دویچه وله » کشته شدن حداقل سه زن در حوادث پس از انتخابات، دستگیری دهها زن فعال در جنبش زنان و صدور احکام حبس برای چندین زن دیگر شاید اولین رویدادهایی باشد که در مورد زنان در سال ۱۳۸۸ به ذهن میآید. ۱۳۸۸ برای زنان چگونه سالی بود؟
سال ۱۳۸۸ سالی پرفراز و نشیب در تمامی عرصهها بود. سیاست، اقتصاد، فرهنگ و جامعه از توفانها و آرامشهای پس از توفان این سال در امان نماندند. گروههای مختلف نیز به همین سیاق در این سال دستخوش فراز و نشیبها شدند.
برای زنان نیز مانند دیگر گروهها، این سال، سالی پر از اتفاق و حادثه بود. اگر از هر ایرانی با هر طرز تفکر و جنسیت و قومیتی در مورد ایران در سال ۸۸ بپرسید، اولین واژهای که میشنوید قطعا انتخابات ریاست جمهوری خواهد بود. برای زنان نیز این انتخابات و حوادث پس از آن مهمترین رویداد سال ۸۸ بود.
قبل از انتخابات، گروههای مختلف زنان با تشکیل ائتلاف همگرایی زنان برای طرح مطالبات، برای اولین بار حضوری مستقل و مطالبهمحور در رقابتهای انتخاباتی داشتند. این ائتلاف، صرفنظر از طرح مشخص خواستههای زنان، از جنبه دیگری نیز اهمیت داشت و آن در کنار هم قرار گرفتن زنانی با گرایشهای فکری متفاوت بود. از زنان مذهبی گرفته تا زنان غیرمذهبی و سکولار و این همنشینی برای نخستینبار بود که در این ابعاد شکل میگرفت.
شادی صدر حقوقدان و فعال زنان که خود یکی از اعضای ائتلاف همگرایی زنان بود، این ائتلاف را حرکتی مثبت تلقی میکند. وی همچنین معتقد است وقایع پیش و پس از انتخابات نیز به تغییر تصویر سنتی زن ایرانی بسیار کمک کرد. او میگوید: «از نظر من همگرایی جنبش زنان برای طرح مطالبات در انتخابات، خودش به خودی خود یک اتفاق بسیار مثبت و خوب بود. از طرف دیگر حضور گستردهی زنان در کمپینهای پیش از انتخابات و همین طور حضور پررنگشان در اعتراضات پس از انتخابات به خودی خود و فینفسه امری مثبت بوده است. به دلیل این که آن کلیشهی سنتی از زن ایرانی را که یک زن فرمانبر پارساست، به چالش میکشید و نشان میداد که دیگر امکان ایجاد هیچ تحول اجتماعی در جامعهی ایران نخواهد بود، مگر با حضور زنان و بدون زنان هیچ تحولی اتفاق نخواهد افتاد».
آسیه امینی، روزنامهنگاری که چند ماهی است از ایران خارج شده و اکنون مقیم نروژ است، صرف شکلگیری جنبشی با نام جنبش سبز را نتیجه فعالیتهای چند سال اخیر زنان میداند. او میگوید: «یک اتفاق بسیار مهم، وجود خود جنبش سبز، جنبش مردمی ایران بود که تحت تاثیر رفتارها و الگوهای زنانه جنبش زنان قرار داشت. در این رویکرد کلی به نظر من بسیاری از مسائل جا میگیرد. به خاطر اینکه زنان سالهاست که دارند برای از بین بردن خشونت، برای کاهش تبعیض، برای رسیدن به آزادی و برابری تلاش میکنند. این تلاش و این رفتار مسالمتآمیز مدنی را که ما در سالهای اخیر در ایران از جانب جنبش زنان و در ماههای اخیر از طرف مردم عادی میبینیم، باعث شد که بسیاری از ناظران، کارشناسان و محققان، این جنبش را دارای ویژگیهای زنانه بدانند».
خانم امینی به تفاوتها و شباهتهای رفتاری حکومت و مردم در این دو جنبش اشاره کرده و میگوید: «همان خشونتها از طرف حاکمیت، همان محدودیتهای ارتباطی و اجتماعی از طرف حاکمیت و همان مقاومت و مسالمت جویانه بودن و در واقع مادرانگی را در رفتار مردم میبینیم. بنابراین من زنانه بودن این جنبش مردمی را مهمترین اتفاق سال گذشته ارزیابی میکنم».
اما جنبش شکلگرفته پس از انتخابات تنها شامل نتایج مثبت برای زنان نبود. بسیاری از اتفاقات پس از انتخابات به خصوص برای زنان ناخوشایند و ناگوار بود. هرچند نتایج همین اتفاقات ناگوار نیز میتواند در درازمدت به نفع جنبش زنان باشد.
سرکوب شدید اعتراضات مردمی پس از انتخابات تنها شامل مردان معترض نبود. شاید این اولینبار بود که زنان نیز همپای مردان و شاید بیشتر و بدتر از آنان مورد سرکوب و خشونت واقع شدند. ندا آقا سلطان و ترانه موسوی تنها دو نام از دهها نامی هستند که به نماد جنبش اعتراضی مردم ایران بدل شدند و این دو نماد، خود به تنهایی میتواند نشانگر میزان خشونت اعمالشده بر زنان در جنبش اخیر باشد.
شادی صدر در این باره چنین میگوید: «در اعتراضات پس از انتخابات در سال ۸۸، زنان برای اولین بار با موج گسترده و بسیار خشن سرکوب در خیابانها مواجه شدند. تا پیش از این تصور عمومی براین بود که این نوع سرکوبهای خیابانی و تا این حد برخورد شدید توسط ماموران امنیتی، هیچگاه هدفش زنان نخواهد بود، ولی ما دیدیم و بارها و بارها شاهد بودیم که در سرکوب و ضرب و شتمهای وحشیانه، زنان هم به همان اندازهی مردان و گاهی وقتها حتی به نظر میرسید شدیدتر از مردان مورد ضرب و شتم قرار میگیرند و این در واقع نشان میداد برای حاکمیت فرقی نمیکند که چه کسی اعتراض میکند و جنسیتاش چیست، بلکه در اینجا، در سرکوب شدن و مورد ضرب و شتم قرار گرفتن، زنان و مردان برابرند، هرچند حقوقشان برابر نباشد».
یکی دیگر از موضوعات مطرحشده پس از انتخابات، مسئله تجاوز به زندانیان بود. موضوع تجاوز جنسی یکی از تابوهای جامعه ایران است تا بدانجا که بسیاری از زنانی که مورد تجاوز قرار میگیرند به خاطر آنچه ’’حفظ آبرو‘‘ نامیده میشود حتی از شکایت علیه متجاوز نیز صرفنظر میکنند. این تابو پس از انتخابات شکسته شد، هرچند این اتفاق به خودی خود بسیار ناخوشایند بود اما نتیجهی آن برای زنان مثبت بود. شادی صدر میگوید: «مسألهی تجاوز و شکنجهی جنسی به زنان در زندانها یکی از موضوعاتی بود که بسیار پررنگ در سال گذشته مطرح شد و شاید برای اولین بار در طول سی سال گذشته بود که این موضوع این چنین بیپرده و این چنین در سطح وسیع وارد گفتارهای عمومی جامعه میشد. بسیاری از زنان زندانی سیاسی شروع به صحبت کردن راجع به تجربیاتشان از آزار جنسی در زندان کردند و از سوی دیگر پروندههایی مثل ترانه موسوی توانست پروندههای بسیار قدیمیتر و خاکخوردهتری را به یاد بیاورد که مربوط به آزار جنسی زندانیان سیاسی زن در سالهای گذشته بود».
آسیه امینی، روزنامهنگار: یک اتفاق بسیار مهم سال گذشته خود جنبش سبز بود که تحت تاثیر الگوهای جنبش زنان قرار داشت
و یکی دیگر از اتفاقات ناخوشایند جنبش سبز که آن هم میتواند نتیجه مثبتی برای جنبش زنان داشته باشد این بود که بسیاری از زنان غیرسیاسی و زنانی که حتی سابقه فعالیت اجتماعی هم نداشتند وارد این عرصه شدند. به زندان افتادن زنان غیر فعال در کنار فعالان اجتماعی و سیاسی و در کنار هم قرار گرفتن آنها قطعا نتایجی را در بر داشته است. هرچند برای عینی شدن این نتایج، نیاز به گذشت زمان است.
۱۳۸۸: سال طرحهای دولتی ضد زن
اما سال ۸۸ برای زنان تنها سال انتخابات و جنبش سبز نبود. وقایع بزرگ و کوچک دیگری نیز در این سال زنان را تحت تاثیر قرار داد.
بررسى مجدد مواد ۲۳ و ۲۵ لایحه حمایت از خانواده مربوط به چندهمسری مردان و مهریه زنان، طرح تفکیک جنسیتى در دانشگاهها، ترویج ازدواج موقت، تشویق دانشآموزان دختر به ازدواج، طرح استتار مدارس، طرح کاهش ساعات کاری زنان شاغل و طرح تفکیک جنسیتی کتبدرسى نمونههایى از تصمیمات دولت احمدینژاد و مجلس هشتم براى زنان ایرانى در سال۸۸ بود.
لایحه حمایت از خانواده توسط قوه قضائیه به دولت نهم ارائه شد و در جلسه هیأت دولت در تیرماه ۱۳۸۶ نیز موادی به آن اضافه شد. مواد ۲۳ و ۲۵ این طرح که چند همسری مردان را تسهیل و بر مالیات زنان مهریه مقرر کرده بود با اعتراضات فراوان زنان در سال گذشته از این لایحه حذف شد.
اما در ناآرامیهای پس از انتخابات، کمیسیون قضایی مجلس یک بار دیگر این دو ماده را مورد بررسی قرار داد و با تغییراتی جزیی آنها را مجددا در لایحه حمایت از خانواده گنجانید.
طرح تفکیک جنسیتی دانشگاهها نیز که از ابتدای انقلاب هراز چند گاهی مطرح شده بود، در سال ۸۸ یک بار دیگر مورد بحث قرار گرفت.
وزیر علوم ابتدا وجود چنین طرحی را انکار کرد اما مدتی بعد گفت: «وقتى در جامعه تقاضا و نیاز براى دانشگاههاى تکجنسیتى وجود دارد چه اشکالى دارد دانشگاههایى مانند دانشگاه الزهرا، حضرت معصومه، امام صادق و امام حسین که عملکرد خوبى هم ارائه دادهاند، بیشتر داشته باشیم زیرا این حق خانوادهها و ملت شریف ایران اسلامى است که انتخاب کند در کدام دانشگاه و در چه فضایى مىخواهند فرزاندشان تربیت شده و عالم شوند».
مدتی پس از این سخنان نیز مدیرکل دفتر آموزشهای آزاد و غیرانتفاعی وزارت علوم از راه اندازی چهار دانشگاه تک جنسیتی در تهران و شهرستانها خبر داد.
در ادامه سیاستهای تفکیکی دولت احمدینژاد، وزیر آموزش و پرورش هم اعلام کرد که کتابهای درسی از ۹ سالگی برای دختران و پسران متفاوت خواهند شد.
در خرداد ماه سال ۱۳۸۸ نیز مدیرکل امور بانوان وزارت آموزش و پرورش از اجرای طرحی تحت عنوان ’’شاداب سازی مدارس دخترانه‘‘ خبر داد. وی گفت با اجرای این طرح دختران می توانند بدون حجاب در مدارس حاضر شوند.
این خبر ابتدا موجی از شادی بین زنان و دختران پدید آورد اما وقتی ملزومات آن فاش شد، نشاط اولیه جای خود را به یک یاس دیگر داد.
مدیر کل امور بانوان وزارت آموزش و پرورش اعلام کرد که برای اجرای این طرح نیاز به استتار مدارس دخترانه است و برای این کار نیز تقاضای بودجهای معادل ۲۰ میلیون تومان کرد.
در ادامه سیاستهای مجموعه دولت احمدینژاد در قبال زنان، اسماعیل احمدی مقدم، فرمانده نیروی انتظامی کشور نیز خود را بینیاز از اظهارنظر در این مورد ندید. او ازدواج موقت را ’’راه حل مناسبی برای شرعی کردن ارتباطات نامناسب میان دو جنس مخالف‘‘ عنوان کرد.
احمدی مقدم از نگاه منفیای که در جامعه نسبت به ازدواج موقت وجود دارد گلایه کرد و گفت: «وقتى از ازدواج موقت حرف میزنیم گویا کفر گفتهایم به طورى که درجامعه ارتباط نامشروع آنقدر قبح ندارد که ازدواج موقت قبح دارد».
شادی صدر، حقوقدان: حکومت نشان داد که در سرکوب شدن زنان و مردان برابرند هرچند حقوقشان نابرابر باشد
على مطهری، عضو کمیسیون فرهنگى مجلس و عضو هیأت علمی دانشگاه تهران نیز از جمله دیگر افرادی بود که موافقت خود را با ازدواج موقت اعلام کرد. او در یک برنامه تلویزیونی حتی این نوع ازدواج را برای دانش آموزان مناسب دانست.
این عضو کمیسیون فرهنگی مجلس، گفت: «همه ما میدانیم که امروزه دختران و پسران با هم دوست میشوند و روابطی را برقرار میکنند که همه ما میدانیم نامشروع است و حتی در بسیاری از مواقع خانوادهها هم در جریان هستند. ما هم میگوییم همین رابطه در جریان باشد اما به صورت مشروع. آنها بیایند و ازدواج موقت کنند».
و همزمان با همین بحثها بود که رییس آموزش و پرورش شهر تهران گفت:«اگر شرایط ازدواج برای دانشآموز دخترى فراهم شد و خواست ازدواج زودهنگام داشته باشد که ما هم آن را توصیه میکنیم، در آن موقع، نظام آموزش و پرورش مدل دیگری از خدمات آموزشی را برای آنها فراهم میکند و سازماندهی متفاوتی برای آنها در نظر میگیرد که از آن جمله فراهم آمدن امکان ادامه تحصیل در آموزشگاه بزرگسالان است».
و جدیدترین اقدام دولت احمدینژاد در حوزه زنان نیز طرح کاهش ساعت کاری زنان شاغل بود. نیمه اسفندماه رئیس دبیرخانه شورای فرهنگی اجتماعی زنان وابسته با شورای عالی انقلاب فرهنگی اعلام کرد که این شورا د رآخرین نشست خود پیشنهاد اصلاح قانون کار زنان را داده است.
طبق قانون جدید ساعت کاری زنان با تامین حقوق آنان کاهش مییابد و ضمنا زنان از کار در شیفت شب نیز منع میشوند. این لایحه برای تصویب نهایی به مجلس فرستاده شده.
و البته نیازی به یادآوری نیست که در صورت تصویب این قانون، کارفرمایان دیگر تمایلی برای استخدام زنان نخواهند داشت و از سوی دیگر برای مشاغلی مثل پرستاری نیز که بیشتر در دست زنان است، کار نکردن در شیفت شب منجر به چه پیامدهایی خواهد شد.
سال ۸۹: سال امید و تلاش
افت و خیزها و فراز و نشیبهای سال ۸۸ برای زنان به حدی بوده که قادر باشد فعالیتهای زنان در سال آینده را نیز تحت تاثیر خود قرار دهد. اما این تاثیر چگونه خواهد بود؟
شادی صدر سال ۸۹ را برای زنان سال سختی میداند. او میگوید: «به نظرم بزرگترین سختی که در سال ۸۹ در انتظار زنان ایرانی است، این است که چگونه میتوان در شرایطی که از سویی سرکوب تا این حد وسیع و گسترده است و روزانه بر زندگی و فعالیت اجتماعی حاکم است و از طرفی هم مسائل زنان تا این حد پررنگ است و لزوم رسیدگی به آن تا این حد مبرم و حیاتیاست، راهی پیدا کرد برای جلو رفتن، برای مبارزهکردن و برای احقاق حقوق زنان».
آسیه امینی نیز سال پیش رو را سالی پرچالش برای زنان میداند. به نظر او: «دولت ایران و حاکمیت ایران استاد ناامید کردن مردم و خالی کردن هیجانهای سیاسی است. به نظر من این هشدار برای ما بسیار جدی است. چه برای زنان و چه برای مردان و برای همه گروههای سیاسی و اجتماعی و مدنی. این هشدار برای ما خیلی جدی است که همان گونه که جنبش زنان در چند سال اخیر رفتار کرده، دنبال خواستههای مشخص باشیم. یعنی دنبال رسیدن به آرزوهای ذهنیمان نباشیم. من فکر میکنم جنبش زنان به هرحال سال پرچالشی را در پیش خواهد داشت، اما یک خردمندی را در این چندسال اخیر در بسیاری از دوستانمان و گروههای زنان دیدهایم که بسیار امیدوارکننده است و آن هم این است که هم اکنون بعد از گذشت چند ماه از انتخابات و سپری کردن بسیاری از دورههای سخت و پر فشار برای زنان، میبینیم و میشنویم که بسیاری از گروهها به خواستههای مشخص زنانه برای تغییر شرایط زنان بازگشتهاند».
اشاره خانم امینی به کمپینی است که اخیرا توسط زنان فعال داخل ایران برای جمعآوری امضا علیه طرح مجدد لایحه حمایت از خانواده در مجلس به راه افتاده. به نظر میرسد با فروکش کردن هرچند ظاهری ناآرامیهای اخیر و آرامتر شدن جامعه، زنان بار دیگر سراغ خواستههای خاص خود رفتهاند.
سال ۸۸ با همهی اتفاقات خوب و بدش، با تمام فشارها و سرکوبها، با تجاوزها و شکنجهها و کتکخوردنهای خیابانی، با دستگیریهای شبانه و آزادیهای ’’مشروطش‘‘ به سر رسید.
آیا سال ۸۹ برای زنان، سالی دیگرگونه خواهد بود؟
تحریریه: رضا نیکجو