شبکه سراسری همکاری زنان ایرانی » هفته گذشته، شبکه دو تلویزیون ایران (دفتر امور زنان و خانواده معاونت سیاسی سیما) پس از برنامه “بیست و سی” شبکه دو،اقدام به پخش برنامه ای در مورد جنبش زنان در ایران کرد و در آن فعالین این جنبش و فمینیسم را به عنوان عوامل ضد خانواده مورد تحلیل قرارداد. این برنامه با حمله به یک گروه از جریانات جنبش زنان و فعالین آن آغاز کرده ودر تداوم این سری برنامه، گروه های مختلف زنان را در بر خواهد گرفت.(۱)
این برنامه با نمایش تکه هایی از فیلم کارتونی “فرار مرغی” و همچنین قطعاتی از فیلم های سینمایی و تلویزیونی مربوط به زنان تلاش دارد که نشان دهد چه روش هایی و چه گفتار هایی در این فیلم ها بر ضد خانواده است. این برنامه اما به همین محدوده بسنده نمی کند. در ادامه ما شاهد نمایش بخش هایی از فیلم های درونی گروه های کاری و نشست های فعالین جنبش زنان هستیم. این فیلم ها در جریان تفتیش دفاتر سازمان های غیر دولتی زنان در طی سالهای گذشته به دست وزارت اطلاعات رژیم افتاده و البته پس از بررسی پرونده به صاحبان آنها برگردانیده شده اند. امروز پس از پخش این فیلم ها از صدا و سیمای دولتی متوجه میشویم که از این فیلم ها بدون اجازه و اطلاع صاحبان آنها کپی گرفته اند. بیننده عادی و کنجکاو اما از همه این روند بی اطلاع است.(۲)
من تمرکز بحثم را بر روی این قسمت ازاهداف برنامه “فمینیزم و جنگ علیه خانواده” متمرکز میکنم. بیننده عادی در واقع ربط فیلم های منتشره در مورد جلسات زنان را با بقیه برنامه در قسمت هایی متوجه نمی شود. در واقع انتخاب این بخش ها که ناقص و با کیفیت بد تصویر و صدا ارائه میشود، چند هدف را دنبال میکند. در قسمت هایی از این برنامه اگر خانم مجری تاکیدات مد نظر خود را نگوید، معلوم نمی شود که چرا مثلا فیلم یک گروه کاری که فمینیستی از پاکستان در مورد طلاق صحبت میکند پخش میشود؟ یا مثلا چرا درجای دیگری که یکی از نشست های درونی چند تن از فعالان جنبش زنان است و در مورد چهره دیگری از جنبش زنان نقد های خود را مطرح میکنند، پخش می شود؟ این بخش برای نشان دادن اختلاف درون خود جنبش زنان آورده شده است. از نمایش تکه های اینچنینی میتوان فهمید که این برنامه نه فقط در مورد خانواده و یا تحمیق مردم در مورد نظرات فمینیست ها تنظیم شده ، بلکه کد های معین سیاسی – امنیتی برای فعالان جنبش زنان را نیز دربرمیگیرد.
در بخشی از این فیلم به اختلافات درون جنبش زنان به عنوان امری منفی اشاره دارد و مفصل اظهارات یکی از فعالین زن در مورد فعالی دیگر را بدون مقدمه و زمینه این بحث نشان میدهد، در واقع میخواهند به بیننده اینگونه القاء کنند که این اختلافات “در گیری ” بین زنان است و نشان از عدم تحمل یکدیگر دارد. به نظرم جامعه ای که با رنگارنگی و چند گانگی بیگانه است میتواند تحت تاثیر چنین نگاهی قرار گیرد، اما برای فعالین فمینیست واضح است که وجود تفاوت و اختلاف در بین گروه های اجتماعی امری است عادی و البته باعث پویایی و حرکت آنان. اساسا آنچه صدا و سیما تبلیغ میکند، “امت”ی یک رنگ و یک شکل است، والا کیست که نداند که دربین فعالین جنبش های اجتماعی در سراسر جهان وجود اختلاف و طرح و مجادله بر سر آن امری است روزمره و ضروری. عنصر نقد و بررسی در ذهن گردانندگان و تولید کنندگان صدا و سیما تابو است. جامعه ای که بحث بر سر انتخاباتش را “جرم” می شمارد، درکی از اختلاف نظر و آراء ندارد. نگاه “امت” ساز البته با چنین درکی انتقادی بیگانه است و تلاش میکند که با تقلیل این اختلافات به سطح ، افراد را در مقابل هم قرار دهد. و البته آگاهانه و به قصد ایجاد شکاف در بین فعالین جنبش زنان، بریده های ناقصی از اظهار نظر در مورد فعالین دیگر را در جلسه ای درونی انتشار میدهد . اما فعالین جنبش زنان سالهاست با این حربه ها آشنایند. آنها بیش از هر کس دیگری میدانند که نقاط اشتراک و افتراق خود را باید تعریف کرده و بر اساس آن نیز حرکت کنند.حتی اگر اظهار نظر هایی شخصی نیز انتشار یابد بایستی فعالین جنبش زنان هشیارانه به دام این سیاست نیفتاده و ضمن تاکید بر وجود اختلافات واقعی در بین گرایشات مختلف درون جنبش زنان از طرح آنها نهراسیده و تنها بر یافتن روش هایی برای استفاده صحیح از آنها پافشاری کنند. این تفاوت ها منشاء قدرت درون جنبش زنان است. این تفاوت ها ناشی از واقعیت چند گانه زنان شرکت کننده در این جنبش است.
پخش این سری فیلم ها حاوی کد های امنیتی نیز برای کسانی است که در این فیلم ها حضور دارند و یا کسانی که با آنها در ارتباطند و آنها را میشناسند. چرا که چهره این افراد در فیلم پوشانیده شده، و نهایتا به طریق اولا برای خود و آشنایانشان از طریق صدا و مواضعشان قابل تشخیص هستند. در واقع پخش این فیلم ها مصرف داخلی و رو به فعالین این جنبش دارد. این به چه معنا است؟ برای آنهاییکه از شیوه به دست آوردن این اسناد و فیلم ها اطلاع ندارند، این یک نمایش قدرت است. میگویند” ما همه جا هستیم، از تمام دیدار های شما مطلعیم، از خصوصی ترین محافل شما فیلم داریم، و بدین سان اقتدار پوشالی و دروغین خود را به رخ دیگران میکشند تا در دل آنها ترس ایجاد کنند. اما نمایش این فیلم ها پیامی نیز برای فعالین جنبش زنان در بر دارند، آنهایی که در فیلم ها حضور دارند و خود میدانند که این اسناد چگونه به دست صدا و سیمای دولتی افتاده است. به انها میگویند”ما شما را رها نکرده و نخواهیم کرد! برای ما جعل مدرک، اتهام زدن و … کاری ندارد. فیلم های نشست های خصوصیتان را هم داریم ، حواستان را جمع کنید، و در یک کلام : بترسید!
ایجاد رعب و وحشت اصلی ترین پیام پخش این فیلم های بی ربط است. و مهمترین سوالی را که پیش روی ما قرار میدهد این است: چگونه میتوان در فعالیت های آتی سیستم سرکوب را دور زد؟ چگونه میتوان از آسیب پذیری فعالین جنبش جلوگیری کرد؟ اگر تا دیروز برای اثبات اینکه فعالیت هایمان در چهار چوب قانون همین آقایان و خانمها بود، به انتشار عکس و گزارش مشروح آنها اقدام میکردیم، امروز که برایمان ثابت شده که حتی این حد فعالیت ما را بر نتابیده و ما را به “اقدام علیه امنیت ملی” و”بر هم زدن نظم عمومی و تشویش اذهان عمومی” متهم کردند، در واقع بر ماست که تاکتیک و استراتژی های نوینی در مقابل خود و جنبش زنان قرار دهیم.
آنچه مسلم است جمهوری اسلامی کمر همت به نابودی هر گلوی معترض و فریادگری کرده و هیچ صدای معترض و حتی منتقدی را تحمل نکرده و در صدد هر چه یک دست کردن باند دولتی و تحمیل سکوت و خفقان به جامعه است. در این میان نه تنها جنبش زنان از این قاعده مستثنی نیست بلکه یکی از اصلی ترین هدف های این طرح سرکوب است. محل طرح این بحث نه سایت ها و وبلاگ های اینترنتی بلکه در درون گروه ها و فعالین این جنبش است که میتواند آن را به نتیجه مطلوب برسد. واقعیت این است که جنبش زنان با تاخیر وارد این بحث میشود. بحث سازمان دادن خود به عنوان جنبشی که مورد سرکوب و تحت تعقیب دستگاه سیاسی و امنیتی عریض و طویلی است که حتی به قوانین خودش نیز پایبند نیست ، چالشی است که سالهاست در مقابل این جنبش و فعالینش قرار دارد. متاسفانه اما به دلایل بسیار به این بحث توجه جدی صورت نگرفته و تا کنون نیز ضربات خود را به این جنبش تحمیل کرده است. پخش این فیلم ها که در اختیار وزارت اطلاعات بوده و از صدا و سیما و پخش علنی سر در می آورد بار دیگر به ما نشان میدهد که ما نه با یک سیستم سیاسی قانونمند بلکه با باند دولتی ای روبرو هستیم که متحدا طرح سرکوب و یکدست سازی جامعه را به پیش میبرد. و در این راه از هر ابزاری سود میجوید. روش هایی چون طرح مسائل و روابط خصوصی فعالین سیاسی اجتماعی و اعمال فشار بر آنها و تهدید به علنی کردن روابط عاشقانه /جنسی افراد تا مشروب خوردن و … روش هایی هستند که سال هاست علیه فعالین و مخالفین این نظام به کار میرود. این روش که بر ذهنیت عقب مانده جامعه سوار است، از تابو ها و اخلاقیات کاذب و ضد زن بر علیه مخالفین خود سود جسته و تلاش میکند آنها را از چشم مردم بیندازد. متاسفانه بایستی اذعان کنیم که در این مورد در بسیاری از موارد ما خود مرعوب چنین اتهاماتی شده و یا وقتی در مورد دیگران به کار گرفته شد، آنطور که باید در مقابل آن نایستادیم. از سوی دیگر کار آگاهگرانه برای زدودن این انگاره ها در سطح جامعه و یا حداقل فعالین جنبش های اجتماعی صورت نگرفته است. بی دلیل نیست که تحت عنوان اعتقادات مردم بارها ما خود همراهانمان را محدود کرده و سرکوب کرده ایم. جامعه ای که هنوز با این تابو ها و اخلاقیات عقب مانده طرف است را میتوان به راحتی تحت تاثیر اراجیفی قرار داد که گوشه هایی از آن در این برنامه صدا و سیما تحت عنوان “آزادی جنسی” و … مطرح شد اما قطعا آخرین آن نیز نیست، همانطور که اولین نمونه توسل و بهره گیری از این عقب ماندگی نیز نیست. متاسفانه برخی از این تابوها و ذهنیات عقب مانده در بین خود ما نیز نهادینه شده است.
انتقال کپی غیر قانونی این فیلم های خصوصی از پرونده ای در وزارت اطلاعات به یک شبکه تلویزیونی امری است که در کشوری که دستگاه قضاییش از استقلال نسبی برخوردار است مثلا در آلمان میتوانست به یک بحران در دولت و حداقل استعفا و یا برکناری وزیر اطلاعات و مسئول صدا و سیمایش منجر شود. آری در غرب که اینچنین فمینیست ها و دیگر فعالین اجتماعی را از نزدیکی به آن میترسانند و در این برنامه نیز بارها به فمینیسم به عنوان محصولی غربی حمله شده است، در کشور های غربی یعنی جایی که آسپرین تا مرسدس مصرفی این آقایان و خانمها را تولید میکند، و بدیهی است در تولیدات فکری نیز از یک جامعه استبدادی جلوترند، فردیت انسان و حفظ حریم شخصی وی در قانون پذیرفته شده و عدول از آن که البته در این جا نیز به کرات پیش می آید، از طریق اپوزیسیون و نهاد های مدنی علنا پی گیری و مورد بازرسی قرار میگیرد. و این سیستم کنترل و نظارت حداقل بر دولت حاصل سالها مبارزات مردم در این جوامع است که در مواد قانونی خود را منعکس میکند. در ایران نیز طبق قانون خودشان این داد و ستد بین صدا و سیما و وزارت اطلاعات از محتوای پرونده شهروندان عملی غیر قانونی است ، چرا که طبق ماده ۱۰ قانون مجازات اسلامی “در کلیه امور جزایی دادگاه نیز باید ضمن صدور حکم یا قرار یا پس از آن، اعم از اینکه مبنی بر محکومیت یا برائت یا موقوف شدن تعقیب متهم باشد، نسبت به اشیا و اموالی که وسیله جرم بوده یا در اثر ارتکاب جرم تحصیل شده یا حین ارتکاب استعمال و یا برای استعمال اختصاص داده شده حکم مخصوص صادر و تعیین نماید که آنها باید مسترد یا ضبط یا معدوم شود.” و میبینیم که سه گزینه ای که قانونشان نیز برای این اموال (فیلم ها) تعیین کرده است ، اجرا نشده است. همانطور که در پروسه مناظره تلویزیونی احمدی نژاد و موسوی ، مدارک و پرونده دانشگاهی زهرا رهنورد سر از کیف احمدی نژاد در می آورد و هیچ کس نمیپرسد با کدام مجوز ایشان این پرونده را به دست آورده، امروز هم میبینیم که حساسیت به حقوق خود و حریم فردی هنوز در جامعه بسیار پایین است. بایستی این حساسیت را افزایش داد. اعتراض به این اقدامات در کنار فعالیت روشنگرانه در مورد فمینیسم امری مربوط به دیروز و امروز نیست. مسیر آتی ما نیز هست.
—————————
۱- قسمت اول: فمنیسیم و جنگ علیه خانواده
http://www.iransima.ir/WinMediaPlayer.jsp?code=242624
قسمت دوم: فمنیسیم و جنگ علیه خانواده
http://www.iransima.ir/WinMediaPlayer.jsp?code=242729 2-
2- تلاش مذبوحانه سیما در تخریب فمنیسم!
http://extremumm.blogspot.com/2009/11/blog-post_21.html
مطالب مرتبط: نمایش اموال به سرقت رفته فعالان در تلویزیون!؛ سارا مقدم
http://www.meydaan.info/wwShow.aspx?wwid=1769
همدستی محافظه کاران در جنگ علیه زنان / فاطمه صادقی