مدرسه ٠مینیستی: با پشت سر نهادن ایام خجسته سالگرد 22 خرداد «روز همبستگی زنان ایران»، Ùˆ نزدیک شدن به پنجم شهریورماه، جنبش یک‎میلیون‎امضاء نیز با عبور مو٠قیت‎آمیز از چند بØران درونی Ùˆ تهدیدهای معمول بیرونی Ùˆ با گذر از گردنه‎ای خطرناک، دومین سالگرد خود را جشن می‎گیرد.
شاید بسیاری از ما کنش‎گران این جنبش، به‎خصوص از پنجم شهریور سال گذشته به‎این‎سو Ú©Ù‡ بØران‎هایی دامن‎گیرمان شده بود تصور نمی‎کردیم این جنبش نوپا Ùˆ صدمه‎دیده، بتواند بار دیگر خود را بازیابد، قامت راست کند Ùˆ به Øرکت مسالمت‎آمیز Ùˆ امیدبخش خود تداوم دهد. کمپین اما نشان داد Ú©Ù‡ واقعا استوار Ùˆ مقاوم است.
در آن گردنه‎ی سخت Ùˆ عبوس، هرچند پاهای لاغر کمپین لرزید، زانو خم کرد ولی به زمین نخورد. Ùˆ در کمال ناباوری، خود را سرپا Ù†Ú¯Ù‡ داشت، ا٠تان Ùˆ خیزان Ùˆ با تن زخم خورده، به راه خود ادامه داد، تا جایی Ú©Ù‡ بر اثر مقاومت تØسین‎برانگیزش، Øتا Ø±ÙˆØ ØªØ§Ø²Ù‡â€ŽØ§ÛŒ به کالبد اعضای خود در تهران Ùˆ شهرستان‎ها دمید. در نتیجه، بسیاری از کمپینی‎های خسته Ùˆ آسیب‎دیده، توانستند بار دیگر خود را بازآ٠رینی کنند. این بازسازی Ùˆ تولد دوباره کمپین به‎وسیله‎ی: پذیرش موقعیت جدید ناشی از سرکوب ØŒ تجدید آرایش، Ø§ØµÙ„Ø§Ø Ø´Ú©Ù„â€ŽØ¨Ù†Ø¯ÛŒ روابط Ùˆ مناسبات پیشین Ùˆ تکثیر هسته‎های خودبنیاد، همچنین کش٠امکان‎های تØول‎یابنده Ùˆ مناسب برای رقابت اعضا Ùˆ هسته‎ها، بی‎اعتنایی به بمباران شایعات Ùˆ تهمت‎ها، تقویت نهادهای مستقل موجود در شهرستان‎ها، برقراری سایت‎ها Ùˆ وبلاگ‎های جدید در تهران Ùˆ دیگر شهر‎ها، به‎دست آمد. در Øقیقت، بازخوانی Ùˆ ترمیم همه‎ی این بسترها، Øاصل رویکرد نوین ٠عالان کمپین یک میلیون امضاء Ùˆ شوق Ùˆ تعهد آنها نسبت به تداوم زندگی دسته‎جمعی است.
این دستاوردها Ùˆ تکامل کنونی در شکل‎بندی ر٠تار اعضای کمپین، صد‎البته Ú©Ù‡ آسان به دست نیامده است Ùˆ اکثر قریب به ات٠اق کنش‎گران می‎دانند Ú©Ù‡ با همدلی، ٠داکاری Ùˆ برخورد مسئولانه‎ی تک تک اعضاء، به‎خصوص اعضای پرشور شهرستان‎ها (٠عالان‎کمپین در: اص٠هان، تبریز، رشت، کرمانشاه، شیراز، اراک، همدان، یزد، Ùˆ...) به‎دست آمد. دستامد گرانقدر کنونی اگرچه تلنگری تکان‎دهنده Ùˆ سرنوشت‎ساز به آموزه‎ها Ùˆ باورهای موروثی ما اعضاء کمپین وارد کرده Ùˆ الØÙ‚ Ú©Ù‡ منشاء خیر Ùˆ برکت Ùˆ تØول Ùˆ نوآوری شده است اما با درد Ùˆ رنج، Ùˆ Øتا با موضع‎گیری گاه تند برخی از یاران Ùˆ عزیزان کمپینی، همراه بوده است. زیرا تØول شکل‎بندی ر٠تار اعضاء بدون بازنگری انتقادی از شکل‎بندی‎های گذشته در «ساختار» قدیمی کمپین، امکانپذیر نبود. تصØÛŒØ Ùˆ تØول ساختارها در یک Øرکت دسته‎جمعی همچون کمپین، Ú©Ù‡ از بداقبالی، با سرکوب‎دولتی مواجه شده است Ùˆ در عین Øال مصمم است Ú©Ù‡ استقلال خود را _ با Ú†Ù†Ú¯ Ùˆ دندان هم Ú©Ù‡ شده _ Ø٠ظ کند، همواره بر تصØÛŒØ Ø¯ÛŒÚ¯Ø± ر٠تارها، اولویت دارد Ùˆ Ù…Ø±Ø¬Ø Ø§Ø³Øª.
ایجاد ٠ضای رقابت، دستامد گرانقدر دوره گذار: با تکامل شکل‎بندی مناسبات درونی کمپین، Ùˆ تاسیس Ùˆ تثبیت نهادها Ùˆ هسته‎های خودبنیاد، Ùˆ «تØقق عملی» شبکه‎ای کثرت‎گرا «و چند‎مرکزی» در روابط کمپین، (به‎ویژه پذیرش مسئولانه ساختار جدید توسط اکثر اعضاء در تهران Ùˆ شهرستان‎ها) جنبش یک میلیون امضاء هستی دوباره یا٠ت Ùˆ ٠ضایی پر نشاط، لبریز از امید به تداوم مبارزه، در بطن مناسبات سیال آن به واقعیت پیوست. بر این اساس بود Ú©Ù‡ همگی‎مان مشاهده کردیم Ú©Ù‡ اکثر قریب به ات٠اق نهادها Ùˆ هسته‎های خودبنیاد شهرستان‎ها، به اهمیت استقلال خود واق٠شدند Ùˆ توش Ùˆ توانی مضاع٠گر٠تند، Ú©Ù‡ از این میان، نشست به‎یاد ماندنی کمپین رشت، در اردیبهشت امسال، نقطه‎عط٠ی بود Ú©Ù‡ در نتیجه‎ی آن، «ارتباط متعادل Ùˆ برابر» میان کنش‎گران شهرستانی با ٠عالان پایتخت‎نشین، واقعا استØکام بیشتری پیدا کرد!(1)
پذیرش قواعد بازی دموکراتیک Ùˆ مدنی در این Ø³Ø·Ø Ú¯Ø³ØªØ±Ø¯Ù‡ØŒ تجربه‎ای کاملا تازه Ùˆ بی‎مانند در ٠عالیت جمعی جنبش زنان به‎شمار می‎آید. مهم‎تر از همه‎ی این دستاوردها، همانا ایجاد بستری نوین برای مسابقه ای هیجان انگیز جهت نشان دادن توانایی‎های ٠ردی Ùˆ همکاری پربازده میان کنشگران کمپین است Ù€ به‎خصوص همکاری ثمربخش Ùˆ رقابت پرنشاط میان سه کانون اصلی کمپین تهران: گروه «مدرسه ٠مینیستی زنان»، گروه سایت «تغییر برای برابری»، Ùˆ گروه «کانون زنان ایرانی»، Ú©Ù‡ به‎نظرم در چند ماه اخیر (خاصه در برگزاری مراسم چهارمین سالگرد 22 خرداد) به‎خوبی Ùˆ شایستگی، ریشه گر٠ته Ùˆ مشروعیت یا٠ته است. بی Ø´Ú© ارزش های ماندگار این همدلی Ùˆ همکاری، در Øرکت های اعتراض آمیز آینده از جمله اعتراض به «تصویب قانون ضدخانواده در کمیسیون Øقوقی Ùˆ قضایی مجلس هشتم»، نیز بار دیگر نتایج پربرکت خود را در گستره وسیع تری در جنبش زنان به همگان نشان خواهد داد.
Ùˆ اما، تولد نهادهای خودبنیاد Ù€ از جمله نهاد مستقل «مدرسه ٠مینیستی زنان» Ù€ Ùˆ خلق آگاهانۀ رقابت میان اعضاء Ùˆ ٠عالان کمپین تهران (وجود همین مسابقه سازنده Ùˆ رقابت سالم به‎خصوص برای جوانان، انگیزه ٠عالیت‎های هرچه بیشتر را سبب شده است) به‎عکس پیش‎گویی برخی Ú©Ù‡ به عبث کوشیدند آن‎را «انشعاب» جلوه دهند Ù€ گویی کمپین، یک Øزب سیاسی است!! Ù€ نه ٠قط باعث واگرایی در کمپین تهران نشد بلکه ات٠اقا سبب‎ساز ٠عالیت‎های تازه، انتشار نقدهای تئوریک Ùˆ مسئولانه، رقابت در Øرمت نهادن بیشتر به ٠عالان شهرستانی (تا جایی Ú©Ù‡ پس از دوره‎ای ٠ترت Ùˆ ان٠عال، خوشبختانه شاهد رونق مجدد س٠رهای اعضا به شهرهای مختل٠هستیم)(2)ØŒ هم‎چنین مسابقه‎ای سازنده در خدمت‎کردن هرچه بیشتر به گسترش کمپین Ùˆ جذب هرچه بیش‎تر داوطلبان جدید، الگو گر٠تن از ابتکار Ùˆ خلاقیت‎های همدیگر (Ú©Ù‡ نمودش را در سایت‎های متعدد کمپین تهران مشاهده می‎کنیم)ØŒ رویکرد جدی‎تر نسبت به جنبش‎های دیگر ازجمله جنبش دانشجویی Ùˆ سندیکایی، رقابت مثبت در انتشار سریع‎تر اخبار Ùˆ به‎روز کردن Ùˆ زیباسازی سایت‎ها، رقابت سازنده در تکثیر Ùˆ توزیع هرچه گسترده‎تر د٠ترچه‎ها Ùˆ خبرنامه‎های جدید، برگزاری گسترده تر Ùˆ دیگرباره‎ی کارگاه‎ها، رونق مجدد جمع‎آوری امضاء، جدی‎تر شدن «مØتوا»ی مقاله‎ها، Ùˆ سرانجام، هویت یابی پایدارتر از جنبش زنان Ùˆ درک عمیق‎تر از «مضمون ÙˆØدت»، رهنمون شده است...
به این اعتبار، Øضور نهادها Ùˆ هسته‎های خودبنیاد Ùˆ «تثبیت ساختار چندمرکزی در کمپین»، نه ٠قط رابطه‎ی همدلانه را بین سه کانون اصلی کمپین تهران ارتقاء داده است (کا٠ی است به بخش «سایت‎نوشته‎ها»ی این سه‎کانون کمپین رجوع شود) بلکه همه ما را به آینده‎ای پر امید همراه با تمرین عملی کثرت‎گرایی Ùˆ رعایت قواعد بازی دموکراتیک در ٠عالیت جمعی (تØمل عقاید Ùˆ روش‎های مت٠اوت اعضاء) Ùˆ رواداری در زندگی روزمره‎مان، دلگرم‎تر کرده است. اگر در یکساله اول کمپین تØمل «عقاید مت٠اوت» را آموختیم Ùˆ متوجه شدیم Ú©Ù‡ Ù…ÛŒ توان با عقاید مختل٠در کنار یکدیگر کار مشترک کرد، در یک ساله دوم تØمل «روش های مت٠اوت» را یاد گر٠تیم. یاد گر٠تیم Ú©Ù‡ این شعار خشن سیاسی آدم ها یا «با ما هستند یا بر ما» شعار خطرناک، ذهن گرایانه Ùˆ ویرانگر است. در نتیجه آموختیم Ú©Ù‡ آدم ها Ù…ÛŒ توانند با ما نباشند Ùˆ بر ما هم نباشند، Ùˆ در عین Øال در یک مجموعه گسترده تر، «مای بزرگتری» را تشکیل دهند. گرچه این دستاوردها Ùˆ به سلامت عبور کردن از بØران ها، مخال٠ان کمپین را عصبانی Ùˆ بر ا٠روخته است تا جایی Ú©Ù‡ برای نخستین‎بار به ٠یلتر کردن دسته‎جمعی سایت‎ها Ùˆ وبلاگ‎های کمپین در سراسر کشور پرداخته‎اند.
ÙˆØدت در کثرت است: «وØدت» Ùˆ همبستگی نوین ایجاد شده از آن‎رو Ú©Ù‡ این‎بار در «کثرت» Ø´Ú©Ù„ گر٠ته است به‎یقین، مانا Ùˆ عمیق‎تر خواهد بود. چرا Ú©Ù‡ ما ٠عالان کمپین، متوجه شده‎ایم Ú©Ù‡ شعار همبستگی Ùˆ «همه با هم» بودن، «تØت لوای ساختاری یکه Ùˆ بی بدیل»، در نهایت، ره به منزلی نخواهد ‎برد. ما کنشگران کمپین در طول دو سال ٠عالیت همدلانه، متوجه شدیم Ú©Ù‡ «وØدت پایدار، در کثرت، Ø´Ú©Ù„ می‎گیرد»، ولی کثرت Ùˆ دمکراسی را زین پس نه با دنباله روی از «کهن‎الگوی ایرانی» یعنی در قالب تنگ «ر٠تار ٠ردی» اشخاص Ùˆ شخصیت‎های دموکرات یا شخصیت های مستبد، بلکه در بطن ساختارهای دموکراتیک (یعنی در ساختار چند‎مرکزی Ùˆ متکثر) جستجو خواهیم کرد. کوله‎بار تجربه‎های ناب سال‎های اخیر (تجربه‎های مرکز ٠رهنگی زنان، جمع هم‎اندیشی زنان، Ùˆ سپس تجربه دوسالانه کمپین) به روشنی می‎آموزد Ú©Ù‡ ر٠تار مهربانانه Ùˆ برخوردهای دموکرات‎منشانه‎ی ا٠راد در نبود ظر٠مناسب ساختاری (یعنی در ٠قدان ساختارهای کثرت‎گرا Ù€ Ú©Ù‡ بتواند در جمع بزرگ ما، بالانس Ùˆ تعادل ایجاد کند) لاجرم، کمپین را به‎سوی تمرکز Ù€ Ùˆ خزیدن به لاک د٠اعی Ù€ تنزل خواهد داد. این تجارب به ما آموخت Ú©Ù‡ لزوما با «آدم های خوب» نمی توان «دموکراسی» ایجاد کرد بلکه با ساختارهای متکثر Ù…ÛŒ توان به «دموکراسی» نزدیک شد. Ùˆ البته در این میان «ایده آل گرایی ذهنی» گاه نه تنها نمی تواند به ایجاد ساختارهای دموکراتیک Ú©Ù…Ú© کند بلکه نهایتا ا٠راد را برای «ساختن Ùˆ تغییر دادن» به «ان٠عال» Ù…ÛŒ کشاند.
بدیهی است Ú©Ù‡ Ø´Ú©Ù„ ایده‎آل روابط انسانی در هر Øرکت دسته‎جمعی، رعایت قواعد دموکراتیک Ùˆ گشودگی در هر دو عرصه‎ی پیش‎گ٠ته است یعنی هم روابط دموکراتیک درون یک ساختار Ùˆ هم ایجاد تکثر در ساختارهای بیرونی. شاید از مهم‎ترین دستاوردهای این دوره، شکستن «هرم تصمیم‎گیری تک مرکزی» Ùˆ عبور مو٠قیت‎آمیز از آن باشد. کنشگران کمپین با تشکیل مراکز متعدد تصمیم‎سازی (هسته‎های خودبنیاد در تهران Ùˆ شهرستان‎ها) عملا مو٠ق شدند عرصه‎ای گشوده Ùˆ ش٠ا٠برای اتخاذ تصمیم‎ها Ùˆ تعیین تاکتیک Ùˆ استراتژی‎های خود، به‎وجود آورند. یعنی مکانیزم تصمیم‎سازی Ùˆ Ù…ØÙ„ بØث‎های نظری Øول آن را، از روابط Ù…Øدود درون‎سازمانی، به پهنه‎ی باز Ùˆ Ù…Ù Ø±Ø Ø§ÛŒÙ†ØªØ±Ù†Øª (روابط بیناگروهی)ØŒ سوق دادند. بدین وسیله توانستند بسیاری از کنشگران Ùˆ علاقمندان به Øقوق زنان را در داخل Ùˆ خارج از کشور، در این تصمیم‎گیری‎ها مشارکت دهند Ùˆ در عین Øال از ایجاد تمرکز قدرت (Ú†Ù‡ مریی Ùˆ Ú†Ù‡ نامریی) در دست ا٠رادی خاص، جلو گیرند.
با این وص٠، به باور من در شرایط خاص کشور Ùˆ با توجه به سامانه‎های سرکوب Ùˆ تصلب با٠ت ٠رهنگی‎مان، «کوشش مداوم» به منظور ایجاد Ùˆ گسترش «ظر٠مناسب» می‎تواند همچنان اولویت Ùˆ Øساسیت ما را برانگیزد. زیرا Ú†Ù‡ ٠راوان Ùˆ پرشمار انسان‎های دموکرات‎منشی Ú©Ù‡ در با٠تار متصلب Ùˆ شوره‎زار ساختاری متمرکز Ùˆ «٠رد Ù…Øور»، سوختند Ùˆ به خاکستر تبدیل گشتند. کمترین ارثیه‎ای هم از منش والای آن‎ها Ù€ به واسطه‎ی همین زمین شوره‎زار، Ùˆ نبود ساختار متکثر Ù€ به نسل‎های بعدی منتقل نشد.
از موعظه Ùˆ ذکر نصیØت هم عبور کردیم: کمپین هم‎چنین از ٠ضای انتزاعی Ùˆ سنتی شعاردادن Ùˆ نصیØت کردن (شاید برای ایجاد تسلط بر جوانان) نیز با مو٠قیت عبور کرد زیرا نصیØت Ùˆ موعظه در رسای همبستگی، آن‎هم در ساختاری Ú©Ù‡ «هر Ù„Øظه به جانب سلسله‎مراتب می‎رود»، Øداقل، شوخی تلخ Ùˆ رنج‎آوری است. پس ناگزیر بودیم Ú©Ù‡ م٠هوم دموکراسی Ùˆ کثرت‎گرایی را به جای Øر٠، در عمل تجربه کنیم Ù€ در بطن ساختار چند‎مرکزی Ù€ Ùˆ از این طریق، یعنی با پذیرش گونه‎گونی Ùˆ آزادی عمل ا٠راد Ùˆ هسته‎ها، بار دیگر به ÙˆØدت برسیم. خوشبختانه نمود‎های عملی این همبستگی Ùˆ پیوند تازه، «میان سه کانون اصلی کمپین تهران» در آستانه‎ی سالروز 22 خرداد امسال (1387) کاملا آشکار شد Ùˆ ابعادی واقعا جدید Ùˆ امیدوارکننده از خود نمایان ساخت.
آری؛ جنبشی Ú©Ù‡ بر اثر ٠شار Ùˆ سرکوب Ùˆ ن٠اق‎ا٠کنی بر لبه پرتگاه تردید قرار گر٠ته بود Ùˆ می‎ر٠ت در مقابل زورمندی نظم پدرسالار موجود، سر خم کند، می‎ر٠ت Ú©Ù‡ به اصل جمع آوری امضاء (اساس ٠لس٠ه کمپین) پشت کند Ùˆ خاتمه آن‎را جار بزند، می‎ر٠ت Ú©Ù‡ به ٠رقه‎گرایی Ùˆ در نتیجه به سازمانی بسته، کوتوله Ùˆ بوروکراتیک تنزل یابد، ... بار دیگر به خود آمد، به تجدید سازمان همت‎گماشت، ٠عالیت خود را از Ù…Øدودیت Ùˆ تمرکز در «یک نهاد»، به چندین نهاد مستقل (Ú©Ù‡ این بار نه بر دوش یکدیگر، Ú©Ù‡ در کنار یکدیگر قرار گر٠تند) گسترش داد Ùˆ با هوشیاری Ùˆ ٠داکاری همه اعضا، تولدی دیگر را تجربه کرد.
Ùˆ اما، نقطه‎ی کانونی بØران اخیر در کمپین یک‎میلیون امضاء را در کجا می‎توانیم جستجو Ùˆ مشخص سازیم؟
مشکل از کجا آغاز شد: مشکل از سرکوب دولتی Ùˆ بگیروببندهای غیر قانونی اعضای کمپین توسط نیروی انتظامی آغاز شد. کمتر ناظر بی‎طر٠ی وجود داشت Ú©Ù‡ برخوردی چنین قهرآمیز Ùˆ خشن را با زنانی Ú©Ù‡ ٠قط خواستار ØÙ‚ برابر طلاق، برابری در ارث، لغو تعدد زوجات، Ùˆ ... بودند Ùˆ به مسالمت‎آمیزترین روش، مطالبات خود را پیگیری می‎کردند، انتظار می‎کشید. این وضعیت نامنتظر، ما را به تغییر موقعیت توجه می‎داد. دیگر نمی‎توانستیم هم‎چون سابق، جلسات Ùˆ گردهمایی‎های بزرگ‎مان را اعلام عمومی کنیم. کنترل Ùˆ ٠شار را به جایی رساندند Ú©Ù‡ جلسات Ú©ÙˆÚ†Ú© چند ن٠ری در آپارتمان‎های شخصی‎مان هم با مشکل Ùˆ ممانعت روبه‎رو کردند. جمع‎آوری امضا در مکان‎های عمومی دیگر امکان‎پذیر نبود. وب‎سایت کمپبن تهران مدام ٠یلتر می‎شد. وضعیت شهرستان‎ها از این هم بدتر بود. از برگزاری کارگاه‎های آموزشی در شهرستان‎ها به شدت جلوگیری می‎شد. موج گسترده‎ی اØضار ٠عالان شهرستانی بی‎وق٠ه ادامه داشت. با «انتشار ناگزیر خبر دستگیری‎ها» متاس٠انه ریزش نیرو پیدا کردیم. برخی Øتا امضاهای خود را پس گر٠تند،... آری وضعیت‎مان آشکارا تغییر کرده بود پس مجبور بودیم موقعیت‎مان را عوض کنیم. در واقع ما را به «ترک موقعیت» مجبور Ùˆ Ù…Øکوم کرده بودند.
اجبار به ترک موقعیت Ùˆ تن‎دادن به تجدید آرایش در شرایطی ات٠اق ا٠تاد Ú©Ù‡ برخی در لاک‎د٠اعی ٠رو ر٠ته بودند Ùˆ آرامش Øضور در ساختار قدیمی کمپین را (Ú©Ù‡ در سراشیبی «تمرکزگرایی هرچه بیشتر»، قرار گر٠ته بود) به رنج پذیرش تکثر Ùˆ تجدید آرایش در روابط، ØªØ±Ø¬ÛŒØ Ù…ÛŒâ€ŽØ¯Ø§Ø¯Ù†Ø¯.
با این وص٠باید چاره‎ای می‎اندیشیدیم. Ù…Øتاج تجدید آرایش بودیم. چرا Ú©Ù‡ بØران‎های ناشی از سرکوب، موقعیتی را برای کنش‎گران جنبش زنان به‎وجود می‎آورد Ú©Ù‡ در کوتاه‎مدت بسیار خطرناک است. موقعیت جدید، ٠ضای ملتهب Ùˆ بغرنجی را بر ٠عالیت Ùˆ ر٠تار کنشگران کمپین تØمیل کرد تا جایی Ú©Ù‡ بسیاری از ٠عالان، دیگر نمی‎توانستند همچون سال گذشته، ر٠تار خود را هماهنگ سازند Ùˆ با تØولات تازه، ÙˆÙ Ù‚ دهند. Ùˆ این امر باعث عصبانیت شان شده بود. اما درک موقعیت جدید (به‎ویژه شناخت از ظر٠یت، هوشیاری، Ùˆ قدرت بازدارندگی نیروهای مخال٠) برای همه یکسان نبود، ‎خاصه برای جوانان پرشور Ùˆ با اراده، Ú©Ù‡ به‎تازگی یاور جنبش زنان شده بودند. در واقع یکی از مول٠ه‎های اساسی در بروز بØران اخیر در کمپین تهران، همین مسئله بغرنج Ù€ «٠هم مت٠اوت اعضای کمپین» نسبت به میزان توانایی نیروهای بازدارنده Ù€ است Ú©Ù‡ به‎نظرم در آینده نیز بار دیگر به‎عنوان مانعی سترگ در مقابل تداوم Øرکت جنبش، قد علم خواهد کرد.
Øکومت چندمرکزی، کمپین تک‎مرکزی: به‎مانند شطرنج‎بازی Ú©Ù‡ در مقابل Øری٠زورمند، خود را ناتوان می‎بیند Ùˆ شکست خویش را Ù…Øتوم می‎انگارد Ùˆ از سر ناگزیری «به قلعه می‎رود»، گرایش تمرکزگرای موجود در کمپین نیز در واکنش به سرکوب ٠زاینده، به‎جای باز شدن Ùˆ تجدید آرایش Ùˆ جابه‎جایی نیروها Ùˆ تقسیم Øوزه‎ها به مناطق کوچک‎تر، متاس٠انه هرچه بیشتر در لاک‎د٠اعی ٠رو می‎ر٠ت Ùˆ بر تداوم ساختار پیشینی کمپین تهران Ù€ ساختار «تک‎مرکزی» Ù€ Ùˆ ادامه شیوه تصمیم‎گیری به Ø´Ú©Ù„ هرمی، تاکید می‎کرد. متولیان گرایش ٠وق، با تکیه بر تجربه سازمان های رایج، کمپین را یک سازمان Ù…ÛŒ دیدند با همه ویژگی یک سازمان متمرکز، نه Øرکتی باز Ùˆ سیال Ú©Ù‡ با توجه به اسناد مشترک اش Ù…ÛŒ تواند از چندین Ùˆ چند سازمان Ùˆ Ù…ØÙ Ù„ Ùˆ ا نبوهی گسترده از ا٠راد، تشکیل شود Ú©Ù‡ هر کدام در استقلال کامل Ù…ÛŒ توانند در هماهنگی با یکدیگر باشند، از این رو نسبت به «تØول در ساختارشکل» (تشکیل هسته‎های خودبنیاد) به موضع ا٠تاده بودند. با وجود آن Ú©Ù‡ نه تنها بØØ« هسته های خودبنیاد بلکه ظر٠یت پذیرش آن از همان ابتدای کمپین وجود داشت Ùˆ چیز جدیدی نبود.
برخی متوجه یک نکته‎ی ظری٠و به‎ظاهر Ú©ÙˆÚ†Ú© نمی‎شدند Ùˆ آن این Ú©Ù‡ ما مدا٠عان Øقوق‎برابر Ú©Ù‡ در یک Øرکت دسته‎جمعی Ùˆ به نسبت منسجم، مبارزه در راه اØقاق Øقوق‎مان را آغاز کرده‎ایم «در کشور ایران زندگی می‎کنیم» Ùˆ با توجه به با٠ت بغرنج دولت Ùˆ Øاکمیتی مت٠اوت از دولت‎های غرب یا آمریکای لاتین، قرار داریم Ú©Ù‡ از قضا این دولت مت٠اوت Ùˆ پیچیده، متاس٠انه با Øرکت قانونمند Ùˆ مسالمت‎آمیز ما زنان به‎شدت مخال٠است. مخال٠ت تاریخمند دولت‎دینی با جنبش Øقوق‎برابر انگار به‎Øدی شدید Ùˆ ریشه‎دار است Ú©Ù‡ در Øال Øاضر می‎بینیم Ú©Ù‡ بار سنگین جمیع مخال٠ت‎های جامعه پدرسالار ایران را به‎تمامی Ùˆ یک‎تنه به دوش گر٠ته است.
مخال٠ت گسترده، بی‎پروا Ùˆ خشن دولت‎مردان با جنبش Øقوقی زنان Ùˆ ممانعت از هرگونه تغییر در قوانین تبعیض‎آمیز، کار را به‎جایی رسانده است Ú©Ù‡ Øتا از منظر روانشناسی، بسیاری از پدران Ùˆ برادران Ùˆ یا شوهران زنان ٠عال جنبش، مخال٠ت خود را با ٠عالیت‎های اعتراضی دختران‎شان، کنار گذاشته‎اند Ùˆ در مقابل خشونت‎های آشکار شریعت‎ـ‎‎مردان‎سیاست‎ورز، جانب دختران Ùˆ همسران‎شان را می‎گیرند. در Øالی Ú©Ù‡ اگر دولتی سکولار Ùˆ بی‎طر٠بر سر کار بود چه‎بسا این نقش، وارونه می‎شد.
Ùˆ از بد اقبالی ما، این مخال٠ت عجیب Ùˆ غیرعادی از سوی دولتی اعمال می‎شود Ú©Ù‡ با٠تی «چندمرکزی» Ùˆ متکثر دارد؛ بسیار منعط٠و سیال عمل می‎کند؛ مداوم در Øال بازسازی خود Ùˆ نهادهای کنترلی خویش است؛ چندین Ùˆ چند رأس هرم (Ùˆ نه یک رأس) ساختار آن‎را تعری٠می‎کند؛ به‎مØض ایجاد یک تشکیلات Ù€ مثلا برای کنترل بدØجابی Ù€ همه شاهدیم Ú©Ù‡ همان تشکیلات، بلا٠اصله تکثیر می‎شود Ùˆ خودش را به چندین نهاد موازی، تبدیل Ùˆ گسترده می‎کند. این عدم تمرکز ساختاری Ùˆ تکثیر شدن مداوم نهادها در با٠ت Øاکمیت، کار را به‎جایی رسانده Ú©Ù‡ Ø·ÛŒ این سی‎سال، اکثر مردم «وجود نهادهای موازی» در هر عرصه‎ای را پذیر٠ته‎اند Ùˆ Øتا به آن عادت کرده‎اند.
شعاع موازی‎سازی در ایران امروز: پدیده موازی‎سازی ‎٠قط به Øوزه‎های امنیتی، امور زندان‎ها، نهادهای گزینش ادارات، کمیته‎های انضباطی دانشگاه‎ها، یا ٠قط مربوط به قوه قضاییه Ùˆ روند دادرسی‎ها، منØصر Ùˆ Ù…Øدود نیست بلکه در کلیه عرصه‎ها، این عامل (موازی‎سازی) به یک هنجار تبدیل گشته تا آن‎جا Ú©Ù‡ مثلا بارها Ùˆ بارها با این جمله مواجه شده‎ایم Ú©Ù‡ می‎گویند: «درجمهوری اسلامی معلوم نیست Ú©Ù‡ تصمیم‎گیرنده کیست!»
سیال‎بودن، وجود انعطا٠٠وق‎العاده، Ùˆ با٠ت «چندمرکزی» Øاکمیت ایران Øتا سیاست‎مداران خارجی را هم سرگردان Ùˆ در بعضی مواقع «٠لج» کرده است چه‎رسد به ما ٠عالان کم‎تجربه جامعه مدنی.
در اثبات Øضور «چندمرکز گرایی» در با٠ت Øاکمیت، شاید بهتر است از تجربه لمس‎پذیر خودمان در کمپین مثال آوریم: ٠عالان جنبش یک‎میلیون امضاء در خلال نزدیک به دو سال ٠عالیت‎ مسالمت‎آمیزشان، بارها Ùˆ بارها به موانع گونه‎گون Ùˆ دیوارهای زمخت خشونت دولتی برخورد کرده‎اند. نهادهای مختل٠رسمی Ùˆ دولتی، اعم از : وزارت اطلاعات، دادگاه‎های انقلاب، Ø٠اظت‎اطلاعات ناجا، نیروهای بسیج Ùˆ لباس‎شخصی‎ها، کلانتری‎های نزدیک Ù…ØÙ„ سکونت‎مان، ستاد خواهران بسیجی، روزنامه‎های دولتی، ٠رماندهی نیروی انتظامی، Ùˆ به‎تازگی برخی از امامان جمعه، ... همه Ùˆ همه در کنترل Ùˆ مهار کمپین یک‎میلیون امضا Ù€ به ٠راخور موقعیت Ùˆ اختیارات‎‎شان Ù€ ٠عال شده‎اند. جالب است Ú©Ù‡ در این جمعه بازار Ùˆ تنوع Øیرت‎انگیز، هر نهادی هم «روش» خاص خودش را دارد. مثلا اگر وزارت اطلاعات روش‎های Øساب‎شده Ùˆ عاقلانه‎تری در خنثا‎سازی به‎کار می‎گیرد، ای بسا Ú©Ù‡ نهاد دیگر، با ر٠تار مت٠اوتش، درست عکس آن روش را به‎کار می‎بندد. خیلی طبیعی است Ú©Ù‡ ما نیز Ù€ Ú†Ù‡ بخواهیم Ùˆ یا نخواهیم Ù€ در مواجهه با این همه تداخل Ùˆ تنوع در Ù†Øوه‎ی کنترل، سرگیجه می‎گیریم Ùˆ در بعضی از مواقع Øتا زمین‎گیر می‎شویم. چرا Ú©Ù‡ با سیستمی بسیار منعط٠و غیرمتمرکز Ùˆ چندوجهی سروکار داریم. سیستمی Ú©Ù‡ مراکز متعددش، از قضا استقلال‎نسبی از یکدیگر دارند تا جایی Ú©Ù‡ به یک سیستم «٠درال» شباهت یا٠ته است.
Øتا اگر مجموعه‎ی این نهادهای رنگارنگ، در برخورد به یک Øرکت معترض اجتماعی به نتیجه‎ای «واØد» برسند Ú©Ù‡ باید به‎قول خودشان «جمع‎اش بکنند» باز هم می‎بینیم Ú©Ù‡ برای برچیدن آن، از روش واØد است٠اده نمی‎کنند Ùˆ Øتا در «روش»شان نیز «کثرت‎گرایی» Ùˆ تنوع را Ù„Øاظ می‎کنند. برای مثال اگر توسط ماموران نیروی‎انتظامی دستگیر شویم خواسته‎های‎مان (تغییر Ùˆ Ø§ØµÙ„Ø§Ø Ù‚ÙˆØ§Ù†ÛŒÙ† تبعیض‎آمیز) ضد دین Ùˆ مغایر با اسلام قلمداد می‎شود. ولی کارشناسان وزارت‎اطلاعات می‎گویند Ú©Ù‡ با خواسته‎های‎مان مشکل ندارند. قضات Ùˆ بازپرسان دادگاه انقلاب تعری٠دیگری دارند. ائمه جمعه‎ Ùˆ جماعات نیز تلقی Ùˆ برداشت دیگری از تلاش‎های ما ارائه می‎دهند. مسئولان ارشد نظام Ùˆ تصمیم‎سازان هم قضاوت مت٠اوتی دارند.
نمونه دیگر در همین ماه گذشته Ùˆ به‎ایام ٠رخنده 22 خرداد Ùˆ مراسم بزرگداشت این روز ات٠اق ا٠تاد. ٠عالان جنبش‎زنان در چهارمین سالگشت این روز همبستگی، به‎روال سال‎های گذشته، سعی کردند برنامه‎هایی داشته باشند. (سال اول Ùˆ دوم، تظاهرات‎خیابانی برگزار شده بود)ØŒ سرانجام تصمیم برآن شد Ú©Ù‡ همایشی در سالن گالری راه‎ابریشم برگزار شود. مبلغ اجاره سالن مذکور هم به مدیریت گالری پرداخت شد. به‎جای ٠راخوان عمومی نیز به‎صورت دعوت‎نامه، به مدعوین خبر داده شد. اما نیروی‎انتظامی با ر٠تاری غیرقانونی، Ùˆ با تهدید مدیریت گالری، مراسم را ملغا کرد. یعنی Øتا برگزاری سمینار در سالنی Ú©ÙˆÚ†Ú© هم تØمل نکردند. در Øالی‎که تجربه همه این سال‎ها نشان داده Ú©Ù‡ مثلا وزارت‎اطلاعات برگزاری مراسمی از این دست (در سالنی Ú©ÙˆÚ†Ú© Ùˆ بدون ٠راخوان عمومی) را تØمل کرده است Ù€ شاید به Øساب «سوپاپ اطمینان» یا به هر انگیزه دیگری؛ Ù€ ولی نیروی‎انتظامی، نه‎٠قط برنامه را کنسل می‎کند بلکه عزیزانی را هم Ú©Ù‡ می‎روند تا به دعوت‎شدگان، ملغا شدن برنامه را خبر بدهند بازداشت می‎کند!ØŸ! (در همین رابطه تعداد 9 ن٠ر از ٠عالان جنبش‎زنان دستگیر شدند) ... می‎خواهم بگویم Ú©Ù‡ ما با دستگاهی متعددالمراکز، چندوجهی، Ùˆ به‎لØاظ توان Ùˆ دانش کنترل‎گری، «گسترش‎یابنده»، سروکار داریم.
ما هم می‎توانیم م٠ری پیدا کنیم: ما زنان هم باید از خودمان هوشیاری نشان بدهیم Ùˆ اگر برای اØقاق ØÙ‚ خود Ùˆ ٠رزندان‎مان واقعا جدی هستیم پس «ناگزیریم» Ú©Ù‡ ساختار روابط جمعی‎مان را باز Ùˆ متکثر نماییم. خرد تجربی به ما می‎گوید Ú©Ù‡ عملا Ùˆ Øقیقتا ممکن نیست Ú©Ù‡ با دستگاهی چنین عریض‎ Ùˆ طویل Ùˆ چندمرکزی، با روش‎ Ùˆ ساختاری سنتی (تک مرکزی) روبه‎رو شد. شاید یکی از دلایل ناتوانی Ùˆ زمین‎گیر شدن اØزاب Ùˆ جریانات سیاسی نیز همین ضع٠در شناخت از ظر٠یت کثرت‎گرای ساختارهای کنترل‎گری دولت بوده است. آن‎ها شاید تصور می‎کرده‎اند Ú©Ù‡ با Øزب سیاسی‎شان Ú©Ù‡ مرکزیت‎گرا (به‎قول خودشان: سانترالیزم دموکراتیک) Ùˆ «تک مرکزی» بوده، می‎توانند با Øکومت «چندمرکزی» پنجه در پنجه بیا٠کنند... آن‎هم برای کسب قدرت، Ùˆ نه Øتا برای اصلاØات! ... اØزاب اصلاØ‎طلب از جمله «Øزب مشارکت» یا «Øزب اعتماد‎ملی» Ùˆ... نیز از این Ù„Øاظ، ت٠اوت چندانی با اØزاب انقلابی ندارند، آنان هم در چنبره ساختارهای تک‎مرکزی Ùˆ سلسله‎مراتب تشکیلاتی، گر٠تارند.
سعی دارم نشان بدهم Ùˆ تاکید کنم Ú©Ù‡ ما زنان در «کشور ایران» زندگی می‎کنیم، ٠رایند زنانه شدن در جامعه ما در هزارتوی ‎آموزه‎های «شریعت‎ـ‎‎مردان سیاست‎ورز» گر٠تار است Ùˆ با آمریکای لاتین، یا با کشورهایی نظیر شیلی، ایتالیا، یونان، Ùˆ Øتا با ترکیه واقعا ٠رق دارد، چون‎که ما زنان ایرانی زیر سایه Øکومتی دینی، بسیار ٠راگیر Ùˆ چندوجهی زندگی می‎کنیم Ú©Ù‡ Øتا اختیار پوشش، یا اختیار طلاق از شوهرمان را هم نداریم، در نتیجه، تجربه‎های غنی مبارزان رادیکال آن کشورها (Ú©Ù‡ غالبا سیاسی هم بوده‎اند Ùˆ نه مدنی)ØŒ بدون بازآ٠رینی به‎کار ما جنبش‎زنانی‎ها، نمی‎آید. بالاخره روزی روزگاری، باید یاد بگیریم Ú©Ù‡ تجربه های دیگران را به شرایط Ùˆ موقعیت خود سازگار کنیم Ùˆ از این طریق از آن خودمان کنیم.
Ùˆ Ú†Ù‡ بسا تاکید بازپرس ارشد پرونده‎های‎مان، هنگام بازجویی در بند 209 اوین Ù€ مبنی بر این‎که ما چند ن٠ر، باید مسئولیت کمپین را در قالب تشکیل هیئت مرکزی یا هیئت امنا، به عهده بگیریم یا Øداقل، مسئولیت وب‎سایت را بپذیریم Ù€ بر همین اساس، صورت گر٠ته باشد زیرا شاید هر دولتی (نه ٠قط دولت ایران) آرزو دارد Ú©Ù‡ با یک جنبش Ùˆ Øرکتی کلاسیک، شسته‎ر٠ته، سلسله‎مراتبی Ùˆ دارای رهبرانی مشخص، روبه‎رو باشد. همان‎طور Ú©Ù‡ نهایت آرزوی ما زنان نیز ات٠اقا همین است Ú©Ù‡ ٠قط با «یک» نهاد Ùˆ نیروی بازدارنده، Ùˆ «سیاستی واØد Ùˆ مشخص»، روبه‎رو باشیم تا Øداقل تکلی٠‎مان را بدانیم. اما در طول این پانزده شانزده سال ٠عالیت در جنبش زنان، عمیقا پذیر٠ته‎ام Ú©Ù‡ این، آرزویی بیش نیست. Ù€ «آرزو» هم برای جوانان دیروز Ú©Ù‡ عیب نیست!
توطئه‎ای در کار نیست: نمی‎توان با نگاهی توطئه‎آمیز به تکثر موجود در ساختار Øاکمیت نگاه کرد چرا Ú©Ù‡ چنین تکثری در عموم دولت‎ها وجود دارد هرچند، نسبی Ùˆ برنامه‎ریزی شده. ٠قط ت٠اوت این شکل‎بندی در دولت ما با دیگر دولت‎ها اØتمالا در این نکته هست Ú©Ù‡ کثرت‎گرایی در Øاکمیت ما، به‎نوعی «سرشتی» Ùˆ «ساختاری» است Ùˆ لزوما برنامه‎ریزی شده نیست. Ùˆ این، با سازوکار «آدم خوبه» Ùˆ «آدم بده» در خلال بازجویی‎ها، به‎طور کی٠ی مت٠اوت است. زیرا این شکل‎بندی بر همه‎ی Øوزه‎ها Ùˆ امور خرد Ùˆ کلان مملکت اعم از اقتصادی، ٠رهنگی، سیاسی، Ùˆ Øتا دینی (تعدد مراجع تقلید) Ùˆ... Øاکم است.
با توجه به این مجموعه، اگر جنبش یک‎میلیون امضاء این هوشیاری و آمادگی در تکثیر شدن (تشکیل هسته‎های خودبنیاد در تهران و شهرستان ها) را نداشت و در مواجهه با شرایط متصلب پیش‎آمده بدین‎گونه از خود انعطا٠نشان نمی‎داد، یعنی همچنان در لاک‎د٠اعی درجا می‎زد، و به‎مانند گذشته، در تنگنای ساختاری «تک‎مرکزی» و بسته، اسیر می‎ماند شاید به یک‎صدم از دستاوردهای کنونی، نائل نمی‎شد.
Ùˆ اما، همان‎طور Ú©Ù‡ پیشتر گ٠ته شد، برخی از اعضای کمپین تهران، با توجه به پیشینه ٠کری Ùˆ ارزشی‎شان، متاس٠انه نسبت به بازشدن ساختار Ùˆ تکثر در با٠ت درونی کمپین، مقاومت نشان می‎دادند. Øتا سعی در تخطئه Ùˆ سرکوب آن داشتند. در Øالی Ú©Ù‡ اگر یک Ù„Øظه Ù€ ٠قط یک Ù„Øظه Ù€ آموزه‎های موروثی Ùˆ اصول ازپیش اندیشیده خود را به‎طور موقت، کنار می‎گذاشتند Ùˆ به شرایط بØران‎خیز ناشی از سرکوب، Ùˆ قدرت ٠زاینده‎ی مخال٠ان Øقوق زنان توجه می‎کردند یقین دارم Ú©Ù‡ ر٠تارشان کاملا مت٠اوت می‎شد Ùˆ دیگر تصور نمی‎کردند Ú©Ù‡ می‎شود چشم‎ها را بر واقعیت خشن، ٠روبست، ریزش نیروها را نادیده گر٠ت، کاهش دردآور تولید مطالب Ùˆ نوشته‎ها را ندید، بن‎بست در جمع‎آوری امضاء را به هیچ گر٠ت، Øتا زمزمه شوم اختتام جمع‎آوری امضا را نشنید، Ùˆ هم‎چون ماه‎های اولیه (دوران Ú¯Ù„ Ùˆ بلبل) ر٠تار کرد.
از میان آموزه‎های بØران اخیر: شاید از همه جالب‎تر، برخورد پرشور برخی از اعضای کمپین بود Ú©Ù‡ با تکیه بر اراده Ùˆ ایمان خود Øاضر نبودند Ú©Ù‡ با توجه به شرایط بسته Ùˆ دشوار، تغییر تاکتیک بدهند، از این رو Ù…ÛŒ خواستند با نیروی «اراده» موقعیت پیشین را بدون هیچ تغییر Ùˆ اصلاØÛŒ Ø٠ظ کنند. اما تجربه نشان داده است Ú©Ù‡ صر٠ا با نیروی «اراده» Ùˆ بدون «تغییر ساختار روابط» نمی شود بر شرایط بسته غلبه کرد. با Ú©Ù…ÛŒ دقت Ù…ÛŒ توانستیم ٠هم کنیم Ú©Ù‡ نیروهای امنیتی، Ù„Øظه به Ù„Øظه، کمپین را به سمت Ú©ÙˆÚ†Ù‡ بن بست Ù…ÛŒ کشانند، از این رو باید تغییر تاکتیک Ù…ÛŒ دادیم تا از رسیدن به بن بست کامل، پیشگیری کنیم اما برخی هنوز به پشتوانه اراده شان در برابر تغییر تاکتیک مقاومت Ù…ÛŒ کردند. با همه این کشمکش‎ها Ùˆ روزهای تب‎آور، اما ناگزیر بودیم Ùˆ باید Ú©Ù‡ بن‎بست موجود را با ایجاد تØولی هوشمندانه Ùˆ منعط٠در ساختار کمپین، خنثا Ù…ÛŒ کردیم. زیرا جنبش ما خوشبختانه آن قدر انعطا٠و ظر٠یت بالایی دارد Ú©Ù‡ بتوان با تکیه بر آن، موقعیت ها Ùˆ ساختارها را متناسب با شرایط Ø§ØµÙ„Ø§Ø Ú©Ø±Ø¯. با این همه اما شکل‎بندی ر٠تاری‎مان Ù€ Ú©Ù‡ توسط باورهای موروثی، تربیت سلسله مراتبی در خانواده، Ùˆ آموزه‎های ایدئولوژیک در نظام آموزشی Ùˆ در جامعه، پشتیبانی Ùˆ برانگیخته می‎شد Ù€ در واقع به‎ مانعی جدی در برابر تغییر ساخت Ùˆ موقعیت تبدیل شده بود. چون آن شکل‎بندی، در مقام «عادت» (ماند) عمل می‎کرد Ùˆ ما را از انعطا٠لازم برای Ø§ØµÙ„Ø§Ø Ùˆ انعطا٠در ساختار، Ù…Øروم می‎ساخت.
مسیر دشوار تکامل شکل‎بندیهای ر٠تار: اساسا ر٠تارهای ما، نه ٠قط بازتاب ظر٠یت روØÛŒ Ùˆ روانی‎مان، بلکه هم‎چنین ناشی از تجربه‎های خاص ٠ردی‎مان است Ù€ تجریه‎هایی Ú©Ù‡ به‎شدت، متاثر از جهان پیرامون‎مان است Ù€ به این اعتبار، شکل‎بندی‎های ر٠تار‎، پدیدارهایی تاریخی هستند یعنی نتیجه‎ی تجربه تلاش ٠ردی ما در یک دوره تاریخی معین. Ú©Ù‡ در اکثر مواقع متاس٠انه «به عادت Ùˆ هویت‎مان تبدیل می‎شود»، درنتیجه، تغییر Ùˆ بازنگری انتقادی نسبت به آن‎ها واقعا دشوار می‎شود Ùˆ معمولا هم واکنش بر می‎انگیزد.
اصولا هر نوع انتقاد Ùˆ تغییر Ù€ Øتا Ú©ÙˆÚ†Ú© Ù€ در شکل‎بندی ر٠تار آدم‎ها، واکنش Ùˆ Øساسیت بر می‎انگیزد. (این واکنش‎ها به‎خصوص در جوانان، غالبا به‎صورت غریزی Ùˆ اØساسی نمود می‎یابد) با این همه Øساسیت اما می‎بینیم Ú©Ù‡ در طول زندگی‎مان، به د٠عات Ùˆ مکرر در مکرر، الگوهای ر٠تاری Ùˆ ٠کری‎مان به‎آرامی، تغییر Ùˆ تکامل یا٠ته است. زیرا با تغییر شرایط Ùˆ گذار از یک نقطه‎ی عط٠به نقطه‎ عط٠دیگر، خواهی نخواهی شکل‎بندی‎ها نیز Ù€ Ø·ÛŒ زمان Ù€ متØول می‎شوند Ùˆ ترجمانی تازه از خود به دست می‎دهند یعنی با Ø٠ظ معنا، اما در شکل‎بندی جدید Ùˆ ٠رم تازه به Øیات خود ادامه می‎دهند. ساده‎نگر خواهیم بود اگر انتظار داشته باشیم Ú©Ù‡ به مجرد تغییر موقعیت سیاسی Ùˆ اجتماعی، شکل‎بندی ر٠تار Ùˆ ا٠کارمان نیز تغییر Ùˆ تØول یابد. هرگز چنین ات٠اقی رخ نخواهد داد. زیرا شکل‎بندی‎ها Ùˆ ساختارها (در Øوزه اندیشه، Øقوق، Ùˆ به‎خصوص در عرصه ر٠تار Ùˆ منش Ùˆ خصلت‎های ٠ردی)ØŒ در «طول زمان» به‎وجود می‎آیند Ùˆ قالب می‎گیرند یعنی «تاریخمند» Ùˆ «زمانمند» هستند در نتیجه، تغییر Ùˆ تکامل‎شان نیز Ù…Øتاج گذشت زمان (Ùˆ ٠هم موقعیت جدید) است. به این اعتبار، نمی‎توانیم از خودمان Ùˆ دیگر اعضای کمپین توقع داشته باشیم Ú©Ù‡ مثلا در طول سه‎ـ‎چهار ماه، Ùˆ با چند توصیه Ùˆ نصیØت مش٠قانه Ùˆ مثلا با مطالعه چند مقاله، در ر٠تار Ùˆ گ٠تار Ùˆ پندارها، تØول به‎وجود آید. چنین چیزی Ù…Øال است، البته می‎توانیم Ù€ Ùˆ ØÙ‚ داریم Ù€ از خودمان Ùˆ یاران‎ کمپینی‎مان چنین توقعی داشته باشیم اما یادمان باشد Ú©Ù‡ چنین انتظاری، کاملا اراده‎گرایانه است. اراده‎گرایی اگر با قدرت (دولت) درآمیزد، ٠اجعه به‎بار می‎آورد.
با «تمرکز زدایی»، کمپین «متواضع»تر شده است: همین جا باید تاکید Ùˆ یادآوری شود Ú©Ù‡ جبهه‎گیری Ùˆ واکنش تلخ برخی از اعضای کمپین در مقابل ضرورت جابه‎جابی Ùˆ تجدید آرایش کمپین Ùˆ مقاومت توآم با عصبانیت آن‎ها نسبت به «ترک موقعیت» پیشین، (Ú©Ù‡ به‎باور من ناشی از صداقت Ùˆ دلسوزی آن‎ها نسبت به سرنوشت آتی کمپین بوده است) ٠قط یکی از صدها مشکل موجود در روند اعتلای جنبش یک میلیون امضاء به‎Øساب می‎آید. موارد دردناک Ùˆ ٠اجعه‎باری وجود دارد Ù€ از جمله عامل سرکوب، Ùˆ بی‎شمار موانع بیرونی Ù€ Ú©Ù‡ ثابت می‎کند مورد بالا (واکنش اØساسی برخی اعضاء Ù€ Ú©Ù‡ در آینده نیز ممکن است تکرار شود) واقعا مانعی جدی Ùˆ بازدارنده در راه گسترش کمپین، Ù…Øسوب نمی‎شود. به‎خصوص Øالا Ú©Ù‡ دیگر، ساختار کمپین از یکدستی Ùˆ سلسله‎مراتبی نجات یا٠ته، مراکز متعدد Ùˆ پرانرژی در تهران Ùˆ شهرستان‎ها پدید آمده Ùˆ یا در Øال شکل‎گیری است. در نتیجه، هیچ‎یک از کانون‎ها Ùˆ نهادها، Ùˆ ا٠راد، زین پس توانایی آن‎را نخواهد داشت Ú©Ù‡ برای دیگران، تعیین Ùˆ تکلی٠و خط Ùˆ نشان بکشد، یا خود را متولی کمپین قلمداد کند؛ دیگر کسی این توان را پیدا نخواهد کرد Ú©Ù‡ اختتام Ùˆ مرگ جمع‎آوری امضا را اعلام کند، زین پس هیچ‎یک از پایتخت‎نشین‎ها به خودش اجازه نخواهد داد Ú©Ù‡ ٠عالیت خود را نسبت به کنش‎گران شهرستانی ارجØیت دهد، دیگر کسی قدرت نخواهد داشت Ú©Ù‡ از راه‎اندازی سایت‎های جدید به بهانه‎های واهی، جلوگیری به‎عمل آورد، Ùˆ Øتا به تخریب تبلیغاتی Ùˆ خبری بپردازد. آری، ساختار کمپین، از این پس «متواضع»تر خواهد شد Ùˆ هر ٠عال مدا٠ع Øقوق‎برابر Ú©Ù‡ ٠قط سه سند کمپین را پذیر٠ته باشد به اندازه بقیه اعضاء، جایگاه Ùˆ اØترام Ùˆ آزادی عمل خواهد داشت... Ùˆ چنین است Ú©Ù‡ با قلبی مطمئن‎تر می‎توانیم به تک تک اعضای خانواده‎ی بزرگ جنبش زنان مژده بدهیم «تولدی دیگر» را، در 22 خرداد 1387 خورشیدی.
پانوشت ها:
1 – مینو کیامان، «نشست رشت، اثبات استقلال در عمل و اندیشه»، منتشره در زنگ اول، نخستین شماره نشریه مدرسه ٠مینیستی.
2 – در روزهای پاپایانی تیرماه امسال، ٠عالان کمپین تهران از «کانون زنان ایرانی» و از «گروه مدرسه ٠مینیستی»، راهی اص٠هان شدند و با یاری کمپینی های متعهد و پرشور اص٠هانی، دو کارگاه مت٠اوت و مثمرثمر را با مو٠قیت به انجام رساندند: کارگاه روزنامه نویسی توسط ترانه بنی یعقوب اداره شد، و کارگاه آموزش شروط ضمن ازدواج، و کارگاه کمپین، توسط سارا لقمانی در اص٠هان برگزار شد.
3 – بخشی قابل ملاØظه ای از دختران جوان کمپین یک میلیون امضاء Ú©Ù‡ امروز هدایت Ùˆ رهبری ٠عالیت های ٠رهنگی بخش هایی از کمپین تهران را برعهده دارند، عمدتا بعد از Øادثه بازداشت 33 ن٠ر از ٠عالان جنبش زنان در سیزدهم اس٠ندماه 1386 به طور جدی به کمپین علاقه مند شدند Ùˆ به آن پیوسته اند (استناد به خاطرات این دختران جوان، منتشره در مجموعه «خواب آش٠ته خیابان»، 22 خرداد 1387).