گزارشی از بیست و سومین کنفرانس بنیاد پژوهش های زنان ایران


منبع: [نشریه پژواک->http://www.pezhvak.com/] – بعد از بیست و یک سال، شهر کمبریج ماساچوست دوباره میزبان کنفرانس سالانه بنیاد پژوهش های زنان ایران بود این بار در دانشگاه MIT. تم کنفرانس سه روزه ۱۵ تا ۱۷ ژوئن، «گفتمان دو نسل» بود و برنامه صبح روز جمعه، با آواز زیبایی از دلکش، با اجرایی دو صدایی از نسل اول و دوم آغاز شد. پیام کمیته محلی توسط لاله دوراندیش به فارسی و شیرین مظفری از نسل جوان به انگلیسی قرائت شد. پیام بسیار عامیانه بود و عمدتاً خوش آمد گویی. برخلاف کنفرانسهای سابق، اعضای کمیته محلی تجربه ای با بنیاد پژوهش های زنان ایران نداشته و این اولین کنفرانسی بود که خود شرکت می کردند. در قسمت اول برنامه، پرستو فروهر کتاب خود «بخوان به نام ایران» روایتی از پروانه و داریوش فروهر را اینچنین معرفی کرد. «نوشتن این کتاب برای من سخت ترین و همزمان مهمترین کار زندگیم بوده تا حافظه جمعی به روایت رسمی و دروغ ها محدود نشود.» خواندن قسمتهایی از کتاب، جو را بسیار احساساتی کرد.

مهمان غیرایرانی امسال کنفرانس، جودیت رجیستره متخصص در توسعه اقتصاد بین المللی، حقوق بشر و تساوی جنسی بود. او در مناطق جنگی و در تلاطم و کشورهای رو به رشد متعددی جون رواندا، سودان، آفریقای جنوبی و جمهوری دموکراتیک کنگو زندگی و کار کرده است. او در صحبت خود تحت عنوان «میراث تان چه می خواهید باشد؟» به نقش کلیدی زنان در توسعه جامعه ها اشاره کرد و گفت سئوال اصلی این است که هرکدام از ما زنان چکار می توانیم بکنیم تا تأثیر و عمق خودمان را روی جوامع در حال تغییر بگذاریم. تجربه او در کشورهایی مانند رواندا این بوده که زنان معمولاً درمورد خودشان فکر نمی کنند و همیشه به فکر تأثیر کارهایشان روی خانواده و جامعه هستند. چون تمرکز صحبت او بر جنبه اقتصادی بود سئوالهای متعددی در مورد نقش فرهنگ و سیاست شد. بنظر جودیت تلاش باید در بهتر کردن کیفیت زندگی باشد مستقل از فرهنگ هر کشوری.

در قسمت معرفی هنرمندان هنرهای تجسمی، شیرین مظفری که خود یکی از هنرمندان بود قطعه ای را در مورد نمایشگاه بسیار محدود امسال قرائت کرد. نمایشگاه امسال قرار بود با شرکت هر دو نسل برگزار شود و دیالوگ بین آنها در کارهایشان انعکاس یابد. از قرار هنرمندان انتخاب شده از نسل جوان، تغییر نظر داده و کارهایشان را ارائه نکرده اند. مشخص نیست که آیا از ترس بوده و یا دلیل دیگری. افسانه خلیل، شهره قنبری و صفورا رفیعی زاده دیگر هنرمندان شرکت کننده بودند که کارهای زیبایشان در سه روز کنفرانس در خارج از سالن به نمایش گذاشته شده بود. جایزه حامد شهیدیان در زمینه پژوهشهای فمینیسم انتقادی، امسال از طرف ناهید شهیدیان به ثریا فلاح و مری اُسبتی اعطاء شد. مقاله ثریا فلاح درباره بررسی شرایط زنان کرد در ایران و مقاله مری اُسبتی در مورد فروغ فرخزاد و سانسور، در کتاب بنیاد پژوهش های زنان ایران در سال آینده منتشر می شود. فیلم مستندی از شورا مکارمی در مورد کشتارهای سال ۶۷ پخش شد که تمرکزش دنبال کردن رد پای مادرش و کارهایی بود که او قبل از اعدام انجام داده بود.

و اما زن برگزیده امسال، دکتر فرزانه میلانی پروفسور و رئیس بخش خاورمیانه و زبانها و فرهنگ آسیای جنوبی در دانشگاه ویرجینیا بود و چه انتخاب به جایی! فرزانه میلانی یکی از پژوهشگران و صاحب نظران در ادبیات فارسی است. بیش از ۱۰۰ مقاله و دو کتاب به چاپ رسانده است و در نشریات معتبری چون نیویورک تایمز و واشنگتن پُست قلم زده است. برای معرفی ایشان ابتدا فیلمی به نمایش گذاشته شد که در آن سیمین بهبهانی، شهلا حائری، عباس میلانی و افراد خانواده اش در موردش سخن گفتند و سپس دخترش فرناز در مقاله ای به وصفش پرداخت که بیشتر روی مادر بودنش تکیه می کرد تا فرزانگی او در ادبیات!

برنامه روز جمعه با فیلم «ماه، خورشید، گل، بازی» ساخته کِلاس استریگل درباره حسین منصوری پسرخوانده فروغ فرخزاد به پایان رسید. فیلم بسیار طولانی بود ولی یک قسمت بسیار جالب داشت جایی که فرزانه میلانی می گوید که فروغ فرخزاد به یک اسطوره در ایران تبدیل شده و هر کسی و هر چیزی که به شکلی خود را آویزه او کند، توجه زیاد جلب کرده و بازار عرضه و فروش پیدا می کند.

برنامه هنری جمعه شب دو قسمت داشت؛ آواز شادی ابراهیمی با همراهی تار حامد طبخی و نمایش «چهره به چهره در آستانه فصلی سرد» به کارگردانی نیلوفر بیضائی و بازی بهرخ بابائی، نیلوفر بیژن زاده و یگانه طاهری، نمایش در مورد دو تن از مهمترین شخصیتهای زن ایرانی، طاهره قرۀ العین و فروغ فرخزاد بود. نمایش تنها با استفاده از فرم و بدون هیچ دکور، بخوبی توانست هم زمان ۱۸۰۰ و هم ۱۹۰۰ را به صحنه بیاورد وقتی قرۀ العین کشف حجاب کرد و فروغ احساسات و خواسته های زنانه اش را به شعر درآورد.

روز دوم کنفرانس طبق هر سال با پیام گلناز امین مسئول بنیاد پژوهش های زنان ایران آغاز شد. گلناز پیامش را با یاد زنان ارزشمندی که امسال از بین ما رفتند چون ستاره فرما فرمایان، سیمین دانشور و آذر درخشان شروع کرد. او همچنین اشاره کرد به مشکلاتی که امسال در برگزاری کنفرانس داشته اند، از قرار یکی از گروههای بزرگ ایرانی در بوستون که قصد حمایت و کمک به برگزاری کنفرانس را داشته، بعد از دیدن میزگرد مربوط به کشتارهای ۶۷ در لیست برنامه ها، بنیاد را سیاسی نامیده و کنفرانس را تحریم کرده است. بی دلیل نیست که تعداد شرکت کنندگان در کنفرانس کمتر از ۱۵۰ نفر بود و اکثراً از نقاط دیگر آمریکا، بجز بوستون و کمبریج!

سخنران اول روز شنبه شهرنوش پارسی پور بود نویسنده آثار بجاماندنی چون «زنان بدون مردان» و «طوبا و معنای شب». موضوع صحبت، «حجاب در ۵۰۰۰ سال گذشته در ایران» و استناد به اسطوره گیلگمش که بنظر شهرنوش می توان اولین نماد حجاب را در آن یافت که متعلق به آخرین دوره زن تباری و ابتدای مرد تباری بود.

بحث «تحول شخصیت های زن در داستان های نویسندگان زن در نیم قرن اخیر ایران» توسط فرنگیس حبیبی از فرانسه ایراد شد. فرنگیس حبیبی جامعه شناس و به مدت بیست سال در بخش فارسی رادیو بین المللی فرانسه روزنامه نگار بود. وی در حال حاضر مسئول چند انجمن فرهنگی و مددکاری به مهاجران است. برای تدوین مقاله، رمانهایی را استفاده کرده که جنجال انگیز بوده اند اما نه صرفاً عامه سپند.
برای مثال «دالان بهشت» نوشته نازی صفوی اگر چه به چاپ دوباره رسیده، ارزش تحلیلی ندارد. ۱۵ نویسنده و ۱۲۰ اثر امثال «سو و شون» (سیمین دانشور)، «مردان بدون زنان»، «طوبا و معنای شب» (شهرنوش پارسی پور)، «خانه ای در آسمان است» (گلی ترقی) و «سهم من» (پرینوش سمیعی) در تدوین این مقاله بکار برده شده اند. نکات مورد بررسی؛ تعداد پرسناژهای زن، فضاهای شرکت زنان، نوع فعالیت آنان، مطالبات، اندیشه های فمینیستی، کارهای خانگی، نوع الگو سازی(تابع الگوهای معمول جامعه یا الگوهای خود ساخته) و دید آنها به مسائل جنسی بوده است. آنچه در این رمانها مشترک ارزیابی شد ناخرسندی زنان است و تلاش آنان برای تقییر آن .
اگرچه تعداد مردان شرکت کننده در کنفرانسها هر سال کمتر می شود، امسال یکی از سخنرانان، دومینیک پرویز بروکشا استاد ادبیات تطبیقی در دانشگاه استانفورد بود. وی متخصص شعر است و در مورد کتاب مشترکی که با نسرین رحیمیه به نام «فروغ فرخزاد: شاعر ایران مدرن» بچاپ رسانده، صحبت کرد. تاکید او روی نقش اسطوره ای فروغ هم در داخل و هم خارج از ایران بر جوانان ایرانی بود و اینکه اشعار فروغ را پلی بین گذشته، حال و آینده اشان می بینند.

و اما آخرین برنامه روز شنبه، سنگینترین قسمت کنفرانس بود میزگردی با سرپرستی رویا برومند مدیر اجرایی بنیاد عبدالرحمن برومند که هدفش مستند کردن اعدامها و نقض حقوق بشر در جمهوری اسلامی است. شرکت کنندگان در میزگرد منیره برادران جامعه شناس و زندانی سیاسی در دهه ۶۰، شورا مُکارمی دارای دکترای مردم شناسی از دانشگاه مونترال و کِلر باهری که بخاطر بهائی بودن در بچگی پدرش به جوخه اعدام سپرده شده است و علیرغم شاگرد ممتاز بودنش، از گذراندن امتحان ورودی دانشگاه و حق داشتن پاسپورت محروم شده است. منیره در مورد سی سال سکوت عمیق و سرکوب بی پروای نزدیکان زندانیان سیاسی پرداخت. شورا به یادداشتهای پدربزرگش پرداخت که کشته شدن دو دخترش در زندانهای جمهوری اسلامی را فاش می کند که یکی از آنها مادر شورا بوده است. کِلر به داستان زندگیش پرداخت که چگونه به خاطر اعتقادات مذهبی، ترور و جنایت همواره سر در گریبان خودش و خانواده اش بوده که حتی جرأت عزاداری و گرفتن مراسم نداشتند. هدف این میزگرد اهمیت دادن به فاش حقیقت است. که به شکلی جرأت جامعه است.
برنامه هنری شنبه شب کنسرت زیبای سپیده رئیس سادات و نغمه فرهمند بود. سپیده با صدای زیبا و سه تار دلنوازش و نغمه با تنبک و دَف براستی حضار را به هیجان آوردند.

برنامه روز یکشنبه با صحبت نورا بیانی تحت عنوان «سرخ ها و سبزها: روایتی از پیوندها و گسست ها» آغاز شد که یکی از بهترین بحثهای کنفرانس بود. نورا اگر چه از لحاظ حرفه ای علومدان است و مشاور ارشد تحقیقاتی مرکز سرطان شناسی وابسته به دانشگاه برکلی، یکی از فعالین زنان در شمال کالیفرنیاست و با گروه فرهنگی کاوش و گروه زنان همکاری می کند. انگیزه بحث نورا جدلهای بین دو نسل بوده که در سالهای گذشته شاهد آن بوده ایم به شکلی رو درروی نسلی «رادیکال» در مقابل نسلی «رفرمیست». نوراابتدا به بازسازی فضای اختناق آمیز قبل از انقلاب ۵۷ پرداخت که هرگونه فعالیت سیاسی و دموکراتیک را غیرممکن می کرد و «انقلابی گری» و «رادیکالیسم» را دو مشخصه مبارزه سیاسی در آن زمان. از جمله نکات مهم صحبت نورا، روشن کردن نقش سن و موقعیت جغرافیایی در اختلاف های موجود میان فمینیست های ایرانی است. اینکه درون هر نسل، گرایش های متفاوت وجود دارد و اختلاف کنشگران را نمی توان به «داخل» و «خارج» استنتاج کرد. «چه بسا افرادی که در دو سوی اقیانوس زندگی می کنند تفاهم بیشتری دارند تا کسانی که در کنار هم زندگی می کنند.»

سخنران بعدی کنفرانس منیره کاظمی فارغ التحصیل رشته مهندسی در محیط زیست، وبلاگ نویس و فعال زنان در آلمان بود. او بحث جالبی در چهارچوب «تفاوت نسل ها و روند تغییر در جنبش زنان» ارائه داد. ابتدا به تعریف جنبش زنان و سه نسل که بنظرش تقسیم بندی درست تری است تا سه موج، پرداخت و بعد سعی در انطباق آن در ایران نمود. نسل اول را به سالهای پس از انقلاب مشروطه و انجمن مستقل زنان و پیدایش اولین مدرسه های دخترانه نسبت داد. و زنان وبلاگ نویس جوان ایرانی را که بدون خود سانسوری به نیازهای جنسی و فانتزی های خود پرداخته اند به نسل سوم فمینیستی نسبت داد که به پدیده بدن و سکسوالیته زنان توجه دارد. منیره با اشاره به نقش لازم مردان در جنبش زنان به طرح پیشنهاداتی پرداخت برای مقاومت در مقابل مشکلات میان فمینیستها عمدتاً پیش کسوتان و نسل جوان.

سوسن طهماسبی یکی از بنیانگذاران «کمپین یک میلیون امضاء» و از فعالین زنان در سالهای ۱۹۹۹ تا ۲۰۱۰ در ایران بوده و هم اکنون در آمریکا در ترویج حقوق زنان، صلح و امنیت در خاورمیانه و شمال آفریقا فعال است. وی در صحبت خود «شکاف های نسلی و جغرافیایی چالش های پیش روی جنبش زنان ایران»، چهار نسل فعال در جنبش زنان را با توجه به شاخص سنی و شاخص کاری یا رهبری تعریف کرد. نسل اول قبل از دهه ۳۰ بدنیا آمده اند (پیش کسوتان). نسل دوم در دهه ۴۰ تا ۵۰ بدنیا آمده اند نسل سوم در دهه ۵۰ بدنیا آمده اند و بعد از انقلاب و نسل چهارم ۱۸ تا ۲۲ سال دارند.رو در رویی و اختلافات این چهار نسل را از چالشهای درونی جنبش زنان نامید که باید به آنها توجه شود. نیاز به گفتمان و دیالوگ داریم و گردش اطلاعات.

گلاله شرفکندی بحث بسیار جالبی تحت عنوان «از زن کُرد پیشمرگ تا زن کُرد فعال مدنی» ارائه داد. وی در ابتدا اعلام کرد که عضو کمیته مرکزی حزب دمکرات است ولی برای تدوین این مقاله کار تحقیقی انجام داده و ابراز مواضع سازمانی نیست. او از متد پدیده شناسی استفاده کرده یعنی توصیف و نه توضیح و طریقه جمع آوری اطلاعاتش مصاحبه با گروههای سنی ۴۵ تا ۵۵ سال در خارج از کشور و ۳۰ تا ۴۰ سال در داخل کشور بوده است. گروه اول مصاحبه معتقدند محرکه در کردستان سیاست است و مسئله ملیتی و نه برابری جنسیتی. سازمانهای جدید زنان کُرد، امروز به برابری و هویت ملی معتقدند و عدالت و تا بحال دو کنفرانس برگزار کرده اند. اولی در سلیمانیه با شرکت ۳۵۰ نفر و دومی در استکهلم با شرکت ۲۵۰ نفر.

و اما سخنران آخر کنفرانس فریبا پارسا که دکترای علوم سیاسی را از دانشگاه دانمارک دریافت کرده بحث ساده گرایانه ای در رابطه با دمکراسی و زنان ارائه داد. اینکه زنان قابلیت رهبری جنبش دمکراتیک را دارند چرا که بیش از دو سوم جمعیت ایران جوانان هستند و نیمی از آنان زنان و اینکه اکثر دانشجویان در ایران زنان هستند. وی بدون در نظر گرفتن شرایط فعلی زنان در ایران با طرح ایجاد یک شبکه جهانی زنان برای ایجاد دمکراسی، پیش بینی کرد که ما از یک انقلاب اسلامی به سوی انقلاب زنان حرکت می کنیم!
کنفرانس طبق روند هر ساله با ارزیابی، انتقادات و پیشنهادات به پایان رسید. برنامه های کنفرانس امسال پربار بود و جای تاسف است که تعداد شرکت کنندگان آنقدر کم. به امید اینکه زنان و مردان علاقمند به آزادی و برابری در کنفرانس سال آینده که در شهر کُلن آلمان برگزار خواهد شد، فعالانه و خلاقانه شرکت کنند.

مطالب مرتبط

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *