تغییر برای برابری – فعالان کمپین یک میلیون امضا با گرایشات و تنوعات فکری توانسته اند در سه سال گذشته حول خواست لغو تمامی قوانین تبعیض آمیز جنسیتی، مبارزه مدنی حول حقوق برابر شکل داده و به پیش ببرند و امروز هریک بر پایه اعتقاد خود در عرصه های متفاوت مبارزه جاری برای آزادی و حقوق دمکراتیک شهروندی حاضرند . این نکته که زنان در عرصه این مبارزه حضوری چشمگیر دارند بر کسی پوشیده نیست. تصویر ندا که در حافظه تاریخی مردم ایران و جهان ثبت شده نشان از اهمیت نقش زنان در مبارزه برای آزادی و عدالت اجتماعی دارد . این شرایط اما پرسش های عاجل زیر را برابر ما قرار می دهد :
چگونه می توان در بستر مبارزات جاری ، فکر برابری خواهی را به دفاع از آزادی های شهروندی و عدالت اجتماعی پیوند زد ؟
تحول شرایط چه تاثیری بر کمپین یک میلیون امضا دارد ؟
شرکت فعالان و یاران کمپین و نیز تمامی مدافعان حقوق زنان در این بحث بر فراهم آوردن پاسخ و یا پاسخهای هر چه خلاق تر یاری خواهد کرد . باشد که این همفکری و همدلی ما را در پیوند مبارزه برای برابری و آزادی و عدالت اجتماعی یاری دهد .
***
چگونه می توان در بستر مبارزات جاری ، فکر برابری خواهی را به دفاع از آزادی های شهروندی و عدالت اجتماعی پیوند زد ؟
یکی ازویژگی های یک جنبش بزرگ، فراوانی درس هائی است که می توان از آن آموخت. بحث ها ی تازه ای که این روزها پیرامون تلفیق سیاست و فعالیت مدنی در میان فعالان حقوق زن مطرح شده، از جمله آموزه های جنبش انتخابات آزاد در ایران است.
جنبش انتخابات آزاد محصول تلاقی روندها و رویدادهای مهمی در وضعیت سیاسی کشور است. اراده مردم به پایداری وپیگیری خواسته های خود از طریق اعتراضات آشکار و خیابانی و اثرگذاری طیف وسیعی ازشخصیت ها وفعالان اجتماعی بر مسیرجنبش، از جمله ویژگی هائی است که به پرسش بالا مربوط می شود. جنبشی که با خواسته حفاظت از حق رای وانتخاب مردم آغاز شد ،درفرایند خود بتدریج برحق اعتراض وتظاهرات،حق فعالیت سیاسی بدون مواجهه با خشونت دولتی، حق آزادی مطبوعات وحق مردم درهدایت نظام سیاسی حاکم برجامعه، متمرکز شده است.
حضورگسترده زنان درجمع معترضان ودر خط درگیریهای پر مخاطره، حیرت آوراست. گفتار تحقیر و طرد زنان در نتیجه این حیرت منزوی وخاموش شده است . درخیابانهای شهر” تصویر قربانی ” که عاملیت زنان را تنها به نخبگان و فعالان منسوب می کند، محو می شود. درشگفتی های این حضور، نسل ما به خاطره و تجربه خود ازرابطه زنان و سیاست در سی سال پیش بازمی گردد. برای فعالان جوان نیزاین خاطرات تنها منبع زنده حضورزنان درسیاست درتاریخ معاصراست. کندوکاوو مقایسه بین شرایط دیروز وامروزدوباره جان گرفته است. فعالان زن با اشاره به زحمات خود که سابقه فعالیت های مدنی برای احقاق حقوق زنان در این سالهاست ، تفاوت مهم وضعیت کنونی را با سی سال پیش یادآوری می کنند، اما برای پرهیزاز فراموشی و تسلیم نشدن به خاطرات گذشته، علاوه براین لازم است برتفاوت های دیگری تکیه شود. تامل در باره تحول درک عموم زنان ازضرورت مبارزه سیاسی برای تحقق خواسته های خود ازآن جمله است. این تفاوت راه را به درک تفاوتهای دیگردرترکیب نیروهاو وضعیت سیاسی کشوردر این دودوره می گشاید.
صرفنظرازتفاوتهای سیاسی، پدیده ای کم سابقه از نظرتعدد و تنوع رهبران اجتماعی، دراین دوره به ظهور رسیده است. روشنفکران و افراد پرآوازه ای که از طیف های مختلف فکری و حوزه های متفاوت اجتماعی، چه به صورت فردی چه درقالب نهاد های جمعی به دفاع از خواسته های مردم برخاسته اند، تنوع و غنای جامعه ایران را نمایندگی می کنند ووظیفه حفظ این تنوع فکری و سلیقه ای رابرگردن رهبری سیاسی جنبش گذاشته اند. معنای عملی حفظ این تنوع، پذیرش و ساماندهی موثرمجموعه عناصر تحول خواه در قالب نهادی فراگیراست که به هدف مشترک نیروهای سیاسی با فعالان جنبش های اجتماعی و مدنی، سازمانهای صنفی و حرفه ای و شخصیت های مردمی در هر صنف وحوزه ، تحقق مادی بخشد.
همانطور که اشاره شد یکی ازتفاوتهای دیگر این دوره، برقراری ارتباط بین نزاع موجود درحوزه سیاست و قیم مابی و سلطه در زندگی شخصی و اجتماعی در ذهنیت زنان است. آنها دراین اعتراض،با تنوع وتکثرنسلی،فرهنگی و طبقاتی خود به تجربه سالها تبعیض وکنترل وخشونت واکنش نشان می دهند اما ارتباط آنها با جنبش ،بر خلاف تحریم وشورش، صرفا ارتباط سلبی ونفی کننده با حاکمیت نیست،ارتباطی ایجابی با الترناتیوی است که در طول این جنبش خلق شده و می شود وباید تحقق خواسته های آنان رادر اینده میسر نماید. زنان به تجربه، هم نیروی رهائی بخش ، هم قدرت سلطه آور حوزه سیاست را، درکوچکترین زوایای زندگی روزمره خود بازشناخته اند. این شناخت جوهره تحول رابطه زنان و سیاست درسی سال گذشته است. پس پیام آنها به تقویت ارتباط بین جنبش مدنی وحوزه سیاست را باید جدی گرفت. ابتکار همگرائی درجنبش زنان با درک شرایط ویژه برآمده در دولت نهم، جسارت حضورمدنی در حوزه سیاست را برای طرح موثرمطالبات زنان دررقابت های انتخاباتی نشان داد. اما عمراین ائتلاف کوتاهترازآن بود که به جمع زنان فعال مجال دهد از ابتکار وتوان جمعی خود درچرخش حوادث پس ازانتخابات بهره مند شوند. البته عدم استمرار ائتلاف ها و همگرائی های درونی این جنبش خود محصول عوامل دیگری است اما بی اعتنائی به الزامات بیرونی و واهمه انحلال جنبش زنان در جنبش عمومی یا آنچه تکرارتجربه سی سال پیش قلمداد می شود در شکل دهی به این تفرقه موثر است.
وضعیت فعالان حقوق زنان دردوره بعدازانتخابات از چند جهت با قبل آن فرق کرده است: امروزصدها هزار زن معترض به خیابانها امده اند.آنها فعالان یک جنبش عمومی برای دفاع ازحق انتخاب در حوزه سیاسی ومقابله با سلطه وخشونت دولتی هستند. وقایع روزهای گذشته ، ظرفیت ها و چالش های این جنبش را آشکار کرده است . اعتماد به نفس زنان وخشونت آشکارعلیه آنها بخشی از این واقعیات محسوب می شوند. نیروهائی که برای مهار این جنبش وارد میدان شده اند، فضاهای فعالان مدنی را هم اشغال کرده و فرصت های اندک گذشته را سلب کرده اند. اما بی شک مثل گذشته، ابتکار زنان فعال راه غلبه بر محدودیت ها را می گشاید وجنبش دفاع ازحقوق زنان معنای عملی اثرگذاری متقابل در جنبش عمومی را هم در حمایت از خواسته های عمومی این جنبش هم با غنی تر کردن جنبش از طریق طرح خواسته های مشخص و ملموس زنان متحقق می کند.
تحول شرایط چه تاثیری بر کمپین یک میلیون امضا دارد ؟
کمپین یک میلیون امضا امروزفراتر ازمفهوم رایج کلمه، به مثابه نهادی ( یا نهادهائی) شناخته می شود که فعالان آن درمجموعه ای از همبستگی ها و همفکریها ی کلان و عمومی، خواست لغو قوانین تبعیض امیز راپیش می برند.این امر در مورد سایر نهاد های فعال در جنبش زنان هم صدق می کند، چه نام کمپین داشته باشند، چه سایت، چه انجمن و چه سازمان. همه آنها در طول زمان به نهادهای پایداری برای پیگیری خواسته های زنان در چارچوب های فکری واجتماعی متفاوت تبدیل شده اند. از این رو تصورتداخل فعالیت های تازه با مسئولیت کمپین به مثابه جمعی که برای یک فعالیت مقطعی دورهم جمع شده ،اصولامنطبق با شرایط کمپین یک میلیون امضا نیست و حضور در جنبش عمومی ومشارکت درپیگیری خواسته های زنان درعرصه سیاست مغایرتی با ساختار و برنامه کمپین ندارد. بدیهی است اثرگذاری هر یک ازنیروهای فعال زنان بر حوزه سیاست محدود بوده وهمدلی وهمکاری عموم کنشگران زن، شالوده اثرگذاری فعالتر آنها برجریان واقعی سیاست است. در شرایط کنونی فعالیت مشترک در ارتباط با مسائلی چون حمایت اززنان درخانواده زندانیان، ثبت ومعرفی خشونت های سیاسی علیه زنان،خواست آزادی زنان زندانی و مطالبات مادران سوگوار،هم شعار پیوند مطالبات زنان با مبارزه جاری راازحد یک شعارفراترمی بردهم زمینه مشارکت موثرتردرتعاملات بعدی درعرصه سیاسی رافراهم می کند.