صفحه اول   Home Türkçe کوردی English Deutsch Français تماس با ما    Contact Us
پذيرش سايت > مقالات > جنسیت > زنان سبز؛ جایگاه مطالبات زنان در جنبش سبز / (...)

نسخه قابل چاپ


زنان سبز؛ جایگاه مطالبات زنان در جنبش سبز / مرضیه آریان٠ر

سه شنبه 13 آوريل 2010


تغییر برای برابری » در طول سالیان متمادی مبارزات آزادی خواهانه ی مردم ایران، بالاخص از آغاز نهضت مشروطه تا کنون، زنان همواره با شجاعت وحضور قابل توجه خود، تاثیرگذاری غیر قابل انکاری در پیشبرد اهدا٠جنبش های مدنی اجتماعی بر عهده داشته اند. متاس٠انه در اکثر موارد با پایان مبارزات و به ثمر نشستن تلاشهای جمعی، زنان کنار گذاشته شده اند و خواسته هایشان نیزنادیده گر٠ته شده است.

اگر کمی منص٠انه بنگریم در جنبش مدنی پس از انتخابات دهم ریاست جمهوری در ایران موسوم به جنبش سبز نیز، نقش کلیدی و حتی در بیشتر موارد پیش تازانه ی زنان غیر قابل انکار و چشم پوشی ست .

از حضور کمی و کی٠ی زنان بی شمار در تجمعات اعتراضی که بگذریم , شهدای زن جنبش و انتخاب یک زن به عنوان نماد شجاعت و مظلومیت معترضین ایرانی در سطح جهان، تعداد قابل توجه زندانیان زن سیاسی مرتبط با انتخابات از دانشجویان و روزنامه نگاران گر٠ته تا ٠عالین مدنی و حقوق بشری، وکلا و عده ی کثیری از زنان خانه دار، مادران و دختران بی نام و نشان بازداشت شده در کوچه و خیابان، مادران، همسران و دختران شجاع، صبور و مقاوم زندانیان سیاسی و همچنین حضور تاثیر گذار و پراهمیت خانم ها ٠اطمه کروبی و زهرا رهنورد همراه و همدوش همسرانشان در طول این مدت، این¬ها و موارد بی¬شمار دیگر همه و همه را باید مهرتاییدی بر نقش تعیین کننده ی زنان در این جنبش دانست.

اما آنچه در این میان حائز اهمیت است سرنوشت مطالبات زنان در این حرکت مدنی ست.چرا که متاس٠انه با نگاهی به سیر 9 ماهه ی اعتراضات، تجمعات، بیانیه ها و شعارهای مطرح شده ی جماعت سبز هنگام تجمعات در سطح شهرها، به وضوح ٠قدان طرح جدی مطالبات و شعارهای برابری خواهانه ی زنان از ابتدا تا کنون احساس می شود.حال سوالی که در اینجا مطرح می شود این است که آیا بیان خواسته های ضد تبعیض جنسیتی زنان به عنوان یکی از ارکان مطالبات سبزها اصولا برای سران و بدنه ی جنبش محلی از اعراب دارد و در صورت مثبت بودن جواب، بهترین زمان پرداختن به آن چه وقت می تواند باشد؟ آیا وقت آن نرسیده است که انبوه زنان معترض به نتیجه ی انتخابات، خواسته های جنسیتی خود را که پیش از انتخابات از کاندیداهای ریاست جمهوری مطالبه می کردند، اکنون در کنار و یا حتی در دل خواسته های عمومی و کلی جنبش سبز قرار دهند و خواستار توجه جدی تر و بررسی عمیق آنها شوند؟

برای مثال حرکتی مانند کمپین یک میلیون امضا و دیگر ٠عالیتهای جنبش زنان که متاس٠انه امروزه علیرغم شناخت نخبگان و روشن٠کران ایران و جهان از آن،هنوز هم از جانب زن عامی وطبقات متوسط و پایین جامعه که درصد وسیعی از زنان در ایران را تشکیل می دهند (و شاید حتی مخاطب اصلی این ٠عالیتها نیز باشند) ناشناخته مانده است، اگر در کنار چنین جنبشی قرار گیرد شناخته تر شده و امکان مورد حمایت واقع شدن آن از جانب عامه ی مردم بیشتر خواهد بود.

البته باید توجه داشت که پیش از آن که بخواهیم توده ی "مردم " را نسبت به حقوق و مطالبات زنان آگاه سازیم ابتدا لازم است توده ی "زنان " را مخاطب این پیام قرار دهیم .

چرا که بسیاری زنان از لزوم طرح چنین مطالباتی ناآگاه بوده و حتی در برخی موارد به شکل ناباورانه ای مخال٠پرداختن به این مساله بوده و برخی دیگر نیز لزومی بر بیان این موارد نمی بینند.

از سوی دیگر با بررسی تجربه ی جنبش اعتراضی مردم در انقلاب 57، ضع٠عملکرد زنان در پرداختن به مسائل مشخصا مخصوص به حقوق زنان و عدم پی گیری جدی آنها در این مورد که در بیشتر موارد با علت " ترس از ایجاد ت٠رقه در ص٠و٠انقلابیون " توجیه شده است کاملا مشهود و ملموس به نظر می رسد .البته شاید علت اصلی این عدم توجه و بیان مشخص نیازها از سوی زنان، اعتماد و خوش بینی توده ی مردم نسبت به کلیت "جمهوری اسلامی " بود که جای هیچ گونه شک و شبهه و سوالی باقی نمی گذاشت و مدینه ی ٠اضله ای که انتظار می ر٠ت همه چیز در حد کمال در آن موجود باشد، گویی بهشت شدادی را نوید می داد که در آن حتی سر سوزن ظلمی بر کسی روا نخواهند داشت و همه ی قوانین در شرایط آرمانی خود خواهد بود .پس در این شرایط چه لزومی داشت زنان به طور خاص چیزی مطالبه کنند؟

حال با توجه به این موارد، اگر خدای ناکرده به دلیل هیجانات موجود و علاقه و اقبال ٠راگیر توده ی سبز نسبت به آقایان کروبی،میرحسین موسوي، خاتمی و دیگران، همچنین اعتماد دربست و بی قید و شرط به آنها و با مسکوت نگهداشتن مطالبات اساسی، بار دیگر این اشتباهات تکرار شود، در آینده جایی برای پشیمانی و یا جبران باقی خواهد ماند؟

سوال مهم قابل طرح در این میان این است که آیا در شرایط موجود هنوز زمان مناسب طرح مطالبات زنان ٠را نرسیده است؟ و آیا در نتیجه ی طرح آن اصولا ٠رضیه ی "احتمال ایجاد ت٠رقه در ص٠و٠جنبش " می تواند قابل تامل یا اثبات باشد؟( شاید در نتیجه ی دیدگاه های طی٠سنتی یا مذهبی موجود درسران و بدنه ی جنبش )

به نظر می رسد جنبش با گذشت حدود 9 ماه از آغاز خود ( که عدد 9 نماد زایش و تولد و به بار نشستن جوانه ی امید و آرزو هاهم هست و می توان آن را به ٠ال نیک گر٠ت )و بالاخص پس از 22 بهمن به مرحله ای از عقلانیت و نقد از درون رسیده است که بتوان علاوه بر مسائل کلی مطرح شده به صورت رسمی و غیر رسمی از تریبونهای ا٠راد مختل٠, از سران گر٠ته تا مغزهای مت٠کر وخارج نشینان و داخل نشینان و... به تبیین مسائل جزئی تری همچون حقوق اقلیت های دینی، قومیت ها، زنان، دراویش، اهل تسنن و... به طور جدی، برجسته و مشخص تر از پیش پرداخت و حتی از این طریق سبب شکستن سکوت معنادار برخی از این گروه ها شده و همراهی و حمایت بیشتر آنان را بدست آورد.

در همین راستا لازم است نیازهای زن ایرانی نیز به صورت یکی از دغدغه های اساسی جنبش به صورت جزئی طبیعی و بدیهی در نظر گر٠ته شود .

نباید ٠راموش کرد که در دل اعتراض به نتیجه ی انتخابات، اعتراض به عدم تحقق خواسته های مدنی زنان در مورد ر٠ع تبعیض های جنسیتی که در برنا مه های انتخاباتی کاندیداهای ناکام وجود داشته است، به طور طبیعی و منطقی وجود دارد. ولی اگر با روند موجود، همچنان طرح جدی و ش٠ا٠آن به تاخیر انداخته شود، بیم آن می رود که به سرنوشت خواسته های زنان انقلابی سال 57 بیانجامد و هیچ گاه مجالی برای ظهور و تحقق نیابد و البته در این میان نمی توان نقش مهم و کلیدی ٠عالان حوزه ی زنان را نادیده گر٠ت، تا با برگزیدن استراتژی های مناسب و بهره گر٠تن از شرایط موجود، از ذوب شدن مطالبات زنان در کلیت جنبش سبز جلوگیری کرده و همچنان مطالبات خود را با جدیت برجسته و پیگیری کنند.

SPIP | اسکلت | | نقشه ى سايت |  پيگيرى فعاليت سايت RSS 2.0