دامنه خشونت علیه زنان در ایران از اعمال خشونت جسمی و روانی تا جنسی و امنیتی و فرهنگی روز به روز وسعت و شتاب بیشتری می یابد به حدی که حجم اخبار منتشره در باب خشونت علیه زنان از دایره اخبار ممنوع و مصلحتی هم فراتر رفته است.
در کنار اعمال سرکوب و بازداشت روز افزون زنان و مردان اعم از شهروندان عادی یا فعالان اجتماعی و سیاسی، ایجاد نگرانی و ناامنی شهروندان با سایه سنگین حضور و ورود پلیسی و امنیتی بر مکان های خصوصی و عمومی، اعمال مجدد سیاست های دهه ۶۰ مانند تفکیک جنسیتی، کنترل پوشش دانشجویان و ایجاد دانشگاه های تک جنسیتی و اعمال سهمیه بندی و بومی گزینی جنسیتی، چند واقعه دردناک اخیر در باب تجاوزهای گروهی علیه زنان، اوج زن ستیزی و بی مسئولیتی مقامات نظامی و امنیتی و قضایی ایران را به نمایش گذاشت.
تجاوز پدیده ای تازه نیست، نه در کشور ما و نه سایر کشورهای جهان. همان طور که فمنیست ها و جنبش های ضد تجاوز در جهان نشان داده اند، این پدیده از ویژگی های جامعه مردسالار است که فرادستی مذکر را در فرایندی خشونت بار و مرعوب کننده علیه فرودستان، به ویژه زنان و نگه داشتن آنان در موقعیت ارعاب، ترویج می دهد. تجاوز، پدیده ای مردانه است اما نه بدان معنا که همه مردان متجاوز هستند. مخاطبان متجاوزان عمدتا زنان هستند اما نه بدان معنا که مردان در معرض تجاوز قرار نمی گیرند. تجاوز، اعمال سلطه، کنترل و اعمال قدرت در جامعه ای خشن و مردسالار است و در مناسبات سیاسی هم به کار گرفته می شود و قربانی می گیرد. تجاوز به تحریک جنسی متجاوز نیز ربطی ندارد و از کودک و نوجوان و مسن، غریبه و محارم را در بر می گیرد.
آنچه مسئله تجاوز را ویژه ی جامعه ایران می کند، شکست برنامه های حاکمیت ایران است که سعی داشت و دارد با اعمال رفتار کنترلی و خشونت آمیز علیه زنان؛ با ترویج ریاکاری و پنهان کاری، جامعه ای اسلامی/ ارزشی/ اخلاقی و خالی از خشونت را به نمایش عمومی بگذارد. حال آنکه اخبار تجاوز و خشونت جنسی – چه هماهنگ و چه سرریز شده – واقعیت را آشکار کرده است. تاسف بارتر آنکه در جایی که با فقدان مکانیزم های حمایتی و بازدارنده از تجاوز و خشونت علیه زنان و کودکان رو به رو هستیم؛ پلیس و دستگاه قضایی به ترویج و تشویق خشونت می پردازند، دیگر دستگاه های حکومتی به جای همدردی با قربانیان خشونت و تجاوز و به جای مسئولیت پذیری در رشد و بروز آسیب های اجتماعی، قربانی را گناهکار می خوانند و سعی دارند بر وحشت زنان در عرصه عمومی و حتی خصوصی بیفزایند و زمینه حذف زنان را ازعرصه اجتماعی و مبارزات اجتماعی فراهم کنند.
براستی در فقدان سیستم های حمایتی و بازدارنده، قربانیانی که به رغم میل باطنی شان به بازگویی فرایند دردناک تجاوز می پردازند و یا از متجاوزان شکایت می کنند، شجاعتی ستودنی دارند. از همین روی با اقدام شجاعانه خود، از همگان می طلبند که در همراهی و همدردی با قربانیان تجاوز و عدم سکوت نسبت به ترویج بیشتر خشونت احساس مسئولیت کنند.
اخبار سایت های رسمی از تجاوز گروهی به زنان و گاه منجر به قتل زنان در استان های اصفهان (تجاوز ۱۴ مرد به ۱۰ زن)، گلستان( تجاوز ۴ مرد به پزشک روستا و تجاوز منجر به قتل دختری توسط دو مرد) و خراسان خبرمی دهند و خبرها همچنان ادامه دارد.
در پی تجاوز گروهی به زنی در اراضی اطراف روستای قوژد از توابع بخش مرکزی شهرستان کاشمر؛ دادستان شهرستان کاشمر حتی پس از رسانه ای شدن خبر پاسخ دقیقی برای عدم پی گیری نداد و تنها اذعان داشت که «دادگاه کیفری همان شهری که پرونده تجاوزش رسانهای شده دهها مورد از این پروندهها در حال رسیدگی دارد.» و اگر اخبار تجاوز گروهی به زنان در خمینی شهر اصفهان منتشر نمی شد و امام جمعه کاشمر لب به اعتراض به نقش دستگاه قضایی و انتظامی نمی گشود، اکنون به دلیل این که پرونده شاکی خصوصی نداشت یا شاکی آن جرئت شکایت نداشت همه متهمان آزاد بودند.
در حمله و تجاوز نظام یافته و گروهی به زنان در یکی از باغ های خمینی شهر اصفهان، در حالی که اهالی خمینی شهر ضمن تجمع در برابر دادگستری این شهرستان خواستار پی گیری و برخورد جدی با این افراد شدند، مسئولان قضائی نه تنها سکوت کردند بلکه حتی کوشیدند کلیشه مردسالارانه ی«قربانی گناهکار است» را متوجه زنان شاکی، قربانی و خشونت دیده کنند. موضع گیری رسمی پلیس و امام جمعه اصفهان مقصر جلوه دادن زنان به دلیل نوع پوشش شان بود. امام جمعه خمینیشهر گفت:«آنها هم که مورد تجاوز قرار گرفتهاند آدمهای علیهالسلامی نبودهاند.»حتی رییس آگاهی اصفهان که خود مسئول امنیت شهروندان است اعلام کرد «اگر در این حادثه خانمها حداقل حجاب را در باغ رعایت کرده بودند، شاید مورد آزار و اذیت قرار نمیگرفتند.» اما دراین باره که چرا پلیس به رغم اطلاع از ماجرا، ۴۵ دقیقه بعد در محل حاضر شد توضیح نمی دهد، مشابه همین صحبت را یکی از مسئولان دانشگاه مشهد در پی تجاوز و ضرب وشتم یکی از دختران دانشجو دانشگاه مشهد مطرح کرده بود و به جای تاکید برقصور حراست دانشگاه گفته بود:«یک دختر باید حجابش را رعایت کند تا در امنیت به سر برد و چنین مشکلاتی رخ ندهد.»
این ادعا ناشی از تفکری است که هرگونه مسئولیت مردان را در رفتار جنسی از آنان سلب و آنان را موجوداتی تصور می کند دارای شهوتی کنترل ناپذیر که تابع هیچ اخلاقیاتی نیستند، رضایت یا عدم رضایت طرف مقابل برایشان کمترین اهمیتی ندارد؛ تنها راه پیشگیری از چنین اتفاقات عدم تحریک آقایان است و مسئولیت آن هم بر زنان است؛ حتی اگر ناگهان در خواب در خانه شان مردی به آنان حمله کند چون حجاب نداشته اند مسئولند. موارد تجاوز در سالهای گذشته نیز نشان می دهد که زنان با هر پوششی حتی چادر مورد تجاوز قرار گرفته اند. این آقایان عاری از حس همدردی، با این اظهارنظرها و با قساوت تمام نمک به زخم قربانیان می پاشند و فرهنگ تجاوز را تشویق می کنند. بدینگونه، تجاوز نه به عنوان جنایت بلکه بخشی از طیف طبیعی رفتار جنسی مردانه ترسیم می شود.
تجاوز و خشونت جنسی ابعاد دیگری نیز دارد. سالیان درازی است که گزارش ها و شهادت های زیادی، هرچند به سختی، از اعمال خشونت و شکنجه های جسمی و جنسی و روانی علیه زندانیان سیاسی اعم از زن و مرد، در بسیاری از زندان های شهرهای ایران – به ویژه پس از خروج زندانی از ایران- منتشر شده، می شود و بسیاری نیز همچنان ناگفته مانده است. تجاوز گاه به عنوای یک حربه سیستماتیک برای ارعاب به کار می رود. خشونت جنسی و جنسیتی نه تنها زنان که مردان را هم هدف قرار می دهد. فاجعه کهریزک، برخورد با دانشجویان کوی در زیرزمین ساختمان وزارت کشور نمونه هایی علنی شده از این دست اتفاقات بودند. بسیاری از جوانان – اعم از دختر و پسر – که در اعتراضات دو سال گذشنه بازداشت شده اند به ویژه آنان که شناخته شده نیستند و از دایره حمایتی کمتری برخوردارند روایت های دردناکی از این ماجرا دارند. بسیاری از آنان تاکنون یا وحشت از بازگویی داشته اند و یا چنان از نظر روانی به هم ریخته اند که نیازمند گذشت زمان برای شرح واقعه هستند و یا اساسا حتی به خاطر ترس از عواقب آن از افشای این نوع خشونت وحشت دارند. انتشار شهادتنامه های گوناگون درسایت های حقوق بشری، همچنین ویدئویی در سایت کمپین بین المللی حقوق بشر ایران و شهادت نامه دختری ۲۲ ساله از آنچه بر او رفته است، نمونه ای از این دست فجایع را نشان می دهد.
*
اعمال خشونت پلیسی بر زنان، نمادهای عمومی تری نیزدارد، سال هاست که سیاست ارشاد، تنبیه، توبیخ، تعزیز، ضرب و شتم زنان را عناوین گوناگونی چون طرح “مبارزه با بدحجابان”، “طرح عفاف”، “امنیت محور”، “تشدید امنیت اخلاقی”، یا “برخورد با مزاحمین نوامیس”… هدف قرار داده و آنان را با برچسب هایی چون بی حجاب، بد حجاب، حالا بد پوشش و مانکن… موردخشونت و تحقیر قرار می دهد. حتی تریبون های رسمی و مذهبی در خدمت گرفته شده اند و امامان جماعت و جمعه نیز از این تریبون ها برای ابراز خشم خود با توصیف زنان به موجوداتی “درنده و گزنده” بهره می گیرند.
اعمال این سیاست ها تاکنون به دلیل بی توجهی و بی احترامی به حق زنان در انتخاب پوشش، نه تنها به رغم فشارهای نظامی علیه زنان پاسخ نداده بلکه جامعه را روز به روز جنسی تر و مقاومت زنان را در برابر برخوردهای پلیسی بیشتر کرده است. یکی از دکترین های جدید برای مدافعان جنسی شدن جامعه این است که «حجاب در اسلام برای حفظ نشاط جنسی است، چون حجاب تخیل جنسی را تحریک میکند و سبب میشود که مسئله جنسی معنادار شود و دچار بیمعنایی نگردد» با همین ایدئولوژی هر روز هزاران مامور باید مراقب تار مو، اندازه و رنگ روسری و شکل مانتو زنان باشند تا بر اساس میزان تحریک پذیری شان، یا بخوانید”تحریک تخیل جنسی شان” هم با نشاط شوند و هم دختران و زنان را شناسایی، توبیخ و تنبیه کرده و هر روز شهر را با حضور شان نظامی تر کنند و به ضرب اجبار و سرنیزه و حضور نظامی، ظاهر اسلامی جامعه را حفظ کنند، چه باک اگر زیر پوست شهر هزاران زن و کودک قربانی خشونت جنسی و جسمی و روانی شوند. پرسش اینجاست: چگونه می توان آرامش و امنیت خاطر را به واسطه مامورانی در جامعه حاکم کرد که مشاهده خود آنان از شهروندان سلب امنیت می کند؟ آنان خود به الگوهای رفتاری و پوششی مناسبی برای حمله و تجاوز به زنان بدل شده اند، کم نبوده اند کسانی که زیر نام مامور و بسیج با هیبت ظاهری مشابه بسیجی و انتظامی و لباس شخصی با ایجاد رعب و وحشت به زنان تجاوز کرده اند.
حاکمیت ایران می توانست و می تواند به جای تکرار الگوی تشویق و ترغیب و ارعاب و بازداشت و تحمیل ارزش های اسلامی با سرنیزه بر دختران و پسران؛ به مقاومت علنی و یا حتی خاموش دختران و زنان در دفاع از حق انتخاب شان توجه کند، می توانست و می تواند به جای الگوگیری از سرکوب، والگودهی سرکوب به، دیگر کشورها، به آزادی انتخاب زنان در نوع پوشش احترام بگذارد. دلیل این همه اصرار برای حفظ ظاهر اسلامی جز این است که حجاب زنان برای حاکمیت ایران نه امر دینی و مذهبی که مسنله ای “سیاسی” و” ناموسی” و “نماد اسلامی بودن” حاکمیت است ولو به قیمت اعمال خشونت علیه زنان و ترویج خشونت جنسی و جسمی – روانی علیه زنان؟
مواردی که برشمردیم نمونه ای از تبعیض های اعمال شده بر زنان در ماه های اخیر است. نهادهای قدرت در ایران، جدا از اختلافات و چالش ها برسر قدرت، در یک چیز اتفاق نظر دارند و آن هم ضدیت با زنان از قربانی تا مجرم، از باحجاب تا بی اعتقاد به حجاب، از خانه دار تا شاغل و از بیسواد تا تحصیل کرده است:
ما زنان و فعالان حقوق زنان، نسبت به خشونت نظام یافته علیه زنان اعتراض داریم، به تحقیر وتوهین مدام و مجرم سازی از قربانیان خشونت اعتراض داریم و از حق زنان برای انتخاب نوع پوششان دفاع می کنیم.
از مسئولان قضایی و امنیتی در ایران می خواهیم نسبت به اعمال خشونت جنسی و تجاوز در زندان ها و به زندانیان اعم از دختر و پسر پاسخ گو باشند.
از ائمه جمعه و مسئولان قضایی و امنیتی می خواهیم در خصوص اتهاماتی که به زنان وارد می کنند، از توصیف زنان به درنده و گزنده تا متهم کردن زنان قربانی به تحریک مجرمان پایان داده و از زنان از همان تریبون هایی که زنان را مورد توهین و اهانت قرار می دهند عذر خواهی کنند
از نهادهای قدرت در ایران، از نیروهای انتظامی و امنیتی و قضایی می خواهیم به جای نگرانی از تار موی زنان نگران جان و امنیت شهروندان باشند که به انحای مختلف مورد تهدید و خشونت قرار می گیرد، به آنچه در حیطه مسئولیت شان مربوط می شود عمل کنند نه اینکه در تشدید خشونت و آزار سهیم باشند.
قربانیان خشونت دیده به مراقبت پزشکی و حمایتهای عاطفی و مددکاری همه ما نیازمندند، آنان مسئول آسیب های اجتماعی اعمال شده به خود نیستند. از جامعه پزشکی و مددکاری و همه شهروندان می خواهیم محترمانه، همدلانه و حمایتگرانه با قربانیان تجاوز برخورد کنند و آنان را برای بازگشت به زندگی عادی شان مدد رسانند.
از گزارشگر ویژه حقوق بشر، آقای احمد شهید می خواهیم نسبت به تبعیض علیه زنان درایران توجه نشان دهد و ضمن ورود به ایران از نزدیک با فعالان زنان در ایران دیدار و گفتگو کند.
در گام نخست ضمن اعتراض به وضعیت زنان در ایران، و همراهی با کمپین های جهانی زنان علیه خشونت جسمی،جنسی و پلیسی، همبستگی مان را با مبارزات خواهرانمان در منطقه و سراسر جهان اعلام می کنیم و به نشانه اعتراض، دستبندهای بنفش به دست های خود می بندیم، و از آنان می خواهیم صدای ما در جهان باشند.
تیرماه ۱۳۹۰
“””””””””””””””””””””””””””””””””””
امضا کنندگان
فعالان جنبش زنان
آذر کفائی، آرش نصیری اقبالی، آزاده دواچی، آزاده فرامرزیها، آسیه امینی، آیدا ابروفراخ، آیدا سعادت، آیدا قجر، آینده آزاد، احترام شادفر، احسان مصلح، احمد اسکندری، اسکالاحکیم زاده، اسماعیل جعفری، اعظم خاتم، اکرم موسوی، الناز انصاری،الهه امانی، الهه مشایخی،امید کوهی، امیر رشیدی، اندیشه جعفری، انسیه سلمانی، ایلیا کناری،بابک فقیه، بانو عابدین، بلال مرادویسی، بنفشه جمالی،بنفشه رنجی،بهار فامیلی،بهاره افقهی،بهناز مهرانی،پرتو نوری علا، پرستو فروهر،پروانه راد،پروانه وحید منش، پروین اردلان،پروین اشرفی، پروین بختیارنژاد، پروین ذبیحی، پریسا احمدیان، پریسا اکبریان، پریسا کاکائی، پویا عزیزی، تارا نجداحمدی، ترانه امیرتیموری، ترانه بنی یعقوب، جلوه جواهری، حامد پناهنده، حسام منصوری، حسین دهقانی، حمید حمیدی، حمید رضا فراهانی، حمید موذنی، حمیده نظامی، خدیجه مقدم، خسرو تجربه کار، خلیل موحد، درسا سبحانی، دلارام علی، راضیە(پری)نشاط ،رامین امن گستر،رزیتا روزبهانی، رضوان مقدم،روجا احمدی، روجا بندری، روحی شفیعی، رویا طلوعی، رویا کاشفی، رها عسکری زاده، زویا اسکندریان، زینب پیغمبرزاده، زینب شادفر، ژانت آفاری، ژیلا افتخاری، ژیلا بنی یعقوب، ژیلا گلعنبر، ژیلا مکوندی، ژینا مدرس گرجی، ساغر غیاثوند، ساناز الله بداشتی، ساناز محسن پور، ساوان مهابادی، سپیده فارسی، سپیده یوسف زاده، ستاره سجادی ، ستاره هاشمی، سحر دیناروند، سحر رضازاده، سحر سجادی، سحر سعید، سعیده راوندی، سیما شاملو، سمانه عابدینی، سمیرا کیارش، سوسن طهماسبی، سهیل پرهیزی، سیروس بنه گزی، سیما حسین زاده، شبنم روزبهانی، شعله ایرانی، شقایق بهرامی راد ، شقایق کمالی، شکوفه قبادی، شکوفه منتظری، شکوه جوادیان ، شلێر شبلی، شمزین جهانی، شهابالدین شیخی، شهره موحدی، شهلا شیرازی، شهناز بیات، شیرسانا، شیرین اردلان، شیرین عبادی، شیرین فامیلی، شیوا بدیهی نژاد، صبا واصفی، صبرا رضایی، صبری نجفی، صدیقه فخر آبادی، عاطفه هاشمی نژاد، عالیه مطلب زاده، عزت گوشه گیر، عسل اخوان، عشا مومنی، عفت ماهباز،علی طایفی، علی عبدی، فائزه ضیائی، فاطمه فرهنگ خواه، فاطمه کریمی، فتانه عبدالحسینی، فتانه فراهانی، فخری شادفر، فرح شیلاندری، فرحروز رنجبر، فرحناز محمدی، فرزانه ثابتان، فرزانه جلالی، فرزانه قربانی، فرشته بهاری، فرشته شیرازی، فروغ عزیزی، فریبا داوودی مهاجر، فریبا محمدی، فریده غائب، فریده کرملویی، فیروزه مهاجر، قدسی بختیاری، کاوه کرمانشاهی، کاوه مظفری، کریم بنه گزی، کژال نقشبندی، گلبرگ باشی،لیلا اسدی، لیلا اسفاری، لیلا صحت، لیلا کرمی، لیلی بهبهانی، ماریا باغرامیان،محبوبه عباسقلی زاده، محسن عمادی، محمد امین گنبدی پور، محمد جعفر یزدان پناه، محمد رضا عزیز زاده، محمد شوراب، محمد غزنویان، محمد قدسی، محمود کشاورز، مریم افشاری، مریم امین، مریم آهاری، مریم حسین خواه ، مریم رحمانی، مریم رضایی،مریم زندی، مریم شفیع پور، مریم فتحی، مریم نایب یزدی، مزدک عبدی پور، مژگان ثروتی، مژگان قاسمیان ، مسعوده مشایخ، معصومه زمانی، معصومه وطنی، منصوره خسروشاهی، منصوره شجاعی، منیره برادران،منیره کاظمی، مهدی بهرامی، مهدی پناهنده، مهدیه فراهانی، مهرانگیز کار، مهرنوش اعتمادی، مهرنوش مسعودیان، مهری جعفری، مهشید گودرزیان، مهین شکرالله پور، میلا مسافر، مینا کشاورز، نازی ساسانی، نازی عظیما، ناصر پویافر، ناهید جعفری، ناهید کشاورز، ناهید میرحاج، ناهید نصرت، نجیبه اسدپور، ندا فرخ، نرگس طیبات، نرگس هاشمی، نریمان رحیمی، نسرین افضلی، نسیم دریاب، نسیم سرابندی، نسیم صداقت، نعمت الله گنبدی پور، نفیسه آزاد، نوشین کشاورزنیا، نوید گنبدی پور، نوید محبی، نهیه خوشکلام، نیره توحیدی، نیکا نصیری، نیکزاد زنگنه، نیلوفر شیدمهر، نیلوفر گلکار، نینا جلیلی، وحیده مولوی، ویدا حاجبی، ویکتوریا آزاد،هانا دارابی، هایده تابش، هدا امینیان، هما مداح، یاسر رحمانی، یاسر عزیزی،یاسمن نیلفروشان، یوحنا نجدی
حامیان
آذر گیلانی، آذر معصوم خانی، آرزو پوراسماعیلی، آرزو عزیزی، آرش اباذری، آرش باقری، آرش بهمنی، آرش موسوی، آرمین شریفی، آزاده امیر، آصف بیات، آمنه اصلانی، آناهیتا فضل، اتابک صادقی، احسان باقری، احسان بداغی، احسان رمضانیان، احمد باطبی، احمد رضا صبوری، ارژنگ نجاریان ، ارشیا کدخدایی، اشکان منفرد، اشیدخت ایرانی، اعظم نادری، افسر نوروزی، اکبر عطری، اکرم نقابی، البرز دماوندی، الهام بنائی، الهام کبریایی،الهه کلانی، امیر بهبهانی، امیر حسین فتوحی، امیر کلهر، امیرحسین اعتمادی، امیرحسین میرابیان، امین احمدیان، امین ایزدیان، امین پارسا، اویس اخوان، ایلیا کناری، ایلیا ماهان، بابک قائم، بابک قناد،بونیتا پاپاستایی، بهار فرامرز، بهار مجدزاده، بهارک صابری دخت، بهجت حسینی، بهرام اسماعیل بیگی، بهرام صباغی، بهزاد مهرانی، بهزاد مهرداد، بهمن امینی، بهمن خردمند، بهمن محمدی، بهنام داوری، پروانه حسینی، پروانه کاظمی، پروین دارابی، پری حکاکی، پریچهر نعمانی، پریسا روشن فکر، پوران قمی، پویا جهان دار، پویا غلام رضایی، پویش عزیزالدین، پیام روغنیان، پیمانه اباغی،تارا حسینی، تانیا احمدی، تیام رهنما، جمیله زینالی، جمیله محمدی، جواد جواهری، حامد صادقی صفت، حامد فرامرزیها، حسن شریعتمداری، حسن کیا روستا، حسین بابی نی، حسین صفا، حسین علوی، حشمت مقدونی، حمید رضا مسیبیان، حمید رضا واشقانی فراهانی، حمید شاه سیاه، حمید شرقی ، حمیده وطنی، حنا رحیمی، حیرانی، خاطره فرامرزیها، خدیجه حسینی، داریوش روشنایی، داود داودی ، داوود افتخار، درخشنده صیادی، درنا بندری،راضیه مرادی، راضیه نعمتی، رحیم محمدی،رشید اسماعیلی، رضا سیاوشی، رضا صادقی، رضا گوهرزاد، رضا هیوا، رعنا ساقی، روح الله سوری، زهرا صادقی، زهراحکاکی، زهره حیاتی، زهره عراقی، زهره محمدی، ژاله باباجانی، ژاله مظاهری، ژامک محمدی، سارا محمدی اردهالی، سارا پیام، ساسان آقایی، سامان شاه محمدی، سبحان ابراهیمی، سپهرساقی، سپهر عاطفی، سپیده حمیدی، سپیده صمدی، ستاره حسن پور، سجاد شاهمرادی، سعید رواندی، سعید بیانی،سعید پورحیدر، سعید رحیمی، سعید قاسمی نژاد، سعید کردی، سعید کلانکی، سلمان سیما، سمیرا حمیدی، سمیرا مرادی ، سمیه بهادری، سمیه کیانی، سمیه مقیمی، سودابه حمیدی، سودابه سعیدی، سهراب بهداد، سهراب خوشبویی، سهیل پرهیزی، سهیلا حکاکی، سهیلا ستاری، سهیلا صیادی، سیاوش امجدی، سیاوش رضائیان، سید احمد موسوی، سید حسین جاودانی، سیمین رادمنش،سینا صارمی، شاد اسدی، شراره اتابکی نصرتی فرد، شرمینه سرایداری، سهیلا لینده هورست، شریفه بنی هاشمی، شقایق شرقی ، شکوه میرزادگی، شوکت شرقی، شهلا محسنی، شیرین طبیب زاده، شیوا نوجو، صبری بهمنی، صفا نهاوندی، طاها زینالی، طاهره پژوهش، ع. مروی ، عارفه وزیری، عباس حکیم زاده، عباس مظاهری، عباس نوذری، عرفان کیا، عزت صمدی، عشرت بستجانی، عصمت عمادی، علایی نژاد، علی بلیغی، علی حکاکی، علی خانبخشی، علی افشاری، علی شرقی، علی معینی، علی نظری، علیرضا عزیزی، غزاله عسگری زاده، غزل مقصوری، غلام ناصری، فائزه اثنی عشری، فائزه شریفیان، فاطمه جلالی ، فاطمه خانی، فاطمه رستگار، فاطمه سحرخیز، فتانه صادقی، فرشته رضایی، فرشته یاوری ، فرمیسک احمدی، فرناز اردبیلی، فرناز فلاحت، فرناز معیریان، فروغ شریفی، فرهنگ قاسمی، فریبا امیری ، فریبا سالکی، فریبا کوهی، فریده خزائی، فریناز آزادفر، فواد پاشایی، فیروزه رمضان زاده، کاظم علمداری، کاظم کردوانی،کاظم یوسفی، کاملیا حاج قاسم، کاویان صادق زاده میلانی، کمال ارس، کیانا حسینی، کاوه ماهان، کیان ماهان، لادن جعفری، لیلا سیف اللهی، م.ع.قوچانی، مازیار خسروبیک، ماکان اخوان، ماندانا کنت، مانی هوشوار، محبوبه محبی، محسن سیدان، محسن شهریاری، محسن نژاد، محمد افراسیابی (عمو اروند)، محمد برجانجه، محمد جواد طواف، محمد رضا نم نبات، محمد صادقی، محمد کوراوند، محمد نیمایی، محمود رفیع (دبیر جامعه دفاع از حقوق بشر در ایران)، مریم سبزه واری، مریم عبدالهی، مریم نایب یزدی، مریم نصیری، مسعود سفیری ، مسیح آریا، مصطفی خسروی، ملیحه جعفری، منوچهر فاضل، منیژه شکوهی تبریزی، منیژه مرادی، موسی ساکت، مهدی عربشاهی، مهدی یوسفی، مهران براتی، مهرانگیز شاه مرادی، مهرداد اعتمادی، مهرداد مشایخی، مهرزاد زرگرزاده، مهرنوش زنوزی، مهناز اسلاحی، مهین رضوی، مهین ماوایی، میترا ابراهیمی، میترا یوسفی، مینا کریمی، مینا طلوعی آذر، مینا مانی، مینا محبوبی، نادر حاجی محسن، نازنین نهاوندی، ندا جلیلوند، نسرین اسماعیلی، نگار حکاکی، نگین حکاکی، نویدرضا هادوی، نیکا نصیری، نیلوفر مظاهری، نیما مظاهری، ونداد زمانی، هادی احمدیان، هاله میرمیری، هادی قائمی، هانه یونسی، هانیه زاد، یاشار دارالشفاء، یاور خسروشاهی
گروه ها و سایت ها
ائتلاف بین المللی علیه خشونت در ایران(ایکاوی)
اعضای سابق انجمن اسلامی دانشگاههای اصفهان وعلوم پزشکی
انجمن اسلامی دانشجویان دانشگاه آزاد راک (پیشگامان اندیشه)
انجمن تلاشگران سلامت
انجمن فرهنگی جوانه- دانمارک
انجمن همبستگی پناهجویان ایرانی-ترکیە
انجمن همبستگی فعالان تبعیدی
انور میرستاری ـ بلژیک
ایران آزاد – کانون دفاع از حقوق بشر، آزادی و دموکراسی – آلمان
بنیاد فرهنگی همزبان
جامعه دفاع ازحقوق بشر درایران
جامعه رنگین کمان – بنیاد آزادی اندیشه و بیان
جامعه شناسان بدون مرز/ ایران
جامعه مستقل زنان ایرانی مقیم اتریش
جمعیت دفاع از حقوق زنان
دانشجویان و دانش آموختگان لیبرال دانشگاههای ایران
رای من کجاست – نیویورک
رها (Raha Iranian Feminist Collective)
زنان ایران برای عدالت ( Iranian women for justice)
سازمان دانش آموختگان ایران ( ادوار تحکیم وحدت ) شعبه بوشهر
سازمان عفو بین الملل ایرلند – گروه ایران
سایت تجربه ایستادگی
سایت تهیه
سایت گزارشگران
سایت لجوار
سایت موج زنده
شبکه جوانان پیشرو www.iranpy.net
شبکه ی ارتباطی دیالوگ: جوانان و دانشجویان خارج از کشور
فعالان سبز برای دموکراسی، (Green Activists for a Democratic Iran
کارشناسان ایران سبز
کمپین بین المللی حقوق بشر در ایران
کمپین مبارزه با خشونت
کمیته دفاع از زندانیان سیاسی ایران – برلن
کمیته گزارشگران حقوق بشر
کمیته مستقل ضدسرکوب شهروندان ایرانی – پاریس
کمیسیون زنان دفتر تحکیم وحدت
گروه زیستن در فیس بوکگروه فیس بووکی “زنان فعال کوردستان”
گروه فمینیستی شعله پخش کن
گروه مادران ایرانی
مادران پارک لاله ایران
مادران عزادار
مرکز زنان کرد در شهر کلن
نشریه آوای زن
نشریه جامعه شناسی ایران
وب سایت “هم سری” برای ترویج ازدواج برابر
برای امضا بیانیه به لینک زیر مراجعه کرده و نام خود یا گروه تان را وارد کنید.