شهرزادنیوز: کردستان نخستین منطقهای بود که پس از انقلاب مورد سرکوب شدید حکومت اسلامی قرار گرفت. تنها چند ماهی پس از انقلاب در ۲۸ مرداد ۱۳۵۸ نخستین حملهی نظامی به کردستان آغاز گشت. در آن زمان در کردستان جمعیتها و شوراهای گوناگون مردمی شکل گرفته بودند و حکومت اسلامی ، شوراها و خواستههای مردمی را با سرکوب پاسخ داد. در شکل گرفتن این شوراها زنان کرد نیز نقش بسزایی داشتند . گلرخ قبادی در رابطه با شوراهای زنان و نخستین حملهی حکومت اسلامی به کردستان با شهرزادنیوز به گفتگو نشسته است.
شوراهای زنان
گلرخ از چند و چون شورای زنان در سنندج و دیگر شهرها یکی پس از دیگری میگوید. وی به تشکلهای دمکراتیک اوایل انقلاب در کردستان اشاره میکند که زنان و مردان در آنجا فعال بودند، ولی به دلیل جو مذهبی و عقبماندەای که به وسیلهی عوامل مفتیزادە تبلیغ میشد زنان آزادانه نمیتوانستند دراین تشکلها شرکت کنند و خود به ایجاد شواری زنان اقدام نمودند.
گلرخ: ما در دوران انقلاب در سنندج شورای زنان تشکیل دادیم با این هدف که زنان را دور هم جمع کنیم. ما جوانان آن دوره حدود ۲۰ تا ۲۵ساله، بیشتر معلم و کارمند بودیم و دانشآموزان زیادی هم با ما بودند. در آن زمان ما درک روشنی از حقوق زنان به مثابه یک فمینیست نداشتیم. ما خواستار برابری زنان و مردان به طور کلی بودیم. این خواست در تظاهراتها، قطعنامهها و طرحهای خودمختاری (که خواستهای مردم کردستان را بیان میکرد) گنجاندە میشد.
با تشکیل شورای زنان کمکم به حقوق زنان پی بردیم. در چند محلهی فقیرنشین شعبههایی ازشورای زنان را دایر کردیم. کار ما این بود که زنان را به حقوق خود و مسائل بهداشتی در رابطه با زندگیشان آگاە کردە و در این رابطه هم دکترهایی را برای معالجه بیماریهای زنان و بچهها به کمک میطلبیدیم. کلاسهای سوادآموزی برای زنان دایر کردیم وبه آنها خیاطی یاد دادیم که در صورت امکان در آیندە ممر درآمد و کمکی به هزینهی خانوادە باشد.
در شهر مریوان وسعت فعالیت از سنندج بیشتر بود. زنان در آن جا علاوه بر این که در مناطق فقیرنشین فعالیت داشتند، با یک پزشک و پرستار به دهات اطراف میرفتند و برای مردم جلساتی در مورد مسائل بهداشتی ترتیب میدادند، زنان و کودکان را معاینه و درمان میکردند و در ضمن، طی سخنرانیهایی آنان را درجریان مسائل سیاسی و اتفاقات روز قرار میدادند.
در شهر سقز نیز انجمن زنان ایجاد شد که به جز این فعالیتها در کارگاههای قالیبافی هم به زنان قالیباف کمک میکردند و آنان را به حقوقشان آشنا میساختند. درشهرهای دیگر هم کم و بیش تشکلهای زنان در حال تشکیل شدن بود.
کردستان کمکم حالت آزادی به خود گرفت. این تشکلها در میان مردم نفوذ داشتند و شهر را هدایت میکردند و در ادامه، با ضعیف شدن دولت در کردستان، این شوراها قدرت را به دست میگرفتند.
سهم کردستان در سرکوب
گلرخ سرکوب کردستان را از دیگر نهادهای دمکراتیک در ایران جدا نمیبیند.
گلرخ: دولت پس از روی کار آمدن، حمله به نهادهای دمکراتیک را در تهران و سایر شهرها آغاز کرد و طبیعتا قدرت و حاکمیت مردم را در کردستان نمیتوانست تحمل کند. بنابراین نوبت سرکوب به کردستان رسید ولی سهم کردستان همیشه در این سرکوبها چند برابر بوده است.
با حمله دولت در ۲۸ مرداد ۱۳۵۸، تشکلها یکی بعد از دیگری و نیز شورای زنان برچیدە شد و همزمان دهها نفر را دستگیر کردند. در این روز باوجود منع هر نوع تجمع، مبارزات مردم و مخصوصا مادران در اعتراض به دولت برای آزادی زندانیان چشمگیر بود که سبب شد اغلب آنان آزاد شدند، ولی تعدادی ازانها اعدام شدند؛ بدون محاکمه. خلخالی هم گفت: «من اینها را میکشم؛ اگر گناهکار باشند که به سزایشان میرسند و اگر بیگناه بوده باشند به بهشت میروند.» و پس از آن در شهرهای دیگر هم اعدامها را ادامه دادند.
پس از حمله ٢٨ مرداد تعدادی از زنانی که شناخته شدە بودند و در سخنرانی ها و… شرکت کردە بودند در شهرهای دیگر مخفی شدند و بقیه در شهر ماندند و هر کدام با سازمان خودشان به شکل هستههای تشکیلاتی فعالیت کردند.
تغییر شوراهای دمکراتیک به تشکلات سازمانی
گلرخ با تصویری کلی از تاریخچهی تشکلها در کردستان، تغییر این تشکلها را به تشکلهای مخفی مسلح در داخل و بیرون از شهرها پس از حملهی حکومت به کردستان نشان میدهد.
گلرخ: پیشمرگان در آذر ماه ۱۳۵۸ دوباره به شهرها برگشتند، چراکه تسلط دولت بر کردستان ضعیف شده بود. ما هم به شهر برگشتیم و مبارزە به شیوەی سازمانی و حزبی پیش رفت. با اینکه جو آزادی در شهرها بوجود آمدە بود، ولی تشکلی به نام زنان که دربر گیرندەی افکار گوناگون باشد بوجود نیامد.
مبارزه زنان هم با سایر مردم عجین شد و مبارزه برای حقوق زنان کمرنگ شد.
مقاومت و آغاز جنگی دیگر
در اواخرسال ۵٨ تحصنی از سوی بازاریان در اعتراض به حضور سپاە پاسدارن در کردستان و کشتن مردم در کوچه و بازار از سوی ارتش و سپاە صورت گرفت که مبارزان و مردم شهر وسیعا در آن شرکت کردند. در این تحصن ٢١ روزە زنان در همهی زمینهها ـ از تدارکات تا سخنرانیها ـ نقش فعالی داشتند.
گلرخ: بعد از تحصن و در اوایل سال ۵٩ حملات دولت به تمام شهرهای کردستان شروع شد که با مقاومت خونین مردم روبرو گشت. مقاومتی که اوج آن درجنگ ٢۴ روزەی در اردیبهشت ۵۹ بود و تا به امروز هم ادامه دارد.