صفحه اول   Home Türkçe کوردی English Deutsch Français تماس با ما    Contact Us
پذيرش سايت > مقالات > مذهب، ایدئولوژی، قوانین > مذهب، لائیسیته Ùˆ مبارزات کنونی مردم / مرجان ا٠(...)

نسخه قابل چاپ


مذهب، لائیسیته و مبارزات کنونی مردم / مرجان ا٠تخاری

يكشنبه 3 ژانويه 2010


در کشورهای غربی بویژه کشورهای اروپائی بیش از صد سال است که مردم تکلی٠خود را با مذهب و جایگاه آن در جامعه تعین کرده اند و مذهب امر خصوصی و شخصی مردم اعلام شد. با کنار گذاشتن سیستم عریض، طویل، خرا٠اتی و سرکوبگر کلیسا از دولت، مردم اروپا ٠راز جدیدی از حق و حقوق انسانی و آزادی را تجربه کردند. آزادی داشتن، نداشتن و تغیر مذهب. لائیسیته و کوتاه کردن دست کلیسا و مذهبیون از سیستم آموزشی یکی از اساسی ترین و مهمترین دستاوردهای این دوره از زندگی سیاسی و اجتماعی مردم بود. به جز این مهم، رهائی زنان از قید آداب، رسوم و قوانین ارتجاعی و زن ستیز مذهبی هم جهشی بود تاریخی، بطور خلاصه جدائی دستگاه دولت از دستگاه مذهب نه تنها ساختار سیاسی اجتماعی دیگری برای مردم بوجود آورد بلکه "آزادی بیان" و عقیده را بعنوان یک اصل پایه ای و حقوقی تثبیت کرد. ولی متاس٠انه در نیمه قرن بیست یکم در کشورهای خاورمیانه، بعضی از کشورهای ا٠ریقائی و در کشوره خودمان ایران هنوز اسلام، مذهبی سیاسی و دولتی است. مذهب اسلام، آداب، رسوم و قوانین واپس مانده آن نه تنها بر تمامی زوایای سیاسی، اجتماعی، قضائی و ٠رهنگی جامعه مدنی بلکه در خصوصی ترین جنبه های زندگی مردم دخالت گر و ٠عال است. دلائل اینکه چرا مردم این کشورها نتوانستند از تجربه و دستاوردهای کشورهای اروپائی در مورد لائیسیته است٠اده کنند بسیار است. بدون شک تغیر کند و ناموزون ٠رماسیون اقتصادی در این کشورها را نمیتوان به عنوان تنها دلیل در نظر گر٠ت. شاید بتوان عدم وجود و یا کمبود ٠یلسو٠ان و روشن٠کران لائیک، بحث و مبارزه ایدئولوژیک را یکی از دلائل در نظر گر٠ت. در حالی که در اروپا در شرایط سخت اقتدار کلیسا ٠یلسو٠ان، روشن٠کران، جامعه شناسان و روانشناسان خلاقییت ٠کری و نوآوریهای ذهنی خود را در جامعه گسترش دادند، در کشورهای اسلامی بیشتر شاهد اسلام شناسانی بودیم که باعث گسترش و اقتدار مذهب اسلام شدند. از همین زاویه است که آگاهی و شناخت مردم نسبت به دمکراسی، حق و حقوق سیاسی، اجتماعی، ٠ردی و جایکاه مذهب در دولت و جامعه قابل تامل و بررسی است. به جرات میتوان گ٠ت که در بین کشورهای خاورمیانه ای ٠ضای سیاسی و اجتماعی ایران، آگاهی و مبارزات امروز مردم مسیر جدید و نوینی را پشت سر میگذارد که سرنگونی رژیم اسلامی و استقرار دولت لائیک حد اقل دستاورهای آن خواهد بود. حوادث اخیر و مبارزات شجاعانه مردم کشورمان این راستا را به روشنی نشان میدهد. حوادث دی ماه امسال با برگزاری ١۶ آذر، روز دانشجو، و رادیکالیزه شدن مبارزات دانشجویان و مردم علیه رژیم اسلامی شروع شد. بدون تردید ١۶ آذر امسال در تاریخ ٥۶ ساله جنبش دانشجوئی بی نظیرترین و درخشان ترین ١۶ آذری بود که دانشجویان علیرغم سرکوب، در تمامی نقاط کشور حتی در دور ا٠تاده ترین مناطق بر گزار کردند. بر عکس توصیه های اصلاح طلبان که از دانشجویان خواسته بودند ١۶ آذر را در محدود دانشگاهها و به آرامی برگزار کنند این روز تاریخی از محدوده دانشگاهها ٠راتر ر٠ت و با مبارزات مردم پیوند خورد. در ادامه ١۶ آذر، مبارزات گسترده، بی سابقه و شجاعانه مردم در روزهای تاسوعا و عاشورا که باعث حیرت و تعجب تمام رسانه های غرب شد تمام سیستم ولایت ٠قیهی و ارگانهای سرکوبگر آنرا به چالش کشید. در واقع مردم کشورمان پس از سی سال خشم و ن٠رت خود را نسبت به کل نظام و ولایت ٠قیه در راس آن نشان دادند. دراین روز نسل پس از ٥٧ خشم سی ساله خود را علیه زندان، شکنجه، تجاوز، اعدام، سنگسار، تبعیض، زن ستیزی و سایر سرکوبهای سیاسی، اجتماعی و ٠رهنگی در خیابانها ٠ریاد کردند. در تمام این شش ماه اصلاح طلبان از خاتمی تا موسوی و نهضت آزادی تلاش بسیار کردند تا مبارزات مردم رادر محدوده موضوعات مربوط به "انتخابات" نگهدارند. بیانه شماره ١١ موسوی " جمهوری اسلامی نه یک کلمه بیشتر و نه یک کلمه کمتر" و سپس بیانیه های دیگر او که تاکید بر راه "امام راحل" داشت هد٠ی جز جلوگیری از رادیکالیزه شدن مبارزات ضد حکومتی مردم نداشت. موسوی این کهنه کار سیاسی و جنایتکاری که غیر از نخست وزیری در سالهای ترور، وحشت، اعدام و کشتار دهه ۶۰ همیشه پست های دیگری در این رژیم داشته است اکنون به مهره کلیدی برای طی٠اصلاح طلبان ملی و مدهبی تبدیل شده است، تا شاید از طریق جنبش سبز او مانع سقوط جمهوری اسلامی گردند. اگر چه جنبش امروز نسل پس از ٥٧ ٠اقد ارگان و رهبری انقلابی است و هنوز هیچ الترناتیو سیاسی مشخصی را در پیش رو ندارد و تنها با "مرگ بر دیکتاتور" و "مرگ بر ولایت ٠قیه" به میدان آمده است ولی دیگر حاضر به قبول و ادامه زندگی به شیوه گدشته هم نیست. به همین دلیل هم با ابتکارات خود از هر حادثه، واقعه، مراسم و سالگردی برای مبارزه با رژیم است٠اده میکند. این نسل، عاشورا را که روزی کاملا مذهبی و سنبل نمادین شیعه است به کارزار مبارزاتی علیه ولایت ٠قیه، راس هرم قدرت و رژیم اسلامی تبدیل کرد. با توجه به ابعاد و شکل مبارزاتی که در طول این شش ماه در کشورمان در جریان بوده و با توجه به خصلت مردمی آن که بیشتر کارگران، جوانان بیکار، دانشجویان، معلمان، زنان، و زحمتکشان در آن شرکت دارند میتوان دو سناریو را در نظر گر٠ت. 1-مردم به تنگ آمده از شرایط اس٠بار اقتصادی، بیکاری، ٠قر، گرانی، احتکار و بخصوص ٠ضای سرکوب بی سابقه سی ساله عیلرغم کشتار خیابانی، زندان، شکنجه های وحشیانه و اعدام به مبارزه آزادیخواهانه خود تا سقوط رژیم اسلامی ادامه خواهند داد. مردم به این نتیجه رسیده اند که راه برگشتی نیست. 2-رهبران و تصمیم گیرندگان رژیم اسلامی با توجه به شکا٠هائی که در ارگانها، نهادها و بطور کلی هرم قدرت سیاسی بوجود امده است و روز به روز هم بیشتر میشود، زمانی که خطر عمیق تر شدن مبارزات مردم و نزدیک شدن سرنگونی را احساس کنند و به این نتیجه دست یابند که تنها با ماشین سرکوب نمیتوانند به مقابله با مردم بپردازند، برای ح٠ظ موجودیت خود سازش و تقسیم قدرت با اصلاح طلبان را در پیش خواهند گر٠ت. اما این سناریو احتمالی تنها برای مدتی میتواند کارائی سیاسی داشته باشد. دسته بندی، جناح بندی و شکا٠های جدید بر سر تقسم مجدد قدرت از یک سو و مطالبات، خواستها و انتظارات مردم از سوی دیگر ادامه این همزیستی اجباری را نا ممکن میسازد. حضور گسترده و بی سابقه زنان و شرکت ٠عال آنها از آغاز حرکتهای اعتراضی تا کنون برایندی از رشد و آگاهی سیاسی مردم ما بطور کلی و زنان بطور خاص است. زنان که از همان ابتدای سال ٥٧ با اجباری کردن حجاب اسلامی توسط خمینی سرکوب شدند، در طول این سی سال با واقعیت مذهب، قوانین سرکوبگر و تبعیض آمیز آن بیش از هر گروه اجتماعی دیگر روبرو بودند. بقول معرو٠، در این مبارزه زنان هیچ چیزی غیر از زنجبر های اسارت بار اسلامی را از دست نمیدهند. ولی آیا زنان باید تنها به حضور و شرکت ٠عال خود بدون طرح مطالبات مشخص در این دوره از مبارزات بسنده کنند؟ منظور از طرح این سئوال به این معنی نیست که زنان در گیر و دار کشاکش خیابانی بر تمامی خواسته ها و مطالبات برابری طلبانه خود که کم هم نیستند پا٠شاری کنند، بخصوص که سطح مبارزات کنونی هم چنین موضوعی را نشان نمیدهد. ولی، زنان و مدا٠عان حقوق زنان میتوانند " برابری" را به عنوان مطالبه اساسی زنان در این دوره مطرح کنند. ات٠اقا طرح چنین مطالبه ای مرزهای سیاسی را با جریانات اصلاح طلب اسلامی مشخص خواهد کرد و رادکالیزه شدن و جهت گیری غیر مذهبی جنبش را نمایان تر میسازد.

در حاشیه مرگ منتظری

پس از در گذشت منتظری تعدادی از ٠عالین سیاسی و زندانیان سیاسی سابق در مورد او مطالبی نوشتند و مخال٠ت منتظری را در مورد کشتار زندانیان سیاسی در سال ۶٧ برجسته کردند. اسطوره سازی یکی از ویژگیهای ٠رهنگی است که در بین ما ایرانیها رایج است و به همین دلیل به راحتی حقایق و واقعیت ها را یا ٠راموش میکنیم و یا واژگونه میسازیم. نسل انقلاب ٥٧ چگونه میتواند نقش کلیدی و جایگاه سیاسی منتظری را در این نظام ٠راموش کند؟ در ده سال اول استقرار جمهوری اسلامی منتظری تقریبا در تمامی ارگانها و نهاد های حکومتی جزء نظریه پردازان، تصمیم گیرندگان و گردانندگان اصلی این رژیم بود که تنها مهمترین آنها برای یاد آوری مطرح میشود. منتظری ریاست مجلس خبرگان قانون اساسی، امام جمعه تهران و قم، قائم مقام رهبری در قوه قضائیه، نماینده ولی ٠قیه در دانشگاهها، سپاه پاسدارن و بالاخره جانشین امام و ولایت ٠قیه بود. منتظری در طول ده سال اول استقرار این رژیم هرگز در مورد سرکوبها و اعدامهائی که در، ترکمن صحرا، کردستان و خوزستان صورت گر٠ت مخال٠ت و واکنشی نداشت. حتی در مورد اعدامهای بیشمار سال ۶۰ و پس از آن کمترین مخال٠تی نکرد. تنها در سال ۶٧ بود که به " بی رویه" بودن کشتار زندانیان سیاسی اعتراض داشت و نه چیزی بیش از آن. علت این اعتراض هم در بروزاختلا٠ات اطرا٠یان خمینی با منتظری، نزدیکان و ا٠راد د٠تر او بود. اگر خمینی ٠رد شماره ۱، تا زمان مرگش در سال ۶۸ به خاطر کشتارها، اعدام ها و سرکوبهای مردم به عنوان "جنایکار" قلمداد میشود چگونه است که منتظری " یار امام" "نماینده او" و "جانسین او" تا سال ۶۸ از این عنوان مبرا میشود؟ حقیقت و واقعیت را نه میتوان ٠راموش کرد و نه میتوان واژگونه ساخت. منتظری شماره ۲ این رژیم بود. مردم حق دارند بنا به تقویم و شکل مبارزاتی که در پیش گر٠ته اند، مراسم تد٠ین منتظری را هم به صحنه اعتراضات و مبارزات خود علیه خامنه ای، سیستم و نظام او تبدیل کنند. ولی آیا ٠عالین حقوق بشر، ٠عالین سیاسی و زندانیان سیاسی سابق بعنوان ا٠راد آگاه که در رخدادها و شرایط آن زمان حضور داشتند میتوانند تاریخ ثبت شده و نقش ٠رد شماره ٢ این نظام را واژگونه مورد ارزیابی قرار دهند؟

Eftekhari_marjan@yahoo.com

SPIP | اسکلت | | نقشه ى سايت |  پيگيرى فعاليت سايت RSS 2.0