مردمان ایران در آستانه انتخابات( انتصابات) دوره دهم انتخابات ریاست جمهوری تماشاگر شگردهای مختلف جناح های مختلف حاکمیت هستند که چگونه با استفاده از بازی های سیاسی رنگارنگ سعی به جمع کردن آرای آنان به نفع خود دارند .
تجاربی که مردمان ایران در طی سه دهه گذشته با رژیم اسلامی داشته اند در بر دارنده این حقیقت است که رژیم هیچگاه نخواسته به آراء و خواسته های مردم ایران بها دهد و از انتخابات فقط بعنوان وسیله ای برای به میدان کشیدن مردم استفاده میکند.
در هر اتنخابانی سعی میشود که با استفاده از شگردهایی انتخاباتی گوناگون توجه قشرهای مختلف جامعه جلب شود و در باغ سبز به آنان نشان داده شود، تا تجربه های تلخ گذشته مانع از حضور مردم در انتخابات نگردد و رژیم بتواند حد اکثر آرا ی مورد نظر را به دست آورد. چه قدر خوب است که مردم به این دام نیافتند واز حافظه
تاریخی خود استفاده کنند و چیزی را که بار ها تجربه کرده اند دوباره نیآزمایند.
انتخابات ویژه کشورهای دموکراتیک و سیستم های دموکراتیک است. در کشوری که بر اساس قوانین الهی اداره میشود ودر قانون اساسی آن به وضوح کلیه امور مملکت ثحت اختیار مطلق ولایت فقیه است ،انتخابات بی معنی است و نمی تواند غیر از جنبه نمایشی آن مفهوم دیگری داشته باشد . ممکن است این سوال برای ما پیش بیاید که چرا حکومت با صرف بیلیون ها دلار انتخابات را برگزار میکند . جواب روشن است . در شرایط جهانی امروز
که همه جا صحبت از دموکراسی و حکومت مردم سالار است ، حکو مت های استبدادی خطر را احساس کرده اند و سعی بر آن دارند که نشان دهند که برای آرای مردم اهمیت قائلند و به اصطلاح حکومتی” مردم سالار” اند.
می بینم که رهبر مذهبی ایران آقای خامنه ای با استفاده از کلیه وسایل ارتباطات جمعی بطور دائم از حضورملت در صحنه صحبت میکند و مردم را ملزم در شرکت در انتخابات می کند.
رژیم ایران با اجرای انتخابات هر چهار سال فرصتی برای خود میسازد تا به مردمان جهان نشان دهد که دارای حکومتی” مردم سالار ” است و با آرای مردم برای خود حیثیت و آبرو کسب میکند. رژیم. از روشهای گوناگون اعم از سنتی ومدرن استفاده میکند و هیچ ابایی از دروغگویی ، صحنه سازی ، تقلب و…ندارد تا مردم را بصورت امت حاضر در صحنه به جهانیان بنمایاند.
اگر قدری با دقت به فعالیتهای انتخاباتی در این دوره توجه کنیم می بنیم که در بسیاری موارد، کاندیدهای انتصابی رژیم سعی بر این دارند که با استفاده و کپی کردن شعارهای انتخاباتی و روش های مدرن کشورهای دموکراتیک ادای انتخاباتی دموکراتیک را در بیاورند. بطور مثال از شعار های ” ما می توانیم” و ” تغییر” که شعار های انتخاباتی اوباما بود استفاده میشود. .در ستاد های انتخاباتی از سربند، کلاه ، بلوز های مارکدار، پرچم و … به طوری استفاده میشود که کپیه برداری کامل از ستادهای انتخاباتی کشورهای غربی و دموکراتیک است.
استفاده از مو سیقی برای جلب توجه نسل جوان و رساندن پیام شرکت در انتخابات از طریق موسیقی پاپ که مورد علاقه جوانان و نوجوانان است شگرد دیگری است که در انتخابات این دوره مورد استفاده گرفته است. موسیقیدانان موسیقی رپ که بنام موسیقی زیر زمینی جوانان شناخته شده در این دوره انتخابات بسیار فعال شده اند و ترانه های رپ زیادی برای حمایت از میرحسین موسوی بیرون داده اند. ترانه های ” همه با هم رای میدهیم به آزادی ، به تحول،به یک تحول سبز “، “مرد سبز” ، “موج مثبت” و …از این جمله است . این حرکت نو جوانان به احتمال زیاد از طرف ستاد انتخاباتی میر حسین موسوی برنامه ریزی شده تا به زبان مو سیقی به نو جوانان نزدیک شوند و آرای آنانی که به تازگی به سن رای دادن رسیده اند را جلب کنند. آقای شاهین نجفی ( خواننده و اهنگساز موسیقی رپ مقیم آلمان ) در مصاحبه ای با ر ادیو فردا( خرداد ۱۳۸۸) اظهار میدارد که” کل موسیقی رپ در ایران از کمبود دانش و فرهنگ سیاسی رنج میبرد . این جوانان قدرت تحلیل نسیت به مسایل سیاسی را ندارند و بسیار تابع احساسات هستند. این ترانه ها بازتاب احساسات آنان است که می تواند خود جوش باشد و یا از طرف ستاد موسوی رهبری گردد.نفع فردی و یا گروهی هم میتواند بسیار سهم داشته باشد. ”
یی مورد نیست که تصور شود ستادی انتخاباتی با استفاده از احساسات پر شور نوجوانانی که تازه پا به عرصه جوانی گداشته اند مقاصد خود را دنبال کند. اگر به دقت به اشعارترانه های رپ توجه شود دیده میشود که در لابلای اشعارهمان پایبندی به قوانین الهی خفته است . دقت کنید به این ترانه رپ که در لابلای گفته ها این کلام تکرار میشود ” با هم رای میدهیم به آزادی ، به تحول، به یک تحول سبز” آیا جوانان به همان تحول سبزی رای میدهند که مقصود آقای موسوی است؟ برای جوانان” تحول سبز” به معنای سبزی است که نشانه از سر سبزی طبیعت، حمایت از محیط زیست و سبز و شاداب نگهداستن جوانان دارد. اما آقای میر حسینی مفصودش از “تحول سبز” برگشت ۱۴۰۰ ساله به زمان امام حسین است . و سبز نشان پرچم امام حسین است که ایشان در حال حاضر بدست گرفته اند . یعنی تلاش جناب رئیس جمهور، آقای موسوی درآینده نزدیک براین خواهد بود که جوانان ما و جامعه ما را هم طراز با جامعه ۱۴۰۰ سال پس ببرد .آیا این را جوانان ما می خواهند؟
شاید این نو جوانان ما در دوران هشت سال ریاست جمهوری آقای خاتمی کودک بودند و ندیدند که چگونه ایشان بر آرای ۲۰ میلیونی مردم سوار شدند تا به قدرت برسند ، وو قتی به قدرت رسیدند تمام قول هایی را که داده بودند فراموش کردند و تدارکچی از آب در آمدند. آقای خاتمی که سابقه ای پاک تر از جناب موسوی که در زمان نخست وزیری شان فرزندان شجاع و پاک ایران زمین ایران به گور های دسته جمعی حواله شدند داشتند ، نتوانست تلنگری به سیستم حاکم برایران بزند زیرا که خود نیز برای حفاظت همین سیستم آمده بود.
در این شرایط حساس وظیفه ما مادران و پدران است که اگر خود دراین تسلسل انتخاب بد و بد تر نیفتاده ایم به جوانان ما هشدار دهیم که بیشتر دقت کنند، تاریخ عمل کرد هشت ساله دولت خاتمی را مطالعه کنند ودریابند که خاتمی نه تنها نتوانست کاری برای مردم بکند بلکه همان او بود که در مورد تظاهرات ۱۸ تیر دانشجویان از آنان به عنوان اوباش نام برد .همان او بود که بدون پی گیری مستمر قتل های زنجیری، اجازه داد تا قاتلان بهترین و فرهیخته ترین فرزندان آزاده این آب و خاک هنوز در بین مردمان ایران باشند تا دیگر بار اگر فرصتی بدستشان افتاد باز دست به کا ر شوند.
با شناخت دقیق آنچه که بر سرایرانیان در تحکیم حکومت زور و استبداد در دوران خاتمی آمد ، داشتن انتظار از موسوی یا کروبی برای تغیر بسوی جامعه ای باز ودموکرات خواب و خیالی بیش نیست.
هشدار به تمام اقشار مختلف جامعه، زنان، جوانان، دانشجویان، معلمان کارگران و …که آزموده را دوباره نیازمایند و ارزش آرای خود را بدانند و با مطالعه و تحلیلی جامع از شرایط موجود از آرای خود استفاده کنند.
تحلیل کناره گیری خاتمی از کاندیداتوری انتخابات و یکباره به میان آمدن آقای موسوی که مورد محبت رهبر نیز هست کار مشکلی نیست. به آسانی با قدری دقت می توان به دلیل ورود ناگهانی آقای موسوی به صحنه انتخابات پی برد. آیا فراموش کرده ایم که در انتخابات قبلی باشهادت آقای کهروبی ،اعوام و انصار رهبر زحمت تقلب را به جان خریدند و با ریختن آرای تقلبی در صندوق ها احمدی نژاد را برنده انتخابات کردند تا منتخب رهبر زمام دار مملکت گردد. در این انتخابات هم نام شخص منتخب رهبراز صندوق بیرون خواهد آمد تا رهبر آسوده بخوابد و منتخب رهبر بیدار باشد و هشیار برای حکومت و عدل اسلامی
برای بیرون آوردن نام منتخب رهبر از صندق آرا مشاوران رهبرسعی کردند که بسیار با برنامه ترار انتخابات قبلی عمل کنند تا شاید دیگر احتیاجی به ریختن آرای تقلبی به صندوق ها نباشد. چرا که تقلب در انتخابات قبلی برملا شد و باعث سر افکنندگی جهانی رژیم اسلامی شد. طرحی را که مشاوران به مرحله عمل در آوردند این بود که از آقای خاتمی خواسته شود که نا خواسته از کاندیداتوری کنار بکشد و بلا فاصله از آقای موسوی خواسته شد که کاندید شود. آقای موسوی بعنوان اصلاح طلب اصولگرا وارد صحنه شد . به این معنی که ایشان اصلاح طلبی هستند که میخواهند اصول ها را حقظ کنند که اگر بخواهند اصول را خفظ کنند اصلاح طلب نیستند واگر بدنبال اصلاح باشند نمی توانند اصولگرا باشند می بینیم که واژه اصلاح طلب اصولگرا فقط برای گمراه کردن مردم بوجود آمده تا تغیر در صف آرایی آرا بوجود بیاورد. مشاوران رهبر به آقای موسوی توصیه کردند که خود را اصلاح طلب اصول گرا بنا مد تا هم بتواند مقداری از آرای محسن رضایی وهم آرای کهروبی را کسب کند و .به این ترتیب آرا طوری تقسیم میشود که تعداد کل آرا برای هر کاندید پایین تر رود و احمدی نژاد و موسو ی در رده بالای آرا قرار گیرند ویکی از ایندو برنده انتخابات شوند. برای رهبر هم فرقی ندارد که کدام از ایندو رییس جمهور شوند ، هردو صد در صد تحت اوامررهبر هستند.
اما انتخاب کروبی ممکن است مشکلاتی هرچند کوچک برای رهبر ایجاد کند وشاید در مواردی رهبر مجبور شود با استفاده از قدرت و اختیاراتش اورا کنترل کند که این آرامش رهبر را بر هم خواهد زد.
طبق نظر سنجی امروز آرای آقای موسوی در رتبه اول قرار دارد . تبریک به مشاوران رهبر که برنامه ریزی آنان بخوبی دارد پیش میرود. بدا به حال ملت ایران که در دامی که برایشان تهیه دیده اند بیافتند و در انتصابی شرکت کنند که نتیجه آن از الان مشخص است. هر کدام از ما بعنوان شهروند حداقل کاری که میتوانیم انجام دهیم این است که از بالا بردن کل آرا و آرای برنده بکاهیم تا در مشروعیت رژِیمی آزادی کش که در شکنجه و اعدام و بریدن دست و پا و… آماری بالادارد سهیم نگردیم. خودمان را گول نزنیم که انتخاب بد از بد تر ما را درمسیر رهایی از این رژیم قرار می دهد.
برای رهایی و رسیدن به حکومتی سکولار که با قوانین زمینی اداره میشوند از پاره کردن همین زنجیر تسلسل و
انتخاب بد از بد تر باید شروع کرد .تا زمانی که کلیه احاد ملت ایران به این حقیقت دست نیابند که انتخاب بد از بد تر مارا در راه دستیابی به یک حکومت دموکراتیک سکولار کمک نخواهد کرد همین تسلسل همچنان ادامه خواهد داشت.
.به امید اینکه مردمان ما به ارزش ارای خود واقف باشند و برای انتخاب بد از بدتر پای صندوق رای نروند.
دکتر شهلا عبقزی