندارم در چنین اجباری قرار بگیرم. مشکل اینجا است که بعضی‌ها فکر می‌کنند ما از شکم مادرمان با لباس و حجاب بیرون آمده‌ایم.»

برنده جایزه بهترین بازیگر زن جشنواره ابوظبی به النهار می‌گوید: «وقتی از کشورهایی مثل چین و ایران و الجزایر که تحت فشار شدید هستی به جایی پناهنده می‌شوی، زندگی قدرت زیادی برای تطابق با محیط تازه در اختیارت می‌گذارد. من با فرهنگ فرانسوی خو گرفته‌ام اما روزهای اول شرایط سخت بود. الان ارتباط‌هایم را پیدا کرده‌ام اما هیچ وقت فرانسوی نمی‌شوم. در فرانسه من به این حس رسیدم که افتخار کنم آدم‌ها از زن‌ زاده می‌شوند. پاریس حس مجرم بودن مرا از بین برد.»

مطالب مرتبط

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *