|
شهلا عبقری : مهشید عزیز لط٠ا Ú©Ù…ÛŒ از خودتان برایمان بگوئید مهشید پگاهی : من روز ٢١ شهریور ١٣٢٤ ( ١٢ سپتامبر ١٩٤٥ ) در خانواده ای غیر سنّتی Ùˆ غیر مذهبی در تهران به دنیا آمدم . مادرم قبل از ازدواج معلّم بود Ùˆ بعد از آن خانه دار شد Ùˆ پدرم ا٠سر ٠نّی نیروی هوائی Ùˆ ٠ارغ التØصیل رشتۀ Øقوق قضائی از دانشگاه تهران میباشد. دوران کودکی Ùˆ نو جوانی من Ú©Ù‡ ٠رزند اوّل خانواده Ùˆ دارای یک برادر Ùˆ یک خواهر هستم در آرامش Ùˆ ر٠اه سپری شد. در این دوران از تبعیضات کلان جنسیّتی در جامعه مرد سالار ایران بی خبر بوده Ùˆ تنها تماس من با چنین بی عدالتی ها ØŒ آگاهی از سرنوشت زنانی در خانواده Ùˆ یا آشنایان بود Ú©Ù‡ یا از نداشتن Øقّ طلاق رنج میبردند ØŒ یا بچّه هایشان را بخاطر جدائی از دست داده بودند Ùˆ یا بخاطر وجود بچّه ها مجبور به ماندن وبقول خودشان سوختن Ùˆ ساختن بودند. در خانواده ما بین دختر Ùˆ پسر ت٠اوتی وجود نداشت Ùˆ مادر Ùˆ پدرم به عقیده Ùˆ ابراز وجود بچّه هایشان اهمیّت میدادند. بعدها Ù¾ÛŒ بردم Ú©Ù‡ در آن دوران Ùˆ چنان اجتماعی چنین ر٠تاری ابدا رایج نبوده است . پدر من میگ٠ت مسائل خانواده دور میز گرد Ù…Ø·Ø±Ø Ù…ÛŒØ´ÙˆÙ†Ø¯ Ùˆ هر ٠رد ٠اصله اش تا مرکز میز یک اندازه است Ùˆ بنابراین رأی Ùˆ عقیده همه یک وزن هستند. سالها طول کشید تا ارزش کامل چنین طرز ت٠کّری برایم روشن شد.
چنین بود Ú©Ù‡ از اوان نوجوانی در من اتکا بن٠س Ùˆ استقلال رأی بوجود آمد. تØصیلات متوسّطۀ خود را در رشتۀ ریاضی در دبیرستان رضاشاه کبیر (نوربخش ) Ùˆ تØصیلات دانشگاهی ام را در دانشگاه مریلند آمریکا در رشتۀ شیمی به پایان رساندم . شهلا عبقری : چگونه به ٠عّالیتهای اجتماعی Ùˆ سیاسی علاقمند شدید Ùˆ شرائط پیرامونی شما Ú†Ù‡ تأثیری در این مورد داشته اند؟ مهشید پگاهی : من از اوائل نو جوانی به سیاست علاقه داشتم Ùˆ همیشه با علاقه جرّ Ùˆ بØØ« های سیاسی در میهمانیها Ùˆ دیدارهای خانوادگی Ùˆ آشنایان را دنبال میکردم . در کودکی به شدّت تØت تأ ثیر وقایع بعد از بیشت Ùˆ هشت مرداد واقع شدم . پدرم د٠اع از چند ا٠سر جوان توده ای در دادگاه نظامی را بر عهده داشت . من بخاطر دارم Ú©Ù‡ با پشتکار د٠اعیّه مینوشت Ùˆ برای نجات جان موکلینش کوشش میکرد. ÙˆÛŒ Ú©Ù‡ از نظر سیاسی طر٠دار مصدّق Ùˆ در Øقیقت یک لیبرال Ù…Øسوب میشد ØŒ تØت تأثیر شجاعت Ùˆ شهامت این ا٠سران جوان واقع شده بود.من با علاقه زیاد آنچه را Ú©Ù‡ او دربارۀ جلسات دادگاه Ùˆ موکلینش برایم میگ٠ت دنبال میکردم . کا٠ی بود Ú©Ù‡ آنها توبه نامه امضا میکردند تا از مجازات اعدام رهائی یا٠ته Ùˆ یا اینکه بجای Øبس ابد Ùˆ یا Øبسهای طولانی به مجازاتهای کمتری Ù…Øکوم شوند ØŒ امّا آنها Øاضر به نوشتن توبه نامه نمیشدند. در سال ١٣٤١ خورشیدی Ù…Øاکمۀ مهندس بازرگان ØŒ آیت الله طالقانی Ùˆ عدّه دیگری از سران نهضت آزادی در دادگاه نظامی شاه به اتّهام اقدام علیه امنیّت کشور Ùˆ اهانت به مقام سلطنت آغاز شد. پدر من Ú©Ù‡ در دانشکده ٠نّی شاگرد مهندس بازرگان بود ØŒ به عنوان یکی از وکلای مدا٠ع برگزیده شد. من چند بار با او به جلسه دادگاه ر٠تم . دادگاه Ú©Ù‡ طبق قانون باید علنی برگزار میشد ØŒ گنجایش Ù…Øدودی داشت Ùˆ علاقمندان به Øضور در آن ساعتها در ص٠انتظار میکشیدند تا بتوانند از ن٠راتی Ú©Ù‡ به دادگاه راه مییا ٠تند باشند.
پدر من میگÙت مسائل خانواده دور میز گرد Ù…Ø·Ø±Ø Ù…ÛŒØ´ÙˆÙ†Ø¯ Ùˆ هر Ùرد Ùاصله اش تا مرکز میز
یک اندازه است و بنابراین رأی و عقیده همه یک وزن هستند.
سالها طول کشید تا
ارزش کامل چنین طرز تÙکّری برایم روشن شد .
وکلای مدا٠ع بسیار کوشیدند Ùˆ خوب د٠اع کردند ØŒ ولی هم در دادگاه بدوی Ùˆ هم تجدید نظر ØÚ©Ù… ها از پیش معلوم بودند . مهندس بازرگان Ùˆ آیت الله طالقانی به اشد مجازات یعنی ده سال زندان Ù…Øکوم شدند. Ù…Øکومیّت دیگران بین Ù¤ تا Ù¦ سال Øبس بود. این آخرین بار در Øکومت شاه بود Ú©Ù‡ متهمین در دادگاه نظامی ØÙ‚ آزاد انتخاب وکلای خود را داشتند. بعد از آن ٠قط وکلائی Ú©Ù‡ در لیست مورد تأیید دادگاه نظامی بودند، میتوانستند برگزیده شوند. عدم وجود آزادیهای سیاسی Ùˆ نابرابریهای اجتماعی باعث شدند Ú©Ù‡ از همان دوران نوجوانی مخال٠سیستم استبدادی Øکومت شاه شوم. جوانان مخال٠Øکومت در آن زمان اغلب جذب سازمانهای سیاسی یا چریکی Ú†Ù¾ میشدند. من با وجودیکه قلبم به قول آلمانیها در سمت Ú†Ù¾ Ù…ÛŒ تپید ØŒ به عضویت هیچ یک از آنها در نیامدم ØŒ زیرا اید ئولوژی Ùˆ سلسله مراتب سازمانی آنها مغایر استقلال ٠کری من بودند. هنگام وقوع انقلاب مقیم آلمان بودم Ùˆ در شهر Ù…ØÙ„ اقامتمان برای دادن آگاهی به ا٠کار عمومی آلمانیها در مورد ایران ٠عّالیت میکردم . با Ú©Ù…Ú© عدّه ای از ایرانیان Ùˆ آلمانیها " ایران کمیته " را تشکیل دادیم Ùˆ مرتبا با برگزاری جلسات مختل٠، مصاØبه با مطبوعات Ùˆ تلویزیون Ùˆ نشر اعلامیه Ùˆ پخش آن ØŒ آلمانیها را در جریان ات٠اقات ایران قرار میدادیم . شور انقلابی مرا هم مانند اکثر ایرانیان گر٠ته بود. مادرم در تماسهای تل٠نی از سر کار آمدن آخوندها اظهار نگرانی کرده ØŒ Øر٠پدربزرگم را بخاطرم Ù…ÛŒ آورد Ú©Ù‡ میگ٠ت "بدترین Øکومت آنست Ú©Ù‡ مذهبیون قدرت را به دست گیرند." [Ù¡]
مادرم در تماسهای تلÙÙ†ÛŒ از سر کار آمدن آخوند ها اظهار نگرانی کرده
ØŒ Øر٠پدربزرگم را بخاطرم Ù…ÛŒ آورد Ú©Ù‡ میگÙت بدترین Øکومت آنست
که مذهبیون قدرت را به دست گیرند.
در جواب او با بی تجربگی میگ٠تم ØŒ وقتی شاه به این قدرت را ملّت سرنگون کند ØŒ مسلما نخواهد گذاشت دیکتاتوری آخوندی جانشینش شود. Ú†Ù‡ تصّور خامی ! مادرم هنوز هم این برداشت مرا به خاطرم Ù…ÛŒ آورد. شور انقلابی من دیری نپائید Ùˆ پس از اولّین اعدامهای بدون Ù…Øاکمه Ùˆ به نمایش گذاشتن اجساد اعدام شدگان بیدار شدم . Ù…Ø·Ø±Ø Ø´Ø¯Ù† مسئلۀ Øجاب اجباری، تظاهرات زنان در اولّین هشت مارس بعد از انقلاب Ú©Ù‡ با شعار یا روسری ØŒ یا توسری مواجه شد Ùˆ ممنوعیّت شغلی برای قضّات زن دادگستری ØŒ من Ùˆ شوهرم را به منتقدین انقلاب تبدیل کرد. دوستان آلمانی ما در "ایران کمیته " با تعجب Ùˆ نگرانی مسائل ایران را دنبال میکردند. آنها اختلا٠و شکا٠بین ما ایرانیانی Ú©Ù‡ تا مقطع انقلاب همراه Ùˆ هم رأی بودیم Ùˆ اکنون کارمان به مجادله Ùˆ Ù…Øاوره کشیده شده بود را شاهد بودند. ما منتقدین در اقلیّت بودیم Ùˆ طولی نکشید Ú©Ù‡" ایران کمیته" از هم پاشیده شد. ØµØ¨Ø Ø±ÙˆØ² ١٤ مارس ١٩٧٩ (٢٣ اس٠ند ١٣٥٧) همراه تعدادی از زنان هوادار کن٠دراسیون دانشجویان ایرانی ØŒ به عنوان اعتراض به Øجاب اجباری ÙˆØمله به ص٠و٠زنان تظاهرکننده هشت مارس در تهران، س٠ارت ایران در بن را اشغال کرده ØŒ متØصّن شدیم. تØصّن ما تا ساعت ده شب ادامه داشت . ما با است٠اده از تل٠ن Ùˆ تسهیلات س٠ارت با رادیو، تلویزیون Ùˆ روزنامه های وقت ایران تماس گر٠ته، اعتراض خود را به سرکوب زنان اعلام کردیم وتا خوانده شدن بیانیه مان مبنی بر Øمایت از خواستهای زنان Ùˆ اعتراض به سرکوب آنها از رادیو دولتی ایران ØŒ س٠ارت را ترک نکردیم . Ø´Ø±Ø Ú©Ø§Ù…Ù„ این تØصّن را در مصاØبه دیگری م٠صلا بازگ٠ته ام [Ù¢]. به این ترتیب بود Ú©Ù‡ شاهد گسترش قدرت یک Øکومت تمامیّت خواه Ùˆ واپس گرا در خانه مادری شدم .امید من برای بازگشت به ایران بر باد ر٠ت Ùˆ من Ú©Ù‡ با دیکتاتوری سیاسی ولی رو به مدرنیته Øکومت شاه مخال٠بودم ØŒ بجای آن خود را مواجه با یک Øکومت توتالیتر مذهبی Ùˆ واپس گرا Ú©Ù‡ نه تنها خ٠قان سیاسی ØŒ بلکه خ٠قان اجتماعی Ùˆ ٠رهنگی را به سرزمین مادری ما تØمیل کرد ØŒ دیدم . شهلا عبقری : چگونه به مسائل Øوزه زنان علاقمند شده Ùˆ از Ú†Ù‡ زمانی شروع به ٠عّالیت در امور زنان کرده اید؟ مهشید پگاهی : مسائل زنان از نوجوانی مشغـلۀ ٠کری من بوده اند.در ه٠ده سالگی با خوشوقتی شاهد بدست آوردن Øقّ رأی زنان ایرانی شدم. در این رابطه اظهارنظرهای بدبینانه Ùˆ اکثرا مردانه ای Ú©Ù‡ با اشاره به نبودن دموکراسی Ùˆ انتخابات آزاد در ایران ØŒ به دست آوردن این ØÙ‚ را بی ارزش میدانستند ØŒ تاثیری در شادی من نداشت . ن٠س بدست آوردن Øقّ رأی جدا از سیستم Øکومتی ØŒ قدمی به جلو جهت برابری Øقوقی زن Ùˆ مرد بود. خودآگاهی من از تبعیض جنسیّتی قانونی ØŒ در Ø·ÛŒ ازدواج اوّل Ùˆ بخصوص هنگام طلاق Ùˆ مسئله Øضانت دخترم صورت پذیر٠ت .
در زمان تØصیل در آمریکا با یک دانشجوی ایرانی آشنا شده Ùˆ در تابستان ١٣٤٥ ازدواج کردیم . هنگام عقد ازدواج ØŒ به Ú©Ù…Ú© دانش Øقوقی پدرم Ùˆ با صر٠نظر کردن از مهریه ØŒ Øقّ طلاق Ùˆ همچنین Øقّ Øضانت از ٠رزندان اØتمالی را در عقدنامه قید نمودیم . این زندگی مشترک Ù¥ سال پر تلاطم را سپری کرد. در Ø·ÛŒ آن برای اولّین بار شنیدم Ú©Ù‡ مرد "من" است Ùˆ زن "نیم من" ØŒ استقلال ٠کری Ùˆ اتکا به ن٠س زنانه نیست ØŒ زن باید چنین باشد Ùˆ چنان نباشد. پس از پایان تØصیلات ،در سال ١٣٤٩ از طر٠شرکت ذوب آهن ایران دعوت به کار شده به ایران مراجعت کردیم Ùˆ همان سال دخترم به دنیا آمد. یک سال بعد رسما از هم جدا شدیم . از ذوب آهن استع٠ا دادم Ùˆ به استخدام شرکت IBM درآمدم . هنگام طلاق متوجه شدم Ú©Ù‡ بواسطه تصویب لایØÙ‡ Øمایت از خانواده در سال ١٣٤٦ ØŒ شرائط ثبت شده در عقدنامه من باطل شده Ùˆ طلاق ÙˆØضانت از کودک در اختیار دادگاه Øمایت از خانواده قرار گر٠ته است . برای طلاق مسئله ای نداشتم ÙˆØضانت دختر یکساله ام نیز به من واگذار شد. نقص قانون Ùˆ بی Øقّی زنانه من هنگامی مانند هوار بر سرم خراب شد ØŒ Ú©Ù‡ تصمیم به ازدواج دوباره گر٠تم .
من همیشه اعتقاد داشته ام Ú©Ù‡ برابری زن Ùˆ مرد با موانع Ùرهنگی Ùˆ مذهبی Øاکم بر
جامعه ما ، در گرو آزادی هیچ طبقه ای نیست و با
عوض شدن سیستم ها Ùˆ Øکومتها بخودی خود Øاصل نخواهد شد.
قوانین مدنی ما، از زمان تدوین ØŒ مطابق با ٠قه اسلامی بوده است. قانون Øمایت از خانواده زمان شاه نیز با وجود تغییراتی Ú©Ù‡ در جهت بهبودی Øقوق زنان در روابط خانوادگی بوجود آورده بود، همچنان بر پایه ٠قه اسلام قرار داشت. در صورت ازدواج مجدد، شوهر سابق من میتوانست Øضانت بچّه را از من سلب نماید. Ùˆ اینجا کلیشۀ همیشگی تکرار شد. مسئله ØŒ انتقام گیری بود Ùˆ اعمال قدرت . کسی Ú©Ù‡ تا آن زمان بندرت از Øقّ دیدار ٠رزندش است٠اده کرده بود ØŒ با پشتیبانی قانون، میخواست دخترکم را از آنچه برایش آشنا بود Ùˆ از تمام Ù…Øبّتی Ú©Ù‡ برخوردار میشد Ùˆ از تمام کسانی Ú©Ù‡ به او عشق میورزیدند جدا کند. Ùˆ اینها نه بخاطر عشق پدری بود Ùˆ نه سرپرستی از ٠رزند، زیرا Ú©Ù‡ خودش تصمیم به نگهداری از دخترم را نداشت Ùˆ به تنهائی عازم بازگشت به آمریکا بود. گ٠تگو با ÙˆÛŒ برای رسیدن به راه Øلّی Ú©Ù‡ در درجۀ نخست روی بچّه Ùˆ خیر Ùˆ ØµÙ„Ø§Ø Ø§Ùˆ متمرکز باشد، به جائی نرسید. مسئله، قانون مرد سالاری بود، زور بود Ùˆ اعمال قدرت بود. واو با است٠اده از آن به دادگاه برای گر٠تن Øضانت شکایت برد. تنها راهی Ú©Ù‡ برایم باقی مانده بود، خروج از ایران قبل از تشکیل دادگاه بود. اینجا هم قانون مردسالاری Ú©Ù‡ لایØÛ€ Øمایت از خانواده هیچ تغییری در آن بوجود نیاورده بود، سدّ راه من بود. طبق ٠قه اسلامی Ú©Ù‡ در زمان Øکومت شاه نیز همچنان منشا قانون مدنی ما باقی مانده بود، ولایت ٠رزند همیشه با پدر یا جدّ پدری باقی میماند، Øتّی در صورتی Ú©Ù‡ Øضانت با مادر باشد. برای گر٠تن اجازۀ خروج برای دخترم اجازۀ پدرش لازم بود Ùˆ اینکه پدر ایران را ترک گ٠ته بود، تغییری در اصل ولایت او نمیداد. قانون مردسالاری، زور واعمال قدرت بود. اینجا پدرم به Ú©Ù…Ú©Ù… آمد Ùˆ مرا برای همیشه مدیون خویش کرد. با ٠عّالیت زیاد Ùˆ با Ú©Ù…Ú© دوستان Ùˆ آشنایانی Ú©Ù‡ داشت Ùˆ با این استدلال Ú©Ù‡ پدر بچّه خودش در ایران نبود، دادستان تهران شخصأ اجازۀ خروج دخترم را صادر کرد. در شهریور ١٣٥٢ من Ùˆ دخترم از ایران خارج شده، به شوهرم Ú©Ù‡ در آلمان مشغول دیدن دورۀ تخصّصی اش بود پیوستیم .آینده نشان داد Ú©Ù‡ این بهترین Ùˆ شایسته ترین کاری بود Ú©Ù‡ میتوانستم در مورد دخترم انجام دهم . شوهر دوّم من برای او Ùˆ دختر دیگرم Ú©Ù‡ در سال ١٣٥٣ به دنیا آمد، پدری واقعی به معنای کلمه بود Ùˆ هست . آنچه Ú©Ù‡ پدر بیولوژیکی او نبود Ùˆ هیچگاه هم نتوانست بشود. یک ه٠ته پس از خروج ما دادگاه تشکیل شد ÙˆØضانت از من سلب Ùˆ به نمایندۀ پدر اعطا گشت . آنچه Ú©Ù‡ برای دادگاه Ù…Ø·Ø±Ø Ù†Ø¨ÙˆØ¯ Ùˆ در ØÚ©Ù… خود اشاره ای نیز به آن نکرد، خود بچّه Ùˆ در نظر داشتن خیر Ùˆ ØµÙ„Ø§Ø Ø§Ùˆ Ùˆ صدماتی Ú©Ù‡ در صورت اجرای این ØÚ©Ù… به او وارد Ù…ÛŒ آمد بود. دادگاه با اطّلاع از اینکه پدر کودک در ایران نیست ØŒ تأکید کرده بود Ú©Ù‡ بچّه به نمایندۀ پدر تØویل داده شود. اینکه نمایندۀ پدر کیست؟ Ú†Ù‡ مشخّصاتی Ùˆ Ú†Ù‡ صلاØیّتی دارد Ú©Ù‡ بتواند جانشین مادر شود، اصلأ مدّ نظر نبود. از آن گذشته، اینهم Ú©Ù‡ یک بچّۀ سه ساله اØساس ودرک Ùˆ وابستگی دارد Ùˆ میز Ùˆ صندلی نیست تا از این به آن تØویل داده شود، از نظر دادگاه اهمیّتی نداشت. قانون مردسالاری بود Ùˆ زور بود Ùˆ اعمال قدرت مردانه بود. تنها نتیجۀ این ØÚ©Ù… ممنوع الخروج شدن دخترم بود Ùˆ اینکه در صورت س٠ر به ایران، گذرنامۀ او در کلیّه مرزهای هوائی، زمینی Ùˆ دریائی ضبط میشد. بدین ترتیب ما در آلمان ماندگار شدیم . اگر تا آن زمان مسائل زنان برایم اهمیّت داشتند، بعد از چنین تجربه ای، برایم Ù…Øوری شدند. شهلا عبقری : چگونه Ùˆ از Ú†Ù‡ زمانی شروع به ٠عّالیت در امور زنان کرده اید Ùˆ دامنۀ ٠عّالیت شما در این زمینه چگونه است؟ مهشید پگاهی : در آلمان با گروه های ٠مینیستی آلمانی ارتباط برقرار کردم Ùˆ اواخر سالهای ٧٠میلادی توانستیم اوّلین خانۀ امن برای زنان در شهر خود را برپا سازیم .در Øال Øاضر در اکثر شهرهای آلمان چنین خانه هائی برای زنان Ùˆ کودکان وجود دارند Ùˆ تعداد نه چندان Ú©Ù…ÛŒ از زنان Ú©Ù‡ به آنها مراجعه میکنند، از خانواده های مهاجر هستند. تابستان ١٩٨١، س٠ارت جمهوری اسلامی ایران در بن، صدور گذرنامه برای زنان ایرانی را مشروط به ارائۀ عکس Ù…Øجّبه کرد. بعد از آن بود Ú©Ù‡ ٠کر ایجاد یک تشکّل مستقل زنان با ٠راخوان مسعوده آزاد Ø´Ú©Ù„ گر٠ت، وروز اوّل مه ١٩٨٢ رسمأ در نشستی در ٠رانک٠ورت اعلام وجود کرد. برای من، این واقعیّت Ú©Ù‡ زنان بسیاری با وابستگی های گروهی Ùˆ ایدئولوژی مت٠اوت، به ضرورت ٠عّالیت مشترک در جهت اØقاق Øقوق زنان ورای سازمانهای سیاسی خود واق٠شده بودند، بسیار امّیدوارکننده بود. در این نشست شرکت داشتم Ùˆ از آن به بعد در این جهت ٠عّالیت میکنم .البتّه دخالت ندادن ایدئولوژیها به آسانی میسّر نشد Ùˆ Ùˆ ما سالهای پر ٠راز Ùˆ تشیبی را Ø·ÛŒ کرده، جدائیها Ùˆ انشعاب را تجربه کردیم . من همیشه اعتقاد داشته ام Ú©Ù‡ برابری زن Ùˆ مرد با موانع ٠رهنگی Ùˆ مذهبی Øاکم بر جامعۀ ما، در گرو آزادی هیچ طبقه ای نیست Ùˆ با عوض شدن سیستم ها Ùˆ Øکومت ها بخودی خود Øاصل نخواهد شد. در این رابطه سمینارهای سالیانۀ تشکّل های زنان ایرانی مقیم آلمان، رشدی قابل توجّه در راه استقلال ٠کری زنانه داشته Ùˆ از نظر کی٠یّت سازماندهی، برنامه ریزی Ùˆ نظم اجرائی نیزپیشر٠تشان درخشان میباشد. شرکت در این سمینارها Ùˆ همچنین سمینارهای سالیانۀ بنیاد پژوهش های زنان ایرانی، برای ساخته شدن شخصیّت ٠مینیستی Ùˆ بالابردن آگاهی اجتماعی من Ú©Ù…Ú©ÛŒ ارزنده بوده اند. در Ø³Ø·Ø Ù…Øلّی نیز، همراه با عدّه ای از ٠عّالین زنان مقیم منطقه ای Ú©Ù‡ زندگی میکنم ØŒ تشکّل " پرتو " را بنا نهادیم Ùˆ چند سمینار مو٠ّق Ù…Øلّی نیز برگزار کردیم . در Øال Øاضر، در شبکۀ بین المللی همبستگی با مبارزات زنان ایران ٠عّالیت دارم . شهلا عبقری : نظر شما در مورد مبارزات زنان داخل ایران Ùˆ کمپین یک میلیون امضا چیست؟ مهشید پگاهی : برداشتی Ú©Ù‡ من از مبارزات زنان ایرانی از راه دور دارم ØŒ Øاکی از پیشر٠ت اجتماعی قابل توجّه کنشگران مسائل زنان با وجود شرائط سرکوب Ùˆ اختناق میباشد. شهامت زنان ایران ØŒ Ú†Ù‡ آنها Ú©Ù‡ با آگاهی ٠مینیستی Ùˆ همبستگی Ùˆ همکاری با یکدیگر در کمپین ها Ùˆ NGO ها مشغول به ٠عّالیت هستند، Ùˆ Ú†Ù‡ آنهائی Ú©Ù‡ همه روزه در کوجه Ùˆ خیابان به دلیل عدم اطاعت از قوانین ارتجائی Ùˆ ضدّ انسانی Øاکمیت مورد اهانت Ùˆ سرکوب قرار Ù…ÛŒ گیرند، تØسین برانگیز است .
شهامت زنان ایران ØŒ Ú†Ù‡ آنها Ú©Ù‡ با آگاهی Ùمینیستی Ùˆ همبستگی Ùˆ همکاری با یکدیگر در کمپین ها Ùˆ NGO ها
مشغول به Ùعّالیت هستند Ùˆ Ú†Ù‡ آنهائی Ú©Ù‡ همه روزه در Ú©ÙˆÚ†Ù‡ Ùˆ خیابان به دلیل عدم اطاعت از
قوانین ارتجاعی وضد انسانی Øاکمیّت مورد اهانت وسرکوب قرار میگیرند ØŒ قابل توجّه است .
سیستم ساختاری ا٠قی کمپین یک میلیون امضا، تجربه ای نوین است. چندگانگی عقاید Ùˆ خاستگاههای کنشگران کمپین، تا آنجا Ú©Ù‡ هد٠اصلی، یعنی رسیدن به لغو تمامی قوانین تبعیض آمیز جنسیّتی مورد توا٠ق باشد، اشکالی ندارد. به نظر من نباید با استناد به قرائتی مترقّی تر از مذهب Ùˆ جلب Øمایت سر Ùˆ پا شکسته از چند آیتالله، در درون Øکومت ولایت ٠قیه ØŒ به تغییر بعضی از موارد قانونی به ن٠ع زنان دل خوش داشت . اهمیّت کمپین از نظر من در جنبۀ آگاهی دهنده Ùˆ در برخورد چهره به چهره با قشرهای مت٠اوت از زنان Ùˆ مردان در راستای آن میباشد. تا زمانی Ú©Ù‡ آگاهی از بی عدالتی Ùˆ ناØقّی در جامعه ای همه گیر نشده باشد، کوشش برای ر٠ع آن به جائی نخواهد رسید. کمپین میتواند در جهت گسترش آگاهی Ùˆ Øسّاسیت نسبت به قوانین زن ستیز، بین مردم موثر باشد. موقعیّت Øقوقی زنان ایران در تضّاد پایه ای با جایگاه اجتماعی آنها قرار دارد. معمولأ قوانین باید پیشر٠ته تر از جامعۀ خویش وضع شوند تا بتوانند تأثیر مثبت در روند آن داشته باشند. در سرزمین مادری ما، عکس آن Øاکم است . با وجود دست آوردهای بیشمار علمی،٠رهنگی Ùˆ Øتّی اقتصادی زنان ØŒ قوانین مدنی ما ٠رق چندانی با یکصد سال قبل نکرده اند. این مسئله، توأم با عقب گرد قوانین جزا به قرن دهم میلادی ØŒ یعنی زمان پایه گزاری ٠قه اسلامی ØŒ نمایانگر پارادوکس جامعۀ ایرانی Ùˆ ناهمخوانی قانون با عر٠است . شهلا عبقری : Ú†Ù‡ پیشنهاداتی برای پیشبرد مبارزات Ùˆ اهدا٠٠مینیستی زنان ایرانی دارید؟ مهشید پگاهی : در Øالیکه زنان ایرانی نه تنها در انقلاب ٥٧ خورشیدی Ùˆ انقلاب مشروطه ØŒ بلکه در جنبشهای اجتماعی قبل از آن نیز شرکت داشته اند، نتوانسته اند در بهبود قوانین مربوط به خویش قدمی به جلو بردارند. دلائل پابرجائی قوانین زن ستیز را در درجۀ اوّل باید در ماهیّت ولایت مطلقۀ ٠قیه Ùˆ دخالت دین در Øکومت دانست .اشکال دیگر عدم آگاهی ٠مینیستی در مقطع انقلاب ٥٧ بوده است .سازمان زنان دولتی قبل از انقلاب ،تØت ریاست خواهر شاه بود Ùˆ از طر٠اکثر روشن٠کران جدّی گر٠ته نمیشد. گروه ها Ùˆ سازمانهای سیاسی آن زمان نیز توجّهی به مسائل زنان نداشتند. تشکّل مستقل زنانه ای هم Ú©Ù‡ روی Ù…Øور خواستهای ٠مینیستی کار کند،وجود نداشت. اینست Ú©Ù‡ در مقطع انقلاب، اعتراضات Ùˆ تظاهرات زنان نسبت به Øجاب اجباری Ùˆ Ù…Øدودیّت شغلی Ùˆ تØصیلی، با وجود گسترده بودن ØŒ سازمان یا٠ته نبود Ùˆ به ثمر نرسید. خوشبختانه امروز تشکّل های مستقل زنان Ú†Ù‡ در ایران Ùˆ Ú†Ù‡ در خارج از کشور Øول Ù…Øور خواستهای برابرطلبی سازماندهی شده اند. از آن گذشته با وجودی Ú©Ù‡ زنان ما از نظر قانونی وضع صد سال پیش را دارند، ولی بلØاظ اجتماعی Ùˆ ٠رهنگی آنی نیستند Ú©Ù‡ آن زمان بودند. در Øالیکه در صد زنان باسواد در صدر مشروطیت بسیار پائین Ùˆ نسبت به مردان بسیارناچیز بود، امروزه زنان ایرانی از Ø³Ø·Ø Ø¨Ø§Ù„Ø§Ø¦ÛŒ از تØصیلات برخوردار بوده، چیزی از مردان Ú©Ù… ندارند. اگر در صدر مشروطیّت ،تنها عدۀ Ú©Ù…ÛŒ از روشن٠کران خواهان Ú©Ø´Ù Øجاب Ùˆ ر٠ع پرده نشینی Ùˆ خانه نشینی زنان بودند، امروزه شاهد مقاومت خستگی ناپذیر زنان در مقابل Øجاب اجباری هستیم .
تا زمانی Ú©Ù‡ آگاهی از بی عدالتی Ùˆ نا Øقّی
در جامعه ای همه گیر نشده باشد، کوشش برای
رÙع آن به جائی نخواهد رسید.
به نظر من پیشبرد مبارزات ٠مینستی در گرو آگاهی هر Ú†Ù‡ بیشتر زنان ایرانی بر قوانین تبعیض آمیز جنسیّتی Ùˆ انسجام هر Ú†Ù‡ گسترده تر آنها بر علیه این قوانین میباشد. بطور قطع تا زمانی Ú©Ù‡ جدائی دین از Øکومت تØقّق نیا٠ته، زنان ما به خواست برابری نخواهند رسید. اینجاست Ú©Ù‡ تشکّلات ٠مینیستی در داخل Ùˆ خارج از ایران باید با همبستگی Ùˆ همکاری یکدیگر، به نیروئی تبدیل شوند Ú©Ù‡ دیگر نادیده گر٠تنی نباشد. باشد Ú©Ù‡ این بار هنگام تØوّلی دیگر در سرزمین مادری، این نیرو با خواست رادیکال ر٠ع کامل تبعیض جنسیّتی، زنان ایرانی را در جایگاه واقعی خود در جامعه قرار دهد. شهلا عبقری : سپاس ٠راوان از تو مهشید عزیز Ú©Ù‡ ساعاتی از وقت ارزشمند ت را صر٠این مصاØبه کردی گروه کاری چهره ما، تاریخ ما توضیØات [Ù¡] - پدر بزرگ مادری من مرد روشن٠کری بود Ú©Ù‡ در آن زمان ٠رقی میان دختر Ùˆ پسرش قائل نبود. ÙˆÛŒ اوائل سالهای چهل خورشیدی، وصیّت کرد Ú©Ù‡ دختر Ùˆ پسرش ارث یکسان ببرند Ùˆ دائی من به این وصیّت اØترام گذاشت . [Ù¢]- در اینمورد رجوع کنید به مصاØبه ای با من با عنوان "گ٠تنی هایی از مبارزات زنان ایرانی خارج از کشور" |