جرس» در سومین و آخرین روز از “کنفرانس سالانه بنیاد پژوهش های زنان” در دانشگاه سوربن پاریس، بر “هماهنگی گفتمان جنبش زنان با گفتمان مردم ایران” تأکید شد.
محبوبه عباسقلی زاده پژوهشگر و فعال حقوق زنان در این کنفرانس گفت: “اگر جنس گفتمان ها با مردم هماهنگ نباشد راه به جایی نخواهد برد”.
وی که بعد از انتخابات سال گذشته و جنبش اعتراضی مردم ایران به دو سال و شش ماه حبس تعزیری و سی ضربه شلاق محکوم شده بود و اخیرا از ایران خارج شده است به “بررسی استراتژی های برون رفت از بحران در جنبش زنان” پرداخت.
به گزارش خبرنگار جرس، محبوبه عباسقلی زاده در خصوص بحران بعد از انتخابات ریاست جمهوری سال گذشته گفت: “جنبش زنان به رغم هر توفیقی بعد از انتخابات کم رنگ و دچار بحران شد”. وی عامل بحران را در دو بخش سرکوب و جنبش سبز تحلیل کرد.
این فعال جنبش زنان افزود: “سرکوب، تاثیر مستقیم بر ساختار شبکه ای آن زمان جنبش زنان داشت؛ ارتباط های شبکه ای بلافاصله بعد از فضای سرکوب و ایجاد فضای امنیتی دچار مشکل شدند و در واقع سرکوب، نقشه ی سازمانی جنبش زنان را دچار یک انفجار هسته ای کرد. از سوی دیگر جنبش سبز نیز به دلیل این که یک جنبش خیلی وسیع بود و مردم و طیف های مختلف را در بر می گرفت باعث شد نورافکن هایی که به سمت جنبش زنان بود، به سمت دیگری تغییر جهت دهد”.
این فعال حقوق زنان، در ادامه بررسی علل آنچه که آن را “گیجی و رکود جنبش زنان” نامید گفت: “ما در اعتراض به قوانین واپس گرا تنها اقدام به صدور بیانیه کردیم به طوری که بعد از اعدام شیرین علم هولی می توانستیم بیش از مقاله و چند حرکت جزئی اقدام کرده و به یک خواست عمومی تبدیلش کنیم. شکنجه ها و فشارهای ناموسی که در سطح بیانیه عفو بین الملل ماند و در برابر خشونت سیاسی حکومتی هم که به لحاظ گفتمانی معلوم نیست خواستیم چه گوارایی یا گاندی وار برخورد کنیم؟ و این نشانه آن است که ما باید از دور هم نشستن ها دست بکشیم و به فکر چاره باشیم”.
وی همچنین با تأکید بر ضرورت درمان این بحران، گفت: “باید قبول کنیم که گفتمان های قبلی کار نمی کند و دچار انسداد گفتمانی شده ایم که اگر جنس گفتمان ها با مردم هماهنگ نباشد راه به جایی نخواهد برد. از سوی دیگر باید بدانیم که در مورد شکنجه و خشونت های دهه ی ۶۰ تا الان، سرانجام چه می خواهیم کنیم”.
وی در پایان بر ضرورت تقویت سایتها و شبکه های اجتماعی تاکید کرد.
ادامه سومین روز کنفرانس
برنامه های روز سوم با سخنرانی علی عبدی (عضو کمیته ی مردان کمپین یک میلیون امضا و دانشجوی مطالعات جنسیت دانشگاه اروپای مرکزی) آغاز شد. موضوع سخنرانی وی “مردان برای برابری جنسیتی” بود.
وی با اشاره به چگونگی شکلی گیری کمپین مردان و کارگاه های آموزشی آن در ایران، وجود این حرکت به شکل سازمانی را گامی مثبت در همراه شدن آنان با جنبش زنان و بالا بردن سطح آگاهی شان دانست.
سخنران دوم بخش صبحگاهی ژاله احمدی (فعال حقوق زنان، آموزش فمینیسم در مرکز “شوکوفابریک” بر ضرورت رسیدگی به شکنجه، فشارها و تجاوز به زنان در زندان های دهه ی ۶۰ تاکید کرد. به اعتقاد وی در ایران جنبشی تحت عنوان جنبش زنان نداریم و فمینیسم اسلامی نیز اصلا وجود ندارد”.
هایده درآگاهی (فعال حقوق زنان قبل و بعد از انقلاب) آخرین سخنران برنامه صبحگاهی بود.
موضوع سخنرانی وی تبیین این شعار بود که “آزادی زن، معیار آزادی در جامعه است”. وی گفت: “۳۱ سال طول کشید تا بفهمم چه اندازه این شعار مهم است”.
وی خطاب به جنبش زنان در خارج کشور، تحرکات تشکیلاتی تری چون به راه انداختن تلویزیون یا فعالیت بیشتر در اینترنت را پیشنهاد کرد.
حلقه اعتراضی بر گرد دانشگاه سوربن
در ساعت استراحت و میان برنامه آخرین روز این کنفرانس سالانه، جمعی از مادران عزادار و مادران صلح با در دست داشتن عکس زندانیان، شهدا و اسامی آنان مانند مجید توکلی، حبیب الله لطیفی، عزیز محمد زاده، رستم ارکیا، شیوا نظرآهاری، علی صارمی و .. حلقه ای انسانی مقابل دانشگاه سوربن تشکیل دادند. آنها با خواندن سرودهایی چون “سر اومد زمستون” و “ای ایران”، با محکوم کردن رفتار نظام جمهوری اسلامی در صدور حکم اعدام و سنگسار، خواستار آزادی هر چه سریعتر زندانیان سیاسی شدند.
میزگرد پایانی
در برنامه بعد از ظهر میزگردی چهار نفره برای پرداختن به موضوع “راه کارها و چشم اندازها” برگزار شد. در این میزگرد آزاده دواچی (فعال حقوق زنان، نویسنده و پژوهشگر)، پروین ثقفی (فعال سیاسی قبل از انقلاب و عضو “گروه زنان ایرانی فرانکفورت”)، لیلا دانش (نویسنده و فعال جنبش چپ) و محبوبه عباسقلی زاده روزنامه نگار و فعال حقوق زنان حضور داشتند.
آزاده دواچی که سر فصل سخنانش “شرکت کنشگران زن در خیزش اجتماعی: لزوم طرح و گسترش استراژی های نوین” بود، با یادی از زندانیان سیاسی و عقیدتی مانند شیوا نظرآهاری، بهاره هدایت، اعظم ویسه، هنگامه شهیدی، محبوبه کرمی به تاریخچه ای کوتاه از جنبش زنان ایران پرداخت.
وی با اشاره به افزایش فشار نظام بعد از انتخابات گفت: “فعالیتهای زنان از قبل از انتخابات در قالب همگرایی شروع شد و بعد از آن به اوج خود رسید، فمینیست ها به موج مردمی پیوستند و همگام با آنان شدند، سرکوب اغاز شد؛ بازداشت، زندانها و احکام سنگین قضایی. سرکوب به اینجا ختم نشد بلکه به غیر از سرکوب غیر مستقیم، از طریق برنامه ریزی سعی کردند به تشکل زنان ضربه وارد کنند. الان زنان پس از گذشت یکسال با چالش های استراتژیکی روبرو شده اند”.
دواچی افزود: “با وجود بنیادگرایی مذهبی و آنچه در یکسال اخیر گذشت نیاز به باز تعریف فمینیسم در ایران داریم و به نظر می رسد با در نظر گرفتن فشار و عوامل بیرونی و برآورد از ایده ها و عقاید جنبش، امروز بایستی باز تعریفی داشته باشیم تا به گفتمان مشترکی برسیم”.
پروین ثقفی به موضوع “بررسی موقعیت جنبش زنان ایرانی از دیدگاه چپ” پرداخت و گفت: “چپ ها اگر مسئول بخش اعظم فعالیتهای سیاسی هم باشند اما نباید بگویند چپ هستند زیرا تا بیان می کنند با آنها بد برخورد می شود. وی افزود: “امروز فمینیست ها سعی میکنند در مناسبات با دیگران، همزیستی داشته باشند اما چپ ها سعی در پافشاری بر تعاریف کلاسیک خود دارند”.
لیلا دانش در سخنان خود به موضوع زن ستیزی در جمهوری اسلامی پرداخت.
وی با بیان اینکه “بنیادگرایی مذهبی در سه دهه گذشته مانعی در راه گسترش و پیشرفت زنان بوده است” گفت: “جنبش زنان یکدست نیست و با پرداختن به موضوع فقط زنان نمی تواند به خواسته های خود برسد”.
وی کمپین یک میلیون امضا را متهم کرد که “با تبعیض گذاشتن بین زنان، خواستار کشف حجاب اقلیت شده است” اما سخنان وی با اعتراض و تکذیب فعالان کمپین روبرو شد.
حاشیه هنری کنفرانس
در حاشیه روز آخر، منیره برادران که از سال ۱۳۶۰ تا ۱۳۶۹ در زندان بوده است و مدال “کارل فون اوسی یتسکی” از طرف جامعه بین المللی حقوق بشر ـ شاخه آلمان به او و خانم سیمین بهبهانی اهدا شده است در بخش هنرمندان و هنرهای تصویری معرفی شد.
برادران، در عکسهای انتخابی خود با موضوع “شادی در جنبش مردمی ایران”، به تصویرهایی پرداخته که ترکیبی از عکس و نوشته است؛ عکسی که او را به شدت تکان داده، تصویر پسری است که در میان مردم نوشته ای با این مضمون را بالا برده است “لطفا ما را نکشید”، یا وانتی که پشت خود نوشته بود “آزادی”.
در کنار این عکسها یادداشت هایی بود کوتاه از دخترانی که دیده های خود را در اعتراضات مردمی از طریق ای میل یا شبکه های ارتباطی به گوش بقیه می رساندند.
از نظر منیره برادران، هدف او از این کار به نمایش درآوردن “شهروند خبرنگاری” و شکل جدید “مردم ژورنالیستی” بود. یکی از این نوشته ها بسیار کوتاه بود: “من امروز ترسیدم… وجودم پر از نفرت است”.
منیره برادران در پاسخ به پرسش خبرنگار جرس، ضمن توضیح اصول کاری خود نسبت به مدیریت هنری کنفرانس انتقاد داشت و گفت: “معرفی هنرمندان در روز پایانی دیر است، باید روز اول باشد تا مردم از کارها دیدن کنند، میتوانستم بنویسم و مقاله ارائه دهم؛ اما فکر می کردم ارائه ی تصویر تاثیرگذارتر است، اما متاسفانه هنر تصویری در فرهنگ ما ضعیف است و چه خوب می شد در کمیته ه او سمینارها برای زحمتی که هنرمندان می کشند ارزش بیشتری قائل می شدند”.
در پایان کنفرانس بنیاد پژوهش های زنان، اعضای کمیته با حاضران سخن گفتند و انتقادهای آنان را برای بهبود سالهای آینده پذیرا شدند.