خشونت های قانونی ; پدران خاکستری و دختران مقتول / میرا

[تغییر برای برابری:->http://www.change4equality.net/spip.php?article1999] آمار روزنامه و خبرگزاریها هر روز تکان دهنده تر می شود و تآسف بار تر بی تفاوتی ماست به این آمار تکان دهنده . نجات دختری که توسط پدرش زنده به گور شده بود

قتل دختر اصفهانی با دستان پدرش برای حفظ آبرو – قتل دختر برای حفظ آبرو و حیثیت – سوظن انگیزه قتل زن جوان به دست همسرش . . . و آخرین مورد قتل دختر ۱۷ ساله به دست پدر، بخاطر ربوده شدن توسط داماد خانواده .

آنچه که بیش از هر چیز دیگری در پرونده آخر رخ می نماید،بی گناهی مقتول است که پدر و همه اعضای خانواده بر آن تآکید دارند. دختر خانواده بی گناه ترین فرد در این میانه است ،و در حالی می میرد که پدرش بدترین نوع مجازات را برای وی در نظر گرفته است .

او در حالی خفه می شده که تمامی اعضای خانواده این مرگ را به تماشا نشسته اند، و چقدر آدمها می توانند تهی شوند از همه اصول انسانی که خواهری دست خواهر را بگیرد و پدری پارچه ها را برگلوی دختر بپیچد دختری که به شهادت همه در آنچه روی داده است بی تقصیر بوده است ،و پدر خانواده برای حیثیت از دست رفته خانواده !!! نه به سراغ دامادی که دخترش را ربوده ،که می رود به سراغ دختر بی گناه و بی دفاع خود و فردا روز که با رضایت آزاد شود احتمالآ سرش را در محله و جامعه اش بالا می گیرد بابت کشتن دختر بی گناهی که تاوان همه تعصب ها و خطاهای مردان طایفه اش را داده ،و پدر راضی است و جامعه ایی که پدر نگون بخت را تا مرز قتل دختر هل داده راضی تر و شادمان تر .

صورت مسآله پاک شده و باید “هل هله” کرد که اینجا ایران است و هنوز در آن دختران را زنده به گور می کنند و بعد باز آن دختر را به دست همان پدر می سپارند.

آنچه در این قتل های ناموسی !! بیش از بیش رخ می نماید عدم اختیار دختر بر احساسات و عواطف خود است . از نظرخانواده و بخصوص پدران این دختران و زنان هیچ حقی ندارند، حق عاشقی که گناه بزرگیست این دختران حق زندگی ندارند و در بیشتر این پرونده ها قسمتی از جامعه با فشار بر خانواده قربانبان، آنان را در این به این راه سوق می دهند.

پدرانی که سیاه نیستند اما آنچه از آن با نام آبرو یاد می کنند آنان را به مسیری می برد که ناچارند برای حفظ شرافت و آبروی خانوادگی دختران خود را قربانی نگاه جامعه بیماری کنند که هنوز باور ندارد زن و دختر از همه آن حقوقی برخوردار است که به یک مرد در جامعه داده می شود.

جامعه ایی بیمار که در آن مادران این دختران هنوز بین دختران و پسرانشان در برخورد با آدمها و جامعه تفاوت قائل می شود، ثمره ایی جز این ندارد که پدرهای خاکستری این قصه ها دخترکان بی دفاع و بی گناه خود را به مسلخ ببرند.

درد این نیست که چرا فرزانه کشته شد، که خود قصه ایی دیگر است ،درد اینجاست که یک پدر تا کجا در یک جامعه بیمار به خود اجازه می دهد حق ولایت و سرپرستی را بر فرزندش روا دارد؟

اگر دیروز رویا از زیر خروارها خاک بیرون کشیده شد و زنده ماند (هر چند آن چند ساعت زنده به گور شدن برای تمام عمر می تواند رویا را درگیر بدترین کابوس های خود کند و به یک روانشناس چیره دست برای از یاد بردنم آنچه بر او گذشته احتیاج دارد) ،امروز فرزانه ۱۷ساله به جرم بی گناهی از حق حیات محرم گشته و جامعه بیمار اطرافش اگر تا دیروز از وی به بدترین عنوان نام می برد اکنون چون شهید از وی نام خواهد برد.

در این جامعه بیمار از زن دو تعریف میشود : زن باید یا فاحشه باشد یا قربانی . می تواند قربانی باشد که سالها زندگی سراسر عذاب را تحمل می کند و بچه هایی می زاید و بدون اعتراض زندگی می کندو احتمالا باید عیاشی ها همسر را تحمل کند و در بهترین حالت زندگیی ساده دارد و نباید سر بلند کند، ویا باید اعتراض کند خودش انتخاب کند و تصمیم بگیرد مالک واقعی جسم و روحش باشد، که در این صورت می شود فاحشه. آن تعریف کلاسیک فاحشه را از ذهنتان بیرون کنید این زن می تواند از نگاه جامعه بیمار فاحشه باشد ،شاید تنها به این دلیل ساده که نخواسته یک زندگی بی علاقه و سراسر نفرت را تحمل کند . این زن می تواند به دلایل بسیار ساده تر از این هم از نگاه جامعه بیمار اطرافش فاحشه باشد.

این می شود که ما بر قربانیان کشتارهای خانگی قربانیان بی صدای این قتل ها مویه می کنیم، چرا که این جامعه سهراب مرده را به سهراب زنده ترجیح می دهد بی اینکه در پی راه علاجی باشد نه برای آن پدران ،که خود باید تا پایان با کابوس قتل فرزندان زندگی کنند ، بلکه برای جامعه ایی بیمار که محصول آن می شوند پدران خاکستری.

پی نوشت :تعویق جراحی تومور مغزی بخاطر اجازه پدر :برای کوتاه کردن موی دختر اجازه در لازم بود. اینجاست که نه فقط برای جامعه بلکه برای قانونی که جان آدم ها را دستمایه عقدهای فروخورده خود می کند گریه کرد.

میرا

مطالب مرتبط

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *