روسری، سکولاریسم و تساوی جنسیتی / امی گروپ

دو سال پیش، در دهم نوامبر، دادگاه اروپایی حقوق بشر در مورد پروندهء شکوائیه لیلا شاهین علیه دولت ترکیه چنین رای داد که سیاست منع استفاده از روسری در دانشگاه های ترکیه در مورد آزادی مذهبی محدودیتی مجاز به شمار می آید و ناقض حق برخورداری از تحصیلات عالیه نیست. مبنای رسیدن به چنین تصمیمی آن بود که دادگاه نظر دولت ترکیه را مبنی بر این که داشتن روسری با سکولاریسم منافات دارد و نمادی از مساوی نبودن زن و مرد محسوب می شود پذیرفت. به کلامی دیگر، دادگاه پذیرفت که ممنوع کردن استفاده از روسری در دانشگاه ها قدمی در جهت نگاهبانی از سکولاریسم و تساوی جنسیتی در ترکیه به شمار می رود.

ترس سکولارها

اکنون، پس از انتخاب مجدد حزب عدالت و توسعه و انتصاب عبدالله گل به سمت ریاست جمهوری ترکیه، بسیاری از ترک ها دچار این هراس شده اند که سکولاریسم در کشورشان رو به نقصان دارد. علیرغم آماری که نشان می دهد در حال حاضر زنان کمتری از روسری استفاده می کنند، حضور زنان محجبه در انظار عمومی موجب شده است که بسیاری از ترک ها نسبت به تغییر تصویر ملت خود در انظار جهانیان نگران شوند. اگرچه ممکن است بیرون از گودنشستگان اظهار نظر کنند که برای برقراری احکام شریعت چیزی بیشتر از یک تکه پارچه مورد نیاز است اما ترک های سکولار می توانند به حوادثی اشاره کنند که ترس آن ها را از بنیادگرایی اسلامی دامن زده است. مثلاً، در این زمینه به حملاتی که به دانشجویانی که در کافه تریای دانشگاه در ماه رمضان غذا می خورده اند اشاره می کنند. آن ها معتقدند که لغو ممنوعیت روسری نخستین گام در جاده تحمیل احکام مذهبی و محدود کردن حقوق زنان خواهد بود. اما می توان پرسید که آیا براستی ممنوع کردن داشتن روسری می تواند از سکولاریسم محافظت کرده و موجب برقراری تساوی جنسیتی شود؟ بدون شک از برخی جهات جواب مثبت است. هنگامی که از زنان روسری پوش خواسته می شود که به هنگام ورود به دانشگاه آن را از سر خود بردارند، در واقع، بر ماهیت خصوصی مذهب در یک جامعه سکولار تاکید می شود و این ممنوعیت دانشجویان دانشگاه های ترکیه را از نگرانی های اجتماعی و سیاسی خاصی که روسری به عنوان یک نماد می آفریند آزاد می سازد. در عین حال این کار به اجتماعی شدن دانشجویان در زمینهء تساوی جنسیتی کمک می کند؛ چرا که با چنین ممنوعیتی دیدگاه مذهبی نسبت به زنان، به عنوان موجوداتی صاحب جنسیتی مقتدر و مخرب که پرتوی خطرناک آن از برخی از نقاط بدنشان ساطع می شود، بکی نفی می گردد.

نقطه نظر مقابل

اما این ارزیابی در مورد سکولاریسم و تساوی جنسیتی، تاثیر ممنوعیت روسری بر زنانی را که معتقدند اخلاقاً موظف به داشتن روسری هستند در نظر نمی گیرد. از نظر زنان مزبور این سکولاریسم نظریه ای قلابی است چرا که باورهای شخصی دیگران را چنان برجامعه تحمیل می کند که دیگر جایی برای طرح نظرات آنها باقی نمی ماند. در عین حال، مفهوم برابری جنسیتی از نظر این زنان از این هم ناحق تر است چرا که همزمان با اعمال ممنوعیت استفاده از روسری در دانشگاه ها، مردان مذهبی می توانند در دانشگاه های ترکیه آزادانه عقاید مذهبی خود را بیان دارند و این عقاید فرق چندانی با داشتن روسری ندارند. بدینسان، ممنوعیت مزبور به آن ها امکان می دهد که به همان سیستم آموزشی دسترسی داشته باشند که زنان از آن محروم و، در نتیجه، به نداشتن استقلال اقتصادی در سراسر عمر خود محکوم می شوند. البته اگر تأثیر ممنوعیت استفاده از روسری در مورد این زنان را بتوان از تأثیر آن بر کل جامعهء ترکیه جدا ساخت آنگاه برخی از ناظران می توانند چنین استدلال کنند که ظلم اعمال شده بر این دسته از زنان بهای معقولی است که جامعه باید بپردازد. اما این تفکیک چندان ممکن نیست چرا که ممنوعیت مزبور متاسفانه همان نگرش هایی را تقویت می کند که به قصد مبارزه با آن ها پیش بینی شده است. در برابر آنکه گفته می شود مشکلات اصلی واقعاً از اسلام سیاسی ناشی می شد و روسری نماد آن ست، اکنون چنین بنظر می رسد که اقدام سیاسی بر له روسری سر کردن تبدیل به تنها امید این زنان برای استفاده از آموزش مورد نظرشان محسوب می شود. اگر موافقان ممنوعیت استفاده از روسری فکر کنند که این کار باعث تقویت اسلامی مبتنی بر حذف تبعیض جنسیتی می شود باید بدانند که این امر اکنون تبدیل به حربه ای در دست آن بخش های سنتی جامعه شده است که با تحصیل زنان خود موافق نیستند و موجب شده اند که جامعهء ترکیه اسلام را با آموختن و ترقی غیر قابل همزیستی تلقی کند.

اگر ممنوعیت برداشته شود چه خواهد شد؟

براستی اگر ممنوعیت استفاده از روسری برداشته شود چه اتفاقی خواهد افتاد؟ مسلماً طرفداران مذهبی روسری اظهار شادمانی و پیروزی خواهند کرد؛ اما اگر ترک های سکولار آرامش خود را حفظ کنند از ایجاد اغتشاش اجتماعی جلوگیری شود، آثار مثبت لغو این ممنوعیت به زودی آشکار خواهد شد و زنانی که بدینسان دیگر تحت فشار دگراندیشان قرار ندارند به جایی خواهند رسید که اسلام بنیادگرا برایشان جاذبه ای نخواهد داشت. آنها، با داشتن مکانی محفوظ و مستقل در درون یک سیستم سکولار، خودشان به اندیشیدن در مورد موقعیت زن در اسلام خواهند پرداخت و حاصل این اندیشه به احتمال زیاد ضد نظریات پدرسالارانه خواهد بود. همچنین ادغام زنان محجبه در کلاس های درس دانشگاهی موجب خواهد شد که دانشجویان در فضایی به تجربه اجتماعی شدن دست یابند که بر بنیاد تحمل عقاید دیگران و پذیرش گوناگونی نوع زندگی آدمیان ساخته شده ـ امری که خود یکی از نشانه های مهم سکولاریسم است. در عین حال، با این کار بر تعداد زنانی که به دانشگاه راه می یابند افزوده خواهد شد و نیز میزان حقوق و نرخ استخدام شدن زنان فزونی خواهد گرفت. البته معمولاً وقتی سیاستی در کار خود موفق نباشد سیاست گزاران از پذیرفتن شکست اکراه دارند؛ اما اگر جامعهء ترکیه واقعاً به سکولاریسم و تساوی جنسیتی اعتقاد داشته باشد لغو ممنوعیت استفاده از روسری را ضروری خواهد یافت. در واقع، اگرچه هم اکنون محدودیت های اعمال شده نسبت به آزادی های مذهبی و حق استفاده از تحصیلات عالی، که ناشی از این ممنوعیت اند، حاصل ناگوار خود را مشهود ساخته اند اما باید گفت که برای جبران خسران های وارده هنوز چندان دیر نشده است.

* * * * * * *

توضیح:
نقل قول از سایت «سکولاریسم نو»

برگرفته از سایت «ترکیش دیلی نیوز»

مطالب مرتبط

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *