شادی صدر سخنش را با فروکش کردن اعتراضات خیابانی آغاز میکند و دردهای ناشی از نقض حقوق بشر در طی این سی سال که بر خشم، اندوه و عصبانیتی که در درون تکتک مردم هست دامن میزند.
شادی صدر
شهرزادنیوز » سخنرانی شادی صدر در گردهمایی “جنایت علیه بشریت در ایران” روز ۱۰ اکتبر در برلین به موضوع “تجاوز به دختران باکره پیش از اعدام” بازمیگردد.
دههی شصت و زندان کهریزک
شادی صدر سخنش را با فروکش کردن اعتراضات خیابانی آغاز میکند و دردهای ناشی از نقض حقوق بشر در طی این سیسال که بر خشم، اندوه و عصبانیتی که در درون تکتک مردم هست دامن میزند.
هزاران نفر که کشته شدند، مورد تجاوز قرار گرفتند و شکنجه شدند در کنار میلیونها نفری که شاهد نقض بیرحمانهی حقوق بشر بودهاند، در مباره با بیعدالتی شریکند.
از دو ماه پیش به این طرف بحث تجاوز برای نخستین بار در طی سی سال گذشته به طور گسترده و علنی طرح شده است.
فجایع زندان کهریزک بار دیگر پروندهی قتلهای گذشته مثل زهرا کاظمی و زهرا بنییعقوب را باز کرد. زندانیان دههی شصت مخاطبین وسیعی را در میان جوانان ایران پیدا کردهاند و جوانانی که تمام زندگی خود را در رژیم جمهوری اسلامی تجربه کردهاند، برای اولین بار از تجاوز به دختران باکره پیش از اعدام میشنوند.
شکنجهی جنسی علیه زندانیان زن
در ماههای اخیر بحث تجاوز به مردان جدیتر مطرح شده است تا زنان و شادی صدر معتقد است که اتفاقا به بحث تجاوز به زنان گستردهتر باید پرداخت، چراکه کیسی خاص است. بنابراین سخنش متوجه تجاوز به زنان و بویژه دختران باکرهای است که در دههی شصت پیش از سپرده شدن به جوخههای اعدام، مورد تجاوز جنسی قرار گرفتند.
شادی تجاوز را اتفاقی نمیداند که فقط در فردای انتخابات ۸۸ شروع شده باشد، بلکه سیسال است که جمهوری اسلامی آن را برای درهمشکستن زنان، هویت آنان و اعترافگیری بکار میبرد.
به عنوان یک فمینیست و کسی که تجربهی بازداشت و زندان را داشته، دو سیستم سرکوب مردسالاری را با سیستم پدرسالاری در زندان مقایسه میکند که فرد را به عنوان زندانی سرکوب میکند تا نه فقط بدن که ذهن فرد را از آن خود کند.
سیستم سرکوبی که در بند ۲۰۹ اجرا میشد را مقایسه میکند با ستم مردسالاری در خانواده. مثلاً زن بلوچ در خانه حبس است و ارتباط او با بیرون فقط شوهرش میباشد. بنابراین این زن کنترلی حداقل بر بدن و ذهن خود دارد. همانند زندانی در بند ۲۰۹، حبس در سلول انفرادی و کنترل از طریق دوربین که همان کنترل زن بلوچ را تداعی میکند.
زن نوع مضاعفی از سرکوب را تجربه میکند. زنی که فعالیتهای اجتماعی و سیاسیاش تحت کنترل سیستم مردسالارانه است، فعالیتی که ممکن است به زندانی شدن و نیز مورد تجاوز قرار گرفتنش بیانجامد.
تجاوز جسمی و روحی
شادی صدر با رجوع به شکنجهشدگان جنسی و روایات دههی شصت، شکنجههای جنسی را به دو گروه روانی و بدنی تقسیم میکند.
شکنجههای جنسی روانی زوایای گوناگونی دارد. از جمله: تهدید به تجاوز که البته فقط زبانی نیست؛ تنها ماندن با بازجو؛ اشارات و رفتار بازجو و زندانبان؛ استفاده از الفاظ رکیک جنسی؛ طرح پرسش در مورد روابط خصوصی؛ صیغه شدن و طرح پیشنهاد رابطه با امتیاز آزادی.
شکنجههای جنسی بدنی از سوی بازجو، زندانبان، دکتر درمانگاه و قاضی پرونده از تماس بدنی تا تجاوز جنسی را دربرمیگیرد تا بدن و ذهن زندانی را در اختیار گیرد.
مروری بر این تجاوزات
سخنران می گوید، تقریباً همهی زندانیان زن تجربهی شکنجهی جنسی ـ روانی را در دههی شصت داشتهاند. اما دربارهی تجاوز بدنی، غیر از مورد تجاوز به دختران باکره پیش از اعدام، گزارشها پراکنده بوده است.
در زندان دستگرد اصفهان تجاوز بدنی برای همهی زندانیان زن اعمال میشده که اصطلاح آن نیز “تفمالی شدیم” بوده است.
پس از دههی شصت تا قبل از انتخابات ۸۸ به جز گزارشات پراکنده، مانند زهرا کاظمی و رویا طلوعی، چندان گزارشاتی در دست نداریم.
به نظر میرسد در این دوره به طور خاص (خلاف دههی شصت که کابل و شکنجهی جنسی اعمال میشد) شکنجهی روانی به عنوان یک روش سیستماتیک در مورد زنان زندانی دیده میشود.
از انتخابات ۸۸ به بعد تجاوز به عنوان یک روش اعترافگیری، تحقیر و سرکوب اعمال میشود. تعداد تجاوزهای جنسی به نظر افرایش یافته، اما باید تحقیقی گستردهتر انجام پذیرد.
شکنجهی سیستماتیک و گسترده
به گفته شادی صدر برای اثبات این نظر که شکنجهی جنسی بر زن جنایت علیه بشریت است، باید بتوانیم سیستماتیک و گسترده بودن آن را ثابت کنیم تا بتوانیم نظر سازمانهای حقوق بشر جهان را به این مقوله جلب نماییم.
اساساً شکنجه در جایی اعمال میشود که کسی آنجا نیست و رد پاها پنهان است و بحث تجاوز جنسی به خاطر تابوها و سکوت قربانی و خانواده، فراهم آوردن مدارک و مستندات را دشوارتر میسازد.
مثلاً یافتن خانوادههایی که به دخترانشان پیش از اعدام تجاوز شده و نیز شهادت آنان کار سادهای نیست. بنابراین این جنایات مسکوت میمانند و آمران و عاملان آن نیز مصون از مجازات.
کمیسیونی لازم است که شهود، مستندات و جنایات سیسال گذشته را پیگیرد تا آن را تبدیل به یک گفتگوی اجتماعی کند که البته بدون شکستن سکوت قربانیان ناممکن است.
پیگیری شکنجهی جنسی زندانیان سیاسی زن میتواند پنجرهی دیگری را باز نگه دارد تا این جنایات بیعقوبت باقی نمانند.