جهان زن » شهلا جاهد متهم است که در تاریخ ۱۷ مهرماه سال ۱۳۸۱ لاله سحرخیزان همسر ناصرمحمدخانی فوتبالیست سرشناس را به قتل رسانده است و پس از دو جلسه محاکمه به قصاص محکوم وحکم مجازاتش از سوی قضات دیوان عالی کشور تایید شده است
من از نزدیک شهلا جاهد را دیده ام. مدت کمی در زندان با او بودم. اگرمدتی کوتا ه هم، با اوبوده باشی، متوجه شخصیت خاص اومی شوی. زنی قوی و با شخصیتی ویژه. اما درعین حال می توانی بفهمی در پس این شخصیت قوی، در درونش، چه رنجی نهفته است. به چشمانش که خیره می شوی، رازی درآ ن می بینی. بی اختیارستایش اش می کنی. ۸ سال است در مقابل رنج زندان تاب آورده و توانسته خود را استوار نگه دارد. دردادگاه ها محکم وشجاعانه ظاهرمی شود. وقتی شخصیتش را واکاوی می کنی، تا به درونش راه یابی، اما، پرده ضخیمی در مقابلت وجود دارد که نمی توانی براحتی از آن عبورکنی و به کنه وجودش پی ببری. رنجی نهفته درسیمایش، رازی درقلبش، غمی درچشمانش وسری مغروردارد. می گوید: ” آرزوی مرگ دارم واز مرگ نمی ترسم ” و این را با لبخند می گوید وآن قدرمحکم می گوید که مطمئن می شوی. وقتی این را می شنوی بیشتر غمگین می شوی. ” همه چیز علیه اوست “. درمقابل سوال ما که چرا به حکم ات اعتراض مجدد نمی زنی ؟ می گوید خسته شده ام . به وکیل ام گفته ام اعتراض نکند تا زودترکارم یک سره شود من از اعدام نمی ترسم اما بی گناهم.
من نه کارشناس هستم نه متخصص مسائل جنایی وازته دل خود را درغم خانواده مرحوم لاله سحرخیران و به خصوص دوفرزندش که هنوزپا به سنین جوانی نگذاشته طعم بی مادری راچشیده اند، آن هم درچنین جنایتی هولناک، عمیقا شریک می دانم. اما فکرمی کنم قبل ازاین که ما بخواهیم احساسی برخورد کنیم، لازم است درمورد ابهاماتی که در این پرونده، وجود دارد بیشتر تعمق کنیم. هم چنین درمورد مجازات غیر انسانی اعدام به طورجدی واکنش نشان دهیم. متاسفانه قضاوت افکارعمومی نسبت به شهلاجاهد قبلا چندان مثبت نبوده است. این مسئولیت ما را سنگین ترمی کند. هرچند در حال حاضربه دنبال بیرون افتادن خیلی از اسرار درونی حکومت ورسوایی های بیشتروهرروزه اش، قضاوت افکار عمومی نسبت به شهلا جاهد تغییر کرده است. اما او هم چنا ن درد قضاوت ناعادلانه درمورد خودش را بر تن و پیکرش احساس می کند. صدها صفحه تاکنون درمورد پرونده او وعلیه او نوشته شده وپرونده اش را به یکی از جنجالی ترین پرونده های جنایی چند سال اخیر تبدیل کرده است. اما سوالاتی را که برایم مطرح است، با شما نیزدرمیان می گذارم. تا حالا بسیاری او را قربانی عشق خود دانسته اند، که بی گمان چنین است .اما قربانی حکومت چه ؟ !!
اول – درپرونده شهلا جاهد به گواه یکی ازوکلای او پای شخصی در میان است که در زمان ریاست محمود هاشمی شاهرودی درقوه قضاییه مخصوصا اسم اوبه عنوان یکی از مظنونان دراین پرونده آمده، اما او هرگز به دادگاه مراجعه نکرده و کسی هم نتوانسته حکم جلب او رابگیرد. حال این سوال مطرح است این شخص کیست و کدام مقام ارشد را دارد، که حتی رئیس قوه قضائیه نتوانسته او را به دادگاه بکشاند. درجاییکه براحتی آب خوردن برای یک فعال دانشجویی یا زنان و…یا یک معترض که در تظاهرات خیابانی شرکت کرده حکم جلب صادرمی شود،.پرونده سازی می شود و…
دوم – فردی به نام ح – د در این پرونده کیست واکنون چه مقام وموقعیتی دارد وچه می کند ؟
سوم – چه را بطه ای میان بازی فوتبال و نفع رژیم ایران در برد وباخت بازیکنان تیم ملی در آن زمان با این پرونده وجود دارد. فوتبالی که در کشورما آنقدر سیاسی شده است که مردم به خاطر آن زمانی برای ابراز شادمانی، میلیونی به خیابان آمدند. ونمونه بهره برداری حکومتی آن را هم آخرین بار در بازی میان ایران وبولیوی و رابطه ی میان احمدی نژاد ومورالس وحذف علی دایی، ازطرف دیگر دیدیم .
چهارم – چه رابطه یی میان روحیه سرکش شهلا جاهد که در دادگاه از عشقش دفاع می کند وحجابش را خوب نگه نمی دارد وهم چنین شکنجه هایی که شده ، افشا می کند یا فشاربیشتر به او وجود دارد ؟
پنجم – درست است که آخرین بار روی میز گذاشته شدن پرونده او، بنا به درخواست خودش که از زندان خسته شده، که در نامه اش به لاریجانی می نویسد طبق حکم ، من باید سه سال در زندان می ماندم اما ۵ سال بیشتر مانده ام و شاکی می شود. اما چه رابطه ای میان ۱۶ آذر روز دانشجو و اعدام شهلا جاهد ویک عده افراد بی گناه دیگر وجود دارد آن هم در جایی که روزاجرای حکم اعدام برای زندانیان عادی چهارشنبه های آخر هرماه است نه چهارشنبه دوم ماه !!
ششم – چه رابطه ای میان اجرای حکم اعدام شهلا جاهد با پرونده سکینه محمدی آشتیانی وجود دارد ؟ که اکنون به درخواست کشورهای عضواتحادیه اروپا مجبورشده اند حکم اعدام او را متوقف کنند .
ششم وآخر این که اگرشهلا جاهد مرتکب قتل شده وحکمش اعدام است واین حکم همان زمان هم به تایید دیوان عالی کشوررسیده است، چرا او را این همه او را درزندان نگه داشته اند وزجرش داده اند. وبه گفته وکیل مدافع او آقای عبدا لصمد خرمشاهی، رنج زندان آن قدر او راخسته کرده که از وکیل اش خواسته دیگر به حکم اعتراض نکند تا کارش یک سره شود.