شهرزادنیوز: این واقعیت غمانگیز دوران جنگ مدرن است که تجاوز، سلاحی ایدهآل محسوب میشود – ارزان است و در ایجاد ارعاب و خانهنشین کردن بسیار مؤثر. این امر همچنین صدمات جانبی تلقی میشود، نتیجه ناگزیر درگیری. از اینرو مجازات مرتکبان تجاوز در زمان جنگ، اغلب نه لازم و نه ممکن تلقی میگردد. این “حقیقت” ناخوشایند و دروغین را میتوان اخیرا در لیبی مشاهده کرد، که هزاران قربانی متجاوز به خاطر جنایتی که بر آنها رفته است، عدالتی نیافتند.
طی دهه ۱۹۹۰ داستان اردوگاههای تجاوز در بوسنی و هرزگوین جهان را تکان داد و جامعه بین المللی را به مداخله واداشت. اکنون شواهدی آشکار میشوند دال بر این که همان وضعیت وحشتناک در دوران بهار عرب لیبی حاکم بوده است. با آغاز ناآرامیهای لیبی معمر قذافی دستور داد که تظاهرکنندگان مسالمتجو با هر وسیلهای سرکوب شوند، و به سربازانش دستور داد که خانه به خانه بروند. این به زبان نظامی، دستور مستقیم برای تجاوز به شهروندان بیگناه بود. رویدادهای پس از آن، طبق اسناد گردآوری شده توسط دادگاه جنایی بینالمللی، انجام عملیات گسترده تجاوز علیه هر کسی – مرد و زنی – بود که علیه رژیم قذافی شوریده بود. زنان از خانهها، اتومبیلها و خیابانها ربوده میشدند و در اماکن نامعلوم مورد تجاوز قرار میگرفتند. طبق گفته مارگوت والشتروم، نماینده مخصوص سازمان ملل در خشونت جنسی در دوران جنگ، مردان در بازداشتگاههایی نظیر زندان ابوسلیم و صلاحالدین مورد تجاوز قرار گرفتهاند.
ایمان العبیدی اولین زنی بود که به رسانهها گفت توسط نظامیان قذافی ربوده شده و مورد تجاوز قرار گرفته است. در پرتو اعتراف وی، داستانهای دیگری افشا شدند، سرگذشت زنانی که در تمام مناطق کوهستانی، به ویژه در “زووارا”، “میسراتا”، “نفوسا” و “بانی ولید” مورد تعرض جنسی قرار گرفتهاند. استراتژی قذافی تحقیر و خواری نه تنها زنان، بلکه از آن گستردهتر، قبیلههای آنها بود. در جامعه لیبی تجاوز نه تنها بر قربانیان، بلکه بر خانواده و پیرامونیان آنها هم تأثیر میگذارد، و آغازگر رابطهای خشن بر اساس ناموس خانواده میگردد. این دلیل اصلی حکمهای بازداشت صادره از سوی دادگاه بینالمللی جنایی علیه قذافی و پسرش، سیفالاسلام، بود.
در آن زمان مصطفی شالگام وزیر امور خارجه لیبی بود و بعدا سفیر لیبی در سازمان ملل شد. پس از مرگ قذافی، او میتوانست بر جنایات رهبر خانواده پرتو افکند. شالگام قبول کرد که آدم رژیم است – به عبارتی دیگر، سخنگوی شخصی قذافی با تمام طرفین. او هم با اعضای کمیته انقلابی و قبایل به مذاکره پرداخت و هم با پسران قذافی ارتباط داشت.
زمانی که از او در باره تجاوز سیستماتیک در رژیم قذافی سؤال شد، با صدایی احساساتی داستان صفیه، دختری تقریبا ۲۰ ساله، را تعریف کرد که به گفته وی، دزدیده شده و پنج سال در زیرزمین محلی در تریپولی زندانی شده بود. او مکررا توسط خود معمر قذافی مورد تجاوز و ضرب و شتم قرار میگرفت، روی سرش ادرار میکرد و فاحشه میخواندش. به جایش، شالگام رهبر لیبی را مستبدی توصیف میکند که تمام نهادهای سیاسی را نابود کرد، با مشتی آهنین حکومت میکرد و مخالفانش را به حدی میترساند که هیچ کس جرأت نمیکرد از نظر سیاسی یا اجتماعی با وی مخالفت کند. علاوه بر آن، میگوید قذافی مرد خودمحور و خودشیفتهای بود که خود را نه تنها رهبر جهان عرب، بلکه تمام قاره آفریقا میدانست – یک کنترلگر بیماری که اعضای خانواده خودش را به جان همدیگر میانداخت و آنها را به هنرپیشگان درامی بسیار پیچیدهتر از دوران ریچارد سوم تبدیل کرده بود.
به گفته شالگام، پسر قذافی، سیفالاسلام باید نقش میانهرویی را بازی میکرد که با رهبران غربی مانند تونی بلیر و سیلویو برلوسکئنی دوستی میکرد. اما ماهیت واقعی صیف در سخنان تلویزیونی وی آشکار شد که میگفت در خیابانهای لیبی باید خون جاری شود. شالگام، به اختلاف درازمدت خود با سیفالاسلام اشاره میکند که قرار بود رهبر آینده لیبی شود و میخواست وزارت امور خارجه را تحت کنترل خود بگیرد. شالگام میگوید: ” او هنوز، تا همین امروز هم، از صدور فرمان برای کشتار تظاهرکنندگان پشیمان نیست.”
پسر دیگر، السعدی قذافی، یک به ظاهر اسلامگرای محافظهکار و طرفدار سرسخت فوتبال، متهم شد چند بازیکن فوتبال را که از تسلیم در برابر خواستههای جنسیاش امتناع کرده بودند، مورد آزار و اذیت قرار داد و زندانی کرد. شالگام وقتی داستان سرگذشت مربی فوتبال لیبی به نام بشیر الریانی را که در دهه ۱۹۸۰ به قتل رسید، تعریف میکرد، تقریبا گریهاش گرفته بود. رهبران موقت لیبی با تحقیقات در باره نقش السعدی در این قضیه موافقت کردهاند.
پس از او، هانبال، پسر چهارم قذافی بود که خشونتاش ورد زبان بود. شالگام میگوید: “هانبال دیوانه و آدمی پیچیده بود. او مردم را شکنجه میکرد. در تریپولی زندان مخصوص خودش را داشت.” به راستی هم یک بار در سوئیس به اتهام ضرب و شتم دو نفر از خدمتکارانش دستگیر شده بود. (مقامات سوئیس فوری اتهامات را رد کردند و هانبال را آزاد کردند، که منجر به جنجالی بینالمللی شد). معمر قذافی با بستن کارخانههای سوئیسی نسلته و آبب، بیرون کشیدن میلیاردها دلار پول از بانکهای سوئیس، عدم صدور ویزا برای شهروندان سوئیس و دستگیری دو تاجر سوئیسی به اتهامات جعلی به این کار پاسخ داد.
به رغم شکنجههای پیشین در دوران قذافی، شالگام در باره آینده دمکراسی در لیبی خوشبین است. اگر چه مقداری از این خوشبینی تعدیل شده است، زیرا که دادگاه بینالمللی رسیدگی به جنایات هنوز در مورد صدها پرونده تجاوز در حال تحقیق است. امروزه،موارد معدودی به اثبات رسیده است. گذشته از آن، صدها قربانی به علت هراس از بدنامی و شرمساری شکایت نکردهاند. فرهنگ لیبی چنان است که هویت زنان مورد تجاوز باید از ترس افراد خانوادهشان مخفی نگاهداشته شود، چون ممکن است کشته شوند یا به خودکشی واداشته شوند. در واقع تراژدی تجاوز در لیبی بر اثر قوانین قبیلهای ناموسی که بر فراز قوانین وجود دارد، چند برابر میگردد. راه حل دیگر به جای مرگ، آن است که قربانیان با متجاوزان ازدواج کنند تا آبروی خود و خانوادهشان حفظ شود.
فقدان ساختار دولتی برای مقابله با خشونت جنسی، موقعیت را وخیمتر میسازد. طبق قوانین اسلام، برای تعقیب قضایی وجود ۴ شاهد لازم است. رئیس دیوان بیناللمللی کیفری، لوئیس مورنو – اوکامپا، کارزار تجاوزی را که در لیبی روی داد، تأیید میکند و گزارش میدهد که اکثر شواهد مبتنی بر اعتراف سربازان است و نه شهادت قربانیان.
تاکنون زنان معدودی در مقابل شوهران و خانواده ایستادهاند و آشکارا از سرگذشت خود گفتهاند. آنها هم اکنون چارهای ندارند جز آن که به خارج از کشور بروند و هیچ یک از متجاوزان تا کنون مجازات نشدهاند. آزمون واقعی موجود در برابر جامعه جهانی آن است که آیا قادر خواهیم بود بر باور عمومی مبنی بر این که تجاوز بخش ناگزیر و غیر قابل مجازات هر منازعهای است، غلبه کنیم یا نه.
برگرفته از سایت دیلی بیست