از یک میلیون تا یک میلیون / الناز انصاری

یکی دو ماه پیش ایمیل و مسنجر یاهو و تلفنم پر بود از لینکی که می خواست به عنوان یک وطن پرست جان برکف با یک امضای اینترنتی حال گوگل را اخذ کرده و بگویم اسم خلیج فارس همیشه فارس بوده و نه عرب. قرار بود یک میلیون امضا برای این اعتراض جمع شود. همزمان شور حسینی پا از حریم دنیای مجازی برداشته بود و هر روز مشاوره های زیادی به آدم هایی می دادم که هنوز فکر می کنند اینترنت با بشقاب پرنده رابطه تنگاتنگی دارد. این خدمات معمولا منتج می شد به درست کردن یک ایمیل به اضافه آموزش بی نتیجه کاربری اینترنت و در نهایت امضا کردن به جای این آدم ها. شور حسینی خلیج هم مثل شورهای مشابه فروکش کرد تا اینکه دوباره لینک باران شدم که دو هزار امضا کم آمده و … .

طبعا در این تماس ها حق دخالت در تصمیم آدم ها را نداشتم و نظر خودم را هم نمی گفتم که اگر من به جای هر یک از ساکنین جنوب کشور بودم چقدر از این اقدام خوشحال می شدم. اصلا قباله خانه ام را هم روی خلیج می گذاشتم تا دست کم روی چاه های نفت گرسنه نخوابم. دست کم آب سالم از عربی ها بگیرم.

در آن چند روز بارها به این موضوع فکر کردم که ریشه این ناسیونالیسم نقشه ای- اسمی چیست که حتی آدم هایی که نمی دانند گوگل به چه دردی می خورد اینطور به رگبار فحش می گیرنداش و حاضرند خودشان را به زحمت ساعت ها ور رفتن با کامپوتر و دست به دامن این آن شدن بیاندازند، تا به این موجود بی حیثت بگویند غلط کردی.

اسم این حرکت هم گوشه دیگری از مغزم را اشغال کرده بود.یک میلیون امضا برای من بسیاری از دوستانم دغدغه روزانه ای شده است که دو سال است با آن درگیریم. یک حرکت بزرگ با کلی هزینه مالی و سیاسی و با هزار تهدید در همین مرز پر گهر جریان دارد. ده ها نفر تا کنون در جریان حرکت کمپین بازداشت شده اند و میلیون ها تومان تا به حال وثیقه آزادی تک تک اعضای فعال آن شده است. می خواهد یک ملیون امضا جمع کند برای اینکه بگوید نیم یک جامعه نصف جامعه (و در بعضی موارد یک سوم ) دیگر جامعه نیست. می خواهد بگوید زنان حق دارند در ۹سالگی هنوز کودک باشند، حق دارند زندگی مشترک خود همچون مردان پایان دهند، حق دارند حضانت بچه ای را که زاده اند داشته باشند، ناقص العقل نیستند که شهادت آنها نصف مرد باشد، جان آنها را نیم بها حساب نکنید، وادار به ازدواج شان نکنید، حق دارند مثل مردان و بی اجازه کسی درس بخوانند، کار کنند، سفر بروند، ارث مساوی بگیرند … روزمره تر از اینها چه؟ این واقعیت ها عینی تر است یا خلیجی که هنوز در تملک ایران است و خیلی از ما اعتدال هوای شمال و حتی سفر خارجی را به آن دیار فلک زده ترجیح می دهیم؟

تلاش صدها زن و مرد در همه ایران برای جمع آوری امضا برای تغییر قانون هنوز ادامه دارد. امضاها هنوز تا مرحله ای که اعلام کنیم: ۲هزار امضا کم داریم خیلی فاصله دارد. آنها را یک اس ام اس که گوگل اسم خلیج فارس را در نقشه ایران خلیج عرب گذاشته عاصی می کند، حالا ۱ساعت توضیح بده که قانون (که خیلی ملموس تر از گوگل است) همسر، مادر، دختر و دوست تو را نیمه آدم حساب می کند بیا و با یک امضا اعتراض کن … خب منم سربازی می رم، خب منم مهریه می دم، خب منم خرجی می دم، اصلا بی خیال حال مامان ات چطوره؟ اصلا این هم پیش کش بگو مردم ایرانی ساکن خلیج فارس دارند از گرسنگی عذاب می کشند، اعتراض کن اگر نه می میرند. کردهای ایرانی سال هاست در سرزمین شان بوی نان را نشنیده اند تا بوده صدای گلوله بوده و بوی سرب داغ، ترک ها از تحقیر رسمی و غیر رسمی ما جانشان به لب رسیده … یک امضا … نه جانم من دنبال دردسر نمی رم … .

وطن کجاست روی نقشه یا زیر پایمان؟

مطالب مرتبط

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *