وقتی زنان از زنان مینویسند
علی میرزایی، صاحب امتیاز، مدیر مسئول و سردبیر نگاه نو، در یادداشت خود در ابتدای این نشریه نوشته است: «در نگاه نو شماره ۱۲۴، تمام مطالب به قلم زنان فرزانه ایرانی است. درود بر ایشان که همیشه مایه سربلندی بودهاند و در این شماره، سردبیر را، که برخی از همکارانش او را از ارتکاب کاری چنین مخاطرهآمیز (!) نهی میکردند، روسپید کردند.»
اولین مقاله این شماره که در آستانه عید نوروز ۱۳۹۹ منتشر شده، مطلبی درباره نوروز است به قلم ژاله آموزگار: «نوروز: جشن طبیعت، جشن ایرانیان». آموزگار در این مقاله تاکید میکند که طبقهبندی جشنها به جشنهای دینی و جشنهای ملی چندان دقیق نیست و «تمایز قائل شدن میان این دو گروه بسیار دشوار است.»
او به تغییر و تحول تقویم ایرانی در گذر تاریخ میپردازد و مینویسد که «تقسیمات فصلی در گاهشماری باستانی ایران به گونه امروزی نبود.» این پژوهشگر درباره آمیزش باورهای دینی با رویدادهای طبیعی، اضافه میکند که این آمیزش، «نوروز را به صورت جشنی برای فرود فروهرها نیز درمیآورد.»
همچنین در پایان مقاله میخوانیم که «غیبت خدایان در فصل زمستان و بازگشت آنها در بهار بنمیه اسطورههایی در یونان و بینالنهرین نیز هست که غالبا با روایتی عاشقانه میان ایزدان و ایزدبانوان توام است، مانند داستان آتیس و سی بل، آدونیس و آفرودیت، دمتر و دخترش کورئا/ پرسفونه، و ایشتر و تموز.»
ژاله آموزگار نتیجه میگیرد: «این روایتها که جزء کوچکی از مجموعه بزرگ روایتهای مربوط به طبیعت و رویدادهای طبیعی است، به خوبی نشان میدهد که چگونه در طی سدهها ما ایرانیان خود را جزئی از طبیعت میدانستیم و دوستدار آن بودیم.»
در ادامه، امیلی امرایی در مطلبی با عنوان «ادای دین به زنان ایرانی» به ۱۰ زن پرداخته که «در حرفه و رشته خودشان صفت پیشگامی برازنده ایشان است».
این زنان ایرانی عبارتاند از: مهلقا ملاح، فعال محیط زیست؛ نوشآفرین انصاری، استاد کتابداری و دبیر شورای کتاب کودک؛ ژاله آموزگار، استاد پیشین دانشگاه تهران؛ ایران درودی، نقاش؛ حورا یاوری، نویسنده و مترجم؛ گلی ترقی، داستاننویس؛ رخشان بنیاعتماد، کارگردان سینما؛ مریم زندی، عکاس؛ فاطمه معتمدآریا، بازیگر و نغمه ثمینی، نمایشنامهنویس.
حورا یاوری، یکی از این زنان منتخب، در این شماره از نشریه نگاه نو، مقالهای نیز با عنوان «سیمای داستانی محمدرضا بیگ» منتشر کرده که درباره نخستین سفیر ایران در فرانسه است.
یاوری در این مقاله با شرح ماموریت رسمی محمدرضا بیگ در فرانسه در قرن هجدهم میلادی، در پایان این پرسشها را مطرح میکند که «آیا میتوان درام سفر پرماجرای محمدرضا بیگ به فرانسه را آغاز تحولی دانست که تصویر ایران در ذهن فرانسویان پشت سر میگذارد؟ تصویری که در روحالقوانین منتسکیو خطوط آن آشکارتر میشود. آیا میان گردشهای پرجلال و شکوه محمدرضا بیگ در خیابانهای پاریس و آنچه در نامه سیام از زبان رضا در کتاب نامههای ایرانی میشنویم، پیوندی هست؟»
شماره ۱۲۴ نگاه نو همزمان با هشتم مارس، روز جهانی زن و با تصویری از ژاله آموزگار، استاد پیشین فرهنگ و زبانهای باستانی دانشگاه تهران، روی جلد خود منتشر شده است
«سیلویا پلات و هنر مردن»، نوشته نرگس انتخابی، دیگر مقاله بخش «فرهنگی-ادبی-هنری» نگاه نو است که همراه با ترجمه اشعاری از این شاعر زن آمریکایی منتشر شده است.
«فرانکنشتاین یا پرومته مدرن» نوشته ژان مونتونو با ترجمه یاسمن منو، و «شعر زنانه فارسی، ساختارشکنی در محدودهای ممنوعه» نوشته روحانگیز کراچی، از دیگر مقالات این بخش است.
کراچی در مقاله خود به تاثیر مسائل جنسیتی در تولید و تجربه ادبی میپردازد و مینویسد: «سرودن شعر در فرهنگ ایران برای زنان، نوعی نیاز به آفرینندگی و نشان دادن هویت خود بوده است. این نوع ارائه هنر و بیان زنانه که نظم سنتی حاکم بر ادبیات را تغییر میداد به نظر میرسد چندان خوشایند مردان نبوده و واکنش آنها نادیده گرفتن و حذف زنان از تذکرهها و جنگها و سفینههای شعری بوده است.»
این محقق در بخش دیگری از مقاله «شعر زنانه فارسی» تاکید میکند: «با گذر زمان، سنت منحصرا مردانه و تکجنسی ادبی در ایران در برابر قدرت خلاقانه شعر زنانه توان یکهتازی را از دست داد و زنان حاشیهنشین شعر که تخلص خود را “بینشان”، “ضعیفه”، “عاجزه”، “مستوره” و “مخفی” گذاشته بودند، با نام خود به جریان شعر پربار فارسی پیوستند تا هویت شاعری و واقعیت وجودی خود را با فردیترین نوع بیان، ثبت کنند.»
همچنین در بخش گفتوگو، سردبیر نگاه نو به سراغ لیلی امیرارجمند، بنیانگذار و مدیرعامل کانون پرورش فکری کودکان و نوجوانان رفته و به صورت مکتوب با او درباره این کانون گفتوگو کرده است.
لیلی امیرارجمند در بخشی از این گفتوگو میگوید: «یکی از موفقیتهای من این بود که تا روز آخر زیر بار نرفتم که کانون “دولتی” شود. ضوابط و روابط دولتی اگر در کانون برقرار میشد، کانون به جایی نمیرسید.»
زنان در سیاست، اجتماع و اقتصاد
اما پربارترین بخش این شماره از نشریه نگاه نو، بخش اجتماعی آن است.
در این بخش، سیما راستین، پژوهشگر و مشاور امور اجتماعی در آلمان، در مقالهای با عنوان «زنان، بازندگان یا برندگان نئولیبرالیسم؟» به «وضعیت اسفبار اجتماعی، اقتصادی و فرهنگی تودههای وسیع زنان در جهان» میپردازد و تلاش میکند به این پرسش پاسخ دهد که «نئولیبرالیسم چیست و تأثیر آن بر نابرابریهای جنسیتی ساختاری و تبعیض تاریخی بر زنان چگونه فهمیده میشود؟»
راستین در این مقاله، خلاصهای از افکار و آرای فریدریش آگوست فون هایک، به عنوان اندیشهپرداز نئولیبرالیسم را ارائه داده و پس از مروری بر تاریخچه شکلگیری نئولیبرالیسم در اروپا، به میزان سود و زیان زنان از این جریان میپردازد.
او در پایان مینویسد: «زنان را نمیتوان برندگان سیستم اقتصاد بازار آزاد نئولیبرالیستی قلمداد کرد، اما نمیتوان بر بازندگی / باخت مطلق آنان نیز حکم داد. زنان اکنون، به رغم بر دوش کشیدن تبعیضهای جنسیتی و اجتماعی، در مقایسه با گذشته، برگهای برنده بیشتری برای رهایی از سلطه سختجان پدرسالاری و مبارزه برای کسب حقوق اجتماعی برابر در دست دارند.»
«تکنولوژیهای نوین و سرنوشت بشر» نوشته شهیندخت خوارزمی، پژوهشگر و مترجم؛ «نگاهی به سیاست خاورمیانهای روسیه» نوشته الهه کولایی، استاد مطالعات منطقهای دانشگاه تهران و نماینده پیشین مجلس؛ و «افزایش مشارکت سیاسی زنان، فرصتی برای پیشرفت زنان در ایران» نوشته زهرا نژادبهرام، فعال حوزه زنان، از دیگر مقالات بخش اجتماعی شماره تازه نشریه نگاه نو است.
نژاد بهرام در مقاله خود به «ضرورت و نقاط قوت مشارکت سیاسی زنان»، «تجارب سایر کشورها در زمینه مشارکت سیاسی زنان» و همچنین «گزارش سازمان ملل از شکاف جنسیتی ایران» پرداخته است.
او مینویسد: «در طول چهار دهه گذشته، زنان همیشه خواستار مشارکت سیاسی بودهاند، ولی حاصل مشارکت آنان سهمی در حدود ۳ درصد در پارلمان و ۲ درصد در مدیریتهای ارشد بوده است.» این فعال زنان بر افزایش میزان فساد در کشورهایی که زنان مشارکت سیاسی کمتری دارند، اشاره تاکید میکند که «مشارکت سیاسی زنان به سالمسازی فضای سیاسی کشور کمک میکند.»
از دیگر مقالههای خواندنی این بخش، مقاله «مدیریت زنان و هشت نکته» است که آذر تشکر، جامعهشناس ساکن تهران آن را نوشته است.
تشکر نیز به تبعیضهای جامعه ایران علیه مدیریت زنان اشاره میکند و در بخشی از این مقاله مینویسد: «واقعیت آن است که جامعه در برابر زنانی که در موقعیت تصمیمگیری قرار گرفتهاند، به شکل خاص و متفاوت با مردان برخورد میکند و زنان مدیر مانند مردان مدیر موقعیتهای مشابهی را تجربه نمیکنند.»
او تاکید میکند که «قاطعیت» مدیران مرد در ایران تمجید میشود، اما این «قاطعیت» اگر از سوی مدیران زن باشد «به خشونت تعبیر میشود.»
نویسنده مقاله همچنین به تحصیلات عالی دختران و زنان ایرانی اشاره میکند که در دهههای اخیر رشد داشته، و مینویسد: «تحصیلات عالی لزوما به معنی تصمیمگیری بهتر نیست. تجربه و قرار گرفتن در موقعیتهای پیچیده که توان جسمی و روحی زیادی میخواهند نقش مهمتری ایفا میکنند» و به همین دلیل، «باید به زنان فرصت داد که هر روز، بیش از پیش، در موقعیت تصمیمگیری قرار بگیرند.»
معصومه قاراخانی، عضو هیأت علمی دانشگاه علامه طباطبایی نیز در مقاله «سیاست اجتماعی برای زنان، بازدارنده یا رهاییبخش؟» در نقد سیاستهای ضدزن در سالهای اخیر در ایران مینویسد: «بازگشت به سیاستهای مهجوری مانند کودکهمسری، چندهمسری و خانهنشین کردن زنان و نشنیدن مطالبات روزآمد و متنوع آنان، نه تنها ناهمسو با آگاهی روبهرشد زن ایرانی و مغایر با حقوق شهروندی جهانی است، بلکه غیرعقلانی و غیرممکن است.»
همچنین در مقاله دیگری با عنوان «جنسیت و قابلیتهای مدیریت / رهبری زنان» تاکید شده که «زنان توانایی تفکر استراتژیک بالایی نسبت به مردان دارند.»
«نه به خشونت علیه زنان» نوشته آوا نصیری، دانشآموخته میکروبیولوژی، نیز آخرین مقاله این بخش است. نویسنده این مقاله که با سازمان پزشکان بدون مرز همکاری دارد، مینویسد: «خشونت علیه زنان، مانعی جدی بر سر راه دستیابی به تساوی، توسعه، صلح و تحقق حقوق بشر است.»
در بخش داستان و شعر نشریه نگاه نو، پس از یک ترجمه داستان از مژده دقیقی، نرگس قندیلزاده، مترجم، در مطلبی با عنوان «شعر زنان عرب» اشعاری را از چند شاعر زن عرب ترجمه کرده است.
یکی از این اشعار، شعری از سعاد الصباح، شاعر زن کویتی است:
«میخواهم زنی باشم
با همه میزانها و معیارهای زنانگی
ولی نه دادگاهی مییابم که حرفم را بشنود
نه قاضیای که شهادتم را بپذیرد.»