گام سوم، یا حجاب یا اخراج! / نیما نامداری

اگر انقلاب برای مردان در سال ۵۷ رخ داد وقوع آن را زنان در سال ۵۹ احساس کردند. بعد از اسفند ۵۷ و جنجال اجباری شدن حجاب برای زنان کارمند که با مخالفت گسترده زنان روبرو و متوقف شد تا اواخر سال ۵۸ حکومت رسما کاری به زنان نداشت. هرچه بود از سوی گروههای فشار و جریانهای غیررسمی بود. اما از اواخر سال ۵۸ به مرور نشانه های جدی از تغییرات قانونی برای محدود کردن زنان پدیدار شد:

کیهان و شما، فقیه غروی : این روزها هزاران زن ایرانی که عکس شناسنامه‌شان بی‌حجاب است می‌خواهند عکس باحجاب به جای آن بگذارند و به این دلیل شناسنامه‌های خود را عوض می‌کنند این باعث شده که کار کارکنان ثبت احوال از همیشه بیشتر شود اما روسا به داد کارکنان محروم ثبت نمی رسند. (۲ دی ماه ۵۸ شماره ۱۰۸۸۷ صفحه ۱۰)

حکومت اصراری نداشت که مخالفت خود با آرایش زنان و یا به اصطلاح آن روزها تجمل‌گرائی (حتی اگر روروئک کودکان باشد) را پنهان کند:

ورود لوازم آرایش؛ اسباب بازی و بسیاری از کالاهای زینتی ممنوع شد. این تصمیم به منظور جلوگیری از میلیونها ریال ارزی است که برای خرید این نوع کالاها از کشور خارج می‌شود. لوازمی که مشمول ممنوعیت شده اند به شرح زیر است :

عطرپاش ، دستگاههای آرایشی، مانکن، پیپ و چوب سیگار، روروئک بچه‌ها و به طور کلی هر نوع اسباب‌بازی، میز بیلیارد و لوازم قمار، و بطور کلی اشیا شیشه‌ای برای آرایش دفتر کار و تزئین ساختمانها، لوستر، چلچراغ، کریستال؛ زیورآلات از فلزات گرانبها؛ زیورآلات فانتزی بطور کلی؛ رنگ مو؛ ماتیک؛ سرخاب، ریمل و مواد آرایشی (۹ بهمن ۵۸ شماره ۱۰۹۱۷ صفحه ۹)

زنانه مردانه کردن حتی به مجالس خصوصی مردم نیز بسط پیدا کرد و دادستانی انقلاب دایره جدیدی با عنوان دایره مبارزه با منکرات ایجاد کرد تا چنین جرایمی را رسیدگی کند:

دایره مبارزه با منکرات مستقر در داستانی انقلاب در اوین طی صدور اطلاعیه‌ای به مسئولان آرایشگاهها مهلت داد تا دو روز دیگر دست از اعمال خلاف خود برندارند محل آنان از سوی این دایره تطیل خواهد شد و مسئولان تحت تعقیب قرار خواهند گرفت. … سخنگوی دایره مبارزه با منکرات ضمن اعلام این خبر افزود: برگزاری مجالس عروسی باید با موازین اسلامی مطابقت داشته باشد و مسئولان مراکز برگزاری مجالس عروسی باید سعی کنند از پخش آهنگهای مبتذل خودداری کنند. در عین حال باید مجالس عروسی زنان از مردان جدا باشد و زن و مرد در سالن جداگانه ای در جشنهای عروسی شرکت کنند. (۲۱ فروردین ۵۹ شماره ۱۰۹۶۹ صفحه ۲)

در همین راستا حکومت تلاش می‌کرد برخلاف روزهای آغازین انقلاب که حجاب را مساله‌ای فرعی قلمداد می‌کرد اکنون مساله حجاب را عمده کرده و آن را به مرکز بحث سیاسی منتقل کند. این کار گاهی از زبان مردم انجام می‌شد:

نشان دادن چهره بی‌حجاب یک خانم چادری که بی‌خیال دوربین تلویزیون در جریان نماز جمعه در میان خانمها نشسته و در یک لحظه برای مرتب کردن روسری‌اش آن را از سر بر می‌دارد کار درستی نیست. این کار را فیلمبردار تلویزیون در جریان نماز جمعه ۱۵ فروردین انجام داد و چه بسا که با نمایش این حرکت غیرارادی یک خانم باحجاب باعث ناراحتی او و همسرش گردد. (۳۰ فروردین ۵۹ شماره ۱۰۹۷۶ صفحه ۱۰)

و گاهی از زبان رهبران انقلاب:

آیت الله بهشتی در برنامه شما و مسئولان رادیو شیراز در پاسخ به سوال خانمی در مورد پاکسازی خانمها: یک خانم شهروند و مسلمان ایجاب می کند که لباسی را که در اداره می پوشد همان لباسی نباشد که در میهمانیهای شبانه می پوشد. (۱۸ خرداد ۵۹ شماره ۱۱۰۱۵ صفحه ۱)

همزمان صحنه سیاسی شاهد اتفاقات مهمی بود. حزب جمهوری اسلامی انتخابات ریاست جمهوری را به ابوالحسن بنی صدر واگذار کرد. بنی صدر با سیزده میلیون رای رئیس جمهور شد در حالیکه دکتر حسن حبیبی کاندیدای حزب جمهوری اسلامی کمتر از دو میلیون رای کسب کرد. در مقابل حزب جمهوری اسلامی که دادگاهها و کمیته‌های انقلاب را در کنترل خود داشت با همراهی دانشجویان پیرو خط امام که سفارت آمریکا را تصرف کرده بودند به پرونده سازی برای مخالفان خود مشغول شده و قدرتی مستقل از دولت ایجاد کرده بود. نقطه عطف این منازعه قدرت در فروردین ۵۹ رخ داد. سخنرانی حجت‌الاسلام هاشمی رفسنجانی در دانشگاه تبریز به درگیری منتهی شد و موجی از منازعات خونین میان سه جبهه طرفداران حزب جمهوری اسلامی و سازمان مجاهدین انقلاب اسلامی، مجاهدین خلق و جبهه سوم یعنی گروههای چپ‌گرا (پیکار، چریکهای فدائیان خلق و…) دانشگاههای تبریز، علم و صنعت، تهران، شیراز و مشهد را فراگرفت و به مرور همه دانشگاهها را دربر گرفت. این درگیریها منجر به کشته و زخمی شدن صدها نفر شد. پیامد این حوادث، تشکیل ستاد انقلاب فرهنگی و اعلام تعطیلی دانشگاهها بود. بدین ترتیب اصلی‌ترین کانون مخالفت با یکدست سازی حاکمیت تعطیل شد.

میراث طاغوت: موی سر زنان و آرم شاهنشاهی!

در چنین شرایطی در روز یکشنبه ۸ تیرماه ۵۹ آیت‌الله خمینی در دیدار با خانواده شهدای انقلاب نطقی آتشین و سراسر انتقاد از دولت و شورای انقلاب ایراد کرد:

… باز هم گذرنامه‌ها گذرنامه‌های شاهنشاهی هست. باز هم کاغذهای اداری کاغذهای شاهنشاهی هست. اگر شاهنشاهی هستید خوب بگوئید تا ما تکلیفمان را با شما تعیین کنیم تا من بگویم ملت با شما چه کنند و اگر نیستید چرا این آرمها را برنمی دارید؟ چرا این اشخاصی که در این ادارات مشغول فساد هستند چرا اینهائی را که مشغول هستند جوانهای ما را تباه کنند در این ادارات تصفیه نمی کنید من نمی‌دانم این مملکت وضعش چگونه است بیست سال است که این ملت محروم دارد زحمت می کشد کشته می‌دهد پانزده خرداد آنقدر کشته داد و بعد هم هی پانزده های خرداد برای ما پیش آمد این همه به شهادت رسیدند ما تا چه وقت باید مواجه با این چهره‌های افسرده باشیم؟ ملت ایران تا کی باید منتظر باشند که شماها از آن گرفتاریهائی که می گوئید دارید در ادارات بیرون بیائید؟ تا کی ملت ایران صبر کند و تا کی شما می‌خواهید اصلاح کنید امور را؟ یک سال و نیم بیشتر گذشته از این انقلاب و باز آرمهای شاهنشاهی هست. اگر شاهنشاهی هستید بگوئید اگر تا ده روز دیگر در یکی از این نامه‌هائی که از ادارات صادر می‌شود عکس همان آرمهای شاهنشاهی باشد و اسم آنها باشد من به ملت می گویم که با شما آن کند که با شاهنشاه کرد. ما هی سکوت می‌کنیم هی می‌خواهیم که مطالب را خودشان حل کنند. معذالک به فکر این حرفها کم هستند چرا به فکر نیستید؟ چرا شورای انقلاب به فکر این مطلب نیست؟ چرا رئیس جمهور به فکر این افراد نیست و به فکر این امور نیست؟ (۸ تیر ۵۹ شماره ۱۱۰۳۱ صفحه ۱۳)

در حالیکه آیت الله خمینی در نطق خود حجاب زنان را به صراحت مورد اشاره قرار نداده بود آیت‌الله منتظری که آن روزها فقیه عالیقدر نامیده می‌شد مصادیق فرمان آیت‌الله خمینی را مشخص کرد. آیت‌الله منتظری در مصاحبه‌ای مفصل با کیهان ضمن شرح آیات قرآن مبنی بر لزوم رعایت حجاب از فرمان آیت‌الله خمینی دفاع کرده و می‌گوید:

متاسفانه حالا زنها برای مردهای بیرون خود را آرایش می کنند اما در منزل لباسهای پاره و مثلا لباس آشپزخانه را می پوشند و شوهر او را فقط مثل یک آشپز می‌بیند و این نباید باشد. دستور اسلام است دستور ائمه است رودربایستی نداریم دستوری که ائمه دادند این است که زنها باید منتهای آرایش و زینت را برای شوهرشان در منزل بکنند ولی زینت و آرایش خود را در خیابان و کوچه برای دیگران نیاورند که این سبب چشم چرانی جوانها می‌شود و سبب می‌شود جوانها خدای نکرده به ناموس دیگران طمع کنند. زنها برای اینکه بفهمانند این معنی را که ما بازیچه و ملعبه جوانها نیستیم انتظار از آنها می‌رود که مساله حجاب را رعایت کنند و استقلال خانوادگی خود را حفظ کنند. (۱۴ تیر ۵۹ شماره ۱۱۰۳۶ صفحه ۲)

واکنشها به فرمان آیت الله خمینی هماهنگ و منسجم بود. نشانه‌های شاهنشاهی به دو موضوع آرم شاهنشاهی در اوراق اداری و موی سر زنان شاغل در ادارات تقلیل یافت و شنبه ۱۴ تیر به عنوان آخرین مهلت پاکسازی ادارات از این نشانه ها تعیین شد. حجت الاسلام ری شهری رئیس دادگاه انقلاب ارتش پیشگام یود:

بسمه تعالی

اگر شاهنشاهی هستید بگوئید تا ما تکلیفمان را با شما تعین کنیم تا من بگویم ملت با شما چه کنند. (امام خمینی)

از آنجا که تا کنون چندین بار توسط مسئولین امر نسبت به پوشش اسلامی خانمهای کارمند ارتش جمهوری اسلامی ایران تذکر داده شده ولی متاسفانه برخی از پرسنل زن نسبت به مفاد بخشنامه های مزیور بی‌اعتنا بوده و در اجرای آن تعلل ورزیده اند لذا با توجه به اوامر و رهنمودهای رهبر انقلاب و بنیان‌گذار جمهوری اسلامی ایران بدین وسیله بعموم فرماندهان یگانها و روسای سازمانهای نظامی و انتظامی ابلاغ می شود که از ورود آن دسته از پرسنل زن که پوشش اسلامی ندارند به اماکن نظامی و سرویسهای رفت و آمد جلوگیری به عمل آورند. (۱۰ تیر ۵۹ شماره ۱۱۰۳۳ صفحه ۲)

و محمد علی رجائی وزیر آموزش و پرورش:

وزارت آموزش و پرورش طی بخشنامه ای به کلیه ادارات دولتی و مناطق آموزشی کشور در مورد تبلیغات و فعالیتهای غیراسلامی و نیز در مورد پوشش اسلامی خواهران فرهنگی هشدار و رهنمودهائی صادر کرد: …

۲- معلمان با آگاهی به اینکه همشه مورد تقلید و الگوی دانش آموزان قرار می‌گیرند لذا در این امر بسیار مهم وظیفه خاصی را به عهده خواهند داشت و می بایست خود را از جهت ظاهری و معنوی آراسته سازند به خصوص خواهران عزیز برای حضور در مدرسه و کلاس درس باید از ظاهر زننده بپرهیزند و پوششی برگزینند که مناسب و در شان مقام زن در یک جامعه اسلامی و انسانی باشد. (۱۱ تیر ۵۹ شماره ۱۱۰۳۴ صفحه ۲)

و حجت‌الاسلام مهدوی کنی وزیر کشور:

بر اساس بخشنامه‌ای که دیروز در وزارت کشور صادر شد زنان کارمند این وزارتخانه موظف به رعایت حجاب اسلامی شدند. متن اطلاعیه وزارت کشور بدین شرح است : به پیروی از اوامر موکد رهبر عالیقدر انقلاب و با توجه به لزوم رعایت سنن قطعی و ضروری اسلام و نیز با توجه به لزوم احترام به آرا اکثریت قریب به اتفاق ملت شریف ایران دایر بر پذیرش جمهوری اسلامی به کلیه سازمانها و ادارات تابعه اخطار می‌گردد. که از روز شنبه ۱۴/۴/۵۹ کلیه بانوان کارمند باید با پوشش اسلامی و لباسهای سنگین که مناسب با شئون اسلامی محل کار است در محل خدمت حاضر شوند. ( ۱۲ تیر ۵۹ شماره ۱۱۰۳۵ صفحه ۱)

و حتی مهندس محمد توسلی شهردار تهران که اکنون دبیر سیاسی نهضت آزادی ایران است:

مهندس توسلی شهردار تهران طی صدور اطلاعیه‌ای از کلیه بانوان شهرداری تهران خواسته است که در اجرای مصالح انقلاب اسلامی از صبح روز شنبه ۱۴ تیر با پوشش اسلامی در محل کار خود حاضر شوند. ( ۱۲ تیر ۵۹ شماره ۱۱۰۳۵ صفحه ۲)

وزارت فرهنگ و آموزش عالی، وزارت بهداری، دیوان محاسبات، بانک ملت، وزارت صنایع و معادن، دادگستری، تامین اجتماعی و هواپیمائی هما هم پوشش اسلامی برای زنان را اجباری کردند. سمینار حجاب با سخنرانی خانمها زهرا رهنورد و اعظم طالقانی در مرکز هیات پاکسازی و سالم سازی ادارات برگزار شد و با صدور قطعنامه ای ضمن دفاع از حجاب اسلامی خواستار توجه به جنبه‌های دیگر فرمان امام شد.

اما کار را شورای انقلاب تمام کرد. این شورا با صدور فرمانی خواستار محو کامل آثار طاغوت در نظام اداری خصوصا رعایت شعائر اسلامی توسط بانوان شد. اعضای شورای انقلاب در آن مقطع بنی صدر، آیت الله بهشتی، حجت الاسلام خامنه ای، هاشمی رفسنجانی، موسوی اردبیلی، باهنر، مهدوی کنی، بازرگان، معین‌فر، سحابی، حسن حبیبی، قطب زاده و ابراهیم یزدی بودند. باید توجه داشت که در آن زمان شورای انقلاب در نقش قوه مقننه عمل می کرد و مصوبات آن به منزله قانون تلقی می‌شد (آن دسته از مصوبات شورا که در سالهای بعد توسط مجلس نسخ نشدند هنوز هم اعتبار دارند). ضمن اینکه تیرماه ۵۹ آخرین روزهای فعالیت شورای انقلاب بود زیرا انتخابات مجلس اول برگزار شده و نمایندگان در حال بررسی اعتبارنامه ها بودند:

جلسه دیشب شورای انقلاب به ریاست مهندس مهدی بازرگان در ساختمان نخست‌وزیری تشکیل شد. در پایان جلسه دیشب حجت الاسلام هاشمی رفسنجانی درباره مسائل مطرح شده در این جلسه به خبرنگاران گفت: قرار شد شورای انقلاب رسما اعلام کند که خانمها بدون پوشش اسلامی حق ورود به ادارات دولتی را نداشته باشند و ادارات اجازه دارند جلویشان را بگیرند. (۱۶ تیر ۵۹ شماره ۱۱۰۳۸ صفحه ۳)

به دنبال این فرمان حجت‌الاسلام قدوسی دادستان کل انقلاب اطلاعیه ای صادر کرد:

بدین وسیله به تمام وزارتخانه ها و موسسات و ادارات تابعه شدیدا اخطار می شود چنانچه اثری از انچه مورد تاکید حضرت امام و خواست ملت ایران است دیده شود یا بانوی کارمندی بدون پوشش اسلامی در محل کار حضور یابد بلادرنگ حقوق و مزایای او قطع خواهد شد. (۱۶ تیر ۵۹ شماره ۱۱۰۳۸ صفحه۱۳)

عملا ظرف یک هفته پس از فرمان آیت‌الله خمینی حجاب برای زنان شاغل در ادارات دولتی اجباری شد. این شرایط با استقبال رهبران و رسانه‌های نزدیک به حکومت روبرو شد:

حجت الاسلام خامنه ای امام جمعه تهران: ای خواهران اداری که هیچ عنادی با جمهوری اسلامی ندارید فضای جامعه اسلامی را فضای عفاف عمومی قرار دهید کاری کنید که با بی‌اعتنائی شما به آرایش، دشمن یک بار دگر احساس کند که زن مسلمان ایران تسلیم ناپذیر است. … هم در محیط ادارات هم در کوچه و خیابان و هم در جامعه سعی کنید عفاف را حفظ کنید من از سوی تمام ملت مسلمان از شما خواهران مسلمان تشکر می‌کنم که در پیروی فرمان امام حاضر شدید با لباس اسلامی در محیط کار حاضر شوید. ( ۱۴ تیر ۵۹ شماره ۱۱۰۳۶ صفحه ۱۳)

کیهان که در این دوران و ماههای بعد به سرپرستی دکتر ابراهیم یزدی اداره می‌شد عملا به ابزار رسانه ای دفاع از اجباری شدن حجاب بدل شده بود. دکتر ابراهیم یزدی در سرمقاله شنبه ۱۵ تیر ۵۹ با اعلام اینکه سه هفته پیش از فرمان آیت الله خمینی، به دستور او حجاب در موسسه کیهان اجباری شده، بی‌حجابی را نشانه غربزدگی نامید. او حجاب را امری زیربنائی خوانده و اجباری شدن آن را نشانه مهمی از مخالفت با «وزش بادهای مسموم تمدن غرب» توصیف کرد. فردای آن روز هم سرمقاله کیهان به تجلیل از اجباری شدن حجاب و حمله به زنان بی‌حجاب اختصاص یافت. همچنین کیهان در تیتر نخست خود پرسیده بود «حجاب را چگونه باید به ادارات برد؟» پاره‌ای مسئولان دولتی در مصاحبه با کیهان به این پرسش پاسخ دادند:

مهندس نعمت زاده، وزیر کار(معاون فعلی وزیر نفت و مدیرعامل شرکت پالایش و پخش فراوردهای نفتی): ترک چنین عادت زشتی (بی‌حجابی) در کوتاه مدت به نظر من معقول نیست اصولا حجاب نباید بصورت اجباری باشد. … اعلامیه بدهیم که اگر تا فلان تاریخ اگر پوشش اسلامی نداشتند خانمها فلان می شوند این را من یک حرکت غیر اسلامی می‌دانم و قطعا می‌دانم اگر ما آموزش کافی و آگاهی کافی به خانمها بدهیم به راحتی می‌توانیم بگوئیم ۹۰ درصد اینها گرایش پیدا می کنند.

آیت‌الله موسوی اردبیلی، رئیس دیوان عالی کشور: پوشش اسلامی باید مراعات بشود که همه می‌دانند چه مقدار است. موی سر پوشیده باشد مواضع زینت بدن پوشیده باشد لباس بلند باشد نازک و بدن نما نباشد چسبان نباشد حتی از نظر رنگ هم گفته شده رنگ ساده ای باشد.

حجت‌الاسلام هاشمی رفسنجانی، رئیس مجلس: رعایت حجاب این است که طوری لباس بپوشند که موها و بدن پیدا نباشد و فقط صورت و دو دست از مچ ایرادی ندارد و چادر ضرورتی ندارد. … مسئولین مواظب باشند خانمها با زبان آرام بپذیرند. البته اگر توجیه نشوند و بخواهند مقاومت کنند طبعا این حق دولت و حکومت است که در محیط کارش اجازه ندهد آن چیزی که صلاح نمی‌داند جریان داشته باشد.

میناچی، وزیر ارشاد ملی: مگر ما به خانمها چه گفته‌ایم؟ در بخشنامه‌ها می گوئیم پوشش را در این شرایط یک مقدار سالمتر و معقولتر کنید ما که نگفته‌ایم چادر و چاقچور کنید صحبت این حرفها نبوده که بعضیها عنوان می کنند. در یک زمینه‌ای که یک رهبری اعلام می‌کند که اگر مرا قبول دارید و معتقدید من شما را به جائی رسانده‌ام و انقلاب را به ثمر رسانده‌ام جنایتکاران را بیرون کردم و خوب حرف مرا گوش کنید و باید هم گوش کرد و حق دارد. (۱۶ تیر ۵۹ شماره ۱۱۰۳۸صفحه ۱۶)

کیهان سه شنبه ۱۷ تیر صفحه ۱۴خود را به انتشار مقالاتی از شهید مطهری، دکتر شریعتی و ابوالحسن بنی صدر در تجلیل از حجاب اختصاص داده بود. جالب اینجا بود که متن مصاحبه آیت الله طالقانی در اسفند ۵۷ در مورد حجاب مجددا منتشر شده اما بخشهائی که به اجباری نبودن حجاب اختصاص داشته کلا سانسور شده است.

آخرین تلاشها، زنان سیاه پوش

فضای کنترل شده رسانه ها عملا مجالی برای بازتاب یافتن مخالفتهای احتمالی با اجباری شدن حجاب زنان شاغل ایجاد نمی کرد اما از لابلای اخبار وجود چنین مخالفتهائی را اگر چه محدود، می‌توان استنباط کرد:

موسوی خراسانی نماینده مشهد طی سخنانی ضمن تشریح اهمیت حجاب، تظاهرات دیروز گروهی از زنان را محکوم کرد. وی گفت: مساله حجاب یک مساله اسلامی است و در مورد وجود آن اختلافی نیست، مساله شکل حجاب است. (کیهان دوشنبه ۱۶ تیر ۵۹ شماره ۱۱۰۳۸ صفحه ۱۳)

اصلی‌ترین مخالفتها در قالب تجمعی در روز یکشنبه ۱۵ تیر انجام شد. در این روز جمعی از زنان در حالیکه به صورت نمادین لباس سیاه بر تن کرده بودند در مقابل ساختمان نخست‌وزیری جمع شده و خواستار احترام حکومت به حق انتخاب پوشش برای زنان و نیز اجتناب از اخراج و پاکسازی زنان شاغل شدند. بنی صدر در جمع این زنان سیاه پوش حاضر شده و به آنها اطمینان داد که مساله در شورای انقلاب بررسی خواهد شد. اما دیگر واکنشها به زنان سیاه‌پوش به این ملایمت نبود:

حجت الاسلام خامنه‌ای در نمازجمعه تهران: عده ای از خانمهای سیاهپوشی که ما نمی خواهیم به آنها زنهای هرزه بگوئیم ولی به آنها می‌گوئیم که شما دروغگو و ضدانقلاب هستید چون لباس سیاه علامت عزاداری آزادی را نشان می‌دهد می‌خواهید بگوئید در این مملکت آزادی نیست شما مگر در ایران زندگی نکرده اید موقعی که مردم ایران در اختناق به سر می‌بردند و زیر دست و پای جلادان دست و پا می‌زدند شما آن روزها کجا بودید و چرا لباس سیاه نپوشیدید که امروز که تازه این ملت می‌خواهد آزادی را تجربه کند. سالیان سال بود که ملت از آزادی خبر نداشت دلیل آزادی امروز این است که به شما ضدانقلابیون اجازه دادند تظاهرات کنید.(۲۱ تیر ۵۹ شماره ۱۱۰۴۲ صفحه ۳)

زنان سیاه پوش قصد داشتند در روز دوشنبه نیز تجمع خود مقابل نخست وزیری را تکرار کنند اما برخلاف اسفند ۵۷ این بار داستان « یا روسری یا توسری» جدی بود:

حضور هزاران نفر از مردم مسلمان و مبارز تهران در مقابل ساختمان نخست وزیری مانع از اجتماع زنان بی‌حجاب در این محل شد و سرانجام زنان بی حجاب بدون اینکه موفق به اجتماع در این محل شوند متفرق شدند. ساعت ۵ بعدازظهر دیروز قرار بود زنان بی‌حجاب در جلو نخست‌وزیری جمع شوند و از سوی دیگر گروهی از زنان باحجاب و مومن به انقلاب اسلامی ایران نیز اجتماعی در چهارراه جمهوری تشکیل دادند که در صورت اجتماع زنان بی‌حجاب جوابگوی خواسته‌های آنان باشند. … به محض اینکه زن بی‌حجابی می‌خواست به ساختمان نخست وزیری نزدیک شود با «هو» جمعیت مسلمان روبرو می‌شد و ناچار به بازگشت می‌گشت. از جمله صحنه‌های جالب دیروز حضور یک پیرزن بی‌حجاب در جلو نخست وزیری بود این پیرزن بدون اعتنا به فریاد اعتراض اجتماع کنندگان جلو نخست‌وزیری ناسزاگویان خود را به جمعیت زد و برادران پاسدار و شهربانی برای جلوگیری از درگیری از این پیرزن بی‌حجاب خواستند که محل را ترک کند اما او با ناسزاگوئی سعی می کرد در محل بماند و چون هر آن احتمال می‌رفت وی مورد هجوم مردم خشمگین قرار گیرد ناچار پاسداران وی را در میان گرفتند و از محل دور کردند. ( ۱۷ تیر ۵۹ شماره ۱۱۰۳۹ صفحه ۱۳)

برخورد با زنان سیاه‌پوش محدود به این موارد نبود:

با توجه به اینکه تظاهرات دسته ای از زنان در جهت مخالفت با پوشش اسلامی روز سه شنبه از سوی وزارت کشور و کمیته مرکزی منع شده بود ولی عده‌ای از بانوان به تحریک عده‌ای از عوامل طرفدار رژیم سابق قصد تظاهرات داشتند که هشت نفر از محرکین اصلی دستگیر و تحویل کمیته مرکزی شدند. (۱۸ تیر ۵۹ شماره ۱۱۰۴۰ صفحه ۲)

زنان سیاه پوش هنگامی که دریافتند نمی توانند به تجمع ادامه دهند روش خود را تغییر دادند. زنان تصمیم گرفتند در اعتراض به شرایط موجود، به جای تجمع در یک نقطه معین، با لباس سیاه از منزل خارج شوند. بدین ترتیب لباس سیاه به نماد مخالفت با حجاب اجباری بدل شد. حکومت با این اقدام نمادین نیز به شدت برخورد کرد:

تعداد ۱۳۱ نفر از بانوان کارمند یگانهای مختلف ارتش و شهربانی که به پیروی از صدای آمریکا و اسرائیل در سوگ ارزشهای پوسیده نظام ستم شاهی جامه هائی به سیاهی قلبشان به تن کرده اند و در عمل ثابت نموده اند پس از یک سال و نیم که از انقلاب مردم محروم این سرزمین می‌گذرد نمی‌توانند حتی ظاهر خود را با انقلاب اسلامی تطبیق دهند و هنوز مقلد بلااراده اسلاف مزدور خویش می‌باشند از پیکر قهرمان ارتش اسلامی ایران زدوده و اخراج گردیدند. (۱۸ تیر ۵۹ شماره ۱۱۰۴۰ صفحه ۳)

و یا در بانک مرکزی:

آیت الله اشراقی در گفت و گو با خبرنگار اقتصادی ایران کیهان گفت : در اولین بازدیدم از بانک مرکزی شاهد بودم که عده ای از خانمها سیاه‌پوش هستند. اینجانب به هیات نظارت بر پاکسازی دستور دادم تا خانمهای سیاه‌پوش را از بانک خارج کنند. همچنین سه نفر از خانمها که پوشش اسلامی نداشتند به رئیس بانک گزارش دادم تا آنها اخراج شوند. … امام فرموده‌اند که بانوان باید در وزارتخانه ها اعم از دولتی یا خصوصی با پوشش اسلامی مشغول بکار باشند. مخالفت با این دستور مخالفت با قانون و مقررات است و مخالفت با جمهوری اسلام است. (۲۲ تیر ۵۹ شماره ۱۱۰۴۳ صفحه ۱۰)

زنانی هم که در ادارات حاضر به گذاشتن حجاب نشدند بی هیچ مماشاتی اخراج و پاکسازی شدند. روزنامه‌ها سرشار از این گونه اخبار بودند:

۱۳۹ نفر دیگز از زنان ارتشی اخراج شدند. ( ۱۸ تیر ۵۹ شماره ۱۱۰۴۰ صفحه ۳)

۴۳ پرستار به علت عدم رعایت پوشش اسلامی در مسجد سلیمان از کار برکنار شدند. (۱۹ تیر ۵۹ شماره ۱۱۰۴۱ صفحه ۱۵)

حجت‌الاسلام علی اصغر حجازی که در سالهای اخیر برای آشنایان با پشت پرده سیاست در ایران نامی آشنا است در آن ایام سرپرست هیات بازرسی ادارات در تخلف از فرمان امام بود. او در گزارش بازرسی خود از سازمان برنامه و بودجه و بانک مرکزی می گوید:

اگر در سازمان برنامه و بودجه مختصری فرمان امام بازتاب داشته در بانک مرکزی اساسا بازتابی ندارد. زیرا همان خانمها با همان وضعیت کذائی هستند تازه وقتی که متوجه شدند ما آمدیم دیدیم فورا روسریها پوشیده شد. … معلوم شد که تمام این جریانات زیر سر خانمی است که با یکی از معدومین نسبتی دارد و در حال حاضر رئیس اداره سیاستهای اقتصادی بانک مرکزی است و نام او فیروزه خلعتبری برادرزاده خلعتبری معدوم است و با آن وضعی که داشت رفته آقای نوبری (رئیس کل وقت بانک مرکزی) را از طبقه بالا آورده پائین و گفته که اینها کشوی میز من را می‌گردند و البته امروز حکم قطع حقوق و مزایای این خانم را خواهم نوشت. ( ۲۶ تیر ۵۹ شماره ۱۱۰۴۷ صفحه ۱)

از اداره تا خیابان

در تیرماه ۵۹ حکومت صرفا به اجباری شدن حجاب برای زنان شاغل اکتفا کرد. فرمان آیت الله خمینی هم صرفا به پاکسازی ادارات از نشانه‌های شاهنشاهی اشاره داشت. اما طبعا زنان حساب کار دستشان آمده بود. واضح بود که ارابه به راه افتاده قصد بازایستادن ندارد. همه می‌دانستند که هدف از این بگیر و ببندها اجباری کردن حجاب در تمام فضاهای عمومی و برای همه زنان است. کیهان ۲۶ تیرماه یادداشت مفصلی با نام «حچاب امری اجتماعی، نه مساله ای شخصی» به قلم رائد فریدزاده منتشر کرده که به خوبی تفکر پنهان پشت اجباری شدن حجاب را نشان می دهد:

اگر می‌بینیم در بین یکی دو هزار تظاهر کننده زن در مقابل نخست‌وزیری جهت اعتراض به این دستور جدید دولت فاحشه‌های درجه اول هم وجود دارند خود حاکی از عمق توطئه‌ای می کند که رهبریتش مستقیم یا غیرمستقیم در دست آمریکا است. شهرزاد هنرپیشه‌ای که شاعرش هم کردند از جمله آنان بود و یا ژاله کاظمی آن زنک تلویزیونی همسر سابق گرگین، وابسته تلویزیونی رژیم درباری شاه و البته پدر و مادر و خواهر و برادر مرده‌هائی هم که در رژیم انقلاب خمینی به واسطه همکاری نزدیک با شاه اعدام شده بودند در این تظاهرات نقش موثر داشتند و آنهائی هم که نیامدند یا حالش !!! را نداشتند و یا نخواستند با این گونه زنان همدم و هم سخن شوند. … این وظیفه دولت اسلامی است که حتی با استفاده از نیروی قهریه احکام الهی را تحکم بخشد چه به قول امام : ما باید به زور اینان را در بهشت داخل کنیم. … حجاب یک امر اجتماعی است و اساسا مساله شخصی و فردی نیست که تصمیم انتخاب یا عدم انتخابش با شخص باشد و لذا رعایتش ضروری و واجب است. (۲۶ تیر ۵۹ شماره ۱۱۰۴۷ صفحه ۱۴)

زنان غیرشاغل نیز با خواندن چنین مطالبی که هر روز از تریبونهای مختلف و با ادبیات متفاوت تکرار می‌شد کاملا ملتفت شدند که زمانه دگرگون شده است. البته هشدارهای رسمی اما پراکنده نیز وجود داشت که به زنان یادآوری کند بهتر است اساسا بی‌حجاب از خانه خارج نشوند:

حجت الاسلام زین العابدین قربانی حاکم شرع استان گیلان با انتشار اطلاعیه ای بانوان را به رعایت اصول اخلاقی و موازین اسلامی دعوت کرد. متن اطلاعیه حاکم شرع گیلان به این شرح است :

۳- تظاهر به بی‌بند و باری و پوشیدن لباسهای محرک و ارتکاب اعمال خلاف عفت و قانونی عملی ضدانقلاب شمرده و تحت پیگرد قانونی قرار خواهد گرفت.

۴- پخش نوارهای مبتذل و عکسها و پوسترهای بدآموز و همچنین دکه هائی که مرکز توطئه و تبلیغات علیه جمهوری اسلامی شده باید تا اول ماه رمضان جمع‌آوری شود وگرنه اقدام مقتضی خواهد شد. ( ۱۱ تیر ۵۹ شماره ۱۱۰۳۴ صفحه ۲)

و یا اندکی صریح تر :

دایره مبارزه با منکرات به مناسبت آغاز ماه رمضان اخطاریه‌ای صادر کرد:

۵- از خواهران غیر اداری می خواهیم که در این فصل گرما که مصادف با ماه خداست و زمان خویشتن داری از گناه از پوشیدن لباسهای جلف و تحریک آمیز خودداری کنند وگرنه به خاطر بهم زدن عفت عمومی و ضربه به اخلاق اسلامی تحت تعقیب قرار خواهند گرفت. (۲۲ تیر ۵۹ شماره ۱۱۰۴۳ صفحه ۳)

طبیعی بود که در چنین اوضاعی عده‌ای هم کاتولیک‌تر از پاپ شوند :

بازاریان مسلمان تبریز با انتشار اطلاعیه‌ای ورود زنان بی‌حجاب را به محوطه بازار از تاریخ ‌۱۴/۴/۵۹ ممنوع اعلام کردند.( ۱۵ تیر ۵۹ شماره ۱۱۰۳۷ صفحه ۲)

سرپرست مسجد الجواد اعلام کرد از ورود خانمها با چادر یا لباس توری در مجالس ترحیم مساجد ممانعت خواهد شد.( ۱۵ تیر ۵۹ شماره ۱۱۰۳۷ صفحه ۲)

روز گذشته بازاریان شیراز با نصب تابلوهائی در مدخل و انتهای بازار وکیل اعلام کردند که ورود بانوان و دوشیزگان بی‌حجاب به بازار وکیل ممنوع است. ( ۱۷ تیر ۵۹ شماره ۱۱۰۳۹ صفحه ۴)

کار به جائی رسید که غیرمسلمانان هم ترجیح دادند احتیاط پیشه کنند:

شورای خلیفه‌گری ارامنه همکیشان خود را به رعایت پوشش مناسب در ماه رمضان دعوت کرد. (۱۹ تیر ۵۹ شماره ۱۱۰۴۱ صفحه ۱۶)

صادق زیباکلام که آن روزها با عنوان مهندس زیباکلام رئیس دانشگده فنی دانشگاه تهران بود توصیف رساتر و صادقانه‌تری از آنچه که در پشت صحنه مبارزه با بی‌حجابی می گذشت ارائه می دهد. او از زبان دربان دانشکده به خوبی روایت می‌کند که چگونه اجباری شدن حجاب به عرصه انتقام جوئی طبقات فرودست جامعه از طبقه متوسط بدل شده بود. اگرچه او هم در نهایت همنوا با دربان دانشکده خواهان اجباری شدن حجاب می شود:

مساله زمانی مرا در فکر فرو برد که یکی از نگهبانان به عنوان کسب تکلیف از من پرسید که « از روز شنبه ما باید از ورود کارمندان زن بی‌حجاب جلوگیری کنیم؟» اشکال از آنجا برایم شروع شد که در لحنش سوال نبود بلکه با همه وجود منتظر شنبه بود تا ۵۰ سال توهین و تحقیر را تلافی کند. در چشمانش موجی از پیروزی به چشم می‌خورد از اینکه فلان خانم کارمند، فلان خانم استاد را که یک عمر به او فخر کرده بود و شاید در گرمای طاقت‌فرسای ماه رمضان در حالیکه این مستخدم کم سواد یا بیسواد دهانش از تشنگی خشک شده بود این خانم یا آن آقا ازش خواسته بود که لیوانی آب سرد یا نوشیدنی خنک برایش بیاورد … و چون تابستان بود و هوا گرم، خانم کارمند طبیعتا با لباس نازک یا آستین کوتاه یا اصلا بدون آستین در محل کار حاضر شده بود، حالا به زعم او بایستی حساب پس بدهد. نگهبان در حقیقت از من نمی پرسید که از ورود خانمهای بی‌حجاب جلوگیری کند یا نه، بلکه به من می‌گفت که از روز شنبه دیگر اجازه نخواهد داد گذشته‌ها تکرار شود این خانمهای تحصیل‌کرده در داخل یا خارج یا با لیسانسها یا دکترای‌شان یا دیپلم‌شان بایستی مثل خانم من با کم و زیادش ظاهر شوند.

… می خواهم بگویم که مثل هندوها، چینی ها و عربها از آنچه که گوشه‌ای از هویت ملی‌مان می‌باشد تبعیت کنیم و پوشش اسلامی را اگر از نظر مکتبی قبول نمی‌کنیم مثل «ساری» هندی به عنوان یک هویت ملی بپذیریم. نیائیم از دید زور و تحمیل به مساله نگاه کنیم بلکه از دید یونیفورم چینی‌ها که بعد از انقلاب با لباس صدها میلیون زن و مرد چینی یکسان بود نگاه کنیم و اگر به دموکراسی اعتقاد داریم به دعوت اکثریت ملت را که این انتظار ملی و مکتبی را از ما دارند لبیک بگوئیم. (۲۵ تیر ۵۹ شماره ۱۱۰۴۶ صفحه ۱۴)

***********

بخشهای دیگر:

[داستان اجباری شدن حجاب در ایران: گام آخر، مرگ بر بدحجاب!->https://www.iran-women-solidarity.net/?p=442]

[داستان اجباری شدن حجاب در ایران: گام دوم، حجاب اختیاری است به شرط آنکه با حجاب باشی!->https://www.iran-women-solidarity.net/?p=440]

[داستان اجباری شدن حجاب در ایران: گام اول، چادر برای عروسک فرنگی!->https://www.iran-women-solidarity.net/?p=439]

مطالب مرتبط

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *