برای امضای متن زیر میتوانید به این آدرس کلیک کنید
حبس در تبعید خشونتی مضاعف بر زندانی و خانواده هاست
۱۸ مهر ۱۳۸۸ وضعیت حقوق بشر در ایران به شدت نگران کننده شده است و فعالان مدنی، سیاسی ، عقیدتی و مذهبی و قومیتی، روزنامه نگاران و فعالان حقوق زنان زیر فشار هر چه بیشتر قرار می گیرند. طی یک سال گذشته پس از انتخابات ریاست جمهوری، مخالفین و منتقدان نتایج انتخابات با صدور احکام سنگین از اعدام تا شلاق، حبس خانگی از طریق کسب وثیقه های سنگین در برابر آزادی زندانیان و در پی آن اعمال فشار اقتصادی برخانواده ها و منفعل کردن زندانی ها، قرار دادن زندانی در بندهای فاقد خدمات پزشکی، بهداشتی و تغذیه ای مانند بند ۳۵۰ اوین و زندان رجایی شهر رو به رو شده اند.
اتهامات آنها غالبا محاربه، اقدام علیه امنیت ملی، توهین به مقامات جمهوری اسلامی،شرکت در تظاهرات مسالمت آمیز و بر هم زدن نظم عمومی بوده است. براساس آمار به دست آمده از وضعیت ۲۱۶ زندانی عقیدتی آنان بیش از ۱۱۰۰ سال محکومیت دارند که برخی از آنان به حبس ابد و اعدام محکوم شده اند. در ادامه ی شدت بخشی به فشار بر زندانیان، هر چند زندان در تبعید همواره از مجازات ها بوده اما اخیرا شدت گرفته است.
حبس در تبعید یکی از شیوه های تنبیهی علیه زندانیان و از روش های غیر فعال کردن زندانیان از طریق دور کردن آنها از یکدیگر است. اما این شکل تنها زندانی را دچار مشکل مضاعف نمی کند بلکه خانواده های زندانیان را هم تحت فشار قرار می دهد. مادران و پدرانی که نه از منظر مادی و نه به لحاظ سنی امکان سفر و دیدار هفته ای فرزندانشان در زندان تبعیدگاه را ندارند خودشان نیز در معرض شکنجه و آزار مضاعف قرار گرفته اند.
هم اکنون بسیاری از زندانیان زندان اوین به زندان های رجایی شهر منتقل شده اند و ۸نفر از آنها نیز حکم زندان در تبعید را دریافت کرده اند. این شرایط و روش نگهداری در زندانهای ایران خلاف مقررات داخلی، تعهدات بین المللی و استاندارد حداقل سازمان ملل متحد برای نگهداری زندانیان است.
می توان در این میان از ضیا نبوی ۲۶ ساله دانشجوی عقیدتی و محروم شده از تحصیل نام برد. او در کمپین دفاع از حق تحصیل فعال بود و در اعتراضات پس از انتخابات ریاست جمهوری بازداشت شد. وی ماهها برای پذیرش اتهام ارتباط با سازمان مجاهدین تحت فشار قرار داشت و در تمام مراحل بازجویی خود و وکیلش اتهام وارده را تکذیب کردند و هیچ ادله ای هم برای همکاری او با سازمان مذکور وجود نداشت .با وجود این ، دادگاه او را به ۱۵ سال حبس محکوم کرد. حکم او در مرحله تجدید نظر به ۱۰ سال حبس در تبعید کاهش یافت. ضیا نبوی بیش از یکسال بدون امکان استفاده از مرخصی در زندان اوین بسر برد و سپس او را به زندان کارون اهواز تبعید کردند. او در تماس تلفنی با خانواده اش ابراز داشته که از بدو ورود مورد ضرب و شتم قرارگرفته است.
غالب زندانیان تبعید شده جوان و گمنام هستند و اعتراض به حکم های صادر شده علیه آنها چندان در اذهان عمومی و رسانه های خبری و حقوق بشری انعکاس نیافته است. برخلاف آن که تفکیک زندانیان بر اساس نوع اتهام و سن مبتنی بر آیین نامه زندانها در ایران و از استاندارد های بین المللی است چنین امری در مورد آنان نیز لحاظ نشده است و همین امر برنگرانی خانواده ها افزوده است.
بدین ترتیب، سکوت هر چه بیشتر در برابر صدور و اجرای حکم آنان، زمینه ساز گسترش این شیوه غیر انسانی خواهد شد. یکی از دلایلی که به این سکوت دامن زده است اتهام اقدام مسلحانه و تروریسیتی و صدور حکم علی رغم تکذیب متهمان و عدم یافتن شواهد و دلایل کافی علیه آنهاست؛ شیوه جدیدی که بتواند فعالیت نهادهای حقوق بشر را برای آزادی زندانیان مدنی ، سیاسی کاهش دهد.
تاکنون براساس اخباررسمی منتشر شده در نشریات رسمی ایران، در تهران حداقل هشت زندانی حکم حبس در تبعید گرفته اند. حکم پنج تن از آنها،حامد روحی نژاد، سید هادی قائمی ، احمدی کریمی، ضیا نبوی و فاطمه رهنما اجرا شده و آنان به زندان های زنجان، گنبد کاووس و کارون اهواز منتقل شده اند.
حکم چند تن دیگر از جمله شیوا نظر آهاری، مجید دری،(پیمان) امیر رضا عارفی هنوز اجرا نشده است. در یزد مهران بندی فعال بهایی به زندان خاش در سیستان و بلوچستان تبعید شده است.
در کردستان زینب بایزیدی فعال حقوق زنان و اهل مهاباد به اتهام همکاری با پژاک به چهارسال حبس و تبعید به زنجان محکوم شده است و در آذربایجان نیز حدود ۲۰ تن از فعالان ترک حکم تبعید همراه با حبس گرفته اند. تبعید زندانیان به مناطق دوردست تنها به صدورحکم تبعید خلاصه نمی شود
در حال حاضر بسیاری از زندانیان بدون دریافت حکم تبعید به زندان های دیگری منتقل شده اند وهمین امر نه تنها امکان دسترسی آنان به همشهری ها و همزبانانشان را محدود کرده است که امکان دیدار خانواده ها را با فرزندانشان تقریبا نا ممکن کرده است
ما امضا کنندگان این بیانیه نهادهای حقوق بشری، دولت ها و مجامع بین المللی را به اعمال فشار بر دولت ایران برای توقف رفتار خشونت طلبانه علیه زندانیان ایران فرا می خوانیم و خواهان پایان دادن به اقدام غیرانسانی علیه زندانیان، توقف و لغو صدور و اجرای حکم تبعید برای زندانیان هستیم.
اسامی زندانیان سیاسی، عقیدتی، ملی، مذهبی تبعیدی دانشجویان و فعالان سیاسی در تبعید
حامد روحی نژاد، دانشجوی رشته فلسفه، به زندان زنجان منتقل شد. وی در دادگاه های حوادث پس از انتخابات محاکمه و به اعدام محکوم شده بود؛ این حکم در دادگاه تجدید نظر به ۱۰ سال حبس و تبعید به زنجان تقلیل یافت. این زندانی سیاسی به گفته خانواده اش مبتلا به بیماری ام اس است و وضعیت جسمانی اش مناسبی ندارد خانواده اش پس از ملاقات اخیر او در زندان وضعیت او را بحرانی و نگران کننده دانستند.
احمد کریمی زندانی سیاسی بند ۳۵۰ زندان اوین نیز برای گذراندن دوره محکومیتش به زندان گنبد کاووس منتقل شده است.او به اعدام محکوم شده بود اما حکم او به ۱۵ سال حبس تعزیری و تبعید به زندان گنبد کاووس تبدیل شده است.
سید هادی قائمی در دادگاه بدوی انقلاب به دلیل شرکت در اعتراضات گسترده روز عاشورا به اعدام محکوم شد ولی در شعبه ۵۳ تجدید نظر حکم اعدام او به ۱۵ سال زندان و تبعید به زندان گنبد کاوس تبدیل شدو درشهریور ماه به زندان گنبدکاووس تبعید شد.
ضیا نبوی دانشجوی محروم از تحصیل و ساکن شمال ایران در دادگاه بدوی با حکم پانزده سال حبس روبروشد که این حکم در دادگاه تجدید نظر به یازده سال توام با تبعید کاهش یافت. ضیا و خانواده اش به این حکم اعتراض داشتند و از دادستان تهران خواستند مانع اجرای این حکم شود امابه خواست آنها توجهی نشد.
فاطمه رهنما، ۴۸ ساله به اتهام ارتباط با سازمان مجاهدین به ۱۰ سال زندان و تبعید به شهرستان کارون در اهواز محکوم شدو حکم تبعید او نیز به اجرا در آمد. او دچار افسردگی است و از سرطان سینه هم رنج می برد.
مجید دری دانشجوی ستاره دار محروم از تحصیل دربند مجبور است ۵ سال باقیمانده از حبسش را در زندان ایذه بگذراند . به یازده سال حبس قطعی محکوم شده است. به گفته مادر مجید، پسرش میگرن و کم خونی شدید دارد. او و مجید دری از هفده زندانی اعتصاب کننده بند ۳۵۰ بودند که در اعتراض به رفتار توهین آمیز ماموران زندان و شرایط نامناسب بند ۳۵۰ برای دو هفته است به اعتصاب غذا دست زدند.
امیررضا عارفی در تاریخ ۲۶ فروردین ۱۳۸۸ بازداشت شد. این جوان ۲۱ ساله در تاریخ ۲۵ بهمن ماه ۱۳۸۸ به اتهام عضویت و همکاری و تلاش و فعالیت موثر در راستای پیشبرد اهداف انجمن پادشاهی ایران، با حکم شعبه ۱۵ دادگاه انقلاب محارب شناخته شده و به اعدام محکوم شد. در تاریخ ۶ اردیبهشت ماه ۱۳۸۹ گزارش شد حکم اعدام او به ۱۵ سال تبعید تغییر یافت و هنوز اجرا نشده است.
شیوا نظرآهاری، روزنامه نگار و فعال حقوق بشر به شش سال حبس توام با تبعید در زندان ایذه و ۷۶ ضریه شلاق محکوم شد. شیوا نظرآهاری در دوران حبس خود بیش از ۱۰۰ روز را در سلولهای انفرادی گذراند. او اکنون با تودیع وثیقه ۵۰۰ میلیون تومانی و به صورت موقت آزاد شده است .
زندانیان کرد در تبعید
در میان زندانیانی که بدون دریافت حکم به شهرهای دیگری منتقل شده اند می توان به زندانیان زیر اشاره کرد :
زینب بایزیدی فعال حقوق زنان و اهل مهاباد به اتهام همکاری با پژاک به چهارسال حبس و تبعید به زنجان محکوم شده است.
حسن سرداری به شش سال، رحیم ویسی به ۵ سال ، حبیب الله نادری به ۱۵ سال، عدنان حسن پور به ۱۵ سال، خضر رسول مروت ساکنان استان های کردستان و مهایاد به اتهام های همکاری با گروه پژاک یا دموکرات به حبس محکوم شده اند اما برای گذران دوران محکومیت شان به زندان های ارومیه، مریوان ، جوانرود، زنجان منتقل شده اند.
زینب حلالیان اهل ماکو، سید سامی حسینی اهل روستای هندوانه خوی، جبیب الله گل پری پور اهل سنندج، به اتهام همکاری با گروه پژاک به اعدام محکوم شده اند اما به ترتیب به زندان های کرمانشاه/تهران و ارومیه منتقل شده اند.
زندانیان ترک در تبعید
سلیمان ابراهیمی، محمد صمدزاه، مرتضی جعفری، آلاهوئردی اصلانی، محمد مناف زاده، ایوب عزیزپور، سعید جعفرپور، مجید قلیزاده، زیاد جعفر پور، بهروز مجیدی ساکنان نازلوی ارومیه به اتهام اخلال در نظم عمومی و تمرد در مقابل ماموران دولتی هریک به دو سال زندان و یک سال تبعید به زندان یزد محکوم شده اند.
بهروز علیزاده، ودود سعادتی، رحیم غلامی ، حسین حسینی، اردشیر کریمی، سهندعلی محمدی، بخشعلی محمدی، عبادله قاسم زاده، عبدالعزیز عظیمی قدیم و حمید رستمی فعالان مدنی درزمینه حقوق ملی در اردبیل، میاندواب ، خوی به اتهامات تشکیل گروه غیر قانونی جهت برهم زدن امنیت ملی و اخلال در نظم عمومی به ۵ تا ۱۳ سال حبس و تبعید به زندان های کرمان، هرمزگان، بجنورد، سمنان و همدان، یزد، بیجار محکوم شده اند.
زندانیان بهایی در تبعید
در حال حاضر چهار تن از بهابیان علاوه بر محکومیت به زندان برای گذران دوران محکومیت شان به شهرهای دیگر منتتقل شده اند. سه تن از بهاییان که در سمنان بازداشت شده بودند پس از دریافت حکم: صهبا صهبا فنائیان (رضوانی) به ۳ سال و ۸ ماه حبس تعزیری، منیژه نصراللهی (منزویان) به ۳ سال و شش ماه زندان، و سوسن تبیانیان به یک سال و نیم حبس تعزیری هرسه به زندان اوین تهران منتقل شدند.
مهران بندی نیز پس از بازداشت درشهر یزد بازداشت و نیز به سه سال و نیم زندان و پس از آن تبعید برای مدت سه سال به شهرستان بابک محکوم شد. ولی هشتم اردیبهشت ۱۳۸۹ به زندان خاش در سیستان و بلوچستان تبعید شد. اتهام تبلیغ علیه نظام، تشکیل گروه غیر قانونی خادمین و عضویت در گروه غیر قانونی خادمین( صهبا فنائیان)، اقدام علیه امنیت کشور از طریق تبلیغ بهائیت وهمچنین عضویت در تشکیلات مخالف نظام و وابسته به بهائیان اتهام سه متهم دیگر است.
صهبا فنائیان در ۲۵ آذر ماه ۱۳۸۷ دستگیر شد و سپس به حبس تعزیری محکوم شد. در شهر سمنان هیچ وکیلی وکالت وی را نپذیرفت.او با انکه طبق قوانین کیفری ایران نیمی از دوره زندان خود را گذرانده و می تواند با عفو مشروط آزاد همچنان در زندان است و از حق مرخصی هم است.
منیژه نصراللهی (منزویان)- در ۲۷ خرداد ۱۳۸۸ در منزلش بازداشت شد. اتهام وی اقدام علیه امنیت کشور از طریق تبلیغ بهائیت وهمچنین عضویت در تشکیلات مخالف نظام و وابسته به بهائیان ذکر شده است.
سوسن تبیانیان – هفتم اردیبهشت ۱۳۸۸ پس از احضار به دایره اجرای احکام دادگاه انقلاب سمنان برای بار دوم بازداشت و به زندان اوین منتقل شد و مجوز کار وی نیز لغو شد. اتهام وی تبلیغ علیه نظام و عضویت در تشکیلات بهایی بود..سوسن تبیانیان مادر دو کودک خردسال است.
مهران بندی -در ۹ خرداد ۱۳۸۷ در شهر یزد بازداشت شد. وی از بیماری قلبی رنج میبرد . پس از آزمایش های پزشکی به خانواده اش اطلاع داده میشود که وضعیت او از نظر پزشکی برای تحمل زندان مناسب نیست ولی دادستان این یافته را نمی پذیرد