انجام تست باکرگی در مراکز درمانی سوئد، هدیه فرهنگ مردسالار به جامعه مدرن

مرمر مشفقی

None

فمینیسم روزمره: در برنامه تلویزیونی کالا فاکتا از شبکه چهار سوئد، گزارش افشاگرانه ای درباره انجام تست باکرگی در مراکز درمانی سوئد پخش شد که مخاطبان و سیاستمداران را وادار به واکنشهای شدید کرد. سارا، دختری عراقی و مسیحی شخصیت اصلی روایت است که برای امنیتش چهره اش پنهان و صدای دیگری رویش گذاشته شده است. سارا در سن ۱۱ سالگی از طرف خانواده به نامزدی پسرعمویش در میاید، در سن ۱۵ سالگی مادرش او را پیش زنی میبرد و سارا از همه جا بی خبر متوجه میشود آن زن قرار است بخش خصوصی بدنش را معاینه کند. با اینکه سارا مدام از مادرش خواهش میکند که این کار را نکند، اما مادر و آن زن به زور او را خوابانده و مورد معاینه قرار میدهند. سارا میگوید که بعد از این اتفاق چندین بار خودش را میشوید، حس چندش آور و حال بسیاری بدی داشته و این خاطره هنوز با اوست. این تنها یک مورد از صدها دختر نوجوان و جوان از خانواده های مهاجر در سوئد است.

گزارشگران این برنامه در جستجوی حقیقت تلخ این خشونت (انجام تست باکرگی) ، از سه هنرپیشه ایرانی میخواهند که با پنهان کردن دوربین مخفی در لباسهایشان از مراکز درمانی و نحوه برخورد پرستار و پزشک مربوطه با این موضوع فیلم برداری کنند. آنها سه مرکز درمانی نیمه خصوصی در مناطق معروف مهاجر نشین درسه شهر بزرگ مالمو، گوتنبرگ و استکهلم انتخاب میکنند. سناریو به این صورت بود که آیدا دختر جوان ۱۸ ساله ای است که عمه اش به همراه مترجم او را پیش دکتر میبرند تا تست بکارت بدهد. او قرار است به خواست خانواده با مردی از ایران ازدواج کند اما چون دو سال ساکن سوئد است خانواده داماد گواهی بکارت میخواهند. آیدا با رفتارش نشان میدهد که رضایت به ازدواج و معاینه ندارد و در دو درمانگاه حتی با عصبانیت از اتاق خارج میشود. اما نتیجه مراجعات به این مراکز درمانی در سه شهر مختلف این بود: پزشک این کار را انجام خواهد داد.

تست بکارت طبق قوانین بین الملل برابر با شکنجه، خشونت و تجاوز است. دولت سوئد کنوانسیون های رفع تبعیض علیه زنان و کنوانسیون حقوق کودک را امضا کرده و به آنها متعهد میباشد. در حوزه پزشکی و درمان نیز رضایت بیمار و مراجعه کننده در اولویت است. اما هیچکدام اینها از سوی پزشکان این گزارش رعایت نشده است. برنامه سازان این فیلم را به لیزل گرندهولتز از دیده بان حقوق بشر و کلودیا گارسیا مورنو از سازمان بهداشت جهانی نشان میدهند که هر دوی این افراد بسیار متعجب شدند وباور نداشتند که این اتفاق در سوئد، یکی از مدعیان حقوق بشر، افتاده باشد آنها مدام میگویند: سوئد قوانین را زیر پا گذاشته، سوئد زیر تمام تعهداتش زده و سوئد کنوانسیون های سازمان ملل را نقض کرده. اما باید دید چرا این پزشکان دست به چنین تخلف و رفتار غیر انسانی ، که طبق قوانین بین الملل مساوی با شکنجه و مصداق بارز خشونت علیه زنان است، میزنند؟ لازم به ذکر است یکی از بخشهایی که در سوئد به سمت خصوصی شدن رفته بخش درمان و سالمندان و بسیاری از سرمایه گذارانش از مهاجرین هستند. این مراکز درمانی بخصوص برای راحتی ارتباط برقرار کردن در مناطق مهاجر نشین بیشتر پرسنل هایشان از مهاجرین هستند. در این گزارش پزشکان بدون استثنا لهجه غیر سوئدی داشتند و آخرین پزشک حتی میگوید که خودش عراقی است. خیلی راحت قوانین را زیر پا میگذارند و مهمترین مسئله یعنی † رضایت بیمار† را در نظر نمیگیرند. چرا؟ چون در آن لحظه این پزشکان در چارچوب قوانین سوئد نیستند بلکه وارد قالب فرهنگی خودشان شده اند. فکر نمیکنند با این عمل مرتکب جرم میشوند بلکه فکر میکنند لطف میکنند چون با این فرهنگ آشنا هستند. در هر سه مورد مراجعه، پزشکان با خود دختر صحبت نمیکنند و تنها با عمه صحبت میکنند. یکی از پزشکان حتی برای اینکه خیال خانواده دختر را راحت تر کند پیشنهاد می دهد که میتواند برایش ترمیم کند و جای نگرانی نیست! این پزشکان به جای اینکه با همراهان دختر صحبت کنند و بهشان بفهمانند که کارشان غلط است خاطرنشان میکردند که مشکلی نیست هروقت دختر را راضی کردند که معاینه شود آنها انجام خواهند داد. این پزشکان متخلف تابعیت سوئد دارند اما هنوز در فرهنگ ناموسی خودشان مانده اند. یک پزشک بهتر از هرکسی از لحاظ علمی باید بداند که پرده بکارت وجود ندارد، و یک پزشک با هر پیشینه ای باید بداند که انجام دادن تست بکارت نقض حقوق بشر و حقوق بیمار است. اما متاسفانه پزشکان این گزارش وقتی در مقابل فرهنگ ناموس پرست و زن ستیز خودشان قرار میگیرند تابع و حامی اش میشوند. درواقع پزشکان غیرمتعهد که قوانین سوئد را زیر پا میگذارند و نظارت دولتی ضعیف موجب شده تا کشوری مثل سوئد با دولتی فمینیستی شاهد این خشونت و نقض حقوق بشر زنان باشد.

مسئول دیده بان حقوق بشر صریحا از دولت سوئد خواست که با نظارت بر بخش درمان و سختگیری در استخدام کارمندان در مقابل این اتفاق فجیع بایستد. اما این مشکل تنها با نظارت دولت و سختگیری حل نمیشود، زیرا حتی اگر پزشکان این کار را انجام ندهند خانواده ها با کمک دوست و آشنا این کار را به صورت غیر بهداشتی و غیر استاندارد انجام خواهند داد و به دلیل اطلاعات غلط باعث ضرب و جرح، آسیب های روانی و در مواقعی حتی قتل می شوند. در واقع در کنار نظارت بر بخشهای درمانی، لغو جواز پزشکی این پزشکان متخلف، و کنترل بر مناطق مهاجر نشین، دولت سوئد باید به صورت خیلی جدی به قضیه تغییر و تطبیق فرهنگ فکر کند. چیزی که بسیار زیاد در آن ضعف دارد. اینکه ۶۶ درصد پزشکان زنان اعلام کرده اند که تست بکارت را انجام میدهند خبر از یک فاجعه بزرگ در این کشور است. اگر اعمال سیاست پیوستگی فرهنگی درست انجام نشود این ارقام بالاتر میروند این احترام اضافه به † فرهنگ† مهاجرها لطمه های بسیار به حیثیت و چهره سوئد زده و میزند. بکارت و ازدواج های اجباری فرهنگ نیست، بی فرهنگی تمام عیار است و احترام لازم ندارد. یا به قول فمینیستهای لیبرال سوئد در واکنش به این افشاگری، تست باکرگی تجاوز و یک تلاش وحشیانه برای کنترل زندگی جنسی دختران است که در جامعه مدرن و سکولار سوئد جایگاهی ندارد.

اما این گزارش و موارد مشابه نشان میدهند که مردسالاری هنوز وجود دارد، و زنان هنوز ملک مرد محسوب میشوند و زندگی آنها حتی در خصوصی ترین مسائل باید تحت کنترل مردان و جامعه مردسالار باشد. و زن و مرد پرورش یافته در فرهنگ مردسالار حتی در جوامع مدرن نمیتوانند از ساختار مردسالاری بخاطر ریشه قوی که دارد، فاصله بگیرند برای همین جهان امروز بیش از هر زمان دیگری به فمینیسم احتیاج دارد.

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *