اول ماه می” روز جهانی کارگر” را پیش رو داریم ومی رویم تا دگر بار این روز را جشن گرفته و گرامی بداریم . گارگران و زحمتکشان در ایران سالیان درازی است که این روز را چه در خفا ویا آشکار گرامی میدارند و خواست ها وحقوق انسانی خود را اعلام و برای احقاق آنها تلاش مینمایند. اما با وجود حق طلبی و تلاش مداوم و پی گیر کارگران در طی این سالها همچنان مشاهده میکنیم که بسیاری از خواسته های این طبقه تحقق نیافته و کارگران و زحمتکشان ایران با شرایط بسیار دشواری دست به گریبانند که میتوان گفت شایسته شان انسانی نیست . درچنین شرایطی آنچه که بیش از همه باعث نگرانی است و نیاز به توجه بیش از پیش دارد مساله زنان کارگر است.
زنان کارگر نه تنها در شرایط دشوار مشابه با کارگران مرد قرار دارند بلکه با معضلاتی دیگرکه ناشی از تبعیض جنسیتی غالب بر جامعه است نیز مواجه اند. به مناسبت اول ماه می ، این روز پر اهمیت تاریخی ، نگاهی دارم به این بخش از طبقه کارگر که تحت ستم چند لایه هستند.
اززمان پهلوی اول، زمانیکه حجاب به زور بدور افکنده شد و زنان از این بند رها شدند بیش ازهشتاد سال می گذرد. زنان از همان آغاز وارد بازار کار شدند و از حوزهی خصوصی ( اندرونی ) به حوزهی عمومی ( بیرونی ) وارد گشتند وبه تدریج بصورت نیروی قابل توجه ای درنیروی کار جامعه در آمدند . در سالهای اخیر بحران وسیع اقتصادی جامعه با برنامه های نابخردانه رژیم استبداد که تنها سعی بر منا فع و پابرجایی خود دارد بیش از پیش وخیم گشته و سطح در آمد سرانه آنچنان پایین است که اکثریت قشر کارگران و زحمتکشان در زیر سطح فقر قراردارند . درچنین شرایطی بدون مشارکت زنان کارگر چرخش زندگی خانوادگی کارگران میسر نیست
خانم زهرا صادقی مسئول اتحادیه زنان کارگر خانه کارگراستان مازندران در بررسی ای که ازشرایط زنان کارگرمیکند به این نتیجه میرسد که “علت اصلی کار زنان تامین نیاز مالی است”(۱).
با تمام ترفندهایی که رژیم اسلامی ایران بکار برده و میبرد تا نیروی عظیم زنان را به خانه ها برگرداند و سلطه خود را هرچه بیشتر بر این قشر، بهمراه سلطه پدر، برادر و شوهر محکم تر گرداند، باز گرداندن زنان به خانه ها امکان پذیر نشده و زنان همچنان بخش مهمی از نیروی کار را تشکیل میدهند . آخرین مصوبه مجلس شورای اسلامی در این رابطه، کاهش دادن ساعات کار زنان شاغل است که واکنش بسیاری از فعالان کارگری و مدافعان حقوق زن را بدنبال داشته است(۲).
رژیم اسلامی با نمایش های تلویزیونی تلاش نمود که این چنین بنمایاند که کاهش ساعت کار زنان مزیتی است برای زنان تا بتوانند ساعات بیشتری را با کودکان و خانواده خود سپری کنند . هر چند که در نگاه اول شاید نتوان پی برد که چنین مصوبه هایی چه هدفی را دنبال میکنند، اما با دید دقیقتر، هدف به بیرون سوق دادن زنان از گردونه نیروی کار را میتوان در آن بخوبی مشاهده کرد. کم شدن ساعت کار زنان سبب میشود که دیگر کارفرمایان مایل نباشند زنان را استخدام کنند وبرای استخدام آنان بهانه هایی بیابندو نهایتا آنها را استخدام نکنند و به این ترتیب هدف رژیم که همان خارج کردن زنان از عرصه اجتماع است عملی شود.
کارشناسان کاهش ساعت کاری بر این اعتقادند که وقتی زنان از محیط کار کنار گذاشته میشوند میزان بهره وری آنان در محیط کار کاهش مییابد زیرا آنها قادر نخواهند بود معلومات خود را از طریق آموزشهای حین خدمت بالا برده وتوانایی خود را به روز نگه دارند و به این ترتیب روند ارتقا شغلی آنان کند گشته و مردان سریعتر به جای آنان ارتقا شغلی پیدا می کنند . خروج زنان از محیطهای کار، آنان را از فعالیتهای اجتماعی جدا
ساخته و میزان فقر و بزه کاری های را در جامعه بالا می برد.
در شرایط شدید فقر اقتصادی که کارگران زن قرار دارند و مرد نانآور خانواده نمی تواند بتنهایی وظیفه تامین معاش کلیه اعضا خانواده را عهدهدار شود، زنان برای گذران زندگی خانواده هایشان مجبورند جویای کار باشند و نیروی کار خود را بناچار ارزانتر بفروشند و در شرایط طاقت فرسا یی کارکنند.
بنابراین با اجرای طرح کاهش ساعات کار زنان ،می توان پیش بینی کرد که
۱. اخراج کا رگران زن بالا برود و بسیاری از آنان جابجا شده و بصورت غیر رسمی و روز مزدی در آیند که تابع قوانین مشخصی نیست و بستگی به توافق بین کارفرما و کارگر دارد(۳)
۲. دستمزد کارگران زن پایین رفته و زنان از نظر اقتصادی فقیر تر گردند
۳. تعداد کارگران خانگی (گارگران زنی که در خانه های مردم کار می کنند) زنان دستفروش ، زنان کارگر- کشاورز( زنانی که در مزارع کار میکنند ) بالا رود .این نوع کارگران غیر رسمی به حساب می آیند و به دلیل نداشتن جایگاه مشخصی در عرصه کار و تولید تحت پوشش قانون کار قرار نمی گیرند
۴. اعمال تفکر جنسیتی در محیط کار تقویت گردد و سبب شود که بیش از پیش این تفکر زنان کارگر را در محیط کار به مانند سایه تعقیب کند و بیش از همیشه انها را تحت قشار و استیصال قرار دهد
۵-. زمینه آزار جنسیتی و خشونت در محیط کار بیشتر فراهم گردد. آزار جنسیتی در محیط کار به اشکال محتلف شامل رفتارهای نامناسب روانی ، کلامی و فیزیکی می تواند بوقوع بپیوندد که به آزار جنسی زنان منجر میشود . کارگران زن یا باید به آزارهای جنسی تن دهند ویا در مقابل ان استقامت کنند. اخراج،محروم شدن از ارتقاء شغلی و مزایای شغلی نتیجه مقابله و ایستادگی با آزار جنسی است
۶- در مجموع اجرای چنین قوانینی فرصت اشتغال برابر زنان با مردان را از بین می برد و کارفرمایان نیر بطور کلی شوقی برای استخدام انان ندارند و در نتیجه به استثمار بیشتر کارگران زن واز بین رفتن هرچه بیشتر همان حقوق ناچیز منجر خواهد شد.
درشرایط اسفناکی که زنان کارگر ایران قرار دارند بسیار حایز اهمیت است که هرچه بیشتر زنان کارگر پا به پای مردان برای کسب فعالیتهای سندیکایی و اتحادیه ای مبارزه کنند . تشکیل صف مستقل زنان در تشکل های کارگری برای دستیابی به حقوق حقه زنان کارگر نیز از ملزمات است.
در اول ماه می روز جهانی کارگر آینه تمام نمای شرایط اسفناک زنان کارگر ایران باشیم و صدای حق طلبانه آنان را بگوش کلیه ازادی خواهان و برابری خواهان سراسر جهان برسانیم.
منابع:
۱-سایت آفتاب نیوز- ۲۱ آذر ۱۳۸۹
۲-سایت شفاف -۱۷ فروردین ۱۳۸۹
۳- سایت جهان نیوز ۱۹ اسفند ۱۳۸۸
این مقاله در رادیو فردا با تغییراتی قبلا به چاپ رسیده است