شنبه ۴ دی ماه ١٣٩٠مهدویان (مادر حسام ترمسی) و دخترش مریم نجفی برای اطلاع از نتیجه دادگاه بدوی، به شعبه ٢۶ دادگاه انقلاب احضار شدند. قاضی پرونده، ژیلا مهدویان را به ۵ سال حبس تعزیری و دختر ایشان مریم نجفی را به ٢ سال حبس شامل تحمل یک سال و نیم حبس تعلیقی برای مدت ۵ سال و ۶ ماه حبس تعزیری محکوم کرد.
دادگاه آنها در ٩ آذر ١٣٩٠ با ریاست قاضی پیرعباسی برگزار شده بود. لازم به توضیح است این دو نفر در تاریخ هفده مهر ١٣٨٩ و در منزل دستگیر شده بودند.
خانم مهدویان با تحمل ۵٠ روز حبس با وثیقه ٢٠ میلیون تومانی آزاد و دختر وی نیز پس از ١٣ روز حبس با فیش حقوقی آزاد شده بود.
قاضی پرونده، ژیلا مهدویان را با هفت اتهام شامل: ارایه گزارش به شبکه های خارجی، شرکت در اغتشاشات، اقدام علیه امنیت ملی، شرکت در گروه مادران عزادار، قصد خروج غیرقانونی از کشور، ارایه گزارش علیه جمهوری اسلامی در دادگاه های آلمان و داشتن ماژیک سبز و قرمز به منظور شعار نویسی و خانم مریم نجفی را با دو اتهام شامل: اقدام علیه امنیت ملی و قصد خروج غیرقانونی از کشور محاکمه کرد.
هم چنین در همان روز، دادگاه رسیدگی به پرونده منصوره بهکیش، جهت بررسی دو اتهام ” تبلیغ علیه نظام” و ” ایجاد اجتماع و تبانی برای بر هم زدن امنیت ملی از طریق تشکیل گروه مادران عزادار” در شعبه ١۵ به ریاست قاضی صلواتی برگزار شد.
لازم به ذکر است، کلیه اتهامات وارده توسط نامبرده رد شد و وکیل ایشان قرار است تا روز شنبه ۱۰ دی ماه لایحه حمایت را به دادگاه تحویل دهد.
در دادگاه منصوره بهکیش چه گذشت!
دادگاه نامبرده ساعت ١٠ صبح چهارم دی ماه ١٣٩٠ در شعبه ١۵ دادگاه انقلاب واقع در خیابان معلم تهران به ریاست قاضی صلواتی در حضور نماینده دادستان به نام نوری برگزار شد و تا ساعت ١٢ به طول انجامید. منصوره بهکیش به اتفاق وکیل اش در دادگاه حاضر شد.
برخورد قاضی و نماینده دادستان بسیار بد گزارش شده است. قاضی اتهام های وارده را به دلیل حضور ایشان در پارک لاله و دیدار و دلجویی از مادران داغدار و حضور در گورستانها و برنامه ریزی آموزشی و مستندسازی برای گروه مادران عزادار ذکر کرده است.
منصوره بهکیش اظهار داشت: ” من هیچ یک از اتهام های وارده را نمیپذیرم زیرا مادران عزادار یک جریان خودجوش بوده است که پس از کشتار
خیابانی انسان های بی دفاع که برای ساده ترین حقوق خود دست به اعتراض زده بودند، ایجاد شد.” او پذیرفت که با مادران همدردی کرده است و این دلجویی را جزو حقوق شهروندی هر انسانی می داند که هیچ مقامی نمی تواند این حق را از او یا دیگری بگیرد یا فرد را به این دلیل مجرم قلمداد کند.
او همچنین گفت: ” من درد کشیده ام زیرا شما شش تن از خانواده ام را کشته اید و درد انسان های دردمند را درد خود می دانم. شما به جای اینکه مرهمی بر زخم های ما خانواده ها بگذارید، هر روز داغ ما را تازه می کنید و پس از این همه
سال نه تنها هیچ پاسخی بر چرایی و چگونگی کشتارهای عزیزانمان نداده اید، به اشکال مختلف ما و تمامی خانواده ها را مورد اذیت و آزار قرار میدهید”.
قاضی در پاسخ گفت: ” مگر من آنها را کشته ام، برو یقه آنهایی را بگیر که خواهر و برادرانت را کشته اند. این پرونده ربطی به خانواده تو ندارد”.