جنبش زنان در دادگاه فرمایشی
پرونده سازی برای گسترش سرکوب
خیزش مردمی درایران که با اعتراض به تقلب در نتایج انتخابات آغاز شد، میلیون ها ایرانی را با شعارمرگ بر دیکتاتوربه خیابانها آورد. جهانیان به چشم دیدند که بخش عظیمی از مردم ایران نظام تمام خواه اسلامی را نمی خواهند. حکومت اعتراضات مسالمت آمیز را با سرکوب پاسخ داد و آشکارا نشان داد که به سبب ضعف و تزلزل درونی اش ازهرتغییری بیمناک است. این ضعف و تزلزل حاصل شکست ایدئولوژیک، اجتماعی و فرهنگی حکومت اسلامی است که دعوای اصلاحات و شکاف روز افزون میان جناح های قدرت بیانگرآن است. وحشت حکومت از برپائی انقلاب “مخملی” و” رنگی” بی معنا نیست. دلایل آن در بالا گرفتن نارضایتی ها و اعتراضات مدنی است که در دههء اخیرهر روزبرآن افزوده شده است.
دراین سالها دانشجویان، کارگران، معلمان، مدافعان حقوق زنان و دیگر فعالان دربسترمبارزه بر ضد تبعیضات اجتماعی، قومی، مذهبی و جنسیتی تحت سانسور و سرکوب، با بهره گیری خلاقانه ازهر امکان و خاصه به مدد وسائل نوین ارتباط جمعی، سکوت را شکسته و فضا های اعتراضی بسیاری را پدید آورده اند. چنانکه همه ناظران معتقدند زنان ایرانی در این میان نقشی بارز داشته ودارند. رژیم اسلامی هرگز نتوانست با ضرب و زورحجاب را به آنان بقبولاند. فردای اجباری شدن حجاب در ۸ ماه مارس ١۹۷۹ هزاران زن ایرانی به خیابان ها آمدند و فریاد زدند: آزادی نه غربی نه شرقی جهانیست. وقتی اعتراض آنان سرکوب شد از راه “بدحجابی” به اعتراض خود ادامه دادند و این چنین هر روز و هرروزنشان دادند که الگوی تحمیلی حکومت را نمی پذیرند. امروزدرصفوف تظاهرات چهره وآرایش زنان بسیاری نشان ازهمین مقاومت دارد. درچند ساله اخیرجنبش فمینیستی ایران با نشر کتاب و نشریات گوناگون فمینیستی، تشکیل کمپین های مبارزه علیه سنگسارو ” یک میلیون امضا برای لغو قوانین تبعیضات جنسیتی ” شعار تغییر برای برابری را در فضا طنین انداز کرده است. در بیرون از مرزها، فمینیست های ایرانی ازتلاش برای شناسانیدن مبارزه زنان درایران بازنایستاده اند وبا بهره گیری ازآزادی بیان، مبارزه برعلیه نظام اسلامی که آپارتایدی جنسیتی مستقر کرده را پیش برده اند.
امروزجمهوری اسلامی برای سرکوب مبارزه مردم درایران ازهمان شیوه ها و وسائلی بهره می گیرد که در دهه شصت به کمک آن اعتراضات وسیع مخالفان را سرکوب کرد. ترور فیزیکی و روانی. در متن این ترور حکومت همزمان با بازداشت و حبس و شکنجه مخالفان، با تبلیغات دروغ و جاسوس و وابسته خواندن آنان به قدرت های خارجی، به توجیه سرکوب و پراکندن ترس و وحشت در میان مردم می پردازد. نمایش اعترافات جعلی زندانیان هم جزبرای قانونی جلوه دادن سرکوب و ایجاد رعب و وحشت نیست.
دردادگا ه های فرمایشی رژیم جنبش های مدنی هم به بهانه ” انقلاب مخملی” بر صندلی اتهام نشسته اند. جنبش فمینیستی در ایران در میان این متهمان جائی شاخص دارد. درادعا نامه دادستان، در کنار اتهامات وارده بر شیرین عبادی به بهانه دفاع از حقوق زنان و ضمن حمله به جنبش های فمینیستی، نام سه تن از فعالان زن برده شده است: نوشین احمدی خراسانی ، پروین اردلان و شادی صدرکه بتازگی دستگیر و پس از تحمل حبس با وثیقه آزاد شد. اینان کاری جز دفاع از حقوق حقه زنان مرتکب نشده اند. در میان زندانیا ن کنونی که شمار دقیق آنان مشخص نیست فعالان جنبش زنان همچون روناک صفار زاده، کاوه مظفری، عالیه اقدام دوست، ژیلا بنی یعقوب و…حضور دارند. آنان در کنار دیگر زندانیان سیاسی حبس و فشار را تحمل می کنند و خانواده ها یشان همچون نزدیکان دیگر زندانیان سیاسی و ناپدید شدگانی که خبری از آنها نیست در اندوه و نگرانی بسیار بسر می برند. افزون شدن نام ها بر سیاهه کشته شدگان که اکنون شمار آنها طبق اطلاعات رسمی به ۶۹ نفرمی رسد براین نگرانی می افزاید.
ما شبکه همبستگی بین الملی با مبارزات زنان ایران در این نگرانی شریکیم و با اعتراض به جنایات جمهوری اسلامی در سرکوب مبارزه حق طلبانه مردم ایران خواهان آن هستیم که:
– زندانیان سیاسی بی قید و شرط آزاد شوند
– به دادگاه های فرمایشی و نمایش اعترافات جعلی و ” توبه” پایان داده شود
– حق آزادی بیان و عقیده و فعالیت سیاسی و اجتماعی و فرهنگی به رسمیت شناخته شود
– به پرونده سازی برای فعالان جنبش زنان، دانشجویان، کارگران و دیگر جنبش های مدنی که برای مبارزه علیه تبعیضات جنسیتی، طبقاتی، قومی، اجتماعی، مذهبی و فرهنگی در ایران و احقاق حقوق بشر در تکاپویند خاتمه داده شود.
– ما خواهان اعتراض همه گروه های مدافع حقوق بشر، فمینیست ها، فعالان سیاسی و اجتماعی ضد تبعیض درسراسرجهان به این پرونده سازی ها هستیم.