مردم امروزایران بسیار قوی تر از دیروز هستند / پروانه حاجیلو

ایران امروز با ایران سی سال پیش و بیست سال پیش ومطمئنا حتی با ده سال پیش متفاوت است . این حرف تازه ای نیست ولی در فکر و ذهن ما جا نیفتاده که با راه حل های دیروز و پریروز برای این مملکت نمی شود کاری انجام داد. بخش هنری یک کشور نشان دهنده فرهنگ و زبان قاصر مردم آن جا در برابر خشونت
است …

به حرکت سال هشتاد هشت که نگاه می کنی مردمی را می بینی که پس از پشت سر گذاشتن تجربیات بزرگ تاریخی در سده اخیر می دانند که از شرایط چگونه به نفع خود بهره برداری کنند و با تکثر در آراء خود و مدارایی که نشان داده جنبش نوینی را به جهان ارائه می دهند .

در زمینه های هنری مثل سینما جوایز زیادی را به خود اختصاص می دهند در زمینه های اقتصادی اجتماعی فرهنگی در درون مردم اتفاقاتی افتاده که شاهد رشدآن ها در عرصه های گوناگون هستیم.

دختر ان و زنان این جامعه که زمانی قبل از انقلاب, وابستگی زیادی به مردان داشته اند و حتی زنان و دختران تحصیل کرده بعد از ازدواج مدرک خود را قاب می گرفتند, در حال حاضر با نیرویی بالنده خود را وارد بازار کار کرده و حق خود را می طلبند و نمی خواهند که در خانه بنشیند.

به دلایل بسیار واضح اقتصادی اجتماعی؛ امروز فرهنگ مصرف مردم تغییر کرده و این بخصوص در اقشار کم در آمد و اکثریت بیشتر نمایانگر است و مردمی که نمی خواهند زیر دست و پاله شوند با چنگ و دندان خود را آماده کار و کارزار کرده اند

جوانانی که با مشکلات فراوان درس می خوانند دیگر به شغل نگاه تشریفاتی ندارند. به طور مثال گروه هایی که سابق براین در مهمانی ها پذیرایی را به عهده می گرفتند از افراد بی سواد و عامی جامعه بودند ولی در حال حاضر دانشجویی که برای گذران زندگی و تحصیل خود نیاز به کار دارد این گروه های کاری را تشکیل داده و به بهترین شکل خدمات ارائه می دهد. این امر نشانگر تغییر نگاه مردم نسبت به نوع کاراست.

دختر جوانی که ممکن بود تا دیروز به دنبال مردی برای تامین زندگی و آینده اش بود حالا می داند که خود ستونی از خانواده است و اگر وارد کارزار نشود, نمی تواند نسل برتر را پرورش دهد! و این وابستگی را که از اساس اشتباه بوده, پشت سر گذاشته و بسیار قوی وارد میدان شده ونیازهای اقتصادی خود را خود جواب می دهد و مفتخر است . این دختر دیگر به راحتی زیر بار زور نمی رود و بچه ای که تربیت خواهد کرد بسیار متفاوت است با بچه دیروز.

پسران و دختران جوان دانشجو به عنوان نظافتچی ونقاش به خانه ها می روند و با زحمت پول تحصیل گران را در ایران فراهم می کنند و فرهنگ مصرف را به دور می اندازند و…. در واگن های مترو به دختران جوان و زنان بسیاری برخورد می کنی که به فروشندگی سیار روی آورده اند و گاهی از زیبایی وجوانی و در ضمن ابتکار آن ها باید انگشت حیرت گزید. زیرا حس نیاز به خرید را باید با ابتکار های خاصی در مشتری خسته از کار که گاه در خواب است ایجاد کنند و بار سنگینی از کالاهای مختلف را از این قطار به قطار بعدی انتقال می دهند که انسان در حیرت می ماند از این همه نیروی کار قوی؛ که اول خانم ها این شغل را در مترو ابداع کردند و در حال حاضر تعداد کمتری از آقایان نسبت به زن ها نیز مشغول به فروشندگی در مترو هستند.

اگر زمانی این کارها نشانه ضعف محسوب می شد فرهنگ در حال تغییر است و مردم این را نشانه قوت و این که این دختر جوان زور پذیر نیست می بینند و البته نگارنده با این موضوع موافق است که باید هر کسی در جایگاه خود قرار بگیرد ولی در کشور هایی مثل کشور های ما که حکومت های مستبد و خشونت پیشه حاکم هستند و مردم در همه جا مورد هجمه آن ها قرار می گیرند و کوچک ترین حرکت های آگاهی دهنده؛ براندازای نرم نامیده می شود , تغییرو رشد مردم در پایین به آرامی و خود بخودی در طول سی و سه سال حکومت زور و شکنجه شکل گرفته و بنیادی می شود و تمام این ها با ایستادگی
مردم در مقابل مشکلات و این که می خواهند له نشوند صورت گرفته است .

همین گروه زنان بدون این که سندیکایی و یا نامی داشته باشند بارها در مقابل مسئولین مترو که خواسته اند از کار کردن آن ها جلوگیری کنند و حتی به آن ها تهمت فروش مواد مخدر زده اند ایستاده اند,این گروه کاری دور هم جمع می شوند و راه حل های مشترکی را پیدا می کنند و در مقابل رژیم زور که هیچ موقعیت کاری ایجاد نمی کند و جایگزینی برای کار بهتر و امن تری ندارد می ایستند , و می گویند به ما بگوئید چه کنیم ؟ آیا خود فروشی کنیم بهتر است ؟بچه های خود را چگونه سیر کنیم ؟

امروز ما شاهد تغییراتی در زندگی های خصوصی و عمومی مردم هستیم و دستاورد هایی که زنان بدون پشتوانه قانونی بدست آورده اند و دیگر تغییرات که خود بحث قوی تری را می طلبد.

زیر ساخت فرهنگی تغییر کرده و این ها به زور پس گرفته نخواهد شد و راه و چاره ها تغییر کرده است و نگاه ها نیز باید تغییر کند …

این جامعه جنگ را نمی پذیرد و به همین دلیل است که در موقعیت کنونی با آرامشی بی نظیر از زیر نقب می زند و ما بهتر است مردم آن سرزمین ها را بیشتر درک کنیم و به جای سیاست های جنگ جویانه و ایجاد کار در کارخانه های تسلیحاتی, نیروی اصلی را روی حفاظت از محیط زیست و ایجاد مشاغلی در این زمینه بگذاریم و زندگی بهتر در این جهان را رقم بزنیم ….

به امید روز های بهتر با همکاری بیشتر

مطالب مرتبط

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *