سال ٢٠٠٧ برای زنان ایران سالی بود که رژیم اسلامی ایران بیش از همیشه تلاش نمود که قدر قدرتی خود را به زنان بنمایاند. دراین سال رژیم در ضرب وشتم و دستگیری زنان ” بد حجاب” رکورد قبلی خود را شکست وبالاترین آماررا بوجود آورد. در سال گذسته مبارزات زنان در مقابله با قوانین حجاب اجباری آنچنان بصورت بی توجهی وبی تفاوتی نسبت به قوانین در آمد که رژیم وحشت زده از اینکه مبادا زنان بادریدن پرده حجاب رهایی یابند، دیوانه وار دست به سرکوب وحشیانه زنان زد و دیگر بار نقض حقوق اولیه زنان را برای جهانیان به نمایش گذاشت.
پس از انقلاب بهمن ۵٧، سرکوب زنان با صدور فرمان حجاب اجباری بوسیله خمینی، در اسفند ماه ١٣۵٧ آغازشد. فرمان حجاب اجباری، زمانی صادر شد که هنوز جمهوری اسلامی از نظر حقوقی وجود نداشت. جمهوری اسلامی در ١٢ فروردین ١٣۵٨ در پی یک همه پرسی، موجودیت حقوقی پیداکرد. پس از صدور فرمان حجاب اجباری، در روز جهانی زن، هفده اسفند(هشت مارس) سال ١٣۵٧ بزرگترین تظاهرات زنان برای مخالفت با این فرمان برگزارشد. ٣٠ هزار زن در این تظاهرات شرکت کردند و شعارشان این بود که “ما انقلاب نکردیم تا به عقب برگردیم”. تلاش ها و اعتراضات گسترده زنان متعاقب این تظاهرات توانست تحقق این فرمان را چندین سال به عقب براند و نهایتآ رژیم تدریجا، ابتدا در نهادهای دولتی و سپس در مدارس و سایر نهادهای جامعه حجاب را اجباری کرد. در خلال سالهای گذشته زنان همواره بر علیه حجاب اجباری مبارزه ومقاومت کرده اند وعلی رغم مجازات های ضد بشری مانند تحقیر ، توهین ، شلاق ، زندان و … به مقاومت ادامه داده و با اقدامات خود حتی توانستند شکل حجاب اسلامی را از چادر و مقنعه به روسری کوچک ومانتوی کوتا ه تغییر دهند.
با وجود ٢٩ سال مبارزه مستمر زنان علیه حجاب اجباری، کماکان حاکمیت اسلامی بیش از هر مقوله ای به حجاب اجباری تاکید دارد و روزی نیست که زنان در ایران به جرم بد حجابی در خیابان ها تحقیرو تهدید و دستگیر نشوند. چرایی این مقوله احتیاج به بررسی بیشتری دارد. باید دید که آیا حجاب صرفا یک مقوله دینی است یا اینکه حجاب اجباری بخشی از استراتژی سیاسی بنیاد گرایان مذهبی برای سرکوب و کنترل زنان است. برای روشن شدن این مطلب نگاهی به بستر تاریخی پیدایش حجاب در جوامع می اندازیم.
پیدایش حجاب در جوامع
از دیدگاه تاریخی، حجاب از اواخر دوران برده داری و اوایل دوران فئودالی پدید آمد. زمانی که خان ها واربابان زنان بیشماری را در تملک خود داشتند. در سایه این تملک و برای اینکه مالکیت اربابان و خان ها خدشه دار نشود، زنان در حرمسراها محصور بودند وزمانی هم که می خواستند زنان را از یک محل به محل دیگر انتقال دهند آنان را در جعبه های مستور مینشاندند وبرروی اسب یا شتر حمل می کردند بطوریکه کسی از خارج نمی توانست زنان را ببیند. بعدها این جعبه ها بصورت حجابی در آمد که کاملا تمامی بدن و صورت زنان را می پوشاند. ابتدا حجاب فقط مختص زنان طبقات بالای جامعه بود وسپس در میان طبقات پایین تر جامعه به دلیل نفوذ فرهنگی طبقات بالا اشاعه پیدا کرد. خان ها و فئودالها به دلیل عدم احساس امنیت برای زنان خود و به منظور مخفی نگاه داشتن آنان حجاب را بوجود آوردند زیرا که هر خانی بواسطه برخورداری از قدرت مطلقه خود در صورت مشاهده زنی زیبا که مایملک خان دیگری بود می توانست به او طمع کند و او را به جبر و زور تصاحب نماید.
حجاب درادیان و دین اسلام
نگاهی به ادیان مختلف نشان میدهد که در هر دینی اشاراتی در مورد حجاب وجود دارد. توجه به این اشارات مشخص میکند که حجاب در ادیان برگرفته از جامعه واجتماع زمان پیداش ادیان بوده است. در هیچ کدام از ادیان اجباری در حجاب وجود ندارد.
در اسلام نیز اشاراتی به حجاب شده است که گویای فعل و انفعالات اجتماعی دوران پیامبر اسلام بوده است. مفسران دینی عصر امروز تفاسیر متفاوتی از آیات حجاب در قرآن دارند بطوریکه در بسیاری از کشورهای مسلمان نظیر اندونزی، هند، چین، مالزی، آسیای مرکزی ،بنگلادش، ترکیه و… میلیونها زن مسلمان از حجاب اسلامی استفاده نمیکنند واعتقاد براین دارند که داشتن حجاب اسلامی اجباری نیست. در ایران نیز هستند روحانیان و متفکران اسلامی که اعتقاد دارند که حجاب اجباری در ایران ضروری نیست. بطور مثال آیت الله طالقانی از مخالفان حجاب اجباری بود و حجت الاسلام یوسفی اشکوری معتقد است که پوشاندن سر زنان از نظر اسلام ضروری نیست.
مرضیه مرتاضی لنگرودی پیدایش حجاب در دوران پیامبر اسلام را وسیله شتاسایی و حفظ امنیت زنان مسلمان از زنان غیر مسلمان میداند و در مقاله ای در مورد حجاب چنین مینویسد:
“در آیات حجاب ابتدا مردان مورد خطاب قرار میگیرند سپس زنان. یعنی در جامعه پدر سالارانه و در نظام قبایلی که سر رشته امور در دست مردان است ابتدا از آنان میخواهد که با فرو پوشیدن چشمشان از چشم چرانی و با تسلط بر خویش عورتهایشان را حفظ کنند و از تحمیل تحریکات شهوانی و نگاه جنسی برجامعه خودداری ورزند. و سپس از زنان مسلمان میخواهد آنها نیز چنین کنند. و در جای دیگر که در مورد ضرورت رعایت حجاب زنان را مخاطب قرار میدهد از آنها میخواهد برای آنکه به هویت و تعین مسلمانی شناخته شوند و از تعرض مصون بمانند حجاب را رعایت کنند آنهم نه در کناره گیری از اجتماع که در حد اینکه زینتها یشان را آشکار نکنند. یعنی از تحریک مردان بپرهیزند زیرا طبق قراردادهای منعقده بین مسلمانان و قبایل غیر مسلمان، کسی حق تعرض به مسلمانان را نداشت ( آیات مربوط به حجاب،برای توجیه شناسایی زن مسلمان از غیر مسلمان نازل شد)”.
حجاب اجباری پایه استحکام و اقتدار رژیم
پس از برپایی حکومت اسلامی در ایران، بنیادگران اسلامی برآن شدند که با استفاده ابزاری از مقوله حجاب اقتدار خود را برنیمی از جمعیت ایران یعنی زنان مستحکم کنند. پای گذاری اقتدار از زنان شروع شد ونهایتا به مردان یعنی کل جامعه منتهی شد . دیده ایم که با وجود تلاش ها ومقاومت های زنان بر علیه حجاب اجباری در خلال ٢٩ سال گذ شته کماکان رژیم اسلامی کوشیده که بر روی حجاب اجباری پا فشاری کند و به سرکوب زنان بیش از پیش بپردازد تا بتواند اقتدارخود را در جامعه تداوم بخشد. مشاهده میشود که در سالهای اخیر نه تنها از اهمیت حجاب برای حکومت اسلامی کاسته نشده، بلکه به یک مقوله ایدئولوژی سیاسی فراگیرنیز تبدیل شده است بطوریکه با برنامه ریزی های دقیق وآگاهانه دست به صدور آن در سطح بین المللی نیز زده است. کوشش های رژیم در بر پایی سمینارهای حجاب در سطح بین المللی از این زمره بوده است .
حجاب اجباری در حکومت اسلامی از دیدگاهی سرچشمه میگیرد که زنان را مایملک .مردان میداند و نهایتا خود را قیم مردان جامعه. اگر مردان جامعه به دقت مقوله حجاب اجباری را مد نظر قرار دهند در خواهند یافت که نه تنها زنان بلکه مردان نیز در چنین سیستمی از هویت انسانی خود تهی میشوند.
حکومت اسلامی میکوشد که با انواع تبلیغات ثابت کند که حجاب اسلامی یک نوع پوشش در کنار دیگر انواع پوشش هااست . اما زمانی که حجاب اسلامی، دیگر انواع پوشش را از بین می برد و اجازه ی بروز به آن ها نمیدهد نمی تواند معنای پوشش داشته باشد، بلکه به معنای پرده یا حصاری است که زنان را از مردان جدامی سازد و جدا سازی( آپارتاید) جنسی را بر قرارمی سازد. با جدا سازی جنسی، زنان و مردان در مقابل هم وحتی زنان با حجاب در مقابل زنان به اصطلاح” بد حجاب” قرار می گیرند وشرایطی بوجود می آورد که رژیم اسلامی بتواند به هدف عمده خود که انقیاد زنان و سرکوب کل جامعه است دست یابد.
حق انتخاب نوع پوشش یکی ازاولین و پایه ای ترین حقوق انسانها است که زنان ایران با محروم شدن از آن به انسانی درجه دو تنزل یافته اند . انسان درجه دو انسانی است که از مراتب انسانی خود به اجبار پایین افتاده وبه اجبار پائین نگهداشته شده است. بسیار مهم است که زن به این تنزل تن درندهد وآن را قبول نکند. هستند زنانی هر چند کم شمار که اعتقاد دارند که حجاب مساله آنان نیست و نمی بینند که چگونه حجاب نماد به بند کشیدن زن ایرانی است و نظام اسلامی به اشکال مختلف بااستفاده از این وسیله زنان جامعه را از حیطه اقتصادی و سیاسی دور نگه داشته است . خوشبختانه اکثریت زنان ایران همواره در مقابل حجاب اجباری مقاومت کرده اند بطوریکه اینجا وآنجا رژیم به شکست خود اعتراف کرده و حتی یکی از نمایندگان مجلس اذعان نموده است که جمهوری اسلامی روش صحیحی را برای جا انداختن حجاب پیش نگرفته است.
امروزما در عصر گسترش استقرار دموکراسی در جهان هستیم ورعایت حقوق بشر از ملزمات اولیه جوامع پیشرو بشری است. حق آزادی پوشش یکی از ارکان آزادی و برابری زنان در ایران است و مقاومت و مبارزات زنان برای دست یابی به این حق همچنان ادامه دارد و زنان ایران با سابقه مبارزات دیرینه خود از انقیاد رژیم اسلامی ایران رهایی خواهند یافت وراه را برای پرپایی یک نظام دموکراتیک و سکولار هموار خواهند ساخت.
شهلا عبقری
هفتم ژانویه ٢٠٠٨ ، هفدهم دیماه ١٣٨۶
Shahla_abghari@yahoo.com