تغییر برای برابری: اتحاد جدید زنان مصری ، که در میدان التحریر قاهره توسط زنان و مردان انقلابی ایجاد شد، از زمان انقلاب ما در ژانویه ۲۰۱۱ تلاش می کند تا فعالان حقوق زن و گروههای خواهان ترقی و پیشرفت در مصر را برای مبارزه متحد سازد. هدف این مبارزه ایجاد ساختاری جدید در مصر است. ساختاری مبتنی بر آزادی حقیقی و نه دموکراسی ساخته و پرداخته شده بر اساس باورهای سرمایه داری و مردسالارانه. ساختاری که در آن همه افراد جامعه فارغ از جنس، دین، طبقه و نژادشان از شآن اجتماعی یکسان و عدالت اجتماعی- سیاسی بهره مند شوند.
ما با بهره بردن از قدرت و اتحاد بین میلیونها نفر توانستیم رئیس جمهور حکومت مصر،حسنی مبارک، را در ۱۱ فوریه ۲۰۱۱ برکنار کنیم ولی بدنه اصلی حکومت مصر همچنان پابرجاست و از سوی رژیم استعمارگر آمریکا و هم پیمانان مصری اش در بین مقامات بلند پایه ارتش، در دولت انقلابی سابق، در بین تجار ثروتمند، در رسانه های مطرح، در بین مقامات سیاسی پیشین و چهره های مذهبی متعصب که در دوران حکومت سادات ( در دهه هفتاد) قدرتمند شده اند حمایت می شود. البته فرمانبرداری این حکومت از رژیم اسرائیل و کمکهای نظامی و اقتصادی آمریکا نیز در پایداری این سیستم نقش اساسی دارند. از آن زمان (از زمان سادات در دهه هفتاد)، فقر و ستم بر زنان در نتیجۀ قدرت یافتن بنیادگرایی دینی و استعمار طبقاتی، افزایش یافت.
زنان نیمی از جمعیت جامعه را تشکیل می دهند. آنها نمی توانند در جامعه ای که آزاد و مستقل نیست آزادی و استقلال داشته باشند. ما (زنان) رهایی خود از بند مردسالاری و آزادی سرزمینمان ازسلطۀ استعمارگران و ستم بنیادگرایان مذهبی را به نام خدا، عشق، صلح و دموکراسی بهم پیوند داده ایم. بن لادن و جرج بوش هر دو علیه مردمان فقیر و زنان، هم پیمان بودند و با یکدیگر همکاری می کردند و سپس برسر منافعشان با هم اختلاف پیدا کردند و سعی کردند یکدیگر را به قتل برسانند. امروز، باراک اوباما واعضای اخوان المسلمین با یکدیگر رابطه ای دوستانه دارند و بر سر منافع مشترکشان با هم مذاکره می کنند. هیچ اصولی بر این سیاستها و تغییر منافع وجود ندارد!
امروزه، بسیاری از مردم جهان (از شمال تا جنوب) علیه ساختارهای مبتنی برسرمایه داری و مردسالاری شورش می کنند و این شورش و مبارزه سراسر جهان از تجمع در میدان التحریر تا اشغال وال استریت را در بر می گیرد. در مصر نیز مانند سایر کشورها، زنان و مردان دوشادوش هم مبارزه می کنند. زن بودن برای مخالفت و مبارزه با مردسالاری کافی نیست. برای مخالفت با سرمایه داری و استعمار نیز این کافی نیست که یک مرد لیبرال یا سوسیالیست باشید و بی دین بودن برای مخالفت با ستم دینی (ستمی که با توجیه دینی یا مذهبی اعمال می شود) کافی نیست. ما زنانی را میشناسیم که از مردان مردسالارانه تر رفتار می کنند! و با مردان سوسیالیستی مواجه می شویم که عملکردشان بیش از رهبران جناح راست (گروه دست راستی) مبتنی بر سرمایه داریست! و ما در جامعه افراد به ظاهر بی دینی داریم که به مراتب متعصب تر از بنیادگرایان مذهبی هستند.
زنان و مردان جوان هنوز توسط نیروهای مخالف جنبش اعتراضی در مصر کشته می شوند، از ژانویه ۲۰۱۱ ،هزاران تن کشته شده اند، هزاران نفر مجروح و معلول شده اند و هزاران تن به زندان افتاده اند اما اعتراضها همچنان ادامه دارد. ما علی رغم سرکوبها امیدمان را از دست نداده ایم.
زنان مصری بیش از پیش توسط نیروهای مخالف انقلاب به حاشیه رانده می شوند و از سمتهای مهم، از فعالیتهای سیاسی و پستهای بالا کنار گذاشته می شوند. در آنچه بعد از انقلاب، انتخابات دموکراتیک مصر خوانده شد، زنان تنها دو درصد از کرسیهای مجلس مصر را اشغال کردند و اکثریت نمایندگان مجلس را اعضای اخوان المسلمین و گروه سلفی ، گروهی که متعصبتر و واپس گراتراز سایر گروههای تندروی مذهبی است، تشکیل میدهند. اما در مصر مبارزه همچنان ادامه دارد. ما باید به شکل منطقه ای و جهانی توانمان را برای مبارزه بکار ببریم. ما نباید مبارزه منطقه ای را از برنامه مبارزه جهانی جدا کنیم. ما در یک جهان ( نه در سه جهان) زندگی می کنیم! و این جهان تحت سلطۀ یک ساختار ستمگر است، ساختاری مبتنی بر سرمایه داری، امپریالیسم، نظامی گری مردسالارانه، نژادپرستی و افراط گرایی دینی.
ما دیر یا زود خود را آزاد خواهیم کرد.
ما هرگز امید را از دست نخواهیم داد چرا که امیدواری باعث توانمندی و قدرت است.
نوال السعداوی
قاهره – مصر