“بازاندیشی” جنبش زنان ایران

شهرزاد نیوز: «سمینار سراسری تشکل های مستقل زنان و زنان دگر و هم جنس گرای ایرانی» از تاریخ ۲۰ تا ۲۲ ژانویه ۲۰۱۲ با حضور حدود ۱٣۰ زن از شهرهای مختلف آلمان و برخی کشورهای اروپا در برلین برگزار شد.

برنامه‌های سمینار شامل سخنرانی هایی از کلودیا اپفل باخ، فرناز معیریان، الهه امانی، پروین اردلان، ستاره سجادی و سیما محضری بود و دو میز گرد، همبستگی با زنان در بند و برنامه هنری را نیز در بر می گرفت.

اولین سخنران برنامه، کلودیا اپفل باخ، یکی از مسئولین دفتر مشاوره انسانهای هم جنس گرا و دو جنسیتی بود. او در تشریح سی سال مبارزه برای حق آزادی و انتخاب، به تاریخچه مرکز مشاوره برای زنان و مردان هم جنس گرا در برلین از سال ۱۹۸۰ تا کنون پرداخت.

پس از آن فرناز معیریان، فعال سیاسی چپ، سخنرانی خود را با عنوان «لزوم ادغام جنبش های مترقی با تمرکز بر ادغام جنبش زنان و جنبش زنان هم جنس گرا» ارائه داد.

او بر ادغام جنبش‌های زنان و هم جنس گراها تاکید نداشت، بلکه روی مسئله ادغام تکیه می کرد که آن را به نوعی مبارزه علیه جداسازی می دانست که نظام مردسالار تحمیل کرده است. از دید فرناز معیریان نظام موجود تلاش در پراکنده کردن نیروها دارد، مثلن مرد را تعریف می کند و آن را معادل مردسالاری قرار می دهد، او مردسالاری را یک سامانه و یک نوع از زیست معرفی نمی کند، بلکه مردسالاری را یک مکانیسم می داند. او به سمینار که این نظم تفکیک گذار را پذیرفته و یک مرد در آن وجود نداشت، انتقاد داشت و معتقد بود که کنش اجتماعی بدون وارد شدن به حوزه ی سیاسی وجود ندارد و سمینار را یک فضای سیاسی می دانست و معتقد بود که در حوزه سیاسی همه می توانند شرکت داشته باشند. او در ادامه ی صحبت هایش به جایزه ها اشاره کرد. به مناسبات ثروت و دنیای سرمایه و دنیای مردسالار که به آن می پیوندند، او این جایزه‌ها را به نهادهای قدرت پیوند می داد و نهادهایی از نوع حقوق بشر و سازمان ملل را نیز جزو نهادهای سرمایه‌داری می‌دانست که امریکا و عوامل قدرت در آن دخالت دارند.

سپس برنامه با میزگردی تحت عنوان «پیرامون هویت و جنبش هویتی زنان و هم جنس گرایان» ادامه یافت. عسل اخوان و فرناز معیریان «کنشگران سیاسی چپ»، سارا زندی «فیلمساز» و سعیده سعادت «کنشگر جنبش زنان» در این میز گرد حضور داشتند. بحث میزگرد بر سه محور متمرکز بود. حضور ترنس جندرها و فراجنسیتی ها در این سمینار، لزوم سمینار و هویت آن، جنسیت و تقسیم بندی آن به دو قطب مرد و زن.

سارا زندی به موضوع تبعیض اشاره کرد که در خیلی بخش ها هنوز وجود دارد و سیاست هویت باید کنار گذاشته شود و کسانی که خود را نه زن و نه مرد می دانند و اهداف مشترک با این سمینار دارند، باید حق شرکت در این گردهمایی را داشته باشند و عدم حضورشان یک سوال می تواند باشد. او با در نظر گرفتن عملکرد قدرت، هژمونیک کردن یک جمع سیاسی را خطرمی دانست و با توجه به وجود اختلافات طبقاتی، سلیقه ای و قومی زنان با یکدیگر، بر لزوم گسترش مرزهای سمینار تاکید داشت.

عسل اخوان با اشاره به دوقطبی بودن، به افرادی اشاره کرد که به هیچ قطبی تعلق ندارند و شاید تعدادی به لحاظ بیولوژیک نمی‌خواهند به قطبی تعلق داشته باشند. او از شرکت کنندگان ‌خواست که به این سئوال پاسخ گویند که انسان‌هایی که در قطب مردانه جایی ندارند، آیا حق حضور در قطب زنانه را دارند؟ اگر به آنها جایی داده نشود، آیا این هویتی که علیه تبعیض ساخته شده است، باعث تبعیض نسبت به یک تعداد دیگر نمی‌شود؟

سعیده سعادت به فراجنسیتی هایی اشاره کرد که خود را نه مرد می‌دانند نه زن، بلکه هم مرد می‌دانند و هم زن. پیکر این اشخاص در جامعه جنسیتی ست، ولی اینها پیکر خود را چنین نمی‌بینند و این پیکر را پیکر فرد خودشان می‌دانند و با آن زندگی می کنند بدون اینکه خود را مرد یا زن بدانند.

او بر این نظر بود که تا زمانی که مردها هژمونی شان را کنار نگذاشته اند و از منافع سیاسی، اجتماعی و اقتصادی خود استفاده می کنند، هر چند که مردهای مهربان و خوبی باشند، جایی در این سمینار ندارند؛ اما از سوی دیگر بر این نظر بود که افرادی هستند که از این هژمونی پای شان را فراتر گذاشته اند، از جمله فرا جنسیتی ها که جایشان در این سمینار خالی ست.

این میزگرد تلاشی برای گشایش بحث در شرایط جدید بود که مناظره ها و سوالات بسیاری را از طرف شرکت کنندگان برانگیخت و موافق و مخالف در این زمینه به گفتگو پرداختند.

پس از میز گرد، گلرخ جهانگیری با اجرای چند شعر و ترانه مورد تشویق و ابراز احساسات شرکت کنندگان در سمینار قرار گرفت.

برنامه ی روز شنبه با قرائت متنی همراه با تصویر در همبستگی با زنان دربند توسط یکی از میزبانان آغاز شد.

اولین سخنران روز شنبه، الهه امانی،استاد دانشگاه، متخصص خاورمیانه و فعال زنان، بود که سخنرانی خود را با عنوان « تعریف و باز تعریف هم اندیشی و کنش مندی فمینیستی در جنبش زنان » ارائه داد.

او به روندهای حاکمی اشاره کرد که در قرن بیست و یکم شکل گرفته است.

ـ ابتدا جهانی شدن سرمایه و سیاست های نئولیبرالیسم. او تاکید کرد که جهان سرمایه جدید نیست ولی جهانی شدن سرمایه شکاف فقر و قدرت را در کشورهای مختلف بیشتر کرده است.

ـ سپس رشد بنیادگرایی و افراط گرایی مذهبی در کلیه ی مذاهب. و واکنش زنانی که تحت عنوان “هویت فمینیست مذهبی” درون مذهب خودشان واکنش هایی علیه پدیده ی بنیادگرایی داشته اند.

الهه امانی با اشاره به تعاریف مختلف فمینیستی، تاکید کرد که همه ی آنها خواهان برابری زن در جامعه هستند و مناسبات قدرت جنسیتی را به چالش می کشند و از این جهت این بحث یکی از کلیدی ترین بحث های جنبش فمینیستی ست. او تاکید کرد که علت به وجود آمدن تئوری های پیرامون هویت های چندگانه زنان، این است که تئوری های گذشته پاسخگوی نیازها و خواست های زنانی نبوده اند که در حاشیه ی جامعه قرار دارند، یک زن ممکن است تحت لایه های مختلف ستم جنسیتی باشد، با این تنوع هویت ها چطور باید همبستگی ایجاد کرد، او به این ترتیب به تئوری های مختلف همبستگی فمینیستی پرداخت. همچنین به همبستگی گروه هایی که آرزوها و خواست های مشترک دارند، مانند زنان کارگر برای افزایش حقوق. و همبستگی سیاسی زنان، زنانی که هویتی را ندارند ولی به دلیل همبستگی سیاسی از آن دفاع می کنند، مانند زنی که از تنوع جنسیتی حمایت می کند ولی خود آن گرایش را ندارد. او بر این نظر بود که همبستگی فمینیستی فراتر از اینهاست که تئوریسین های مختلف تعاریف گوناگونی را طرح کرده اند؛ از جمله تئوریسین هندی تباری که معتقد است، زنان روی سه هویت نژادی، جنسیتی و مبارزه با سرمایه داری می توانند همبستگی داشته باشند. الهه امانی بر این نظر بود که این تعریف نیز جامع نیست زیرا در برگیرنده ی تنوع هویتی زنان نیست.

سخنران بعدی، پروین اردلان، کنشگر جنبش زنان، به موضوع «بازاندیشی جنبشی؛ بررسی امکانات و محدودیت‌ها» پرداخت.

او به بررسی وضعیت سازماندهی در جنبش زنان و پیشرفت‌ها و پسرفت‌های آن پرداخت و تاکید کرد که سازماندهی در داخل مطابق با شرایط بود. از محفل ها تا تشکیل سازمان‌های مختلف و «ان جی او»ها در حوزه ی زنان. او به شرح طرح و پیشبرد مطالباتشان، از جمله بحث خشونت علیه زنان و بحث های حقوقی و استفاده از تجارب مبارزات زنان در خارج از کشور پرداخت.

پروین اردلان خود را فردی پروسه محور می نامد و به کمپین نیز به عنوان پروسه ای با ارزش می نگرد. او بر این نظر بود که کمپین علی رغم حرکت افقی خود، از سلسله مراتب قدرت مبرا نبود و هر زن با فعالیت و کار بیشتر، قدرت بیشتری داشت که به تنش هایی دامن می زد. او به گروه زنانی در انتخابات ۸۴ و ۸۹ اشاره کرد که تحت نام «مطالبات هم اندیشی زنان» بحث مطالباتشان را پیش می بردند و با طرح تبعیض زنان در قانون اساسی، آن را به بحث عمده‌ای در دوران انتخابات تبدیل کردند.

او به اتفاقات سال ۲۰۰۹ اشاره کرد که زنان به مرحله ی بازاندیشی رسیدند و این سئوال در برابرشان قرار گرفت که آیا جنبش زنان مطالبه محور است و یا در حد تقاضاهایی از دولت . او به عنوان یک کنشگر زنان در خارج از کشور می کوشد که مبارزه خود را با شرایط جدید پیوند دهد. پروین اردلان در پایان صحبت هایش به سیاسی شدن جنبش تاکید داشت، مثلن برای مخالفت با میلیتاریسم، معتقد به مداخله ی فمینیستی بود و تاکید داشت که این مسئله باید از طرف جنبش زنان داخل و خارج از کشور جدی گرفته شود و این امر به سازماندهی نیاز دارد. او تصریح کرد: باید این امر نیز مد نظر قرار گیرد که اگر جامعه به تغییر ساختاری منجر شود، نقش جنبش زنان در رویارویی با این چالش ها در آینده چه خواهد بود.

« نسل من ( نسل جوان ) در جنبش زنان، مطالباتش و فرم سازماندهی آن » موضوع سخنرانی ستاره سجادی بود. او از تجربه‌ی خود در مرکز فرهنگی زنان در ایران گفت، زمانی که جوان ترین عضو این مرکز بود و از نگاه یک جوان مشکلات را عنوان کرد. او به کم تجربگی و عدم شناخت جوانان از ساختار اشاره کرد و این که به شکل غیرمنصفانه ای نسل قبلی را زیر علامت سوال می بردند و از طرفی به ساختار قدرت در نسل قبل به دلیل تجربه و سواد بیشتر اشاره کرد و حتا احترام به نسل قبل تر در این روند پیچیده تر می شد و مانع از همکاری سالم می شد. با چنین شرایطی سعی می شد ساختار افقی و شبکه ای باشد، اما به دلیل اختلافات و تنش هایی که ناشی از قدرت بود، اختلافاتی را دامن زد، نمونه ی جدایی مدرسه ی فمینیستی قابل طرح است. ولی جنبه ی مثبت آن شرایطی بود که باعث شد به ساختار قدرت بیشتر توجه شود و بحث های بیشتری در این حوزه انجام گیرد.

ستاره سجادی که فعال کمپین در ایران بود، با نقد به کمپین که همه چیز را در سایه ی خود گرفته بود و از نظر فعالین آن به ندرت چیزی مستقل از کمپین در جنبش زنان وجود داشت، مشکل دیگری را نیز طرح کرد و آن کم رنگ بودن ارتباط فعالین زن خارج از کشور و داخل بود، اینکه به جز چند چهره ی مطرح، بدنه آن از این ارتباط برخوردار نبود.

او به شرایط فعلی ایران اشاره کرد، از یک سو از سمت جمهوری اسلامی تهدید به جنگ می شود و از سوی دیگر از جانب امریکا و اسرائیل و در این میان زنان بیشتر در آستانه ی خطر قرار دارند، به ویژه با در نظر گرفتن این که در تصمیم گیری ها نیز شرکتی ندارند. و در این شرایط به ارتباط گیری با زنان مصری، تونسی، فلسطینی و ترک و … تاکید کرد که باید به کمک هم حرکتی ضد جنگ انجام دهند.

در پایان سخنرانی ها، میزگردی با شرکت سه نسل از فعالین زنان، الهه امانی، پروین اردلان و ستاره سجادی تشکیل شد که با گردانندگی میهن روستا به طرح نظراتشان پرداختند.

ستاره سجادی از عدم ارتباط فعالین خارج از کشور و داخل، از اینکه پس از مدتی با تعدادی فعال زن آشنا می شود، انتقاد کرد. او از برخورد جوانان نیز انتقاد داشت که نسل گذشته را در این نابسامانی مقصر می دانند و معتقد بود که انقلاب علی رغم شکست ها و مشکلاتش دستاوردهایی نیز داشته است، ولی مشکل اصلی در عدم انتقال تجارب نسل قبل به نسل جوان است که منجر به عدم شناخت آنان شده و به عنوان یک آسیب شناسی باید روی آن کار کرد.

الهه امانی از همکاری‌اش با نسل جوان (پسرها و دخترها) یاد کرد که متوسط سنی آنها بین ۲۵ تا ٣۵ سال است و اغلب پس از انتخابات به خارج از کشور آمده‌اند و بیشتر با کمپین همکاری داشته‌اند. او اعتقاد داشت این جوانان نسل کامپیوتر هستند، اخبار برایشان پس از یکربع قدیمی ست، کوتاه و موجز صحبت می کنند و عمل گرایی شان بیش از نسل ماست. اعتماد به قابلیت های نسل جوان را باید در عمل نشان داد، تفاوت هایی در بینش ما، کنش مندی ما و تعریف ما از واژه ها وجود دارد که باید باشد، نسل جوان نیز معیارها، ارزش ها و باورهای خود را دارند و ما باید ساختار قدرت را بر هم زنیم و در فضایی که تقابل اندیشه، همکاری، هم اندیشی و همیاری ست کار کنیم و از قضاوت پرهیز نمائیم. و دیگر اینکه بخشی از ساینس ها، یعنی مهارت ها و یادگیری ها را جهت پیشبرد کارها بیاموزیم.

جنبش زنان در خارج از کشور ورای بعد حمایتی، چه حرکت های کنش‌مندی را در بعد وسیع تر انجام داده است؟ این سئوالی بود که پروین اردلان طرح کرد و سپس با تکیه بر این که هر شکستی دستاوردهایی نیز دارد، موضوع مهاجرت را پیش کشید که می تواند برای حاکمیت ضربه پذیر باشد، در صورتی که همکاری مهاجرین خارج از کشور نظام یافته باشد. جنبش اجتماعی باید در موضوعات گوناگون یکدیگر را همپوشانی کنند و در نقطه های افتراق هر کسی کار خودش را بکند.

با توجه به فضای میلیتاریزه ای که در منطقه وجود دارد، همه اعضاء میزگرد بر همکاری با زنان منطقه تاکید می کردند و بر این نظر بودند که با بالا بردن اطلاعات و شناخت از موقعیت و تجارب شان، باید با موضعی متواضع جهت این همبستگی گام برداشت. الهه امانی تاکید کرد که برخوردهای زنان ایرانی سازمان یافته نیست. ستاره سجادی اشاره کرد آن چیزی که بین زنان منطقه مشترک است، تهدید از جانب نئولیبرالیسم غربی و بنیادگرایی مذهبی ست که سرنوشت زنان منطقه را رقم می زند و باید با اتحاد علیه این دو دشمن مبارزه کرد. پروین اردلان با تاکید بر اینکه زنان منطقه شکل های مشابهی را در حوزه های حقوقی، بحث های میلیتاریسم، بنیادگرایی مذهبی دارند، پیشنهاد داد با استراتژی های مشترک می توان همکاری را تا حوزه ی جهانی گسترش داد تا جنبش زنان قدرتمند شود.

در پایان شرکت کنندگان برنامه به طرح نظرات و سوالات و پیشنهادات پرداختند.

پس از اتمام سخنرانی ها، نوبت به برنامه ی هنری رسید. این برنامه شامل کنسرتی بود که با اجرای دف و تصنیف چهار زن هنرمند، با تشویق حاضرین در جلسه به پایان رسید. سپس رقص و موزیک تا پاسی از شب این روز پرکار زنان را پایان داد.

روز یکشنبه با سخنرانی سیما محضری تحت عنوان «بحث حجاب از منظر حقوق زن و جایگاهش در اسلام و حقوق بشر » شروع شد.

او حقوق زن را در قوانین اسلامی و در بیانیه ی حقوق بشر با هم مقایسه کرد و به حجاب از منظر حقوق نگاه کرد و تاریخچه ی هر دو را بررسی نمود. سپسب با طرح تئوری های مختلف در رابطه با حقوق بشر در اروپا، به تئوری نسبیت گرایی و ارتباط آن با فمینیست های اسلامی و مباحثی که مطرح می کنند، پرداخت.

بخش آخر جمع بندی سمینار بود که با ارزیابی زنان حاضر در جلسه بر نکات قوت و ضعف آن در سال جاری و سال های گذشته تاکید شد.

سمینار سال آینده در شهر هانوفر برگزار خواهد شد.

مطالب مرتبط

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *