تجمع در بهارستان؛ ناپختگی یا بلوف؟! / محبوبه عباسقلی زاده

اگر دوشنبه یازدهم آذرماه طیف هایی از فعالان زن که خود را “جنبش اسلامی زنان” (۱) می نامند به [فراخوان خود مبنی->http://www.meydaan.net/news.aspx?nid=2628] بر تجمع در بهارستان عمل می کردند و موفق می شدند اعتراض خود رانسبت به بازگشت ماده ۲۳ (جواز چند همسری) به متن لایحه حمایت خانواده اعلام کنند، می شد به صراحت گفت که سرانجام بند ناف “مدافعین حقوق اسلامی زن” از قدرت حکومتی بریده شده و ادعایی تحت عنوان “جنبش اسلامی زنان” به واقع محقق شده است.

صبح روز یکشنبه ۳ آذر درست یک روز پس از اعلام رسانه ای بازگشت ماده ۲۳ به لایحه حمایت خانواده توسط یکی از نمایندگان طرفدار احمدی نژاد، پیامکی دست به دست می شد که در آن نوشته شده یود: “دوشنبه ۱۱ آذر، ۱۱ صبح، قرار ما میدان بهارستان به مخالفت با شکستن حریم خانواده ( ماده ۲۳)، چفیه بیاورید.” چنین دعوتی از این نظرعجیب و غیر مترقبه بود که توسط یکی از اعضای جامعه زینب – گروهی نزدیک به حاکمیت – آن را امضا کرده بود.

مطالعه چنین واکنش غیرمعمولی از سوی زنان اصول گرا در برابر مصاحبه فاطمه رهبر، کسی که بازگشت این ماده را خبر داده و از رقبای سیاسی جامعه زینب به شمار می رفت، از نظر تاثیری که می توانست در صورت وقوع تجمع در بهارستان، بر الگوهای اعتراضی جنبش زنان بگذارد؛ بسیار حائز اهمیت است.

موضوع تحصن در برابر مجلس به عنوان آخرین سلاح اعتراض علیه مفاد تبعیض آمیز لایحه حمایت خانواده، مدتهاست در دستور کار “ائتلاف بزرگ جنبش زنان” قرار دارد و حتی توسط زنان منتسب به طیف اصلاح طلبان نیز مورد تایید قرار گرفته است. برای حکومتی که یکی از روش های قدیمی آن ربودن الگوهای اعتراضی گروه های مخالف و تغییر محتوای آن است، اعلام تظاهرات در بهارستان آن هم توسط زنانی با چفیه – که سمبل بسیجی هاست- ضمن آنکه می توانست کاریکاتوری باشد از همان تجمعی که توسط جنبش زنان وعده داده شده است این کارکرد را داشت که بهانه اعتراض در فضای عمومی را از فعالان جنبش زنان گرفته و منجر به خلع سلاح شدن آنان می شد.

با این حال اگر چنین تجمعی برگزار می شد مسلما طیف گسترده ای از فعالان سکولارجنبش زنان، با فرا روی از فاصله های فکری و عقیدتی در آن شرکت کرده و نشان می دادند که مطالبات حق خواهانه زنان به ویژه در موضوعات انسانی و حداقلی همچون مخالفت باچند همسری، ربطی به دشمنان خیالی نظام نداشته و برخاسته از مطالبات عمومی و واقعی مردم است. اما دستاورد این تجمع بیشتر از آنکه برای حل موضوع چند همسری موثر واقع شود، می توانست تغییری راهبردی در نقش های اعتراضی زنان اسلامگرا باشد و آنان را اززیرسایه سی ساله اقتدار مردانه- حکومتی در آورد و ظرفیت های مستقل و زنانه ای از اندیشه های رهایی بخشی “زن و دینداری” را در آنان ایجاد کند.

اما دعوت از مردم برای تجمع در بهارستان، که طی آن زنان اسلامگرا از پشت درهای بسته مذاکره با بزرگان حکومتی به خیابان ها می آمدند آن چنان از نظر زمانی سریع بود که به سختی می شد آن را یک بازی سیاسی زیرکانه برای ربودن استراتژی اعتراضات مدنی خیابانی از جنبش زنان به حساب آورد. از سوی دیگر، برای فعالانی که سابقه ای در سازماندهی تجمع های خیابانی دارند روشن است که اعلام تجمع آن هم بر اساس عقل جمعی، کار آسانی نیست و حتی در ایده آلترین شرایط، سازماندهی آن – قبل از اعلام عمومی- روزها وقت می گیرد. بنابراین اگر واقعا دعوت به تجمع توسط “مدافعین حقوق اسلامی زنان” واقعی بوده و نوعی بلوف سیاسی نبوده است، چرا تا بدین حد ناپخته عمل کرده و به شیوه فراخوان های دوره انقلاب که در مسجد و منبر مردم را به تظاهرات دعوت می کردند، این بار موبایل را در دست گرفته و عباراتی را که پشتوانه اجرایی ندارد کنار یکدیگر ردیف کرده اند؟! اگر گمانه ناپختگی را که کنار بگذاریم، احتمال بلوف سیاسی تقویت خواهد شد. به عبارت دیگراز همان ابتدا دعوت کنندگان می دانستند که چنین کاری را عمل نخواهند کرد و تنها برای امتیاز گرفتن در مذاکره ای که در چند روز آینده با کمسیون قضایی مجلس خواهند داشت، موضوع تجمع را بر سر زبانها انداخته اند.

با این حال اگر به حکم پرهیز از توهم توطئه، حتی “سناریو” بودن چنین دعوتی را هم فراموش کرده و دقت بیشتری در روند اعلام “تجمع بهارستان” شود، می توان انگیزه و “ابتکار اولیه” ارسال این پیامک را ناشی از “هیجاناتی فمنیستی” دانست که حداقل در بیست و چهار ساعت اولیه، فراتر از رقابت های سیاسی و تعامل های مرسوم در روابط قدرت زنان اسلاگرا با حکومتی ها عمل کرده است، اما با گذشت زمان و مذاکره با این و آن از بار فمنیستی آن کاسته شده و مجددا مصلحت اندیشی های حکومتی؛ که یک عمر گریبانگیر هویت جنیستی زنان اسلامگرا و رابطه آنان با قدرت سیاسی بوده؛ بر آن غلبه کرده است.

تفاوت لحن دعوت کنندگان به این تحصن که از طریق [مصاحبه “توران ولیمراد->http://www.meydaan.net/news.aspx?nid=2628]” با مطبوعات و یا دعوت تلفنی از فعالان زن قابل پی گیری است، نشان می دهد که چگونه موضع تندی که حتی روزنامه نگاران را مجبور به سانسور بخشهایی از مصاحبه های پیش از ظهر او کرده است به فاصله چند ساعت آرامتر شده و در حالی که در مصاحبه های پیش از ظهر، موضوع اصلی تجمع بوده است، در مصاحبه های بعد از ظهر حل مسئله ماده ۲۳ به جلسه ای توسط خانم بهروزی و یارانش با هیئت رئیسه مجلس و کمسیون قضایی منتقل شده و تجمع بهارستان در حاشیه گفتگو قرار گرفته است.

سرانجام در پایان روز های هفته گذشته و به فاصله سه روز از دست به دست شدن پیامکی که زنان را به حضور در بهارستان دعوت می کرد، جریان تجمع آنچنان که انتظار می رفت به مذاکره ای در پشت درهای بسته بین اعضای بنیاد زینب و سخنگوی کمسیون قضایی مجلس تقلیل پیدا کرده و با صدور بیانیه ای از سوی “کمیته امور زنان خانه احزاب ایران” رسما لغو شد.

هر چند که این خبر می توانست برای زنانی که نگران قانونی شدن چند همسری باشند، امیدار کننده بود اما برای جنبش زنان خبری نا امید کننده به حساب می آمد. این که زنان اسلام گرا هنوز بعد از سی سال نتوانسته اند تغییری در الگوهای اعتراضی سنتی خود داده و همچنان خود را بین اراده سیاسی نظام مردسالار و نیازهای عملی جنسیتی در تضاد می بینند، نه تنها پدیده ای تاسف بار است؛ بلکه از دست دادن فرصتی تاریخی است که از قبل آن می توانستند تجربه ای بی نظیر به جنبش زنان ارائه داده، به طور مستقل خود را مرئی کرده، پشتیبانی مردمی وسیعی را برای خود فراهم کرده و دیوارهایی که قدرت سیاسی بین گروه های مختلف زنان کشیده است، فرو ریزند.

پانوشت:

۱. در انتهای بیانیه کمیته زنان خانه احزاب آمده است: “جنبش اسلامی زنان در اعتراض به شکستن حریم خانواده و بد معرفی کردن اسلام و تحقیر و اهانت به زن، قرار بود روز دوشنبه ۱۱ آذر در مقابل مجلس -میدان بهارستان- تجمعی برگزار نمایند.”

مطالب مرتبط

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *