لایحه ای که دختران را پیش فروش می کند / فریبا داودی مهاجر

روز آنلاین: ‏لایحه جدید ضد خانواده که نام حمایت از خانواده را یدک می کشد، زن را نه بعنوان یک معشوقه ونه حتی بعنوان ‏یک شریک جنسی، که تاسرحد یک برده جنسی تنزل می دهد. ‏

براساس ماده ۲۳ این لایحه مردان می توانند به برکت عدالتی که در دفعات هم بستری و امکانات مادی معنی پیدا ‏می کند. تا ۴ زن عقدی و هر تعداد زن دیگری را به استناد بند دیگری از این لایحه بدون ثبت رسمی، صیغه ‏نماید.

واین درحالی است که زن نمی تواند به دلیل ازدواج مجدد مرد از دادگاه درخواست طلاق نماید چرا که اساساً مرد ‏برای ازدواج مجدد نیازی به اجازه همسر اول نداشته و تنها می تواند با اثبات استطاعت مالی وعدالتی که معلوم ‏نیست شاخصه هایش چگونه بر قاضی اثبات می شود، اقدام به ازدواج مجدد نماید. وحتما چنین مردانی به دلیل ‏عمل به آیات قرآنی خود را مستوجب بهشت و هم نشینی با حوریان بهشتی نیز می دانند و صد البته زنان نیز طبق ‏قانون فعلی همچنان موظف به تمکین جنسی از شوهران خود هستند. و چناچه به هر دلیلی از تمکین سر باززنند، ‏طبق همان قانون نفقه از آنان سلب می شود. در واقع زن نفقه را نه به دلیل همسری یا مادری یا به هر عنوان دهن ‏پر کن دیگری، بلکه تنها به دلیل اطاعت جنسی دریافت می کند. به عبارتی می توان گفت مرد به نوعی زن را ‏خریداری می نماید و به همین دلیل است که می تواند با داشتن وضع مالی خوب هر شب را با یک زن بگذراند و ‏زنان هم باید منتظر بنشینند تا هر چند شب نوبت یکی از آنها فرارسد. بدین ترتیب چند همسری می تواند سلامت ‏روانی کلیه اعضاء خانواده و سلامت جنسی و روانی زنان را به خطر انداخته و انواع و اقسام آسیب های اجتماعی ‏را مبتلا به جامعه سازد آسیبهایی مانند بالارفتن آمار خودکشی و دیگر کشی در خانواده، بالا رفتن آمار طلاق، ‏فرار ر خیانت و مشکلات دیگری که باید در مطالب دیگری به آن پرداخت. در واقع با تصویب چنین لایحه ای ‏دختران ما از این به بعد پس از امر میمون و مبارک ازدواج پیش خرید شده و مانند یک کالا در اختیار جنس مقابل ‏قرار می گیرند.‏

ماده ۲۵ یکی از جالب ترین مواد این لایحه است، چرا که دختران باید بابت مهریه خود نیز به دولت اسلامی ‏مالیات و مواجب بدهند و بخاطر طرح چنین قانونی به دولت دست مریزاد بگویند.‏

در این میان از آنجاکه همواره همه مصوبات دولت آقای احمدی نژاد و مجلسهای همسو با ایشان عین اسلام است، ‏هرگونه مخالفتی، مخالفت با مسلمات تعبیر شده، وفعالان زن و مرد مستوجب هرگونه مجازاتی شناخته می شوند. ‏چرا که به هر حال این فعالان با برهم زدن عیش ونوش افرادی که بنام اسلام، خانواده و زندگی و سیاست، اقتصاد ‏و قدرت را یکسره برای خود می خواهند، سهم خود را طلب می کنند. سهمی که اقلیتی بازور به نفع خود مصادره ‏کرده، از دادن فرصتهای مساوی به زنان و دیگر اقشار جامعه طفره می روند. ‏

والبته طراحان و مشوقان چنین اصولی هم بیکار ننشسته و مردان و زنان منتقد را آمریکایی، مزدور، جاسوس و ‏وطن فروش می خوانند. تا در سایه چنین اقداماتی با چماق و زندان و زور و خشونت قوانین تبعیض آمیز را بر ‏مردم ایران حقنه کنند. آنها سعی می کنند با حمایت دستگاههای موازی اطلاعاتی با سیاست نفوذ و انهدام، کلیه ‏حرکتهای اجتماعی ازجمله جنبش زنان را با اختلاف و تفرقه از محتوا خالی کنند. سعی می کنند ارتباط کلیه فعالان ‏را با کلیه رسانه های داخلی وخارجی با روشها و بهانه های مختلف قطع کنند. سعی می کنند هرگونه ارتباطی با ‏فعالان خارج از کشور را به بهانه خطرناک بودن یا بالا بردن ریسک حرکت داخلی مسدود نمایند. انسدادی که در ‏پی آن صداهای داخلی در فضاهای بین المللی شنیده نشود و در صورت خطر برای فعالان داخلی، حمایت ها و ‏عکس العملهای به موقع صورت نپذیرد. همچنین سعی می کنند کلیه امکانات مالی داخلی و خارجی را هر کدام به ‏روشهای مختلف به فراخور حال مخاطبان قطع کرده تا پس از بسته شدن کلیه شریانهای مادی و معنوی جنبش را ‏در سه کنج قرار داده، ضربه آخر را به آن وارد سازند. ‏

به هر حال ما امروز در جامعه ای زندگی می کنیم که قدرت یکسره در دست حکومت اقتدار گراست. تمام بوق ‏های تبلیغاتی به دست او مهندسی و مدیریت می شود. حتی به مدد انواع واقسام پرونده های مفتوح و احکام ریز و ‏درشت زندان حد و چگونگی حرکت معین می گردد. دستگاههای تبلیغاتی یکسره نقش های خانگی ، زن مطیع و ‏فرمانبردار، زنانی که از دنده چپ مرد آفریده شده اند ، و به دلیل عقل ناکامل شهادت و ارث و دیه شان نصف. ‏زنانی که باید در خدمت مردان باشند. زنانی که مردان از دامن آنان به معراج می روند تا از آن بالا برای زنان ‏قانون بنویسند و آنرا اجرا کنند. و به آنها بگویند حدشان در تاریخ و قدرت و ثروت و حتی خانواده کجاست؟ از آن ‏بالا بگویند که چه رفتارهایی برای زنان پسندیده و چه رفتارهایی ناپسند است. به آنها بگویند که تصمیمات مردانه ‏عقلایی وبه مصلحت و لازم الاجرا است و تصمیمات زنانه احساساتی و بدون اصول و منطق. تصمیماتی که در ‏نهایت زنان جامعه را به یکی از زنان حرمسراهای مردانه تبدیل کرده، آنها را حتی در سرحد کالایی که گاهی در ‏ویترین و گاهی زیر پیش خوانها پنهان می شود تنزل می دهد. ‏

بنابراین بر زنان و مردان آزاد اندیش است که برای رهایی از یک چنین وضعیتی که می تواند چهره زن و مرد ‏ایرانی را در برابر نسل آینده ایران و جامعه جهانی تخریب کرده و چهره ای خلاف شان ایرانی به دنیا جلوه دهد ‏رهایی بخشند. فارغ از دیدگاههای ایدئولوژیک و نگاه های فردی و سلایق شخصی به مخالفت جدی با تصویب ‏چنین لایحه ای بپا خیزند. بر زنان و مردان ایرانی است که با پیوستن به کمپین مقابله با این لایحه ضد خانواده حتی ‏اگر منجر به حرکتهای اعتراضی خیابانی شود پیوسته و از تصویب چنین لایحه ای جلوگیری نمایند. ‏

مطالب مرتبط

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *