با دیگران کاری نکن که دوست نداری با تو بکنند/ تسلیمه نسرین

شهرزادنیوز» تسلیمه نسرین، پزشک و نویسنده‌ی بنگلادشی در تبعید است که برای کسب حقوق زنان، آزادی بیان و علیه تعصب مذهبی مبارزه می‌کند. برای کشتن وی از سوی مسلمانان تندرو در سال ۱۹۹۴ مبلغی به میزان سی هزار روپیه تعیین شده است. همچنین یک گروه اسلامگرای هندی در ماه مارس ۲۰۰۷ برای سر او جایزه‌ی دیگری تعیین کرد.

مطلب زیر ترجمه‌ی مصاحبه‌ی وی با روزنامه‌ی فرانسوی “فرانس سوار” است که در روز ۱۹ اکتبر سال جاری منتشر شده است.

– چطور شد که شما هدف حمله اسلامگراهای دنیا قرار گرفتید؟

– شروعش در بنگلادش در سال ۱۹۹۴ بود. در آن زمان من مقاله‌ای در مورد ستمی که از سوی شریعت به زنان می‌شود، منتشر کردم. بعد هم با انتشار رمانم “لجه” (شرم) از سوی هندوها در بنگلادش تکفیر شدم. دولت هم به جای این که از من حمایت کند، قصد دستگیری مرا داشت. پس از آن هم به اتهام “توهین به مقدسات” از سوی میلیون‌ها نفر بنیادگرای اسلامی درخواست سنگسار من مطرح گردید.

– چگونه توانستید از این همه تاریکی و وحشت جان سالم به در ببرید؟

– من نزد دوستان با جرأت مخفی شدم. برخی از آنان کشته شدند. وکیلم مرا با مشاوره‌اش نجات داد. او به من توصیه کرد که در دادگاه حاضر نشوم و به من کمک کرد تا فرار کنم. اتحادیه‌ی اروپا در مورد سفر من به سوئد مذاکراتی انجام داد و آن‌ها درخواست پناهندگی مرا پذیرفتند.

– شاید می‌توانستید بدون حمله مستقیم به اسلام جلوی این‌ همه درد سر را بگیرید؟

– نه! من نمی‌فهمم چرا باید حقیقت را برای جلوگیری از درد سر مخفی کرد.

– شورای حقوق بشر سازمان ملل در ژنو، در ۲۷ مارس سال گذشته، قطعنامه‌ای در مورد محدودیت آزادی بیان افرادی که “ترس از اسلام” دارند و از اسلام انتقاد می‌کنند، تصویب کرد. نظر شما چیست؟

– من به هیچوجه موافق نیستم! برای آزادی بیان هیچ محدودیتی نباید قائل شد! اگر انتقاد از مذاهب را برابر کنیم با “اهانت” و “راسیسم”، پای حکم قتل آزادی بیان را امضا کرده‌ایم. آزادی بیان اساسی است که دیگر آزادی ها از آن سرچشمه می‌گیرد.

سازمان ملل متحد بنیادگرایان را تقویت می‌کند که می‌خواهند دنیای اسلام را در تاریکی حفظ کنند. به این ترتیب که به دولت‌هائی که به آزادی بیان دهان بند میزنند وبا قانون ضد “توهین به خدا” بعضی اوقات حداکثر حکم مجازارت را صادر می‌کنند، مشروعیت می‌دهد. مبارزه علیه “ترس از اسلام” تبدیل به یک ابزار سیاسی در خدمت اسلامگرایان شده تا در مورد جنایات‌شان سکوت شود. تعجب‌آور است که نقد مذاهب دیگر مانند مسیحیت، یهودیت، هندوئیسم، بودائیسم و دیگر “ئیسم” ها مجاز است، اما اسلام باید از انتقاد مصون بماند.

– اگر شما مخالف تمام مذاهب هستید و از ولتر پیروی می‌کنید، پس چرا بیشتر اسلام را به نقد می‌کشید؟

– نه! من انتقادم به همه‌ی مذاهب است، از جمله هندوئیسم بنیادگرا؛ در ضمن مسلمانان و کاست‌های فقیر خود معلول تفکر بنیادگرایانه هستند. اما اگر من به مذاهب دیگر انتقاد کنم، هیچکس مرا تهدید به مرگ نمی‌کند و کمتر از آن صحبت می‌شود، چون آن‌ها تحمل بیشتری در رابطه با انتقاد دارند، اگرچه مسلما همیشه این طور نبوده، در هر حال در قرن بیست یکم، فقط مسلمانان هستند که چنین عکس‌العملی دارند. در حالی که انتقاد به اسلام ضروری است، مخصوصا برای مسلمانانی که برای لائیسیته و علیه تاریکی مبارزه می‌کنند.

– شما در مجله‌ای نوشته اید که اروپا و سازمان ملل از یک سیاست فراملیتی به نفع اسلام صرفنظر کرده اند.

– بله، برای نمونه در بریتانیای کبیر، برخی از قوانین اسلامی در حیطه‌ی خصوصی اعتبار پیدا کرده‌اند. تلاش‌هایی تحت عنوان مهار کردن “اسلام فوبی” آغاز شد، اما تا محدود کردن آزادی بیان کشیده شد.

– آیا احساس می‌کنید تحت حمایت دموکراسی غربی و هندوستان (وطن دوم‌تان) قرار دارید؟

– احساس من این است که بیشتر اوقات غرب مرا فراموش کرده است. من در برخی از ایالات هند تا سال ۲۰۰۷ احساس امنیت می‌کردم، اما آنان نیز تسلیم فشار بنیادگرایان شده و از من فاصله گرفته و به سیاست صلح‌جویانه با اسلامگرایان تندرو روی آوردند.

– راستی هنوز از نیکلا سرکوزی ناراحت هستید، که به درخواست هند، از دادن جایزه سیمون دوبوار به شما در بازدید رسمی از کشور هند در ژانویه ۲۰۰۸ منصرف شد؟

– در عمل، دولت هند خواهان رابطه‌ی خوب با نیکلا سارکوزی است. در ابتدا خیلی مایوس شدم، اما بعدا دلایل رئیس جممهور سارکوزی را فهمیدم. مسلم است که روابط فرانسه با هند خیلی مهمتر از “تسلیمه”ی کوچک است.

– آیا اسلام قابل رفرم است؟

– در هیچ دینی نمی‌توان رفرم کرد. ما باید از شر آن‌ها خلاص شویم! هیچ انسانی با عقل سالم و اعتقاد منطقی نمی‌تواند به چنین چیزهای غیرعقلانی‌ باور داشته باشد.

– آیا رسالتی لائیک بر عهده‌ی خود می‌بینید که باید به سرانجام برسانیدش؟

– بله، بیداری اذهان؛‌ من مایلم انسان‌ها را آگاه کنم. از نظر من تمام ادیان بد هستند. آن‌ها ذهن مردم را به گروگان گرفته‌اند. در حالی که بالاترین اصل رفتار اجتماعی احتیاجی به مذهب ندارد، بلکه به یک سفارش کوچک خلاصه می‌شود: “با دیگران کاری نکن که دوست نداری با تو بکنند”.

ترجمه: شهرزادنیوز

مطالب مرتبط

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *