دویچه وله » اومای ، شخصیت اصلی فیلم آلمانی “بیگانه” ۲۵ سال دارد. او میخواهد آزاد زندگی کند: از شوهر قلدرش که با او و پسر کوچکشان، جم، با خشونت رفتار میکند، طلاق بگیرد، به آلمان بازگردد، در برلین درس بخواند و زندگی مستقلی برای خود بسازد. این “رویاها” ولی برای خانوادهی سنتی اومای که از دهی دورافتاده در ترکیه برخاستهاند و سالهاست در برلین زندگی میکنند، قابل پذیرش نیست. مادر خیرخواه اومای، در اولین دیدار جدی با او در برلین، به دخترش میگوید: “از خواب بیدار شو، زندگی رویا نیست”. برادر زورگوی اومای هم برای او خط و نشان میکشد که اگر دست از پا خطا کند، او را از بین خواهد برد. پدر مستبدش به اومای حکم میکند که نزد شوهرش به ترکیه بازگردد و “با او بیدردسر” زندگی کند. ولی اومای حاضر به اجرای فرمان پدر نیست؛ به این ترتیب نهتنها زندگی اومای، بلکه جان فرزند کوچک او، جم، هم بهخطر میافتد…
سنتهای دستوپاگیر
کارگردان اتریشی فیلم “بیگانه”، فئو آلاداگ ، این فیلم را با الهام از سرنوشت تلخ “گلسوم”، دختر جوان کُرد ترک- آلمانیای که در آوریل سال ۲۰۰۹ قربانی “قتلهای ناموسی” شد، ساخته است. جسد این دختر جوان بیست ساله در ماه مارس ۲۰۰۹ در نزدیکی مرز هلند، در ایالت نورد راین وستفالن کشف شد. برادر “گلسوم” پس از دستگیری اعتراف کرد که چون خواهرش “حیثیت خانواده را لکهدار” کرده بود، او را با طناب به قتل رسانده است.
بنا بهگفتهی برادر قاتل، گلسوم حاضر نبود به ازدواج با مردی که خانواده برای او در ترکیه در نظر گرفته بود، تن در دهد و “خودسرانه” با مردی آلمانی آشنا شده بود و زندگی “بیبندو باری” را با او میگذراند…
کارگردان اتریشی فیلم «بیگانه»، فئو آلاداگ
همدردی با مجرم
فئو آلاداگ، در “بیگانه” زندگی غمانگیز چنین زنانی را دستمایه قرار داده است. این کارگردان اتریشی در اولین فیلم سینمایی خود کوشیده است از کلیشهپردازی، نمایش گزارشگونه و برگردان سیاه و سفید واقعیت بپرهیزد و این مسئلهی پیچیده را با تصاویر سینمایی گویا از تمام زوایای آن بررسی کند. آلاداگ بیش از هر چیز، نقش سنتها و مناسبات اجتماعی عقبافتاده و پدرسالارانهی حاکم بر “جامعهی مهاجران ترک” و روابط خانوادگی آنان را برجسته میکند. به این ترتیب پدر و برادر ارشد اومای که خود از حامیان این نظام و مجریان موازین آن هستند، به عنوان قربانیان بیارادهای معرفی میشوند که گاه حتی همدردی تماشاگر را نیز برمیانگیزند.
تصاویر گویا، بدون حرف
فیلم “بیگانه” با آهنگ آرامی آغاز میشود. هر چه سیر فاجعه به اوج خود میرسد، بر شتاب این آهنگ نیز افزوده میشود. فئو آلاداگ ترجیح میدهد به جای دیالوگ، با زبان تصاویر، معنای نماها را به تماشاگر منتقل کند: از اینرو صحنهای را که اومای در سپیدهدم آزادی احساس خوشبختی میکند، با پسزمینهای آبی رنگ میزند که در آن نور چراغهای برق خیابان با نور ستارههایی که محو میشوند، به رقابت میپردازند. اومای در این پسزمینه لبخندزنان بهطرف دوربین میرود. اصولاً بازی قوی سیبل کهکیلی که نقش اومای را به عهده دارد، ضامن موفقیت بیچونوچرای این فیلم است. کهکیلی در سال ۲۰۰۴ بهخاطر بازی در فیلم فاتح آکین، برندهی جایزهی “لولای طلایی” به عنوان بهترین هنرپیشهی زن “فیلم آلمان” شد.
برای دیدن صحنه هایی از فیلم به لینک زیر مراجعه کنید: