مدرسه فمینیستی: نزدیک به ۴۰ روز از رویدادهای پس از انتخابات ریاست جمهوری در ۲۲ خرداد ۱۳۸۷ می گذرد. در این ۴۰ روز، برخی از زنان مانند: ندا آقا سلطان، فاطمه رجب پور و دخترش و… متاسفانه کشته شدند و زنان بسیاری نیز مورد ضرب و شتم و بازداشت قرار گرفته اند. از میان این زنان، برخی از فعالان جنبش زنان نیز بی نصیب نمانده اند. شماری از آنان در خیابان و یا هنگام پیوستن به این تجمعات بازداشت شده اند و برخی نیز در خانه های خود دستگیر شده اند.
بی شک هنوز تصویر روشنی از شمار زنانی که خاموشانه جان خود را از دست داده اند و یا در سکوت و بی خبری، بازداشت شده اند، و یا هنوز در زندان بسر می برند، اخبار موثق و دقیقی وجود ندارد، اما بازداشت و دستگیری زنانی که نام آشنایند قبل از هر چیز نشان از حجم گسترده ی بازداشت زنان دارد.
در این میانه هنوز از آزادی الهه ایمانیان و زهرا توحیدی، مریم ذوالفقار، سارا محبوبی، مرجان فیاضی، سوگند علیخواه و… که پیشتر خبر دستگیری شان منتشر شده بود اطلاع دقیق و روشنی در دست نیست. اما برخی از فعالان جنبش همچون مریم عامری، فرناز کمالی، زینب پیغمبرزاده، مینو کیامان، سارا صباغیان، محمد مصطفایی و… در طی این ۴۰ روز دستگیر و سپس آزاد شده اند.
هنوز اما برخی از فعالان نام آشنای جنبش زنان همچون : ژیلا بنی یعقوب (به همراه همسرش بهمن احمدی امویی)، شادی صدر، شیوا نظرآهاری و کاوه مظفری و نیز زنان روزنامه نگار مدافع حقوق برابر همچون : مهسا امرآبادی، هنگامه شهیدی و… متاسفانه هنوز در بازداشت به سر می برند.
از همان روز پس از انتخابات، بازداشت فعالان جنبش زنان آغاز شد….
ژیلا بنی یعقوب و همسرش، بهمن احمدی امویی بیش از یک ماه است در بازداشت به سر می برند. ژیلا بنی یعقوب، روزنامه نگار و از فعالان جنبش زنان، در روز ۳۰ خرداد ماه به همراه همسر روزنامه نگارش (بهمن احمدی امویی) در خانه خود، توسط ماموران وزارت اطلاعات بازداشت شد. این زوج روزنامه نگار و مدافع حقوق زنان را ساعت ۱۲ شب از منزل روانه زندان اوین کردند.
مادر ژیلا بنی یعقوب در مورد بازداشت فرزندش گفته است: «ژیلا همیشه دختر با روحیه ای است ولی به لحاظ جسمانی خیلی ضعیف است و برای همین واقعا نگرانم که بلایی سرش بیاید. روزها برایم تبدیل شده به انتظاری بی پایان در کنار تلفن و شب ها کابوس می بینم که نکند خدایی ناکرده بلایی سر ژیلا و دامادم بیاید. نگرانم، نگران همه جوانانی که امروز در بازداشت هستند، همه شان فرزندانم هستند.»
ژیلا بنی یعقوب سردبیر سایت کانون زنان ایرانی است. سایت کانون زنان ایرانی حدود چهار سال است به طور مداوم در مورد مسائل زنان و دفاع از حقوق آنان فعالیت می کند. بهمن احمدی امویی همسر ژیلا نیز در ۲۲ خرداد ۱۳۸۵ در تجمع تاریخی زنان در میدان هفت تیر به همراه ژیلا بنی یعقوب بازداشت شد، ایشان به ۶ ماه حبس تعلیقی محکوم شد.
شادی صدر که به همراه تعدادی از اعضای گروه میدان زنان به صورت پیاده در بلوار کشاورز در حال رفتن به نماز جمعه بود با حمله نیروهای لباس شخصی مواجه شده و وی را به زور سوار یک ماشین پژو کردند. دوستان حاضر در محل می گویند سعی کرده اند او را از دست نیروهای لباس شخصی، که هیچ حکم و حتا توضیحی ندادند که از طرف چه ارگانی هستند و خانم صدر را به کجا می برند نجات دهند. آنها چنان او را کشیده اند که مانتو و روسری او از تنش خارج شده است.
شادی صدر وکیلی شناخته شده است که تا کنون پرونده های بسیاری را در چهار چوب همین سیستم قضایی در دست داشته و توانسته است با موفقیت به دادخواهی از کسانی بپردازد که در مظان اتهام و محکومیت بوده اند. وی از مسئولین و بنیانگذاران کمپین “قانون بدون سنگسار” است که با موفقیت توانسته است مسئولین را به فکر در باره این مجازات غیر انسانی واداشته و بحث بر سر لغو قانون سنگسار را تا سر حد تصویب قانونی آن به پیش ببرد.
شادی صدر پس از دستگیری، چند بار اجازه یافته تا با خانواده خود تماس بگیرد. طی آخرین تماس تلفنی اش در امروز سی ام خرداد با خانواده اش خبر داده که در بند عمومی زندان اوین است. همچنین مادر شادی صدر پس از تماس تلفنی پریروز دخترش با ابراز نگرانی از وضعیت دخترش گفته بود که: هر چند شادی در چند جمله ی کوتاهی که با هم حرف زدیم گفت که حالش خوب است، اما او حتی در سختترین شرایط هم بر خودش مسلط است و من که مادرش هستم نیز نمی توام متوجه شوم واقعا در درون او چه خبر است. به نظر می رسد گفت و گوی کوتاه شادی صدر با دریا، دختر ده ساله اش نیز چندان نتوانسته دریای بی تاب را آرام کند. حسین نیلچیان همسر شادی صدر نیز با بیان اینکه در زمان تلفن کردن شادی به منزل، من در آفتاب مقابل دادگاه انقلاب برای اطلاع یافتن از وضعیت وی منتظر بودم، گفت: متاسفانه هم نتوانستم وارد دادگاه شوم، و نه در خانه بودم که دست کم بتوانم چند کلمه با همسرم صحبت کنم.
شیوا نظرآهاری، فعال حقوق زنان و حقوق بشر، وبلاگ نویس و روزنامه نگار یکشنبه، ۲۴ خرداد ماه، ساعت ۱۳:۳۰ توسط مٱموران وزارت اطلاعات در محل کار خود بازداشت شد. شب پیش از آن، حوالی ساعت ۱ بامداد، ماموران با ورود به منزل او، اقدام به تفتیش خانه نموده و در غیاب وی وسایل شخصی اش را با خود بردند.
شیوا نظرآهاری در ۲۷ مرداد ماه ۸۳ به دلیل شرکت در تحصن خانواده های زندانیان سیاسی در مقابل دفتر سازمان ملل بازداشت و پس از سه هفته با سپردن قرار وثیقه ی ۴۰ میلیون تومانی از زندان آزاد شد. در تاریخ ۱۹ اسفند همان سال در شعبه ۲۶ دادگاه انقلاب تهران به ریاست قاضی حدادمحاکمه و به اتهام شرکت در تجمع غیر قانونی به قصد برهم زدن امنیت کشور به ۱ سال زندان با تعلیق ۵ ساله محکوم نمود.
شیوا نظرآهاری، طی تماس تلفنی روز یک شنبه ۲۸ تیر ماه، با خانواده خود اعلام کرد که از دو روز پیش در سلول های عمومی بند ۲۰۹ اوین به سر می برد. او همچنین از حضور ژیلا بنی یعقوب به عنوان یکی از چهار هم سلولی اش نام برد.
وی زمان آزادی خویش را نامشخص دانسته و از ارائه درخواست برای ملاقات با خانواده اش خبر داد.
در همین راستا، مادر شیوا نظر آهاری، (خانم شهرزاد کریمان) نیز در روزهای گذشته، نامه ای را به منظور ارائه درخواست پی گیری پرونده ی دخترش، حضوری، به کمیسیون حقوق بشر قوه قضاییه و ستاد حقوق شهروندی همان قوه تقدیم نمود و خواستار آزادی فرزندش شد.
کاوه مظفری در حالیکه عصر روز ۱۸ تیر، به همراه خانم بیات (مادر همسرش) به دلیل وخامت حال ایشان راهی بیمارستان مصطفی خمینی واقع در خیابان ایتالیا بودند توسط ماموران امنیتی در نزدیکی خانه خود باز داشت شد.
خانم بیات می گوید به خاطرتظاهرات ۱۸ تیرماه مسیرها بسته بود و موفق نشدیم به بیمارستان برسیم و مجبور شدیم برگردیم ، در راه بازگشت به منزل، کاوه را نیروهای لباس شخصی دستگیر کردند .این در حالی است که حال عمومی خانم بیات اصلا مساعد نبوده و از ماموران می خواهد که کاوه را آزاد کنند با این حال آنها هیچ توجهی به خواسته او نمی کنند و با گفتن اینکه ” این شخص کاوه مظفری است و شناسایی شده است” او را به یکی از ون های گشت ارشاد که به منظور انتقال بازداشته شده های اعتراضات خیابانی در آنجا حضور داشت، منتقل می کنند. بنا بر اظهارات خانم بیات، ایشان نیز تهدید به دستگیری شده بودند.کاوه مظفری فعال جنبش زنان و از اعضای کمپین یک میلیون امضا، روز ۴ تیرماه، پس از ۵۴ روز از به قید وثیقه ۵۰ میلیون تومانی از زندان اوین آزاد شد.
زنان روزنامه نگار و زنان فعال دانشجویی مدافع حقوق برابر نیز از جمله بازداشت شدگان….
مهسا امرآبادی، روزنامهنگار در روز ۲۴ خرداد ماه ماموران امنیتی برای دستگیری همسر وی، مسعود باستانی که او هم خبرنگار است به خانهی این زن و شوهر مراجعه میکنند. آنها در نبود آقای باستانی، مهسا امرآبادی را که باردار است، با خود میبرند.
سپس در روز ۱۴ تیرماه مسعود باستانی خود را به دادگاه انقلاب معرفی میکند تا بلکه همسرش را آزاد کنند. قاضی حداد در دادگاه انقلاب به ماموران اطلاعاتی تلفن میکند و ماموران او را با خود میبرند و مهسا امرآبادی هم آزاد نمیشود.
مهسا امرآبادی پس از مدت ها بی خبری بالاخره با خانواده اش تماس گرفت. خانم مریم امرآبادی، مادر مهسا امرآبادی، همراه با ابرازنگرانی در مورد وضعیت دختر و داماد خبرنگارش، چنین توضیح داد: «روزی اینها به خانهی مهسا آمدند و دنبال مسعود همسرش بودند. مسعود فکر میکرد اگر خودش را معرفی کند، همسرش را آزاد میکنند. اما بعد که مسعود پیش همان آقای قاضی آمد، وی گفت که نه، این پروندهاش جداست و باید جداگانه به آن رسیدگی شود. در صورتی که آن روزی که به خانهی آنها آمده بودند، دنبال مسعود آمده بودند، نه دنبال مهسا، اما مهسا را با خود بردند.» هم اکنون مهسا امرآبادی در بند ۲۰۹ اوین به سر میبرد.
هنگامه شهیدی عضو شورای مرکزی حزب اعتماد ملی استان تهران روز سه شنبه ۹ تیر بازداشت شد.
مادر هنگامی شهیدی ضمن اعلام نگرانی نسبت به وضعیت جسمانی دخترش گفته است :سلامتی دخترم در خطر است ولی نمی دانم که باید به کجا اعتراض کنم . مادر شهیدی که با چشمانی اشک الود به دفتر روزنامه اعتمادملی امد با اشاره به بیماری قلبی هنگامه گفت : از صبح تاکنون به مراجع مختلفی مراجعه کرده ام . هنگامی که به مقابل زندان اوین رفتم دنبال ما کردند و با الفاظی رکیک خانواده های بازداشت شدگان را مورد اهانت قرار دادند . به دادگاه انقلاب هم رفتم ولی انجا هم همین گونه با ما برخورد کردند و هیچ پاسخی به ما ندادند .
وی تاکید کرد : هنگامی دارای ناراحتی قلبی است و سلامتی وی در خطر است و من نمی دانم که حرف هایم را به کدام مرجع قضایی مطرح کنم . وی تاکید کرد : به ما اعلام می کنند که با رسانه ها مصاحبه نکنید ولی ایا عدم سخن گفتن از مشکلاتمان باعث حل مشکل انها می گردد . من حدود سه هفته است که از فرزندم بی خبر هستم . مادر شهیدی با اشاره به شهادت ندا آقا سلطان و سهراب اعرابی گفت : من یک مادر هستم و می فهم که انها چه حالی دارند . ولی دیگر نمی توانم صبر کنم چرا که هیچ خبری از دخترم ندارم و با توجه به بیماری اش نگران حال وی هستم
زهرا توحیدی و همسرش علیرضا خوشبخت دانشجویان ستاره دار و از فعالان دانشجویی روز گذشته در منزل شخصی خود در تهران بازداشت شدند. ماموران امنیتی در روز ۲۸ خردادماه با مراجعه به منزل این زوج پس از نزدیک به سه ساعت تفتیش ، آنها را با خود بردند . ماموران خود را معرفی ننموده و معلوم نیست که این دو تن توسط کدام نهاد بازداشت گردیده اند.
سمیه توحیدلو دانشجوی دکترای رشته جامعه شناسی در دانشگاه تهران٬ از فعالان جامعه مجازی و وبلاگ نویسی و همچنین یکی از فعالان ستاد انتخاباتی مهندس موسوی در بامداد ۲۴ خرداد در منزلش دستگیر و بازداشت شد.
ساعت ۳ بامداد روز یک شنبه ۲۴ خرداد ماه٬ عده ای به درب خانه ایشان مراجعه کردند و خود را از طرف آژانس (تاکسی سرویس) معرفی کردند. همسر سمیه توحیدلو که ابراز بی اطلاعی و بی نیازی به تاکسی کرده از آنها خواسته تا بروند. اما آنها مجددا زنگ در را زده و خود را از طرف دادستانی معرفی کردند و از ایشان خواستند تا در را باز کند. همسر سمیه توحیدلو که از آنها درخواست مجوز و حکم کرده بود برای ورود به خانه٬ با خشونت وارد خانه شدند.
هفت یا هشت نفر مرد که هیچ خانمی همراه خود نیاورده بودند٬ در حدود یک ساعت تمام خانه سمیه توحیدلو را مو به مو و ریز به ریز بدون از قلم انداختگی بررسی کردند و کیس و دوربین و لب تاپ وی را با خود بردند.
همسر سمیه توحیدلو که با اصرار توانست حکم آنها را ببیند٬ در لیست اسم چندین نفر را دید غیر از اسم سمیه توحیدلو. وقتی دلیل را جویا شده متوجه شده که او جزو دیگر مرتبطین است که در انتهای لیست درج شده بود.