آدرین ریچ؛ شاعر اقلیت‌ها، تبعیض های جنسی، جنسیتی و نژادی

آدرین ریچ شاعر، نویسنده، منتقد، فمینیست و فعال سیاسی آمریکایی روز ۲۷ مارس در هشتاد و دو سالگی در گذشت. او بیش از سی دفتر شعر سروده بود که به زبان‌های مختلف ترجمه شده‌اند و هفت کتاب نیز در خصوص مسائل زنان، نقش هنر در اجتماع و هنر متعهد نوشت. ریچ در سال ۱۹۲۹ در بالتیمور در ایالت مریلند به دنیا آمد و یکی از تاثیرگذارترین شاعران جهان در نیمه دوم قرن بیستم به شمار می رفت.

مدت‌های مدیدی است که برخی منتقدان از مرگ شعر می‌گویند، اما باورش نباید دشوار باشد که در گذشته‌های نه چندان دور، شاعران نقشی کلیدی در فرهنگ و زندگی سیاسی مردم داشتند. حتی کسانی که اهل کتاب نبودند، نام تی.اس. الیوت یا رابرت فراست را شنیده بودند و اشعار کسانی نظیر رابرت لاول درباره جنگ ویتنام و حقوق شهروندی سیاه‌پوستان بر تعداد تظاهرکنندگان در خیابان‌های آمریکا در دهه شصت میلادی تاثیرگذار بود. منتقدان ادبی، آدرین ریچ را نیز متعلق به همین نسل از شاعران می دانند و بر این باورند که با آن که اشعارش به شدت تاثیرگرفته از شرایط اجتماعی و سیاسی زمان خودش بود، قدیمی و کهنه نمی شوند.

برنده جایزه کتاب ملی آمریکا و جوایز دیگرموضوعات مرتبطگزیده ها، کتاب و ادبیات در سال ۱۹۵۱، آدرین ۲۱ ساله نخستین دفتر شعرش با نام «تغییری در جهان» را برای انتشارات دانشگاه ییل فرستاد و دابلیو. اچ. اودن کتاب او را برای انتشار در سری شاعران جوان ییل انتخاب کرد و برای آن پیش‌گفتار نوشت.

به این ترتیب زندگی شاعرانه ریچ آغاز شد. بورسی تحصیلی از طرف دانشگاه ییل و بعدتر بورسیه گوگنهایم را دریافت کرد و با حل شدن مشکلات مالی تمام تمرکزش را بر اشعارش گذاشت.

او در سال ۱۹۷۴ برنده جایزه کتاب ملی آمریکا شد و در طول دوران کاری‌اش تقریبا اغلب نشان‌ها و افتخارات فرهنگی ایالات متحده از جمله دکترای افتخاری دانشگاه هاروارد را دریافت کرد.

پیش‌قراول فمینیسممنتقدان ادبی می گویند آنچه ریچ در دوران کاری خود در مقام شاعر ساخت، نشان می‌دهد که شعر می‌تواند تنها به زیبا‌یی ‌و احساسات شخصی محدود نباشد، شعر می‌تواند از مشکلات روز جامعه با خوانندگان پرشمارش بگوید، هر چند همواره خطر این وجود دارد که چنین شعری بدل به شعار، خطبه یا جزوه شود (ریچ کتاب شعری هم با عنوان «جزوات» دارد).

مشکلات و بی‌عدالتی‌های اجتماعی ـ تبعیض نژادی، جنسیتی، جنسی و طبقاتی، به علاوه مسئله جنگ و تبعات آن از محورهای ثابت اشعار او هستند. او توانست بی‌آنکه اسیر کلیشه اشعار سیاسی شود، سئوالاتش را در اشعارش مطرح کند، سئوالاتی که قرار نیست خودش هم جواب آن‌ها را بداند؛ چنانچه خودش در «مهاجران آتی لطفا توجه کنند» می‌گوید:

در به خودی خود

هیچ وعده‌ای نمی‌دهد

تنها یک در است.

اراده به تغییر”اشعار ریچ تصویر واضح و روشنی از وضعیت زن آمریکایی در دهه ۵۰ می‌دهند. درک این که چرا زن خانه دار طبقه متوسط تحصیل‌کرده در جامعه امریکا در دهه ۵۰ بسیار متاصل بوده در اشعار ریچ روشن تر است تا در تئوری‌هایی که همان سال‌ها به شکل هم‌زمان نوشته می‌شدند”
منتقدان، اراده به تغییر را یکی از مهم‌ترین وجه تمایزهای آدرین ریچ از بسیاری از شاعران معاصر آمریکایی می دانند. او در جوانی نقشی را که جامعه به او به عنوان یک دختر طبقه متوسط غیر همجنس‌خواه تحمیل می‌کرد، پذیرفت؛ دختری مسئولیت پذیر برای پدرش بود و بعد بدل شد به زنی وظیفه‌شناس برای همسرش و مادر دلسوز برای سه فرزند پسر، و در قلمرو مشخص جنسیت، نسل و طبقه خودش بدل به یکی از بهترین شاعران آمریکایی شد.

اما در میانسالی (در اواسط دهه هفتاد میلادی) ریچ تصمیم گرفت که بسیاری از این مرزها را در هم بشکند. او که در ۲۴ سالگی با یکی از استادان اقتصاد دانشگاه هاروارد ازدواج کرده بود، پس از ۲۳ سال زندگی مشترک تصمیم گرفت از او جدا شود. در سال‌های پایانی زندگی مشترک‌شان ریچ به گروه‌های چپ سیاسی پیوسته بود و عضوی به شدت فعال بود و همین امر سبب شد تا بین او و همسرش اختلافات بسیاری به وجود بیاید که در نهایت منجر به جدایی آن‌ها شد و همسرش نیز چندین ماه بعد از جدایی‌شان به جنگلی رفت و با شلیک گلوله به سرش به زندگی خود پایان داد.

اما آدرین ریچ پس از جدایی از همسرش رابطه‌ای طولانی مدت را با میشل کلیف، نویسنده و ویراستار زن جامائیکایی آغاز کرد. رابطه‌ای که تا پایان زندگی ریچ پابرجا ماند.

آدرین ریچ پس از آشنایی‌اش با میشل کلیف، کتاب «بیست و یک شعر عاشقانه» را منتشر کرد که ادای دین‌اش به این عشق بود:

«هر چه بین ما اتفاق بیفتد، تن تو

در تن من حلول خواهد کردـ لطیف، ظریف

عشق‌بازی تو، مثل ساقه نیمچه پیچ‌خورده‌ای

سرخسی جوان و پیچان

که خورشید تازه آن را شسته است.»

برای مردگانخواب دیدم که به تو تلفن کرده‌ام

تا بگویم: با خودت مهربان‌تر باش

اما مریض بودی و تلفن را جواب ندادی

*

پس‌مانده عشق من این گونه صرف می‌شود

که سعی کنم تو را از خودت نجات دهم

*

همیشه از پس‌مانده‌ی انرژی حیرت کرده‌ام

آنچنان که آب،

مدت‌ها پس از توقف باران

همچنان از تپه به پایین می دود

*

یا همچون آتشی که می‌خواهی از آن دل بکنی و به تخت بروی

اما نمی‌توانی تکان بخوری

آتشی که می سوزد اما خاموش نمی شود

حالا که مدت‌ها پس از نیمه شب، هنوز همان‌جا نشسته ای،

آرزو می کنی که زبانه کشیدن و مرگ این ذغال های سرخ

کاش این همه بی حد و شگفت نبود
تبلور این رابطه همجنس‌خواهانه در اشعار ریچ در زمانی بود که در فرانسه و آمریکا زنان فمینیست مبارزه خودشان را آغاز کرده بودند و در تئوری فمینیستی تازه ردپایی از عشق همجنس‌خواهانه دیده می‌شد؛ آدرین ریچ همپای تئوری همجنس‌خواهی فمینیستی، تاریخ ادبیات آمریکا را مملو از اشعاری با این تم ‌کرد.

او در سال ۱۹۸۰ نیز مقاله‌ای منتشر کرد که «غیر‌همجنس‌خواهی اجباری و حیات همجنس‌خواهی زنانه» نام داشت و در آن از الزام شکستن تابوهایی گفت که جامعه مردسالار برای سال‌ها به زنان تحمیل کرده بود، در واقع ریچ می‌گفت که تمایل به جنس مخالف تمایلی اکتسابی است که جامعه مردسالار زنان را برای آن تربیت می‌کند، ایده‌ای که بعدتر توسط نظریه پردازان فمینیست بسط پیدا کرد.

آدرین ریچ گذشته از این تجربه، مادر نیز بود. او هنوز سی سال نداشت که سه پسر به دنیا آورده بود. تجربه‌ای که به اشعار موفق دفتر «تصاویری از عروس خانواده» منتج شد. ریچ علاوه بر «زن» و «هم‌جنس‌خواه» بودن، «یهودی» نیز بود ودر نتیجه مفهوم اقلیت در اشعار او اهمیت بسیاری داشت.

اشعار ریچ تصویر واضح و روشنی از وضعیت زن آمریکایی در دهه ۵۰ می‌دهند. درک این که چرا زن خانه دار طبقه متوسط تحصیل‌کرده در جامعه امریکا در دهه ۵۰ بسیار متاصل بوده در اشعار ریچ روشن تر است تا در تئوری‌هایی که همان سال‌ها به شکل هم‌زمان نوشته می‌شدند.

فعالیت‌های سیاسی و مخالفت با جنگآدرین ریچ در سال‌های دهه شصت میلادی همراه با جنبش آزادی‌خواهی زنان در آمریکا جذب گروه‌های صلح‌طلب مخالف با جنگ ویتنام و مدافعان حقوق شهروندی سیاه‌پوستان نیز شده بود از آن زمان سیاست بخشی مهمی از زندگی شخصی و حرفه‌ای او شد. او در کتابی با عنوان «مدرسه‌ای میان خرابه‌ها» اشعار خود را که بین سال‌های ۲۰۰۰ تا ۲۰۰۴ سروده بود منتشر کرد.

در تابستان سال ۲۰۰۱ (سالی که حملات یازده سپتامبر اتفاق افتاد) آدرین ریچ متوجه وضعیت دشوار شهروندان شهرهایی نظیر بغداد، بیت‌الحم و کابل شد و خواندن شعرهای محمود درویش، شاعر مطرح فلسطینی، را آغاز کرد. در نتیجه اشعار این کتاب همگی تحت تاثیر این مطالعات نوشته شده‌اند. «مدرسه‌ای میان خرابه‌ها» جایزه حلقه منتقدان آمریکایی را برای ریچ به همراه آورد. این کتاب در شهر مشخصی اتفاق نمی‌افتد، بلکه تنها مشخص است که در منطقه‌ای جنگ‌زده است و در آن بچه‌ها و معلم‌ها در فضای رعب و وحشت به سر می‌برند.

ریچ در گفت و گویی در سال ۲۰۰۵ با روزنامه سان‌فرانسیسکو کرونیکلز، گفت که از تبعات یازده سپتامبر این بود که ابزاری شد برای سرکوب مخالفان، فعالان و مهاجران و خارجی‌ها؛ اتفاقی که تنها فضای رعب و وحشت به وجود آورد و جنگ افروزی کرد.

او در سال ۱۹۹۷ مدال ملی هنر را نیز بنا به دلایل اخلاقی قبول نکرد. این مدال از سوی ریاست جمهوری وقت ایالات متحده، بیل کلینتون، به ریچ داده می‌شد که ریچ اعلام کرد از دولتی که سیاست‌های تبعیض اقلیتی در قبال شهروندانش دارد، مدالی دریافت نخواهد کرد.

اعتقاد به برابری انسان‌ها با هر جنسیت و نژاد در زندگی ریچ وجود داشت و به شکلی بی‌نظیر راه خودش را به اشعار ریچ نیز باز کرد. از جنبش رهایی بخشی زنان در دهه شصت تا مخالفت با اقدام آمریکا درحمله به عراق همگی دستمایه اشعار شخصی و ماندگار ادرین ریچ هستند.

http://www.bbc.co.uk/persian/arts/2012/03/120331_l41_adrienne_aich_obituary.shtml

مطالب مرتبط

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *